تعداد بازدید :3097
<p style="text-align: center;" dir="RTL">(مقالات گذشته- مرداد 1391)</p> <p dir="RTL">در میان کویر خشک و سوزان مرکزی ایران، به سبب وجود قنات های متعدد تاریخی، شهر کهن اردستان سرسبز و خرم با سکوتی دل انگیز و قدمتی بسیار قرارگرفته است. در مرکز محله محال (از محلات تاریخی اردستان) مجموعه بناهای تاریخی، فرهنگی در کنار مسجد جامع با تزئینات و خطوط معماری باشکوه و بی نظیرش، جلوگاه بخشی از ویژگی های هنرو معماری دوره اسلامی ایران است. در این نوشته شرح مختصری از قابلیت های نهفته معماری در این ارسن شهری بیان می شود. پیش از آغاز هر کلامی یاد استاد، مرحوم دکتر باقرآیت الله زاده شیرازی را که زحمات فراوانی در مطالعه و بررسی این مجموعه متحمل شده اند گرامی می داریم.<br /> ● واژه شناسی<br /> واژه اردستان با عنوان های اَزدستان، اَزدَستان، اَزگ دَستان، اَرگستان و اَرجستان در متون تاریخی آورده شده است. به زبان بومی که لهجه ای از زبان پهلوی است، اردستان را «آرسون» یا «اَسون» و گاهی هم «اَردستون» می گویند. کلمه اردستان در زبان های باستانی به معنای جایگاه مقدس و پاک، جایگاه درستی و راستی و سرزمین مردمان متدین با خاکی به رنگ آرد، بیان شده است.<br /> ● اقلیم اردستان<br /> رشته کوه های مرکزی ایران عامل عمده سکونت و زندگی در حاشیه کویر به شمار می آیند و تقریباً تمامی آبادی و رستاق های خرد و کلان بر سر شاهراه باستانی ری کرمان در دامنه این ارتفاعات شکل گرفته اند. بخش هایی از مرکز این سلسله جبال بین کوه کرکس (کاشان) و شیرکوه (یزد) با نام کوه های اردستان شناخته می شود که شهر تاریخی اردستان و دیگر آبادی های این<br /> محدوده در میان دره ها و دامنه کوه و جلگه های شمالی آن تا حاشیه کویر مرکزی پراکنده اند. اگر بر روی نقشه جغرافیایی ایران خطی از گوشه شمال شرقی (سرخس) به گوشه جنوب غربی (خرمشهر) و خطی دیگر از گوشه شمال غربی (کوه آرارات) به گوشه جنوب شرقی آن (خلیج گواتر) ترسیم کنیم، این ۲ خط همدیگر را در نقطه ای قطع می کنند که اصطلاحاً مرکز ایران خوانده می شود.<br /> اردستان در این نقطه یعنی مرکز جغرافیایی کشور قرار دارد و یکی از شهرستان های شمالی استان اصفهان است. تقریباً بیشتر نقاط جنوب غربی این منطقه، کوهستانی و بخش های شمالی بیابان و کویر است و مساحتی در حدود ۱۱۲۹۳ کیلومتر مربع دارد. ناحیه کوهستانی که از جنوب غربی شروع و تا جنوب شرقی و قسمتی از مشرق اردستان امتداد می یابد، هوایی معتدل سرد و سالم دارد. آب این منطقه گوارا و شیرین و از قنوات تأمین می شود.<br /> ناحیه گرمسیر از شمال شرقی تا شمال غربی و قسمتی از غرب اردستان امتداد داشته و هوای این ناحیه گرم متغیر به واسطه نزدیکی به کویر و شن ها و ریگ های روان اغلب اوقات، غبار آلود است. میزان بارندگی در این اقلیم بسیار کم و معمولاً از پاییز تا اواخر بهار است. وزش باد در فصول مختلف تفاوت دارد و شامل باد کویری، باد کاشی، باد خراسان و باد قبله است.