
پيادهروهاي شهر را با چه تصويري به خاطر داريم؟ جايي كه تصوير خيالانگيز رويايي قدمزدن بيمقصد در شهر را براي ما تداعي ميكند يا جايي كه از تردد مكرر موتورسيكلتها به ستوه ميآييم

بيستوسه آذر، هفتاد و پنجمين سالروز تولد دكتر سيدجواد طباطبايي است، پژوهشگر و استاد علم سياست و اگرچه خودش چندان تمايل ندارد «روشنفكر» خوانده شود

از خانههاي قديم تنها يك خانه نيمهكاره مانده، باقي بوستان بزرگي است با نردههايي كه يادآور نردههاي پارك شهر است. خبري از نشان دادن كارت ملي براي ورود به پارك نيست زيرا هنوز درهايش به روي مردم باز نشده است اما قرار هم نيست حضور در اين پارك دشواري داشته باشد.

گزارش را خاوير پرز دكوييار پرويي نوشت كه آن زمان دبير كل سازمان ملل بود و بعد آن را در چنين روزي به شوراي امنيت ارايه كرد(به تاريخ ما سال 1370 خورشيدي). در اين گزارش آمده بود كه جنگ 8 ساله ايران و عراق با حمله عراقيها شروع شده و از اين رو در اين ماجرا دولت عراق طرف خاطي و متجاوز است.

فرمان مشروطيت در 14 مرداد 1285 به امضاي مظفرالدين شاه رسيد. مجلس شوراي ملي برمبناي آن از نمايندگان شاهزادگان و قاجاريه، علما، اعيان و اشراف و ملاكين و تجار و اصناف در آبان همان سال تشكيل شد

اگر به تاريخ باشد تركيه امروز را «تراكيا» ميخواندند و كوچك اقليمي در سرزميني بزرگ و سترگ به حساب ميآمد، شاهان ايراني سرزمين پارس كه اصحاب آريايي به درستي بدان نام «ايرانه وائجه» نام نهاده بودند، آنجا را تنها گذرگاهي به سرزمينهايي ناشناخته و بيتاريخ ميشنا ختند.

نامش تنها بر يك كاشي كوچك بر ديواره تئاتر شهر حك شده است. نه خبري از كتيبههاي بزرگ و عجيب و غريب است كه فرياد ميزند ايها الناس چنين بنايي در زمانه من ساخته شده و نه خبري از جملات پرطمطراقي است كه جز اغراق چيز ديگري نيست. صرفا يك كاشي است

نام زندهياد اميرعلي سردارافخمي از نسل دوم معماران مدرنيست ايراني بيش از هر چيز با «تئاترشهر» تهران پيوند خورده است. به همين علت وقتي قرار است درباره اين طراح و معمار نامآشنا كه روز يكشنبه در كشور فرانسه چشم از جهان فرو بست صحبت كنيم

از درگذشت اميرعلي سردارافخمي بسيار متاسفم، ايشان يكي از معماران برجسته كشور ما بودند كه آثاري ارزشمند از خود به يادگار گذاشتهاند. اينكه چرا با وجود بزرگان اين حوزه كه خاطراتي از معاشرت و گفتوگو با ايشان دارند

آسبادهاي نشتيفان در جنوب شرقي شهرستان خواف، يكي از عظيمترين سازههاي خشت و گلي برجاي مانده از تعامل بشر و طبيعت است؛ سازههايي كه در گلوگاه باد، بيش از هزار سال پيش گندم را آسياب ميكردند. خاف منطقه مساجد و مدارس باقيمانده از قرن ششم و هفتم هجري است،