تعداد بازدید :235
نظری به باغ و گلشن

باغ فضایی سبز و دلانگیز است که در آن درختان سرسبزی است که میتوان در سایهشان آرمید، دارای گلهای زیبا و جویبارهایی است که آرامشبخش روح و روان است و در حصاری قرار دارد که از نامحرمان و بیگانگان به دور باشد. آنچنان که مردمان، باغهای سرسبز و پرطراوت را همواره تمثیلی از بهشت برین دانستهاند. در ایران از گذشتههای دور، باغ جلوهگر عناصر هستی، نمادی از فکر و اندیشه ایرانی و تبلوری از هنر، فرهنگ و معماری این سرزمین بوده است.
«باغ» در پارسی باستان به احتمال «باگ» به معنی بخش یا تقسیم یا قطعه زمین زیر کشت است. باغ در پهلوی و سُغدی نیز به همین شکل به کار گرفته شده است. دیگر واژه به کار رفته در زبانهای ایرانی برای باغ، «پردیس» است که از واژة مادی «پارادئزا» به معنی «باغ و بوستان» برگرفته شده است. این واژه که در اوستا دو بار به کار برده شده، از دو جزء ترکیب یافته: «Pariri» به معنی «پیرامون» و «Daeza» به معنی «انباشتن و دیوار کشیدن»، که روی هم به معنای «درختکاری و گلکاری پیرامون ساختمان» است. این واژه در پهلوی «پالیز» شده و «فردوس» معرّب آن است که «جنت» و «رضوان» هم گفته شده است و همگی به معنی «بهشت» هستند. در قرآن کریم هم بهشت به صورت باغهای پر از درختانی که در زیر آنها نهرهایی جاری است ذکر شده است. امروزه این واژه در زبان یونانی به صورت «پرَدیسوس» (Paradiesos) به معنی «باغ»، و در زبان فرانسه به صورت «Paradis» و در زبان انگلیسی به صورت «پارادایز» (Paradise) به معنی «بهشت» به کار برده میشود (۳، ۷). واژه «گلشن» هم به معنی «گلستان» و «گلزار» یعنی جایی که گل و گیاه پرورش دهند به کار گرفته شده است.
۲٫ باغ و هنر
در حالی که باغ خود یک فضای معمارانه است، در معماری ایرانی یافتن نشانی از باغ چندان دشوار نیست. نقش باغ را در هنرهای وابسته به معماری همچون کاشیکاری و تزئینات دیگر بهوضوح میتوان دید، چنانچه در صنایع و هنرهای دستی نیز این حضور همیشگی است. باغ در دیگر وجوه فرهنگ و هنر ایرانی قابل مشاهده است و تأثیر عمیقش را در مهمترین هنرها همچون مینیاتور میتوان جست. حضور باغ در هنرهای تجسمی ایرانیان چون نگارگری و در دستبافتههای کهن چون فرش، حکایت از درهمآمیختگی فرهنگ و هنر این مردمان با طبیعت و مظاهر آن دارد که نشانههایی از بهشت را با خود به همراه میآورد(۷).
۳٫ باغ در گذر زمان
در دوران هخامنشیان و پس از آن سراسر ایران پر بود از باغهای بزرگ و باشکوه، به گونهای که گزنفون چندین بار از آنها یاد کرده است. این باغها که در روزگار خود بینظیر بودند، در دیگر تمدنهای بزرگ سابقه نداشتند و به نظر مردم بسیاری از نقاط جهان چشمگیر بودند، به گونهای که به اقتباس از ایرانیان، باغهایی در بسیاری نقاط جهان ساخته شد(۳).
در متون گذشته و سفرنامهها، محوطه باستانی پاسارگاد ـ اولین پایتخت هخامنشی ـ به عنوان مجموعه کاخ و باغ و حتی اولین نمونه چهارباغ دانسته شده است. از پاسارگاد به عنوان پایتختی پر باغ یاد شده است که در آن کاخهایی با طرفین باز در داخل محوطههایی مشتمل بر باغهای وسیع و بخشهای مربوط به آنها، قرار داشت (۷، ۸).
