تعداد بازدید :74
ایکوموس
شورای بینالمللی بناها و محوطههای تاریخی با نام ایکوموس
(ICOMOS) شناخته میشود، ایده شکلگیری آن (ایکوموس) به کنفرانس
بینالمللی رم (ایتالیا) در سال۱۹۳۰ بر میگردد. این پیشنهاد در
اجلاس۱۹۳۱ آتن کاملتر شد و پس از طی روندی ۳۵ ساله سرانجام در سال
۱۹۶۵ به ثمر رسید و بعدها با نام ایکوموس شناخته شد. اکنون این شورا
با تجربه نیم قرن با بیش از۱۰۰ کمیته ملی و۲۰ کمیته علمی در سطح جهان
فعالیت میکند.
نظر به تاکید اساسنامه سازمان ملل متحد بر مراقبت و حمایت از میراث
جهانی و اعلام آنکه تخریب هر بخش از میراث فرهنگی و طبیعی هر کشور
باعث فقر میراث فرهنگی همه ملل جهان خواهد بود؛ و توجه به این واقعیت
که میراث بشری امروزه علاوه بر تهدیدات عادی بیش از پیش در اثر تحولات
زندگی اجتماعی و اقتصادی در معرض تخریب و تهدید واقع شدهاست و
امکانات اقتصادی، علمی و فنی کشورهای عضو در سطح ملی نیز کفایت لازم
را برای پیشگیری از این تهدیدات ندارد، سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی
سازمان ملل متحد (یونسکو) در هفدهمین اجلاس کنفرانس عمومی خود در سال
۱۹۷۲ کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان را به تصویب
رساند.
این کنوانسیون، میراث فرهنگی هر کشور را جزیی از میراث فرهنگی بشر
میداند و مسئولیت و تکالیف مشترکی را در حفاظت از آن تبیین
میکند. به دنبال شکلگیری شورای بینالمللی بناها و محوطههای
تاریخی مطالعات و تحقیق در رشتههای مختلف این حوزه مورد توجه متولیان
آن قرار گرفت و به یکی از اهداف مهم شورا تبدیل شد تا آنجا که فعالیت
بیش از۲۰ کمیته علمی ایکوموس در جهان موید این امر است. از جمله
کمیتههای علمی بینالمللی ایکوموس، کمیته تخصصی بینالمللی جهانگردی
فرهنگی، باغها و محوطههای تاریخی، مرمت سنگ، مرمت چوب، شهرهای
تاریخی، معماری خشتی، میراث فرهنگی زیر آب است.
این کمیتهها وظیفه تدوین رهنمودها و منشورهای بینالمللی در هر یک
از رویکردهای مرتبط با حفاظت، پژوهش، مرمت و معرفی میراث غیر منقولی
را دارند که نیازمند کسب آگاهی از آخرین پیشرفتهای دانش بشری در آن
زمینه است. در اساسنامه ایکوموس محدودیت برای تشکیل این کمیتهها
در نظر گرفته نشده و بنا بر صلاحدید کمیته اجرایی ایکوموس در حوزههای
مختلف تشکیل میشود.
اهداف مهم ایکوموس
ـ داشتن بیشترین تاثیر برای حفاظت از شهرهای تاریخی و هر آبادی
تاریخی دیگر و برنامهریزی شهری و منطقهای در همه سطوح.
ـ تلاش برای حفظ خصوصیاتی که باید حفظ شوند یعنی ویژگی تاریخی بودن
شهر یا منطقه شهری و همه عناصر مادی و معنوی که این ویژگی را متجلی
میکند از جمله الگوهای شهری که با معابر و خیابانها مشخص میشود،
ارتباطات بین ساختمانها و فضاهای سبز و باز، شکل ظاهری (داخل و
خارجی) ساختمانها که با مقیاس، اندازه، سبک، مصالح ساختمانی، رنگ و
تزئینات مشخص میشود و ارتباط میان شهر یا منطقه شهری و محیط اطراف آن
که محیط طبیعی و محیط ساخته دست بشر را در بر میگیرد.
ـ حفاظت از یک شهر یا منطقه شهری تاریخی، مستلزم دوراندیشی، یک
رهیافت سیستماتیک و انضباط عملی است که در این راستا باید از سخت گیری
و عدم انعطاف پرهیز کرد چرا که موارد فردی میتواند مشکلات خاصی در پی
داشته باشد.