<br /> ● پیشینه تاریخی اردستان<br /> درباره قدمت بنای اولیه سکونتگاه اردستان نظرهای متفاوتی وجود دارد. برخی از تاریخ نویسان بنای شهر را به دستان ابن سام نسبت داده اند و زواره (شهری در نزدیکی اردستان) را از بناهای برادر رستم می دانند. یکی از ادیبان دوره قاجاریه می نویسد: در دوره سلاطین عجم، اراضی نطنز و قرای خمسه از متعلقات جوشقان قالی و اردستان و کاشان و قم و حدود کنار رودخانه عراق جزو مملکت اصفهان بوده و آنها را سلاطین عجم بنا نهاده وآباد ساخته اند.<br /> از سوی دیگر اهالی اردستان می گویند که سرزمین آنجا جزو املاک و تیول رستم دستان بوده و رستم در آنجا ارگی داشته به نام ارگ رستم دستان که امروز به مرور زمان تبدیل به کلمه اردستان شده است. همچنین باغ و گذری به نام فرامرز پسر رستم در محله باب الدحی، آب و ملک و خانه ای در محله کبودان به نام «کاوه» و قریه ای در یک فرسنگی شهر به نام «شیده» پسر افراسیاب موجود است.<br /> اردستان پایتخت اردوان چهارم اشکانی بوده و او قصر مجللی در مجاورت دشت محله رامیان بر روی تپه ای ساخته که آن به «تل عاشقان» مشهور بوده و مردم به زبان محلی آنجا را کوپه عاشقان گویند. در شهر اردستان قنات بزرگی به نام «آرمنه» وجود دارد که بانی آن را آرمن شاه یا اروند شاه فرزند کی قباد از ملوک کیان می دانند. کهن ترین تاریخ مکتوب این شهر به عهد کیانیان می رسد. دژ ارونه (که تا اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار موجود بوده و سپس به باغ تبدیل شده است) و بنای شهر را به بهمن بن اسفندیار بن گشتاسب بن سهراب بن اروند شاه بن کی قباد، از پادشاهان کیانی نسبت داده اند. در واقع بنای ابتدایی اردستان، قلعه ای با حصار و باروی بسیار استوار بوده و نزدیک حصار خندقی قرار داشته که هنوز آثارش باقی است. طبق نقل حمزه اصفهانی، در میان قلعه، آتشکده ای وجود داشت که همان آتشکده مهراردشیر است. ا<br /> <br /> ز عهد اشکانیان اثر قابل توجهی به جز قنات خسروشاه اشکانی باقی نمانده است. عده ای از مورخان محل تولد انوشیروان را اردستان می دانند و معتقدند مادر وی اردستانی بوده است و تا هنگام عزیمت به مدائن، در آن جا زندگی می کرده است.<br /> انوشیروان ساسانی زمانی که به سلطنت رسید برای کودکانی که هم درس او بودند در اردستان کوشک هایی بنا کرد که اکنون از بین رفته است. در عهد اسلام نیز از قرن نخست هجری قمری، بناهایی در اردستان به وجود آمده است. در قرن نخست هـ . ق، امام حسن علیه السلام از اردستان عبور کردند و در مسجد کهن و در مسجد کبودان، نماز خواندند که هر<br /> ۲ مسجد به نام ایشان نامیده شدند. در قرن ۲ و ۳ هـ . ق، بنای نخستین مسجد جامع اردستان به دست عمر بن عبدالعزیزآل ابودلف به انجام رسید. این مسجد قبلاً آتشکده یا معبد بوده است. هلاکوی مغول در قرن ۷ هـ . ق به قتل و غارت ساکنان شهر پرداخت و آن را به صورت نیمه ویران درآورد. مسجد جامع اردستان در محله محال که بزرگ ترین محله از میان محلات اردستان است، قرار دارد<br /> ● عناصر و فضاهای تاریخی<br /> مرکز محله محال اردستان شامل مجموعه ای از بناهای گوناگون خدماتی، مذهبی و فرهنگی است. این ارسن شهری شامل ابنیه تاریخی چون مسجد جامع اردستان، مدرسه حاج حسین نورالدین، حمام پایین مسجد، حسینیه، آب انبار، کاروانسرا و بازارچه سنتی است. از کاروانسرای مجموعه امروزه آثاری بر جای نمانده است و به دلیل تعریض خیابان کاملاً تسطیح شده است.