باغهای هخامنشی دارای طرحهای مستطیل دقیق با خیابانها و درختان متقاطع بود. سنگنگارههای به جا مانده از آن دوران با درختان راستقامت، بهخوبی اهمیت باغ در میان ایرانیان و نیز نظم هندسی موجود در باغهای ایرانی را نشان میدهند. باغ در عصر ساسانیان نیز بر پایه اصول گذشته شکل گرفت. ترکیب هندسی منظم، میان عرصه اصلی، خیابانهای عمود بر هم و باغچههای راستگوشه را در بر میگرفت(۸).
در کتاب «تاریخ تمدن» (عصر ایمان) ویل دورانت آمده است که باغ به سبک ایرانی مورد تقلید سایر ملل نیز قرار گرفت و هم در میان اعراب و مسلمانان و هم در هند رواج یافت و در قرون وسطی موجب الهام اروپاییان گردید. در اروپای قرون وسطایی که در شهرها به باغ عمومی و فضای سبز توجهی نمیشد، بیشتر شهرهای ایران دارای باغهای سرسبز بود و مردمان به باغهای بزرگ و بیشمار زیبا و باطراوت، به خود میبالیدند (۱۰، ۱۱).
بسیاری از پژوهشگران باشکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفوی میدانند. در این دوران، باغها در گستره شهرها، به عنوان عنصر شکلدهندة ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تأثیر قرار میدادند. باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت انتخاب گردیده و به صورت باغشهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری به جز چند ساختمان، چیزی باقی نمانده است. در زمان شاهعباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد. در اصفهان مجموعه فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ با ساختار هندسی در این باغ شهر، شکل گرفت. «میدان نقشجهان» به شکل مستطیل و خیابان چهارباغ به صورت خطی عمود بر رودخانة زایندهرود، دو عنصر اصلی شکلدهنده شهر اصفهان بودند. سیر تحول طراحی باغ در دوره صفویه نیز همانند زنجیرهای به دوره تیموریان مرتبط بود و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده با اروپا، نشانههایی از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرده و در دوران بعد از آن به علت سهولت رفت و آمد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی، احداث باغها و پارکهای اروپایی و یا آمیختهای از آنها رواج یافت. (۲، ۹).
۴٫ طراحی در باغهای ایرانی
ایرانیان باستان در حدود ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد از طراحی باغ و باغچه بهره میجستند. آنها خانههای خود را اغلب روی تپه بنا میکردند و آن را با دیوار محصور میساختند. ساختمان خانه در محل ورودی قرار میگرفت و چون زمینهای اطراف محل سکونت روی سراشیبی قرار داشت، تراسبندی میشد. در بالای تپه چاه حفر میکردند تا آب آبیاری به آسانی جاری شود و همچنین فوارههایی در باغچهها ایجاد گردد. در آن زمان خانهها دارای یک تالار پذیرایی مرکزی بود که با قالیهای زیبا مفروش میشد. در باغهای آنها درختان دارای ارتفاع مساوی بوده، روی خط منظم کشت میشدند. هر باغچه را به قسمتهای مربع یا مستطیل شکل تقسیم میکردند و هر کدام دارای یک حوض، تعدادی گیاه و محل بازی یا محلی برای دیدن چشماندازهای اطراف بود و در آن درختانی مانند هلو، زردآلو، گیلاس، انجیر و انار برای تأمین سایه، گل و میوه میکاشتند. مرکبات را نیز به منظور گل، عطر، میوه و برگهای همیشه سبزش کشت میکردند. گلسرخ، یاسمن، زعفران و گل نگونسار (سیکلامن) از جمله گیاهانی بود که در باغچهها مورد استفاده قرار میگرفت (۷، ۸).
۵٫ عناصر باغ ایرانی
عناصر طرح صورتهای قابل مشاهده اجسام میباشند که عبارتند از:
۱ـ ۵٫ رنگ: رنگ به دنیا جان میدهد و واکنشهای گوناگون در انسان پدید میآورد. در باغ خودنمایی رنگها بهویژه با تغییر فصل، چشمگیر است. رنگها با تضاد یا تشابه هماهنگ میشوند. مثال رنگهایی که با هم تضاد دارند، آبی و نارنجی و نمونه رنگهایی که با هم تشابه دارند، آبی و سبز است. رنگها نمود گرمی و سردی هم دارند(۷).
