تعداد بازدید :1066
در جستجوی تامین آب
به نظر میرسد آرمانهای عظیم و
باشکوه برای حل مسئله کمآبی، برای میلیونهانفر از ساکنان شهرهای
خشک مرکزی ایران که با خشکسالی دستوپنجه نرم میکنند بسیار جذاب است.
طرحهای آرمانگرایانه انتقال آب در پاسخ به فراخوان رئیسجمهوری
روحانی ارائه شدهاند. انتقال آب شیرینشده از دریای خزر و خلیجفارس
و دریای عمان به فلات مرکزی ایران از شناختهشدهترین این طرحهاست.
محمدرضا خباز استاندار سمنان از حامیان پروپاقرص انتقال آب دریای خزر
بهعنوان راهحلی پایدار است و می گوید: برای تأمین تقاضای آب مورد
نیاز فلات مرکزی ایران از جمله سمنان گزینه دیگری وجود ندارد.طرح
انتقال آب از دریای خزر در سال ۲۰۱۲ در زمان ریاستجمهوری محمود
احمدینژاد مطرح شد ولی با رویکارآمدن حسن روحانی در سال ۲۰۱۳
بهخاطر نگرانیها و نظرات سازمان حفاظت محیط زیست کنار گذاشته شد تا
اینکه دوباره در دستور کار قرار گرفت و اکنون در مرحله برنامهریزی
قرار دارد. ۴۶۰کیلومتر لولهگذاری همراه با ایستگاههای پمپاژ برای
غلبه بر اختلاف ارتفاع ۲۰۰۰ متری رشتهکوههای البرز از جمله تأسیسات
اجرائی این طرح است. این پروژه، انتقال آب را به شهرهای قم، کاشان و
اصفهان و سپس به استان خراسان ممکن میکند.
اجتناب از جیرهبندی آب در شهرها، مقابله با تهدیدهای ناشی از بحران کمبود آب در مناطق کشاورزی و جلوگیری از نابودی محیطزیست در مقصد، دلایل اصلی موافقان برای توجیه آن است. انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان از دیگر طرحهای بلندپروازانه با هدف تأمین مطمئن آب آشامیدنی برای ۴۷میلیوننفر در ۱۶ استان است. در اسفند سال ۱۳۹۴ رئیسجمهوری از اختصاص بودجه ۴۰۰میلیوندلاری برای آغاز مقدمات این طرح خبر داد.
حمیدرضا جانباز مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در توضیحاتی راجع به این کلانطرح شامل پروژههای مختلف و مراحل اجرائی آن می گوید: برخی از این پروژهها مانند انتقال آب از دریای عمان به شمالیترین نقطه سیستانوبلوچستان به مرحله عمل درآمده است. بااینحال همزمان که عملیات اجرائی این طرحها آغاز میشود، این سؤال همچنان باقی است که آیا ارسال آب شیرینشده از صدها کیلومتر دورتر تنها راه مطمئن و پایدار برای مقابله با کمآبی کلانشهرها و دشتهای خشک است؟
متخصصان منابع آب به این سؤال پاسخ منفی میدهند. استدلال آنها بر دو جنبه اقتصادی و زیستمحیطی تکیه میکند. برخی از اهالی دانشگاه و فعالان محیط زیست خواهان توقف و کنارگذاشتن این طرحها به دلیل پیامدهای احتمالی آن نظیر جنگلزدایی، نابودی زادبومها و تنوع زیستی در جنگلهای هیرکانی و اکوسیستمهای جلگه و کوهپایههای رشتهکوه البرز و همچنین دریای خزر هستند. آنها همچنین نگرانند که این طرح بهعنوان الگویی توسط جمهوری آذربایجان، قزاقستان، روسیه و ترکمنستان، چهار کشور همسایه دریای خزر، مورد استفاده قرار بگیرد.همچنین برخی از مخالفان میگویند که طرحهای انتقال آب خلاف اصل ۵۰ قانون اساسی ایران است که حفظ محیط زیست را وظیفهای عمومی دانسته و هرگونه فعالیت اقتصادی و عمرانی را که موجب آلودگی یا باعث ایجاد صدمات جبرانناپذیر به محیطزیست شود، ممنوع کرده است. دوگانگی دو مقوله مدیریت آب و حفظ محیط زیست موضوع جدیدی نیست، اما رشد فزایندهای پیدا کرده است.
مسئله کمبود آب در ایران ناشی از ترکیب چند عامل مختلف مانند رشد بیرویه و نبود توازن در توزیع مکانی جمعیت، کشاورزی ناکارآمد، سوءمدیریت و عطش توسعه است. با تنها ۲۵۰ میلیمتر باران در سال، کمتر از یکسوم میانگین جهانی، ایران عموما سرزمینی خشک است که برای دههها شیفته راهحلهای عظیم و مهندسی برای ذخیره و تأمین مطمئن آب همچون احداث سد و تونلهای انتقال بوده است.