به طور مثال، از منظر این شورای جهانی، هنگامی که لزوم ساخت
ساختمانهای جدید یا جرح و تعدیل ساختمانهای موجود احساس شد، رعایت
شبکه معابر موجود به خصوص با توجه به مقیاس و اندازه ضروری است و
نباید از خلق عناصر جدید هماهنگ با محیط بازماند؛ چرا که این قسمتها
میتوانند به غنای منطقه کمک کنند. از سوی دیگر ایکوموس به موردی
که غالبا در رفت و آمد شهری به ویژه عبور و مرور و وسایل نقلیه داخل
یک شهر یا منطقه شهری تاریخی باید کنترل شود و برای ساخت پارکینگها
به نحوی که به بافت تاریخی یا محیط آن آسیب نرسانند، برنامهریزی شود.
همچنین در صورت لزوم پیشبینی ساخت بزرگراههای عمده در برنامهریزی
شهری یا منطقه ای، طراحی این بزرگراهها باید به گونهای باشد که با
عبور از میان شهر یا منطقه شهری تاریخی در آنها شکاف ایجاد نکنند،
بلکه دسترسی به آنها را آسان کنند
ایران ایکوموس
ایران از جمله کشورهایی است که کمیته ملی ایکوموس در آن فعالیت کرده
و کارشناسان آگاه از حوزه میراث فرهنگی به عضویت آن درآمدهاند و به
عنوان یکی از مؤسسان و فعالان تهیه و تصویب کنوانسیون و اولین رئیس
آن، نقش تاریخی خود را در این اقدام فرهنگی خطیر ایفا کرده است.
پیشینه حضور ایران در سال ۱۳۵۳ با عضویت در کمیته بینالدول همزمان
شد، سه اثر فرهنگی برگزیده خود یعنی چغازنبیل به شماره ۱۱۳، تخت
جمشید به شماره ۱۱۴ و میدان نقش جهان به شماره ۱۱۵ را در سال ۱۳۵۸ در
زمره میراث جهانی به ثبت رساند.
وقفهای چندساله که در ثبت آثار در فهرست میراث جهانی با وقوع انقلاب
اسلامی و جنگ تحمیلی بهوجود آمده بود در دهه۱۳۸۰ خاتمه یافت و
سرانجام ایران مجدداً موفق شد، محوطه تاریخی ـ فرهنگی تختسلیمان را
به شماره ۱۰۷۷ به ثبت برساند. در پی آن با مساعی سازمان میراث فرهنگی
کشور مجموعه آثار ثبت شده ایرانی با ثبت ۱۰ اثر دیگر به ۱۳ اثر ثبتی
ارتقا یافت. بیشک ایران با غنای فرهنگی چند هزار ساله خود توانایی
عرضه تعداد بیشماری آثار را در سطح بینالمللی و ثبت جهانی آن دارد،
اما باید توجه داشت که ثبت جهانی آثار، اقدامی تمام شده نیست و ضروری
است کلیه تکالیف در ارتباط با این آثار چه قبل و چه بعد از ثبت آن با
دقتی بیشتر بهانجام رسد.
ذکر این نکته لازم است: ثبت هر اثر در فهرست میراث جهانی بهمنزله
تثبیت جایگاه رفیع ایران در فرهنگ بشری و جلب توجه جهانیان به آن اثر
است. اگر مقدمات لازم علمی، فنی، اجتماعی و…. لازم در پاسخگویی به این
توجه جهانی فراهم نباشد تأثیرات منفی این اقدام بیش از آثار مثبت آن
خواهد بود. با توجه به ماده ۲ـ۸ کنوانسیون که اعضای کمیته بینالدول
را نمایندگان مناطق و فرهنگهای جهانی میشمارد، ضروری است ایران با
توجه به پیشینه و نقش خود در این کنوانسیون با دقت و فعالیت بیشتر و
سنجیدهتر در روند ثبت آثار اقدامات خود را در مسیر کسب جایگاه بهحق
و شایسته جهانی و منطقهای سامان بخشد و نقش مؤثر خود را با عضویت
مجدد در کمیته میراث جهانی ایفا نماید. بیشک ایران با غنای فرهنگی
چند هزار ساله خود توانایی عرضه تعداد بیشماری آثار را در سطح
بینالمللی و ثبت جهانی آن دارد.
«اکو موزه»؛
شناخت زندگی، فرهنگ و هنر زیست بوم جامعه
نگاه به میراث فرهنگی در گذشته به مثابه شیء ماندگار بود ولی
امروزه این دیدگاه مفهوم جدیدی پیدا کرده است؛ و آن عبارت است از
آمیزه پیچیدگیهایی از طبیعت و تاریخ، آداب و رسوم، زبان و سنتهای
مردم، بیانها، دانشها، مهارتها و فضای فرهنگی که با زندگی و محیط
زندگیشان رابطه تنگاتنگی دارد. امروزه تمایل به درک میراث فرهنگی در
وسیعترین مفهوم آن وجود دارد، یعنی آن چه که حاوی همه نشانههای
اثباتکننده فعالیتها و دستاوردهای بشر در طول زمان است، به این ترتیب
یکی از ابزارهای حفاظت این گنجینه ارزشمند، اهمیت به «اکو موزه» از
منظر طبیعی، تاریخی، میراث ملموس و ناملموس میباشد.