<br /> حمام مجموعه دارای ۲ بخش مردانه و زنانه بوده و ۲ ورودی در قسمت های جنوبی و غربی خود دارد و بخش زیادی از ساختار این ساختمان در حال تخریب است. بازارچه مجموعه در قسمت شرقی مسجد جامع واقع شده و در فرم پلان در راستای ورودی جنوبی و جنوب شرقی مسجد قرار گرفته است. مدرسه حاج حسین نیز به اداره میراث فرهنگی اردستان تغییر کاربری داده است. آب انبار و حسینیه مجموعه محله نیز مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و از نظر ساختاری کاملاً پایدار هستند<br /> ● مسجد جامع اردستان<br /> بنای اولیه مسجد جامع اردستان براساس بررسی های صورت گرفته، مربوط به قرون اولیه اسلامی است و در دوره سلجوقی تجدید بنا و در دوره های بعدی، بخش های مختلفی به آن اضافه شده است. مسجد اولیه با فرم شبستانی، دارای صحن مرکزی (میانسرا)، شبستان های ستوندار در ۴ سمت حیاط، دیوار خشتی محصور کننده و سر در بوده است. از دیدگاه ساختاری، ستون های موجود دارای تفاوت های مشخصی هستند که به نظر می رسد به دلیل وجود دوره های مختلف ساختمانی باشد.<br /> بقایای ستون ها، دیوارها و آرایه های مسجد اولیه، در دالان ورودی جنوب غربی، شبستان غربی و شمال شرقی نمایان شده است. ساخت مایه بنا از آجر با ملات گچ بوده و تزئینات آن را گچبری، آجرکاری و نقاشی روی گچ تشکیل می داده است. البته ساختمان کنونی مسجد با طرح ۴ ایوانی در کنار ابنیه تاریخی دیگری چون حسینیه، آب انبار، مدرسه علمیه، کاروانسرا و بازارچه سنتی قرار گرفته و مشتمل بر سردر، حیاط مرکزی، ایوان های چهارگانه، گنبدخانه، شبستان های متعدد، رواق، فضاهای زیر زمینی و کتیبه های تاریخی و آرایه های نفیس و با شکوه است.<br /> این مسجد در اصل ۶ ورودی داشته که از طریق دالان هایی به صحن مرکزی مربوط می شده، اما ظاهراً ۲ ورودی مسدود شده و ورودی اصلی در گوشه جنوب غربی مسجد قرار گرفته است. ایوان جنوبی صحن با طاق گهواره ای و تزئینات بسیار زیبای گچبری، آجرکاری و کتیبه تاریخی (مربوط به دوره سلجوقی) با اهمیت ترین ایوان مسجد است. ساختمان ایوان جنوبی از سوی ابوطاهربن غالی ساخته شده و بر جانب غربی مدخل گنبدخانه، سنگ نبشته ای مشتمل بر فرمان شاه عباس اول مبنی بر تخفیف مالیات شیعیان اردستان، مربوط به قرن دهم هـ . ق، نصب شده است.<br /> ایوان شمالی با توجه به کتیبه های موجود، مربوط به اوایل دوران صفوی است و با توجه به کاوش های انجام شده به طور مستقیم بر روی مسجد اولیه قرار گرفته است. با عنایت به این نکته که ایوان های شرقی و غربی نیز در دوره صفوی شکل گرفته اند، می توان گفت که مسجد دوره سلجوقی با فضاهای صحن مرکزی، گنبدخانه، ایوان جنوبی و شبستان های ستوندار مجاور میانسرا شکل یافته است. درگوشه شمال غربی مسجد، مناره آجری ساده وکم ارتفاعی قرار دارد که بخش فوقانی آن از بین رفته است. به نظر می رسد که بنای اصلی مناره متعلق به دوره سلجوقی یا بعد از آن باشد.