۲ـ۵٫ بافت: بافت از نظر طراحی عبارت از ناهمواریهایی است که در سطح یک ماده وجود دارد. گیاهان از نظر بافت شاخساره به بافت ظریف (بید مجنون)، متوسط (آزاله) و خشن (ازگیل) تقسیم میشوند (۷).
۳ـ۵٫ شکل: شکل عبارت است از: نمود ظاهری یک جسم سه بُعدی (کره، مکعب یا هرَم) که بر یک صفحه دوبعدی به ترتیب دایره، مربع و مثلث نشان داده میشود(۷).
۴ـ۵٫ خط: در طراحی، خط تقاطع دو ماده مختلف را نشان میدهد، مثل تقاطع جوی آب با زمین یا تقاطع چمن با راه(۷).
همچنین در طراحی باغ ایرانی اصول زیر در نظر گرفته میشود:
الف) ترادف: ترادف از سردر ورودی یا گاهی میدان و آبنمایی در بیرون باغ (جلوخان) شروع میشود و با گذشتن از هشتی و محور اصلی به کوشک (ساختمان) باغ میرسد. این اصل را در ارتفاع، رنگ و اندازه عناصر باغ هم میتوان جستجو کرد. کوشک باغ را در نقاط مختلف باغ میساختند. یا در وسط باغ به گونهای که از چهار طرف دیده شود، یا یک طرف باغ به گونهای که منظر اصلی در امتداد محور طولی باغ ایجاد شود و یا نسبت به یکسوم در امتداد محور طولی بنا میشد.
ب)تقارن: در باغهای ایرانی بهوفور از این اصل استفاده شده است. کوشکهای ساختهشده متقارن بوده و روی محور یا مرکز تقارن واقعند. اوج قرینهسازی را میتوان در محورهای اصلی دید؛ برای مثال مشاهده منظم یک رنگ یا یک شکل در یک طرح احساس ویژهای را در بیننده، ایجاد میکند.
پ)تمرکز: عبارت است از هدایت چشم و توجهدادن بیننده به یک جنبه ویژه از عناصر طرح. در طرحهای رسمی یا متقارن به طور معمول نقطه تمرکز در آخر محور قرار میگیرد؛ برای مثال فواره و استخر یا مجسمه و غیره و در طرحهای غیررسمی یا غیرمتقارن بهگونهای طرحریزی میشود که چشم قسمتی که به طور معمول شامل گروهی از اشیاست، مانند صندلیهای موجود در باغ یا باغچه یا گروهی از گیاهان ویژه، جلب شود.
ت) ضرب (ریتم): به معنی تکرار موزون ساده یا پیچیدة یک عنصر یا پدیده در یک اثر هنری است. در باغ ایرانی این اصل را میتوان در دیوارههای حاشیه باغ، دیوارههای صفحهبندی حاصل از زمینهای شیبدار و حتی در کفسازیها مشاهده نمود.
ث) هماهنگی: به مفهوم تناسب و همخوانی اجزای یک طرح (از جنبه نسبت و مقیاس شکلها و اندازههاست). کوشش بر این است که قسمتهای مختلف یکی شوند. در صورتی که این کار با موفقیت انجام گیرد، تصویری واحد از چند زاویه مختلف به دست میدهد. با اینکه هماهنگی اهمیت فراوانی دارد، اما نباید یکنواخت و کسالتبار باشد. تنوع زیاد در طرح نیز ممکن است موجب آشفتگی گردد(۱، ۷).
۶٫ عناصر طبیعی باغ
عناصر اصلی باغ ایرانی شامل چهار عنصر زمین، آب، گیاه و فضا میشود. البته عناصر دیگری نیز ممکن است در شکلگیری باغ مورد استفاده قرار گیرند که یا عناصری فرعی به شمار میآیند و یا بخشهایی جزئی و جلوههایی از حضور عناصر اصلی باغند(۱۰).
۱ـ ۶٫زمین: یکی از عناصر اصلی باغ است به جز شکل و موقعیت کلی، عوامل و ویژگیهای دیگری همچون جنس خاک، شیب و اختلاف سطح، قابلیت آبیاری و حاصلخیزی نیز در آن اهمیت دارد. یکی از علل اصلی احداث باغ در زمینهای شیبدار، امکان حرکت آب در میان باغ به شکل طبیعی است.