«اکو موزه» از لحاظ ریشه شناسی، واژه ای فرانسوی
است و بر بوم شناسی تأکید دارد. پیشوند اکو به
معنای بوم و زیستگاه می باشد. این واژه را اولین
بار از واژه یونانیOIKOS گرفته شده است. «تعریف «اکوموزه»؛
یک سایت طبیعی زنده است که طی آن ماهیت و هویت بارز و ارزنده یک منطقه
را به نمایش میگذارد و جوامع محلی از طریق آن میراث فرهنگی یا طبیعی
خود را به منظور دستیابی به توسعه پایدار معرفی، تفسیر، مدیریت و
حفاظت میکنند.» به سخن دیگر چهار عنصری که باید در تعریف اکو موزهها
دیده شود عبارتند از:
۱ـ زنده بودن جوامع محلی در محدوده وجود داشته باشند.
۲ـ معماری همگون با طبیعت داشته باشد.
۳ـ ویژگیها و جاذبههای بارز طبیعی و فرهنگی داشته باشد.
۴ـ واجد ارزش حفاظتی باشد.
با اشاره به گفتار بالا، یک اکو موزه نوع خاصی از موزه است که براساس
توافق با جامعه محلی برای حفظ آن مکان برپا شده است؛ جایی که توافق
به معنی یک تعهد است، نه قانون ؛ یعنی ملحق شدن مردم بومی و مشارکت
آنان، حفظ و مراقبت؛ یعنی تعهد اخلاقی نسبت به محیط و دیدی صحیح
برای توسعه بومی در آینده.
در یک بیان کلی محیط طبیعی در اکوموزه میتواند هم محیط وحشی باشد که
انسان بدون دخالت در آن از آن بهره برداری میکند و هم محیطی باشد که
از فعالیت انسان نشأت بگیرد. مثل محیط روستایی یا محیط صنعتی یا محیطی
که از اختلاط این دو به وجود آمده است. این گونه ها با توجه
به انواع و اندازه می تواند کاملاً متفاوت با
دیگری باشد و در هر حال «اکوموزه» کلیه موزه
های
اجتماعی را چه در شهر و چه در روستا پوشش
میدهد.
برای فهم بهتر در این مجال، آن را با موزههای سنتی از لحاظ مفهوم و
عملکرد مقایسه کنیم، در مقایسة این دو گونه باید اشاره
کرد که موزههای سنتی به حفاظت و نمایش اشیای
مادی و ملموس میپردازند، در حالی که عناصر مورد
نمایش در اکوموزه ها میراث مادی و معنو ی اند و
گسترة عمل وسیع تری هم دارند. در موزه های سنتی
اشیا در داخل بنا یا ساختمانی عمدتاً بسته به
نمایش گذاشته می شوند، در حالی که عرصه مورد نمایش
اکوموزه پهنة سرزمین است.
فعالیت متخصصان و کار شناسان از ویژگی موزه های نوع
اول است در حالی که در نوع دوم علاوه طراحان
محیط،معماران، معماران منظر، برنامه ریزان محیط، مردم شناس، باستان
شناس و ساکنان بومی نیز نقش عمده ای دارند. نتیجه اینکه
«اکوموزه» یک روش پویاست که در آن جوامع با هدف رسیدن به توسعه
پایدار، میراث خود را مدیریت، تفسیر و حفاظت میکنند. «اکوموزه» بر
پایه توافق اجتماعی بر پا میشود. روش پویا فراتر از یک طرح ساده است
که روی کاغذ میآید. «اکوموزه» یعنی طراحی فعالیتهای واقعی که بتواند
جامعه ما را تغییر و به سوی توسعه پایدار هدایت میکند.
به عبارت دیگر، توسعه پایدار هسته «اکوموزه»هاست و هدفِ افزایش
ارزش مکان را به جای نقصان آن دنبال میکند. از آنجا که توسعه پایدار
روی اقتصاد، محیطزیست و اجتماع تاکید دارد اگر بر پایه هویت محلی
منطقه باشد میتواند ماندگار و همیشگی و سبب توسعه گردشگری گردد.
رضا حیدری شکیب