<br /> مسجد جامع اردستان در دهه های اخیر از سوی استاد مرمت و معماری ایران، مرحوم دکتر باقر آیت الله زاده شیرازی مورد مطالعه، کاوش و بررسی قرار گرفت. همان طور که بیان شد مسجد جامع اردستان دارای ورودی های متعددی است که عامل ارتباط فضاهای اطراف با مسجد هستند. این امر نشان دهنده نقش گسترده ارتباطی مسجد در طول تاریخ است و بیانگر این ویژگی است که ساختمان به چه صورت، با گذرهای متعدد اطراف خود به آسانی امکان ارتباط با شهر را برقرار می سازد. در این مسجد وجود ورودی های متعدد در اطراف بنا نقش مرکزیت مسجد در ارسن (مجموعه) را نیز نمایان می کند.<br /> اگر این مسجد در یک راسته بازار و یا بافت قدیمی شهری به تنهایی کاربرد داشت، شاید ورودی ها و دسترسی های کمتری را می طلبید ولی با توجه به نیازهای موجود، این ورودی ها خود را از اطراف و گوشه های ساختمان به داخل کشیده است و هر<br /> <br /> کدام پاسخگوی نیاز دسترسی به مسجد جامع از طرف یکی از عناصر مجموعه است. مسجد جامع اردستان در ادوار مختلف تاریخی دستخوش تغییرات و دگرگونی هایی گشته که علاوه بر تحولات به وجود آمده در فرم بنا و فضا های موجود، این مسأله در تزئینات مسجد جامع نیز صادق است. با توجه به دوره های مختلف ساخت بنا، تزئینات موجود در آن نیز به دوره های متفاوتی باز می گردد. قدیمی ترین بخش تزئینات به کار گرفته شده در بنای مورد نظر، مربوط به ساختمان اولیه مسجد است.<br /> دوره دوم تزئینات به کار رفته در بنا مربوط به دوره ای است که مسجد به صورت شبستان ستوندار بوده. از این دوره نیز در دور ستون های شبستان تزئینات گچبری بر جای مانده که حائز اهمیت و بسیار زیبا هستند. بقیه تزئیناتی که در بنا وجود دارد از زمان تبدیل شدن مسجد ازطرح شبستانی به ۴ ایوانی است.<br /> در هر دوره تزئینات زیبایی اجرا شده و گاهی دوره جدید دوره متأخرتر را پوشانده است. در زیر ایوان جنوبی مسجد، تزئینات گچبری زیبایی یافت می شود که بسیار ماهرانه کار شده و همچنین در اطراف ورودی از ایوان جنوبی به گنبد خانه نیز این تزئینات ادامه می یابد که شامل کتیبه ای از آیات قرآن کریم است.</p> <p dir="RTL">سطح طاق نماها با گچ پوشیده شده و مهرهای گچی به صورت چهارتایی، شکل چلیپایی را به وجود آورده است. در بین بند های عمودی آجرها نیز مهرهای نقش دار گچی به کار رفته است. محراب مسجد جامع اردستان یکی از زیباترین جلوه های هنر معماری ایران در دوره اسلامی به شمار می رود که پس از گذشت سالیان دراز، همچنان پرآوازه و بی نظیر است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">منبع:www.persianpersia.com- مرداد 1391</p> <p dir="RTL">تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره السادات عربشاهی</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"> </p>
سكونت در بافتهای فرسوده شهری را باید از دیدگاهی جامع نسبت به محیط مورد بررسی قرار داد، زیرا رابطه فقر و توسعه، اجبارها یا الزامها، وزنه گذشته تاریخی و قدمت آن، خطرات ناشی از شیوههای معمول و جاری مداخلهگرانه در این گونه مراكز و بالاتر از همه نیازهای مربوط به فضای زندگی (كه خود در یك مجموعه كامل نیازها جای میگیرد) و در نهایت خواست مردمی كه با تنگدستی و محرومیت در فضاهای كم و بیش نامطلوب زندگی میكنند، همه و همه میبایست در یك نظام هماهنگ برنامهریزی و تصمیمگیری برای رشد و توسعه مراكز شهری و بافت كهن پیش بینی گردند.