۲ـ۶٫آب: از عناصر باغ ایرانی است و دستکم از سه جنبه مفهومی، کارکردی و زیباشناختی در باغ حضور دارد. این جنبهها در مباحثی همچون نحوه حضور آب در باغ و چگونگی گردش و حرکت آن، منابع تأمین آب و آبیاری باغ بهراحتی قابل بحث هستند. در بیشتر موارد منابع آب جاری در باغ، چشمه، رود، قنات و چاه میباشند. آب چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت نوازشدهنده روح است. حرکت و موسیقی آب، در جلوهگری بیشتر فضای سبز نقشی درخور توجه دارد.
میتوان آب را به صورت جویبار و چشمه برای نقاط آرام و بی سر و صدا و به صورت آبشار و فوارههای بزرگ برای نقاط شلوغ طراحی کرد. انعکاس نور در آب، مانند آینه عمل میکند. همچنین انعکاس پوشش گیاهی در آب و تابش نور خورشید روی گیاهان آبزی روی آب، تصویر زیبایی به وجود میآورد. آب در حال حرکت نیز منعکسکننده امواج نور در فضاست. آب در کاهش دمای هوا، تأمین رطوبت نسبی برای گیاهان و ایجاد طراوت، مؤثر است. از آب به صورت استخر، آبنما، چشمه، برکه، آبشار، جویبار و فواره بهرهگیری میشود. (۹، ۱۰، ۱۱).
۳-۶٫ گیاه: گیاهان در باغ ایرانی گذشته از جنس و گونه، از نظر محل قرارگیری، طرح کاشت، زیبایی و سودمندی بسیار چشمگیر هستند. گیاهان اساسیترین عامل پردیسهسازیاند. رنگ قسمتهای مختلف مواد گیاهی (یعنی شاخساره، پوست درخت، گلها و میوهها) را باید در فصول مختلف سال در نظر گرفت؛ برای مثال: از نظر رنگ، بین شکوفههای زیبای سیب زینتی در بهار و رنگ برگها در تابستان تنوع زیادی دیده میشود. از نظر بافت نیز با بهرهجویی از تضاد گیاهان با مواد گوناگون میتوان تنوع فراوانی پدید آورد؛ برای نمونه درختان در برابر نمای آجری یا چمن در مقابل پیادهرو، یا گل در مقابل نمای سنگی، بافتهای چشمگیری را
ایجاد میکنند.
درختان و درختچههای خزاندار نیز بافتهای متغیری از زمستان تا تابستان پدید میآورند. از نظر شکل، میتوان گیاهان را به اشکال مختلف هندسی یا شکل جانوران درآورد. در طراحی باغ و باغچه میتوان محیطی محدود از نظر دما، رطوبت یا انرژی خورشیدی ایجاد کرد؛ برای مثال با استفاده از درختان خزاندار میتوان آفتاب را طوری تنظیم کرد که در بهار و تابستان، شاخسارهها با ایجاد سایه، از رسیدن پرتو آفتاب به زمین جلوگیری کنند و برعکس در ماههای سرد به علت نبود برگها و آفتاب، گرمای بیشتری به زمین برسد. در این زمینه، دیوارهایی که با گیاهانی مانند موچسب پوشانده شدهاند، سردتر از دیوارهایی هستند که از گیاه پوشیده نشدهاند و یا محلهای چمنکاری شده گرما را بهتر بازتاب میدهند. از آنجایی که برگ درختان گاز دیاکسید کربن جذب میکند و اکسیژن و رطوبت پس میدهد و نیز از عبور گرد و غبار جلوگیری میکند، استفاده از آنها بیشتر ضروری است. نحوه قرار گرفتن درختان میتواند طوری باشد که نیروی باد را کاهش، افزایش یا تغییر جهت دهد (شکل ۴).
۴ـ ۶٫ فضا: آخرین حلقه از عناصر چهارگانة باغ ایرانی، فضا یا فضای معمارانه است که با تعریفی از باغ، هرآنچه را مربوط به آن میشود، به نظر معمارانه خود درمیآورد و عرصهها و بخشهای داخل و بیرون باغ را شکل میبخشد. در اینخصوص بناها، محوطهسازیها، فضای داخلی باغ، عناصر تزئینی و ارتباط آب و گیاه و زمین با بناها نیز مدنظر قرار میگیرند. در باغ ایرانی بناها (فضاهای بسته) و فضای باز باغ با هم تلفیق میگردند و جدای از یکدیگر نیستند و حتی گاهی آب در داخل ساختمان جریان مییابد.
