
آسبادهاي نشتيفان در جنوب شرقي شهرستان خواف، يكي از عظيمترين سازههاي خشت و گلي برجاي مانده از تعامل بشر و طبيعت است؛ سازههايي كه در گلوگاه باد، بيش از هزار سال پيش گندم را آسياب ميكردند. خاف منطقه مساجد و مدارس باقيمانده از قرن ششم و هفتم هجري است،

توسعه فراگیر در کشورهای توسعه یافته؛ اجرای پروژه نیست بلکه فرآیند موزونی در همه بخش ها با نیت ارتقای کیفیت زندگی و رفاه جامعه با مشارکت آزاد مردم در فعالیت های اجتماعی اقتصادی؛ فرهنگی و سیاسی و بهره مندی منصفانه همه افراد از ثمرات توسعه است.

سوم دسامبر مطابق با 13 آذر از سال ۱۹۹۲ و از سوي مجمع عمومي سازمان ملل متحد به عنوان روز جهاني معلولان اعلام شده است. منشور سازمان ملل روز معلولان را برخاسته از نيازهاي افرادي ميداند كه بهرغم محدوديتهاي حسي و حركتي بايد مانند ديگران از امكانات رفاهي و اجتماعي برخوردار شوند

افراد داراي معلوليت با مشكلات جدي در سطح شهرها مواجه هستند و اين مشكلات بيش از هرچيز متوجه حضور مشاركتي آنها در شهر است. پيش از اين، در دو سه دهه پيش، نگاه غالب به معلولان، صرفا نگاه حمايتي بود

در طول تاريخ حيات بشر بلايا و حوادث زيادي رخ داده است و در آينده نيز اتفاق خواهند افتاد. كمااينكه جهان امروز به يكي از آنها دچار شده است. بلايا و حوادث هر چه كه باشد و از هر نوع و با هر پيامدهايي كه باشد، اهميت شيوه برخورد ما انسانها به عنوان كنشگر اجتماعي و نحوه مديريت آن، ارزش و جايگاه كمتري از درمان قطعي آن نداشته و نخواهد داشت.

او كه شخصا براي رسيدگي به تخريبها در بافت شرقي ميدان امام اصفهان به آنجا سفر كرده بود، گفت: «هرگونه تملك و تخريب املاك و ابنيه در مسير گذر موسوم به آقانورالله نجفي توسط نهادهاي استاني ممنوع است. همچنين طرح مرمت شهري براي گذر فوقالذكر تهيه و از طرح خودرومحور پرهيز شود.»

مساله تامين و عرضه متناسب مسكن به عنوان اساسيترين و اصليترين نياز جامعه در قالب طرح جامع مسكن كه بايد با اهتمام جدي دولتها همراه باشد، اين روزها مورد بيمهري قرار گرفته است.
طرح جامع مسكن سندي است ملي كه چشمانداز بخش مسكن در سالهاي آينده را ترسيم ميكند.

يك سال از شروع جنگ ناپيدا به نام بحران كرونا ميگذرد اما همچنان بلاتكليف مانده و انگار در خانه اول ايستادهايم.

كانت و مساله متافيزيك، نوشته مارتين هايدگر به تازگي توسط مهدي نصر به فارسي ترجمه شده و نشر روزگار نو آن را منتشر كرده است. اين كتاب، جلد سوم از مجموعه آثار هايدگر است كه در سال 1929 منتشر شده و به نوشته مترجم، اثري برجسته در به اصطلاح دوره نخست تفكر هايدگر است و به گفته بسياري از مفسران ميتوان درونمايههاي آن را، پارههايي از بخش دوم هستي و زمان در نظر گرفت كه هيچگاه نگاشته نشد.

روزگاري كه رسانهها تنها به نسخ خطي كتابها و نه حتي نسخههاي چاپي، محدود ميشدند، روزگاري كه درك افراد از كشورها و سرزمينهاي ديگر تنها از كتابهايي بود كه برخي سياحان يا مورخان مينوشتند، از هرودوت گرفته تا گزنفون و خاخام بنيامين بنخناح و ماركوپولو و... از خود نوشتههايي درباره ايران بهجاي گذاشتند كه آن روزها منبع اصلي شناخت دنيا از ايران بودند و هماكنون نيز منابع ارزشمندي هستند براي درك آنچه اين كشور در تاريخ خود پشتسر گذاشته است.