تعداد بازدید :631
کمک به جذامیان

از سال ۱۹۵۴روز ۲۸ ژانویه به عنوان «روز جهانی کمک به بیماران
جذامی» وارد تقویم جهانی شد و همگام با جهانیان در تقویم ایران نیز
این روز که مصادف با هشتم بهمن ماه است به عنوان روز کمک به جذامیان
نامیده شد.
جذام یا همان بیماری هانسن (به نام گرهارد آمورهانسن، پزشک نروژی که
در سال ۱۸۷۳ میکروب این بیماری را کشف کرد)بیماری هولناکی است که از
زمانهای بسیار دور وجود داشته و انسانهای بسیاری را به دام مرگ
کشانده است.
باستانشناسان شواهدی دارند که بیماری جذام در تمدنهای باستانی
مانند چین و مصر و هند وجود داشته و مردم معمولی با وحشت از اینکه به
این بیماری مبتلا شوند، از جذامیان دوری میکردند و به همین دلیل از
گذشتههای دور جذامیان جزو مطرودین اجتماعی شمرده میشدند.
امروزه با فرهنگسازیهایی که انجام شده، برخلاف گذشته جذام از منظر
عمومی دیگر یک بلیه مسری نفرتانگیز نیست و اغلب مردم آنقدر مطلع
هستند که بدانند واگیر بیماری جذام فقط بر اثر تماس نزدیک و مکرر با
بینی و دهان افراد مبتلاست.
بیماری جذام بر اثر یک نوع باسیل که به کندی رشد میکند ایجاد میشود
و دوره کمون (نهفتگی) آن از سهسال تا پنجسال بهطور متوسط و تا
بیستسال هم گزارش شده است اما کشف بیماری در واقع از زمان بروز
نشانههای بالینی آن آغاز میشود.
باسیل بیماری عمدتاً بر پوست، اعصاب و چشم تأثیر میگذارد، نواحی نرم
و مرطوب و باز داخل بدن را درگیر میکند و بلافاصله سبب ایجاد زخم بر
پوست میشود و سپس زخمها ازدیاد مییابند. درمرحله بعد اعصاب
قسمتهای دست و پای بیمار دچار بیحسی شده، از بین میروند؛ طوری که
زمانیکه مثلا انگشت و دست و پای بیمار جدا میشود بیمار هیچ دردی را
حس نمیکند.
سابقه ابتلای این بیماری در جهان بیشتر میان مردم طبقات فرودست بوده
است، زیرا وضعیت اقتصادی نامناسب و زندگی با تراکم بالای افراد
خانواده در کنار هم به مدت طولانی از عوامل مستعدکننده جذام هستند و
برای همین برخی جذام را «بیماری فقرا» معرفی میکنند.
بر اساس آخرین گزارشهای سازمان بهداشت جهانی، حدود ۱۸۰هزار نفر در
سراسر جهان به جذام آلوده شدهاند و حدود ۱۰۰ نفر هرساله در امریکا به
جذام مبتلا میشوند.
امروزه این بیماری کامل درمان میشود و از آنجایی که بنا به تعریف
سازمان بهداشت جهانی هرگاه شیوع یک بیماری در کشوری به یک در ده هزار
مورد برسد، آن بیماری حذف شده تلقی میشود، در قرن بیست و یکم به جرآت
میتوان گفت بیماری جذام از سالهای سال پیش حذف شده تلقی میشود و
امروزه فقط در چند کشور مانند هند و چین بیماران جذامی قرنطینه
میشوند و در بقیه کشورها افراد کمی که به این بیماری مبتلا میشوند،
در بیمارستانهای عمومی بستری و مورد درمان قرار میگیرند.
با توجه به آمارهای سال ۱۳۷۰ حدود ۱۹۱ مورد بیمار جذامی در کشور ما
وجود داشتند که در آمار سال ۱۳۸۶موارد مشاهده شده به ۳۷ مورد کاهش
یافتند. به این ترتیب در کشورما سالهای سال است که بیماری جذام حذف
شده تلقی میشود.
فروغ فرخزاد، شاعر معروف معاصر در سال ۱۳۴۲ در پی دیدار از جذامخانه
باباباغی تبریز مستند معروف «خانه سیاه است» را ساخت که در آن زمان در
چند جشنواره بینالمللی بهعنوان بهترین مستند شناخته و برنده چند
جایزه بینالمللی شد.
نمای تأثر برانگیز فیلم خانه سیاه است در واقع همان شرایط نامطلوب
نگهداری این مطرودین اجتماعی در آن سالهاست.
در مورد جذامخانه باباباغی که یکی ازچند جذامخانه ایران بوده، گفتنی
است که تا سال ۱۳۴۴ شمار معدودی مرکز درمان جذام در ایران وجود داشتند
ولی در همین مراکز هم خدمات درمانی ارائه نمیشد و فقط چند کشیش مسیحی
و چند راهبه در آنجا کار میکردند که ظاهرا تنها کارکرد آن مراکز،
جداسازی بیماران از مردم معمولی بوده است.
بسیاری از بیماران در آن سالها برای گرفتن شفا به مشهد مقدس سفر
میکردند و در سطح شهر پخش شده و تنها راه گذران زندگیشان، گدایی از
زائرانی بوده که برای زیارت به مشهد میرفتند.