۷٫ انواع باغ ایرانی
در یک تقسیمبندی کلی میتوان باغها را با توجه به کاربری آنها به صورت زیر گروهبندی کرد:
باغ میوه: سادهترین باغ از لحاظ طراحی و سودمندترین نوع از لحاظ اقتصادی است.
باغ سکونتگاهی: باغی است که ثروتمندان برای محل سکونت خود میساختند.
باغ سکونتگاهی ـ حکومتی: باغی که برای سکونت حاکم شهر اختصاص مییافت و افزون بر عمارت مسکونی، دارای ساختمانی برای امور حکومتی نیز بود.
باغ حکومتی: در پایتختها و شهرهای مهم کشور که در آن طراحی فضاهای سکونتگاهی و دیوانی و خدماتی به نحوی بود که اخلالی میان فعالیتها ایجاد نگردد.
باغ آرامگاهی: باغی که در آن مشاهیر، شعرا و بزرگان آرمیدهاند(۱۰، ۱۱).
۸ . باغهای با نام گلشن در ایران
باغ گلشن(طبس): این باغ در شهر کویری طبس در شمال شرقی استان یزد و به دست میرحسنخان، سومین حاکم طبس، از سلسله خوانینی که نادرشاه به حکومت طبس گماشت، احداث گردید. این باغ با عمارتی در دو طبقه و زیرزمین کوچک، در یک نخلستان ساخته شده است. سردر ورودی باغ با نمایی از اندوه گچ سفید، رو به میدان و سوی دیگر رو به باغ، با ایوانی دو ستونه و تزئینات آجری نقشدار ساخته شده است. ساختمان سردر باغ گلشن طبس در زلزله ویرانگر شهریور ۱۳۵۷ بهکلی از بین رفت؛ اما هماکنون در همان محل ساختمانی با همان نقشه بنا شده است.
این باغ دارای دو خیابان اصلی متقاطع بوده و در مرکزش حوضی است که محوطه باغ را به چهار مربع بزرگ تقسیم میکند که هر کدام از آنها با گذرگاههای کوچکی، به چهارباغچه تقسیم شده که در داخل آنها شماری از درختان مرکبات و انار کاشته شدهاند. این باغ روی امتداد جریان آب چشمههای سرد و گرم که به جانب طبس میآیند، شکل گرفته است. آب از انتهای مجموعه وارد باغ میشود و پس از آبیاری باغچهها و حرکت در جویها و فوارهها از زیر هشتی ساختمان میگذرد و به شهر میرود(۲).
باغ گلشن در منطقهای واقع شده است که در میان دو کویر نمکزار ایران قرار دارد؛ اما کیفیت معجزهآسای آب این منطقه، آبشارها و استخرهای طبیعی زیبایی را تشکیل داده که با گلها و چمنهای زیبا تزیین شده است(۲، ۸). باغ گلشن طبس یکی از باغهای نادر ایرانی است که آب به صورت دائمی در آن جریان دارد.
۲ـ۸٫ باغ گلشن(عفیفآباد) شیراز
باغ گلشن یکی از قدیمیترین و زیباترین باغهای شیراز است. این باغ در دوره صفویه از باغهای آباد و مهم شیراز و محل اقامت شاهان و امرا بود. یعقوبخان ذوالقدر ـ حکمران فارس در زمان شاهعباس ـ در قسمتی از اراضی این باغ قلعهای محکم ساخت. پس از صفویه این قلعه ویران شد و این باغ سالها رونق و آبادانی خود را از دست داد. در سال ۱۲۸۴ق(۱۸۶۵م) به فرمان«میرزا علی محمدخان قوامالملک» عمارت باغ فعلی احداث شد. این باغ در اواخر سده گذشته، به خواهرزاده قوامالملک ـ عفیفه خانم ـ به ارث رسید و چون او بهسازی گستردهای در باغ انجام داد، از آن پس باغ را «عفیفآباد» نامیدند.