با این وجود هنوز هم میتوان با اجرای مجموعهای از راهبردهای مدیریت آب پیش از آنکه کشور با پیامدهای دشوار طرحهای افراطی و پرهزینه منابع روبهرو شود، از تبعات کمآبی کاست. اصلاح قیمت آب، ایجاد مشوقها و محرکهای حفظ محیط زیست، بهبود روشها و فناوری کشاورزی، نگهداشت و جمعآوری هرزآبهای سطحی، کاهش هدرروی آب در شبکههای فرسوده توزیع آب، ایجاد محدودیت در استحصال آب از منابع زیرزمینی و تصفیه و بازیافت فاضلاب از جمله این راهکارهاست. در مجموع باید گفت انتقال بینحوضهای آب شیرین روشی کمترپذیرفتهشده است که تنها بهعنوان آخرین راهکار میتواند به کار گرفته شود.
علی میرچی استادیار بخش مهندسی عمران و مرکز مدیریت منابع طبیعی دانشگاه تگزاس ـ کاوه مدنی دانشیار مدیریت محیط زیست، مرکز سیاست محیطزیست، امپریالکالج لندن
منبع : گاردین
ترجمه : محمدرضا جعفری
تلخیصشده ازخبرگزاری کشاورزی ایران
اجتناب از جیرهبندی آب در شهرها، مقابله با تهدیدهای ناشی از بحران کمبود آب در مناطق کشاورزی و جلوگیری از نابودی محیطزیست در مقصد، دلایل اصلی موافقان برای توجیه آن است. انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان از دیگر طرحهای بلندپروازانه با هدف تأمین مطمئن آب آشامیدنی برای ۴۷میلیوننفر در ۱۶ استان است. در اسفند سال ۱۳۹۴ رئیسجمهوری از اختصاص بودجه ۴۰۰میلیوندلاری برای آغاز مقدمات این طرح خبر داد.
حمیدرضا جانباز مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در توضیحاتی راجع به این کلانطرح شامل پروژههای مختلف و مراحل اجرائی آن می گوید: برخی از این پروژهها مانند انتقال آب از دریای عمان به شمالیترین نقطه سیستانوبلوچستان به مرحله عمل درآمده است. بااینحال همزمان که عملیات اجرائی این طرحها آغاز میشود، این سؤال همچنان باقی است که آیا ارسال آب شیرینشده از صدها کیلومتر دورتر تنها راه مطمئن و پایدار برای مقابله با کمآبی کلانشهرها و دشتهای خشک است؟
متخصصان منابع آب به این سؤال پاسخ منفی میدهند. استدلال آنها بر دو جنبه اقتصادی و زیستمحیطی تکیه میکند. برخی از اهالی دانشگاه و فعالان محیط زیست خواهان توقف و کنارگذاشتن این طرحها به دلیل پیامدهای احتمالی آن نظیر جنگلزدایی، نابودی زادبومها و تنوع زیستی در جنگلهای هیرکانی و اکوسیستمهای جلگه و کوهپایههای رشتهکوه البرز و همچنین دریای خزر هستند. آنها همچنین نگرانند که این طرح بهعنوان الگویی توسط جمهوری آذربایجان، قزاقستان، روسیه و ترکمنستان، چهار کشور همسایه دریای خزر، مورد استفاده قرار بگیرد.همچنین برخی از مخالفان میگویند که طرحهای انتقال آب خلاف اصل ۵۰ قانون اساسی ایران است که حفظ محیط زیست را وظیفهای عمومی دانسته و هرگونه فعالیت اقتصادی و عمرانی را که موجب آلودگی یا باعث ایجاد صدمات جبرانناپذیر به محیطزیست شود، ممنوع کرده است. دوگانگی دو مقوله مدیریت آب و حفظ محیط زیست موضوع جدیدی نیست، اما رشد فزایندهای پیدا کرده است.
مسئله کمبود آب در ایران ناشی از ترکیب چند عامل مختلف مانند رشد بیرویه و نبود توازن در توزیع مکانی جمعیت، کشاورزی ناکارآمد، سوءمدیریت و عطش توسعه است. با تنها ۲۵۰ میلیمتر باران در سال، کمتر از یکسوم میانگین جهانی، ایران عموما سرزمینی خشک است که برای دههها شیفته راهحلهای عظیم و مهندسی برای ذخیره و تأمین مطمئن آب همچون احداث سد و تونلهای انتقال بوده است.
با این وجود هنوز هم میتوان با اجرای مجموعهای از راهبردهای مدیریت آب پیش از آنکه کشور با پیامدهای دشوار طرحهای افراطی و پرهزینه منابع روبهرو شود، از تبعات کمآبی کاست. اصلاح قیمت آب، ایجاد مشوقها و محرکهای حفظ محیط زیست، بهبود روشها و فناوری کشاورزی، نگهداشت و جمعآوری هرزآبهای سطحی، کاهش هدرروی آب در شبکههای فرسوده توزیع آب، ایجاد محدودیت در استحصال آب از منابع زیرزمینی و تصفیه و بازیافت فاضلاب از جمله این راهکارهاست. در مجموع باید گفت انتقال بینحوضهای آب شیرین روشی کمترپذیرفتهشده است که تنها بهعنوان آخرین راهکار میتواند به کار گرفته شود.
علی میرچی استادیار بخش مهندسی عمران و مرکز مدیریت منابع طبیعی دانشگاه تگزاس ـ کاوه مدنی دانشیار مدیریت محیط زیست، مرکز سیاست محیطزیست، امپریالکالج لندن
منبع : گاردین
ترجمه : محمدرضا جعفری
تلخیصشده ازخبرگزاری کشاورزی ایران