تعداد بازدید :1089
تنفس به شکار پرندگان
شکار پرندگان مهاجری که در فصل سرما به نیمکره جنوبی زمین میآیند و یکی از مقاصد اصلی آنها شمال ایران و تالاب بینالمللی میانکاله است، در سالهای اخیر همواره محل بحث بوده است. در این مورد مسائل زیادی وجود دارد از جمله اینکه در بسیاری مواقع شکارچیان از روشهای غیرقانونی شکار استفاده میکنند. شکارچیان در مناطق شمالی کشور روی شکار بهعنوان یک شغل پردرآمد حساب میکنند و همین مساله باعث میشود از هر روشی برای این شکار استفاده کنند. تمام سعی آنها این است که بتوانند تعداد بیشتری پرنده شکار کنند حال آنکه، در شکار پرندگان باید مسائل مختلفی را مدنظر قرار داد.
شکار پرندگان وحشی مهاجر علاوه بر اینکه میتواند به محیط زیست ضربه بزند، خود در مواقعی میتواند مشکلات دیگری به وجود آورد که یکی از آنها انتقال بیماریها با شکار و استفاده از پرندگان مهاجر است. آنفلوآنزای مرغی که در سالهای اخیر همواره یکی از دغدغههای پزشکی در کشور بوده است میتواند درصورت عدم رعایت ملاحظاتی درباره شکار پرندگان به اپیدمی در کشور تبدیل شود.
درباره شکار پرندگان مهاجر در شمال کشور امسال این هشدار داده شده است که ممکن است استفاده از گوشت این پرندگان این بیماری را گسترش دهد. سازمان محیط زیست باید درمورد شکار و صید تدبیری اساسی بیندیشد چرا که در کشور ما شکار و صید به زندگی گروهی از مردم ما گره خورده است. از طرف دیگر، اگر سازمان محیط زیست اعلام کند که صید و شکار ممنوع است با واکنشهایی از طرف مردم روبهرو میشود و من فکر میکنم اگر سازمان محیط زیست یک دوره چندساله تنفس اعلام کند و در آن دوره به فرهنگسازی مردم بپردازد تا حد زیادی موفق میشود. همراه کردن مردم با سازمان محیط زیست بسیار مهم است.
مردم ما باید گونهها و پرندگانی را که از کشورها و مناطق مختلف به کشور ما میآیند، از خودشان بدانند. این پرندگان که به کشور ما پناه آوردهاند در مواردی خیلی به نفع کشاورزان هستند. آنها کرمهای ساقهخوار برنج را میخورند و همین مورد کوچک باعث میشود که میلیونها تومان هزینه سم برای از بین بردن این کرمها نکنیم. این درحالی است که دادن سم عوارض و پیامدهای دیگری دارد که این پرندهها بهصورت مجانی این کار را انجام میدهند. به اعتقاد من ممنوع کردن صید و شکار بهصورت ناگهانی امکانپذیر نیست و مردم در مقابل این ممنوعیت مقاومت میکنند و حتی ممکن است بیشتر به سمت شکار و صید بروند و اگر میبینیم که سازمان حفاظت از محیط زیست این ممنوعیت را اعلام نمیکند به این دلیل است که مردم را آگاه کند و مردم خودشان پی ببرند که نباید به شکار و صیدپرندگان و دیگر گونهها بپردازند.
درحال حاضر گونههایی مانند قرقاول ایرانی، بز کوهی و پلنگ در کشور ما رو به انقراض است و بدیهی است باید برای حفاظت و مراقبت از آنها فکری اساسی کنیم اما، برخی از مردم حتی به گنجشک هم رحم نمیکنند و آشناکردن آنها با قوانین و فرهنگ حفظ گونههای جانوری در کشور به عهده همه آنهایی است که به محیط زیست خود اهمیت میدهند. در حال حاضر میبینیم که پرندگان مهاجری که برای ادامه زیست خود به کشور ما پناه آوردهاند و پس از مدتی به مناطق خود بازمیگردند در کنار ما آرامش ندارند و از صدای پای انسان وحشت میکنند و احساس امنیت نمیکنند این بهدلیل تشنجی است که ما انسانها در محیط زیست بهوجود آوردیم. به اعتقاد من یکی از وظایف اصلی سازمان محیط زیست حفاظت و مراقبت از پرندگانی است که به کشور ما آمدهاند و در تالابهای مازندران به حیات زیستی خود ادامه میدهند و وظیفه دیگری که سازمان دارد و همه مردم باید برای رسیدن به این هدف و وظیفه به مسئولان سازمان کمک کنند این است که به صید و شکار خاتمه دهند و به محافظت ازگونههای درحال انقراض فکر کنند.
در کنار این، عدهای از شکارچیان پروانه شکار و صید دارند و تنها از راه شکار زندگی خود را میگذرانند. در این حوزه سازمان و دیگر نهادهای مرتبط باید فکری برای اشتغال و گذران زندگی آنها داشته باشند. ایجاد شغل، دادن وام و تسهیلات برای گذران زندگی شکارچیان میتواند آنها را از فضای صید و شکار دور کند و همین ایجاد اشتغال نیاز به فرهنگسازی، زمان و روشن شدن اذهان عمومی شکارچیان دارد که به تصور من میتوان با دادن مثلا 5 سال تنفس و ممنوعیت شکار و صید به این هدف رسید.
به نقل از روزنامه آرمان امروز