این باغ که معماری آن آمیزهای از ویژگیهای معماری دوران هخامنشی، ساسانی و قاجاریه است، با پیشینهای دراز، همچنان سادگی دیرینهاش را حفظ کرده و شیوع باغآرایی نوین، در آن کمتر دیده میشود. درب ورودی باغ در شمال آن قرار دارد. این درب از چوب ساخته شده و در پشت آن دالانی است با سقف چوبی که اتاقهای نگهبانان در دو سوی آن قرار دارد. سردرباغ دارای چهار ستون گچی ساده است که دو به دو در دوسوی آن و برفراز ازارة آن قرار گرفته است و سرستونهای آنها با اقتباس از طرح سرستونهای تخت جمشید گچبری شده است.
در پیشانی درب ورودی، نقش دو شیر که گویی را در میان پنجههای خود گرفتهاند، دیده میشود. پس از گذر از در، دهلیزی وجود دارد که سقف آن را از چوب ساختهاند و با شکلهای منظم هندسی مرتب شدهاند. در دیگر سوی در و بر پیشانی دهلیز، مجلس تاجگذاری پادشاه ساسانی وجود دارد که بر قاب نیمدایرهای به وسیله کاشیهای رنگارنگ قرار دارد. دالان کوتاهی به فضای اصلی باغ منتهی میشود که گرداگردش را دیوارهای آجری فرا گرفتهاند. در جانب غربی ساختمان ورودی و پشت دیوار، حمام باغ واقع است. این حمام نمونه جالبی از گرمابههای قدیمی شیراز است. ساختمان باغ گلشن در وسط باغ قرار گرفته و دو طبقه است.
طبقه زیر دارای زیرزمینی کاشیکاری و محوطه وسیعی است و آب نمای زیبایی در وسطش ساخته شده که آب زلال در آن روان است. نمای شرقی این زیرزمین از پنجرههای مشبک آهنین پوشیده شده است. مدخل اصلی این عمارت در سمت شمال است که با چند پله سنگی به تراس سرپوشیده زیبا و ایوان طبقه دوم مربوط میشود. در سمت جنوب ساختمان نیز راهی برای رفتن به طبقه دوم ساخته شده است. گرداگرد طبقه دوم عمارت را ایوانی با ستونهای زیبا در بر میگیرد که به همه اتاقهای این طبقه ارتباط دارد و در وسط و در جانب شرق ساختمان، ایوانی وسیع و شکوهمند با چهار ستون بلند ایجاد شده است. سقف این ایوان با قطعات چوبی چهارگوش و ششگوش پوشیده شده و روی آنها با نقاشیهای رنگ و روغن گل و بوته و مناظر ساختمانها و رودخانهها و شکارگاهها و رزمگاهها، تزیین گردیده است.
دیگر ستونهای ایوانهای عمارت هم از گچ ساخته شده و همه سرستونها، گچبریهای زیبایی دارند. دیوار تالار اصلی و ایوانها و اتاقها مزین به مقرنسکاریها و گچبریهای مفصلی است و سقف آنها دارای نقاشی میباشد. هلال پیشانی عمارت نیز کاشیکاری شده است. نمای غربی ساختمان نسبت به جانب شرقی آن سادهتر و ایوان جنوبی از نظر تزیینات به تقریب همانند ایوان شمالی است. همه درهای این عمارت منبتکاری نفیس و پنجرهها و درکهای چوبی ساختمان دارای شیشههای رنگی بسیار زیباست. تزیینات داخل ساختمان هم از زیباییهای خاصی برخوردار میباشد.
اتاقها دارای سقف چوبی با زینتهای منظم هندسی و بدنه و دیوارها رنگآمیزی و نقاشی شده است. زیباترین سالن این عمارت تالار بزرگ پذیرایی آن است. ازارة این تالار از سنگ مرمر است و در بالای دیوارها یک رشته گچبریهای رنگارنگ وجود دارد. این ساختمان در هر دو طبقه به تقریب دارای سی اتاق و تالار است. عمارت باغ، شباهتهایی به باغ ارم شیراز دارد.
