گروه گزارش: علی رغم وعدههای افرادی نظیر محمدرضا تابش، رئیس
فراکسیون محیطزیست مجلس که 30 اردیبهشت امسال از تدوین برنامه ششم
توسعه با تأکید بر توسعه پایدار و محیطزیست خبر داده بود، در
«سیاستهای کلی برنامه ششم» موضوع محیطزیست چندانکه سزاوار جامعه و
نیاز کشور ماسـت، پررنگ نیست. این در حالی است که به گفته آگاهان،
کشورمان در آستانه بحران زیستمحیطی قرار دارد.
کارشناسان میپرسند چرا تدوینکنندگان برنامه ششم
توسعه، برای مقابله با بحرانهای جدی مانند مسئله آب، فرسایش خاک،
آلودگیهای زیستمحیطی اعم از آلودگی هوا، خاک و آب و همچنین نحوه
کشاورزی بهعنوان یکی از عوامل بحرانزا برنامههایی درخور و
تأثیرگذار را در نظر نگرفتهاند؟.
انرژیهای تجدیدپذیر
یکی از نقاط امیدبخش برای محیطزیست در سیاستهای کلان برنامه ششم،
اشارهای مختصر به لزوم روی آوردن بیشتر به سمت انرژیهای تجدید پذیر
است. بند ۱۳ این ابلاغیه در ذیل سیاستهای اقتصادی بر«افزایش سهم
انرژیهای تجدیدپذیر و نوین و گسترش نیروگاههای پراکنده و
کوچکمقیاس» تأکید میکند. ناگفته پیداست که کشور ما در زمینه روی
آوردن به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر تاکنون دستاورد مهمی نداشته و
تنها سرمایهگذاری اصلی در زمینه استفاده از سوختهای غیرفسیلی محدود
به ساخت نیروگاه اتمی بوشهر است که پس از گذشت سالها هنوز به چرخه
تولید انرژی در کشور وارد نشده است. بااینحال نیروگاه اتمی بوشهر و
نیروگاههای مشابه آن ازنظر زیستمحیطی و ایمنی قابلمقایسه با
انرژیهای دیگری مانند انرژی خورشیدی یا انرژی بادی نیستند و همواره
در همه جای دنیا نگرانیهایی در زمینه آلودگیهای محیطزیست با مواد
رادیواکتیو و همچنین ایمنی آنها در برابر حوادثی مانند زلزله وجود
دارد.
نامعادله جمعیت و منابع طبیعی
بند ۴۵ سیاستهای کلی برنامه ششم تأکید دارد که برای تحقق سیاستهای
جمعیتی باید فرهنگسازی شود و زمینهها و ترتیبات لازم برای آن فراهم
شود. بیشک موضوع «جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح
جانشینی» موضوعی بسیار ضروری است که حصول بدان برنامهریزیهای خاصی
میطلبد و رشد جمعیت بدون توجه به زمینههای لازم برای آن ازجمله وجود
منابع کافی امکانپذیر نیست، بهویژه درزمانی که کشورمان با بحران
شدید در زمینه آب روبهروست. شاید انتظار این بود که سیاستهای کلی
برنامه ششم مشخص کند با اتخاذ چه راهکارهایی قادر خواهیم بود منابع
طبیعی خود بهویژه آب را برای رسیدن به جمیعتی بیش از 76 میلیون نفر
فعلی مدیریت کنیم. اما این سؤال در سیاستهای کلی برنامه ششم جوابی
درخور نمییابد.
تنش آبی و خشکسالی سیساله
مسئله آب در کشور ما و بحران فزاینده مرتبط با آن هرروز ابعاد
جدیتری به خود میگیرد و دستگاههای اجرایی مختلف آمار جدیدتری از
تحلیل رفتن منابع آبی ارائه میدهند. در بهمنماه سال گذشته حمید چیت
چیان وزیر نیرو اعلام کرد؛ ۷/۵ میلیارد مترمکعب بیشازحد مجاز از
آبهای زیرزمینی در ایران برداشتشده است.
به گفته او، این امر بیلان آب در ایران را منفی
کرده و باعث نشست گسترده در اکثر دشتهای کشور شده است. این وزارتخانه
همچنین اعلام کرده است؛ کشور وارد مرحله تنش آبی شده و وزارت نیرو
بهتنهایی قادر به مهار این بحران نیست. آمارها و مطالعات دیگر نیز از
آغاز یک دوره سیساله خشکسالی در ایران خبر میدهد، بااینحال این
نگرانیهای عمیق در «سیاستهای کلی برنامه ششم» بازتابی نیافته
است.
از سوی دیگر در سالهای اخیر و با بالا گرفتن مسئله کم آبی، توجه به
نقش منفی کشاورزی در هدر دادن عظیم منابع آبی و بهصرفه نبودن آن
بیشازپیش جلب شده است.
تحلیلها نشان میدهد برای تولید یک کیلو گندم به حدود
۱۵۰۰ لیتر آب نیاز است و هزینه آب مصرفشده برای تولید یک کیلو گندم
در ایران پانزده هزار تومان است، اما دولت گندم تولیدشده را به قیمت
هزار و پانصد تومان میخرد. آمارهای دیگر نیز حاکی از آن است که حدود
۹۰ تا ۹۲ درصد حجم آبی که در ایران مصرف میشود،
در زمینهای کشاورزی است؛ اما این آب کارایی لازم را
ندارد و بخش عمده آن هدر میرود. در این خصوص متأسفانه سیاستهای کلی
برنامه ششم نتوانسته است به رابطه کشاورزی با توسعه پایدار و حفاظت از
منابع آبی و خاکی ایران بپردازد.