بحران ناشی از سردرگمی دستاندركاران امور شهری در اصلاح وبهبود وضعیت بافتهای فرسوده تاكنون هرگونه برنامهریزی و طراحی را در این مقوله به شكست كشانیده و مراكز شهری به ویژه در شهرهای بزرگتر، بیش از پیش از داخل گسسته شده است.
پرداختن به بافت قدیمی و برنامهریزی در آن، جدا از پرداختن به واقعیات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نبوده و سلایق شخصی در حل معضلات شهری جایی ندارد. اگر در معماری امروز تقلید كوركورانه از سبكهای نامأنوس و برپایی نمادهای آن در میانه بافت شهری با فرهنگی متضاد فقط میتواند تأسفبرانگیز باشد، دخالت در مجموعههای زیستمحیطی و بافت مراكز شهری بدون در نظر گرفتن پارامترهای اشاره شده، به طور قطع به صدمات جبرانناپذیری در ابعاد انسانی منجر خواهد شد. به علاوه خلاء ناشی از تشكیلات آگاه به مسایل زیست محیطی، به ویژه در امر مراكز شهری و بافتهای قدیمی در چند دهه اخیر، این مراكز را به اضمحلال كشانیده و تجدید حیات آن را موكول به سرمایهگذاریها سنگین و تحمیل بار فوقالعاده بر بودجه عمومی كرده است.
چرا ساكنین مراكز شهری و بافت كهن در مقابل تغییرات حساسیت دارند؟
از دهه 1350 كه تفكر مرمت و احیای بافت مراكز شهری در بین متولیان امور شهرها، كارشناسان و طراحان شهری شكل گرفت، مداخلههای پنهان و آشكار در تغییرات فیزیكی بافت كهن (و این بار با شعار حفظ آن و به حداقل رسانیدن صدمات ناشی از این مداخلهها) صورت پذیرفت . در سالهای اخیر توجه بیشتر به چگونگی تغییرات و لزوم كارایی طرحهای جامع شهری در حفظ بافت مراكز شهری شده است. معهذا زمانی كه پای عمل به میان میآید، نقص قوانین شهرسازی و مالكیت و نبود مكانیزم اجرایی یكپارچه از یك طرف و نادیده گرفتن نقش ساكنین و صاحبان اصلی این مراكز از طرف دیگر، چنان كلاف سردرگمی به دست میدهد كه بسیاری از طرفداران رشد و توسعه بافت كهن را از ادامه كار منصرف میكند.
مسلماً زمانی كه تغییرات در مراكز شهری بدون هماهنگی لازم و شناخت مراتب فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حاكم شروع شود و با ساكنین آن همانند اجزای ساختمان (كه باید در روند این نوسازی تغییر یابند) برخورد میشود، نمیتوان انتظار داشت آنها با مداخلهگرها مقابله نكنند و لااقل بیتفاوت بمانند . شهرسازان و متخصصان نوسازی، در مرمت بافت و تغییرات مراكز شهری برای خود حق همه گونه مداخله قائلند . چه كسی حد این دخالتها را تعیین میكند؟
گفته میشود این مراكز (شبیه آنچه در مورد نوجوانانی كه گرفتار مسائل فراوانند) نه تنها در بحبوحه رشدند بلكه ظاهراً در اوج بحران رشد خود قرار دارند، معهذا مداخلات ناشیانه در جهت اصلاح وضعشان میتواند به ناكامی بیانجامد و هر گونه اقدام واقعبینانه بعدی را عقیم گذارد.