نمای اصلی عمارت باغ گلشن همچون باغ ارم رو به مشرق است. در جلو این بنا حوض بسیار وسیعی با لبههای سنگی وجود دارد که پیوسته آب از میانش روان است. از جلوی حوض خیابان اصلی باغ شروع میشود که در وسط دارای آبنما و گلکاری است و در دو سوی آن درختان سرو، کاج و چنار کهن وجود دارد. در محوطه وسیع باغ، باغچههای بزرگی ایجاد شده که به وسیله خیابانها و راهروها از یکدیگر مجزا شدهاند. این باغچهها با نظم خاصی باغچهبندی و از درختان میوهدار گوناگون بهویژه انار پوشیده شدهاند. در سمت شمالی باغ هم محوطه وسیعی وجود دارد.
ساختمان کاخ دوطبقه است. طبقه پایین زیرزمین وسیعی است که آبنمای زیبایی در آن ساخته شده و سمت شرقی آن با پنجرههای مشبک و رنگینی پوشیده شده است. در فواصل میان پنجرهها سنگهای گندمک نصب شده که روی آنها نقوشی از گل و بوته حجاری شده است. هماکنون این طبقه تبدیل به موزه نظامی شده است(۲،۸).
۹ـ گلشن در اشعار سعدی و حافظ
اینک نمونههایی از بهکارگیری واژه گلشن در اشعار سعدی و حافظ(۴،۵):
۱ـ۹٫ سعدی
خالی مباد گلشن خضرای مجلست
ز آواز بلبلان غزلگوی مدحخوان
*
ای باد، اگر به گلشن روحانیون روی
یـار قدیم را برسـانی دعـای یار
*
گر گلشن خوشبو تویی، ور بلبل خوشگو تویی
ور در جهان نیکو تویی، ما نیز هم بد نیستیم
*
در گلشن بوسـتان رویش
زنگی بچگان ز مـاه زاده
*
غلغل فکند روحم در گلشن ملائک
هرگه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد
۲ـ۹٫ حافظ
ای باد، اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار، عرضه ده برِ جانان پیام ما
*
چنین قفس نه سزای چو من خوشالحانی است
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
*
جای حضور و گلشن امن است این سرا
زین در به شادمانی و عیش و طرب درآی
*
صبا به خوش خبری، هدهد سلیمان است
که مژده طرب از گلشن سبا آورد
*
ز خاک کوی تو هر دم که دم زند حافظ
نسیم گلشن جان در مشام ما افتد
*مجموعه مقالات
منابع
۱ـ بینام ـ ۱۳۸۶ ـ اصول طراحی باغ ایرانی. برگرفته از معماری منظر ایران
۲ـ حیدری، فاطمه و هما ایرانی بهبهانی ـ ۱۳۸۷ ـ آشنایی با باغهای ایرانی.
۳ـ حسیندوست، محمد ـ ۱۳۸۳ ـ فرهنگ ریشهشناسی زبان فارسی(جلد اوّل). زیر نظر بهمن سرکاراتی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نشر آثار.
۴ـ خوشخوی، مرتضی ـ گلگشت با حافظ ـ ۱۳۷۱٫ سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری شیراز و انتشارات نوید شیراز
۵ـ خوشخوی، مرتضی ـ گلگشت با سعدی ـ ۱۳۷۷٫ انتشارات نوید شیراز، شابک ۳ـ۶۱ـ۵۹۵۷ـ۹۶۴
۶ـ خوشخوی، مرتضی، بیژن شیبانی، ایرج روحانی و عنایتالله تفضلی ـ ۱۳۸۹٫ انتشارات دانشگاه شیراز، چاپ نوزدهم، شابک ۹ـ۱۸۵ـ۴۶۲ـ۹۶۴
۷ـ رجبی، مجتبی ـ ۱۳۸۵ ـ باغ ایرانی.
۸ـ روحانی، غزاله ـ۱۳۸۹ ـ باغ ایرانی از نگاه یک باغبان(در دست چاپ)
۹ـ سعیدیان، امین و رضا قشقایی ـ ۱۳۸۶ ـ آب در باغ ایرانی.
۱۰ـ کربلایی، اثیر ـ ۱۳۸۸ ـ معماری باغهای ایرانی برگرفته از راسخون.
۱۱ـ میرشاهی، سحر ـ ۱۳۸۵ ـ باغ ایرانی، نمادی از هنر و تمدن ایرانی، برگرفته از بانک مقالات فارسی.