تعداد بازدید :858
ربنای استاد شجریان ثبت میراث ملی شد

دعای مشهور به «ربّنا» با صدای استاد محمدرضا شجریان ثبت ملی
شد.
به گزارش ایرنا، زهرا احمدیپور، معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان
میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، لوح ثبت ملی دعای مشهور با
اجرای استاد محمدرضا شجریان را به همایون شجریان فرزند این هنرمند
اهدا کرد.
عصر روز گذشته در نشستی که با حضور همایون شجریان و سهراب پورناظری
در محل دفتر ریاست سازمان میراثفرهنگی برگزار شد، زهرا احمدیپور
گفت: «در آستانه ماه مبارک رمضان ربّنای استاد محمدرضا شجریان که یکی
از میراث ناملموس فرهنگی کشور است ثبت ملی شده است.»
معاون رئیسجمهوری با آرزوی سلامت و طول عمر برای این هنرمند بیبدیل
افزود: «استاد شجریان یکی از سرمایههای ملی ایران است و سازمان
میراثفرهنگی بهدلیل علاقه و اهمیتی که مردم ایران برای ربنای شجریان
قائل هستند و خاطراتشان در ماه مبارک رمضان با این نوای آسمانی گره
خورده است، اهتمام خود را معطوف به ثبت این اثر در فهرست میراث
ناملموس کرد.»
خواندن دعای «ربّنا»، یکی از آثار استاد محمدرضا شجریان و شامل ۴ دعا
از آیات قرآن است که همه با عبارت ربّنا آغاز میشوند. این اثر در
تیرماه سال ۱۳۵۸ ضبط شده و برای مدت ۳۰ سال، جزء برنامههای اصلی
رادیو و تلویزیون ایران در ماه رمضان بوده است.
بنا به گفته محمدرضا شجریان، انگیزه اصلی او از خواندن این دعا،
تدریس آن به دو هنرجو بوده و این اثر در یکی از استودیوهای رادیو ضبط
شدهاست.
شجریان ربّنا را در دستگاه سهگاه خوانده و با مرکبخوانی (مدولاسیون
یا راهگردانی) سری به دستگاهها و آوازهای دیگر ردیف موسیقی ایرانی
از جمله آواز افشاری و گوشه عراق (صبا) میزند و سپس به سهگاه
برمیگردد.ربّنا در نوار کاستی که محمدرضا شجریان با نام «بهیاد پدر»
ضبط کرده، منتشر شدهاست.
استاد شجریان دراین باره پیشتر گفته بود:تابستان سال ۵۸ بود که آموزش
این عده را شروع و پس از مدتی هم ضبط این آثار را آغاز کردم.
قرار شد برای دم افطار هم برنامه ضبط کنیم و از من خواستند که برای
برنامههای دم افطار هم فکری بکنم. برنامههای دم افطار دوران قبل از
انقلاب را مرحوم ذبیحی بسیار عالی خوانده بود و من تمام کارهای او را
از نوجوانی شنیده بودم و مناجات حضرت امیر را با صدای او از حفظ
بودم.
با این حال پذیرفتم که این کار را بکنم.
این را بدانیم عادت را از مردم نمیتوان گرفت. مردم به ربنا و دعای
سحر مرحوم ذبیحی و اذان مرحوم موذنزاده اردبیلی عادت کرده
بودند.
نمیشد به این راحتی این عادت را در مردم تغییر داد. پس باید براساس
آن حال و هوا حرکت میکردم اما در عین حال میخواستم اثر ویژگیهای
خاصی نیز برای خودش داشته باشد تا بتوان این را نیز به مردم بقبولانیم
و کار جدید را جایگزین کرد.
ظهر آن روز همان آیاتی را که مرحوم ذبیحی خوانده بود، پیدا کردم و دو
آیه دیگر نیز از سوره «آل عمران» و «بقره» پیدا کردم و یک مطالعه ذهنی
کردم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم
ذبیحی کار جدیدی باشد.
به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر اینکه تقلید نباشد، از
اصل اثر هم خیلی دور نباشد.