در همان سالها مقامات اداری شهر مشهد سه کیلومتر دورتر از شهر،
مرکزی به نام «آسایشگاه محرابخانه» برای نگهداری از جذامیان ایجا
کردند. در این آسایشگاه بیش از ۹۰۰ بیمار جذامی و بیش از ۱۸۰ کودک
سالم زندگی میکردند و مادران جذامی بدون هیچ امکانات تحصیلی در آنجا
نگهداری میشدند.
در ۲۵ فروردین ۱۳۴۴ عبدالحسین راجی، وزیر وقت بهداری به همراه هیأتی
از بلند پایگان آنزمان از جذامخانه باباباغی تبریز دیدار کرد و بعد
از آنکه وضعیت رقتانگیز جذامیان را مشاهده کرد شخصا اداره آن مرکز را
بر عهده گرفت.
جمعیت کمک به جذامیان که کمر همت برای بهبود وضعیت جذامیان بسته بود
ابتدا لیستی از همه بیماران کشور تهیه کرد و سپس پراکندگی و شماره
آنان مورد بررسی قرار داد.
بنا به پیشنهاد سازمان بهداشت جهانی که حتی المقدور بیماران جذامی در
محل زندگی و محیط آشنای خود درمان شوند، متولیان تصمیم گرفتند بیماران
را در همان محل زندگی خود مورد درمان و اسکان قرار دهند اما از آنجایی
که اهالی روستاها و شهرها حاضر نبودند بیماران را میان خود بپذیرند،
قرار شد برای بیماران جذامی شهرکی بسازند و آنها را در آن شهرک سکنی
دهند و کمک کنند تا به تدریج بتوانند نیازهای زندگی خود را بر آورده
و خودکفا شوند.
سیاستهای روز در آن زمان میخواست به مردم نشان دهد که بیماران
جذامی مانند مردم سالم میتوانند سازنده باشند و برنامههایی برای
بهبود شرایط نگهداری و درمان بیماران جذامی در آنزمان صورت
گرفت.
رییس جمعیت کمک به جذامیان هم چند سال بعد برای ارزیابی فعالیتهای
انجام شده مجددا آسایشگاه محرابخان را مورد بازدید قرار داد و دریافت
برای درمان بیماران جذامی قدمهای بلندی برداشته شده: شرایط نگهداری
بیماران، بهبود یافته بود، بیماران با کودکان سالمشان در شرایط بسیار
مساعدتری نگهداری میشدند، در ساختمان اصلی جذامخانه همه وسایل مدرن و
پیشرفته وجود داشت، در دستشوییها شیرهای آب با نور باز و بسته
میشدند و تحت تأثیر فرهنگسازیهای مناسبی که جمعیت کمک به جذامیان
انجام داده بود وحشت مردم کمتر شده بود و دریافته بودند که بیماری
جذام چندان مسری نیست و هر چندگاه یک بار چند جراح سوئیسی به ایران
دعوت میشدند تا جراحیهای ترمیمی و عمل پیوندهای گوناگون روی چهره و
دستهای جذامیان انجام دهند.
در روز بازدید، بیماران آسایشگاه محرابخان از رییس جمعیت کمک به
جذامیان درخواست کردند تا جایی جداگانه برای زندگی همسر و فرزندان
تندرست آنها ساخته شود. به این ترتیب دستور ساخت، خانه در استان
خراسان داده شد و برای جذامیهای شفایافته شهرکی در ۲۸۰ کیلومتری
بجنورد ساخته
شد.
شهرک نوبنیاد به نام وزیر بهداری، دکتر راجی که تلاشهای گستردهای
برای بهبود وضعیت و شرایط جذامیان انجام داده بود « بهکده راجی»
نامیده شد.
بهکده راجی در دشت گرگان، دهکدهای سبز و خرم و نوبنیاد بود و
سیصدخانه دو و سه اتاقه و همچنین کلیه امکانات رفاهی یک شهرک مدرن
مانند بیمارستان (بیست و پنج تختخوابی)، دبستان دخترانه و پسرانه،
آموزشگاه حرفهای، ساختمان ژاندارمری، رستوران، مهمانسرا، سالن
سینما، پمپبنزین، کارخانه برق، پارک و مغازههای نانوایی، قصابی،
قهوهخانه و انبارهای کشاورزی، چراگاه برای دام، گاراژ، کارگاههای
جوراببافی، قالیبافی داشت. زمانیکه پروفسور کاریون، کارشناس سازمان
جهانی بهداشت از بهکده راجی دیدار کرد، درباره آن گفت: «در یک علفزار
بهشت کوچکی ساختهاند.»
مدیران انجمن خیریه حمایت از جذام، بعد از انقلاب، کشور را ترک کردند
و انجمن حمایت از بیماران جذامی عملا بیمتولی ماند.
تصمیمات جدیدی که دولت تازه تأسیس گرفت خود منشا درگیری های بسیاری
شد و از طرف دیگر جذامیان هم سیاستهای تازه را نمیپذیرفتند و با آن
مخالفت میکردند.
تعداد زیادی از ساکنان بهکده که روی زمینهای آنجا کار میکردند،
بازخرید شدند و عدهای دیگر تا سالیان سال در مسیر بهکده و تأمین
اجتماعی رفت وآمد میکردند تا احقاق حق بکنند؛ تعدادی هم به ناچار به
مشهد بازگشتند و در سوئیتهایی که بهنام باراک مشهور بود و در سال
۱۳۳۸ در مجاورت بیمارستان هاشمینژاد فعلی ساخته شد سکنی گزیدند.
برگرفته از روزنامه اطلاعات