داشتن طرح جامع پویا برای رشد مراكز شهری، حیاتی است.
نوسازی مراكز قدیمی شهر ( كه اكثراً مراكز بازرگانی، صنعتی و اداریاند و تا به امروز بدون توسعه مانده و خطوط پیچیده زندگی خود را حفظ كردهاند ) بدون علاقهمندی و توجه به ضرورت توسعه و شناخت تبعات این توسعه، خالی از اشكال نخواهد بود. این مراكز كه از نظر شكل و محتوا منسوخ شده و قادر به تأمین محیط مناسب برای زیست و دادوستد ساكنین خود نیستند و نمیتوانند خود را با الگوی رشد شهر منطبق نمایند، سطوح بسیار با ارزشی از سطح شهر در اختیار دارند، حال آنكه امكان همسویی با نیازهای اقتصادی، اجتماعی جامعه، مدتهاست از آنها سلب شده است.
تصور اینكه ثبت این بافتها بعنوان میراث كهن و جلوگیری از تغییرات فیزیكی آن، میتواند معماری سنتی و بافت شهر قدیم را حفظ نماید، پنداری بیش نیست . در بافتهای متراكم مراكز شهری كه در ایران به ویژه با مصالح ساختمانی خام بنا گردیده، رها كردن و فرار تدریجی ساكنین برای دستیابی به تسهیلات و فضاهای جدید شهری، بسیار عادی است. همچنانكه جایگزینی قشرهای محروم و پناهندگان و مهاجران در بافت متراكم قدیمی ،معمولاً فرسودگی و خرابی بیشتر بافت را به همراه دارد ،هر چند كه این امر اغلب وخیمتر از دخالتهای ناشیانه طراحان و متولیان امور شهر در بافت كهن نیست . در اینكه بافت مراكز شهری میبایست احیا شده و قابلیت زندگی و جریان اقتصادی پیدا كند، همگان متفقالقولند ،اما اغلب اوقات وقتی صحبت از نوسازی این نوع مراكز میشود، تنها شبكه اقتصادی حاكم است كه خط مشیها را تعیین میكند . به عبارت دیگر هرگونه تغییر در بافتهای قدیمی میبایست در درجه اول توجیه اقتصادی داشته باشد، به همین دلیل است كه سرمایهها در امر ساخت و ساز، معمولاً به دنبال بیدردسرترین و راحتالوصولترین زمینههای ساخت گرایش دارند. چرا كه بازگشت اصل و سود سرمایه بدین ترتیب تضمین شده است.
اما متولیان امر نمیتوانند به آرزوها و احتیاجات اقشاری كه درون این مراكز به داد و ستد و حرف مختلف اشتغال داشته یا سكونت دارند، بیاعتنا باشند و پرداختن به بافتهای قدیمی را نوعی به هدر دادن سرمایه ملی تلقی كنند . اگر نوسازی بافتهای قدیمی منطبق با ضروریات جامعه و به منظور بسط عدالت اجتماعی در دستور كار دولتمردان امر قرار گیرد و در سیاستهای جاری اقتصادی و اجتماعی، اصلی از اصول فقرزدایی به حساب آید، نه تنها در تغییر باورهای عامه مؤثر خواهد بود، بلكه با اجرای برنامههای اندیشمندانه از این دست، رونق اقتصادی را نیز به همراه خواهد داشت.
بازسازی تمام عیار یا نوسازی و روانبخشی
اگر امروز عوامل اقتصادی، اجتماعی و انسانی كه فرو پاشنده بافت كهن
و مراكز شهری ماست، درست شناسایی نشود و یا به دست فراموشی سپرده
شوند، فردا در پس دیوارههای محقرانه محلات قدیم، فقط زاغهها،
انبارها و مخروبههایی به نام مسكن خواهیم داشت، در حالیكه بافتهای
جدید دارای خیابانهای عریض، خانههای نوساز، مغازهها و محلهای داد و
ستد و بازرگانی خواهد بود. این كار آسان است و به بیان دقیقتر فراموش
كردن بافت مضمحل قدیمی شهر، سادهترین راهحل است.