جای خالی محیطزیست
متأسفانه در میان سرفصلهای سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه هیچ
سرفصل مستقلی به محیطزیست اختصاص نیافته است و حتی موضوعات و
بحرانهای جدی مرتبط با آن نیز در ذیل هیچکدام از فصلهای دیگر
موردعنایت برنامهریزان قرار نگرفتهاند. غیبت مسائل محیطزیست و آب و
خشکسالی در سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه کشور در حالی است که برای
غالب بخشها افزون بر اهداف کلی به برخی برنامههای جزئی و اجرایی هم
اشارهشده است.
برای مثال، در بند ۱۲ با ابلاغ حمایت از تأسیس
شرکتهای غیردولتی برای سرمایهگذاری در میادین نفت و گاز کشور، به
عدم مالکیت این میادین توسط این نوع شرکتها اشاره شده، یا اینکه در
بند ۲۱ ذکرشده که توسعه اقتصاد دریایی جنوب کشور در محور چابهار -
خرمشهر با تأکید بر سواحل مکران باید انجام شود، یا حتی در بند ۷۲
ابلاغشده که بهمنظور توسعه و ترویج فرهنگ، مفاهیم و هویت اسلامی -
ایرانی و مقابله با تهدیدات، نهادهای فرهنگی دولتی و مردمی در فضای
مجازی حضور مؤثر داشته باشند. یعنی مواردی که نه هدف و استراتژی بلکه
بهصورت خیلی جزئیتر میتوانند برنامه اجرایی تلقی شوند، اما در آن
از محیطزیست نشانهای دیده نمیشود.
این در حالی است که نهفقط به خاطر اهمیت عام موضوع محیطزیست و
ضرورت انطباق برنامههای کلان توسعه با موازین توسعه پایدار، بلکه به
خاطر شرایط خاص کنونی کشورمان قاعدتاً انتظار میرفته که حفظ منابع
طبیعی و بهویژه رویکرد راهبردی برای تعدیل خشکسالی بلندمدت و انطباق
با آن، روح غالب برنامه ششم توسعه کشور باشد.
گردشگران تشنه!
در ماههای گذشته بارها در رسانههای رسمی کشور و توسط مقامات
بلندپایه دولت هشدار دادهشده که خشکسالی بلندمدت و بحران آب ایران را
به سمت قهقرایی برگشتناپذیر بهپیش میراند. متأسفانه کشورمان
هماکنون از نظر غالب شاخصهای ناپایداری محیطی در صدر فهرستهای
جهانی قرار دارد، بیابانزاترین کشور جهان است و سالانه نزدیک به پنج
میلیارد تن خاک خود را (سه برابر بیشتر از بالاترین نرخ جهانی)
بهواسطه فرسایش خاک از دست میدهد. حتی وزیر نیرو هم اذعان دارد که
بهواسطه بحران خشکسالی و فرونشست زمین و اتلاف منابع آب زیرزمینی تا
ده سال دیگر ممکن است کشاورزی بهطور کامل در ایران تعطیل شود. اما
نهتنها در برنامه ششم توسعه هیچ توجهی به این مسائل دیده نمیشود،
بلکه برعکس مواردی وجود دارد که به نظر میرسد یا در شرایط خلأ مطلق
علمی نوشتهشده یا در ضدیت با وضعیت موجود کشور است. برای مثال در بند
۲۰ از دولت خواستهشده زمینه افزایش جمعیت روستاها و مهاجرت به این
مناطق را ایجاد کند، درحالیکه معلوم نیست این امر قرار است با کدام
منابع آب و با کدام امکان توسعه فرصتهای شغلی در شرایط خشکسالی فراهم
گردد. یا اینکه در بند ۵۰ اشارهشده که تا پایان برنامه ششم باید شمار
گردشگران ورودی به ایران پنج برابر شود. هماکنون بنا به اعلام سازمان
میراث فرهنگی و گردشگری سالانه پنج میلیون توریست به ایران میآیند که
بر اساس سیاستهای برنامه ششم، شمار آنها باید به ۲۵ میلیون نفر برسد.
اگر به این نکته توجه کنیم که متوسط مصرف آب توسط گردشگران
بهطورمعمول سه برابر شهروندان ساکن هر منطقه است، این سؤال پیش
میآید که جمعیت 25 میلیون نفری که بسیاری از آنها هم قرار است در فصل
گرما به ایران بیایند با کدام منابع باقیمانده آب قرار است سیراب
شوند؟.
برنامهای برای اجرا نشدن
اکنون امید برخی دلمشغولان زیستبوم و محیطزیست ایران این است که
برنامه ششم توسعه یک موضوع صرفاً بوروکراتیک باشد و بهصورت جدی
پیگیری نشود و به مرحله اجرا نرسد. در غیر این صورت یک نگرانی بزرگتر
بر نگرانیهای پیشین افزوده میشود.
این پرسش مهمی است: آیا برنامه ششم صرفاً انشای
کماهمیتی از روی متن برنامههای توسعه قبلی است که هیچکدام هم
بهخوبی و درستی اجرا نشدند، آنهم توسط ویراستارانی که سهلانگارانه
اشاره به موضوع محیطزیست و بحران آب را از قلم انداختهاند یا سندی
راهبردی و مهم برای تغییر چشمانداز ایران؟ برنامه ششم ادعای تغییر
چشمانداز کشور را دارد، اما واقعاً کدام تغییر و به کدام سمت؟.
منبع: روزنامه پیام ساختمان-مرداد 1394
تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره
السادات عربشاهی
|