كه البته این راه حلها را باید فراموش كرد!
برخی از نظریهپردازن امور شهر، بازسازی تمام عیار را برای رونق مراكز شهری پیشنهاد میكنند و جنبههای تجدید حیات بافت كهن را در قالب سرمایهگذاری و استفاده بهینه از اراضی موجود میبینند . آنها توصیه میكنند كه با وجود آوردن شبكه تسهیلات و ساختمانهای جدید و بلند مرتبه و بهرهبرداری حداكثر از قطعات موجود در مركز شهر، دست به تغییرات همه جانبه (شبیه آنچه در مراكز شهری در غرب اتفاق افتاد) زده شود. طرفداران این نظریه اذعان دارند كه با كوچ ساكنین فعلی كه قادر به هماهنگی وضعیت خود با این توسعه نیستند، شهری جدید به جای بافت كهن خواهد رویید و به این طریق، جریان سرمایهگذاری تمایل خواهد داشت كه در اجرای طرح این مناطق و بازسازی یك پارچه آن مشاركت بیشتر نماید. در مقابل نظریه متعادلتر حاكی از آن است كه میبایست این نوع بافتهای فرسوده را با بهینهسازی و ارائه تسهیلات و تجهیزات شهری، بیش از پیش قابل سكونت و بهرهبرداری كرد و به این طریق ضمن جلوگیری از شتاب اضمحلال آن، به اركان زیستمحیطی آن فرصت داد كه از درون به بازسازی بپردازد . در این نظریه طراحان به روانبخشی محیط و ابعاد نوسازی در مقیاس انسانی توجه بیشتری نشان میدهند و معتقدند اگر انگیزههای لازم برای حفظ بافت و تداوم زندگی در بافت كهن پدید آید، ساكنین فعلی بهترین سرمایهگذاران و حافظان مراكز شهری خواهند بود.
مشاركت مردمی و ضرورتها
احیای بافتهای فرسوده شهری به ویژه در مراكز شهرهای بزرگ مقولهای است كه نمیتواند جدا از اصلاح سیاستهای اقتصادی، اجتماعی شكل گیرد. سیاستگذاریها وقتی میتواند مثمر ثمر باشد كه از مردم حمایت كند تا خود بتواند آنچه را كه قادرند انجام دهند . خاصه آنكه در مراحل نوسازی و احیای اندامهای فرتوت شهری، ایجاد زیربنای سالم اقتصادی و برطرف كردن فقر مادی قشرهای ساكن آن، دست كم این امید را به وجود میآورد كه طرحهایی از این دست، نیمهكاره نخواهد ماند . اینكه برای نگهداری یا بازسازی بافتهای قدیمی، میبایست بر بودجه دولت تكیه داد، به نظر دور از واقعیات است . اما اگر در نظر داشته باشیم كه در اكثر مراكز شهری، بعلت وجود مجموعههای اقتصادی سنتی (بویژه بازار) میتوان از پشتوانه مالی جهت اجرای طرحهای نوسازی بهره برد، نوعی مشاركت به دست میآید كه در یك سوی آن كارگزاران امور شهری و بودجههای عمومی قرار دارد و در سوی دیگر، سرمایهدارانی كه به نحوی ارتباط خود را با این مراكز حفظ كرده و ترجیحاً بقای خود را در این مجموعهها جست و جو میكنند . ارزیابی مشاركت ساكنین و كسانی كه در مجموعه بافت كهن و مراكز شهری صاحب امتیاز و سرمایه هستند، در برنامهها و حتی اجرای طرحهای نوسازی، قبل از هرگونه تصمیمگیری لازم است.