تعداد بازدید :2124
سیری در اندیشههای میرفندرسکی

- فعالیتهای اجتماعی - سیاسی، بصورت گفتاری
- فعالیتهای آموزشی
- فعالیتهای حرفهای
1- فعالیتهای اجتماعی - سیاسی، بصورت گفتاری
وارد به تمام ایدههای اجتماعی- سیاسی، بحثهای سیاسی و آنچه که مربوط به برنامههای دولتهای مختلف درمقیاس جهانی میباشد.نگرش علمی به مسایل بخصوص فرهنگی- اجتماعی.
او در پی انباشتی از تجربیات سالهای نوجوانی و شکلگیری
ایدهآلهایش که مصادف با تحولات و فضای تازهی ناشی از پایان جنگ دوم
جهانی در ایران بوجود آمده بود، وارد بحثهای اجتماعی - سیاسی در
فضاهای آموزشی دبیرستانیاش میشد.
ماجراجویی پر قدرت و سخنوری ماهر بود.
2- فعالیتهای آموزشی
او متفکر و آموزگاری متعلق به دوران خود بود.
بنیانگذار آموزش فرهنگ معماری نو در ایران (برنامهریزی آموزشی
دانشکدههای معماری)
شناخت معماری در مقیاس جهانی
- گفتاری
- نوشتاری
- طراحی
او دانشکده را فضایی مناسب برای بیان ایدهها و معرفی هنرهایش در طراحی میدانست. دوره اول دانشکده معماری را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند و برای ادامه تحصیلات عالی روانهی اروپا گردید. پس از طی هفت سال دانشاندوزی در یکی از مراکز فرهنگی اروپا (فلورانس) در سال 1343 به ایران بازگشت و به کار تدریس در دانشگاه تهران مشغول گشت.
زمینههای ذهنی و دانش و اندیشههای او در سالهای اقامتش در اروپا زمانی شکل میگرفت که جهان پیشرفته با پشت سر گذاردن دو جنگ ویرانگر جهانی در گیر جوابگویی به مسایل دنیای به سرعت در حال تغییر بود. تحولات سیاسی- اجتماعی، رشد سریع جمعیت شهرها، فقر و ویرانیهای باز مانده از جنگ، محیط زندگی روزانه را تحت فشار قرار داده بود، جامعهی اروپایی برای جبران ضایعهها در جستجوی نظم ساختاری جدید به سر میبرد. جنبشهای فکری یکی پس از دیگری کلیه عرصههای زندگی او را فرا میگرفت.
در عرصهی معماری شخصیتهای کلانی پرچمدار تحولات و جنبشهای جدید به صحنه میآمدند. جامعهی شهرنشینی رو به رشد آن روز، دنیای حرفهای را وارد به جوابگویی به مسایل همچون تأمین مشکن و خدمات نموده بود. نگرشهای جهانی و خردگرا، جایگزین ملی گرایی و سنتگرایی میگردید. تولیدات ساختمانی مقیاس تازهای مییافت. مرز معماری و شهرسازی کمرنگ میشد. طراحی بدون اتکاء به برنامهریزی و برخورد اجتماعی سیاسی مفهومی نمییافت.
آشنایی با هنر و معماری کشورهای آسیایی افقهای تازهای را نمایان
ساخته بود.
در چنین فضای فرهنگی- اجتماعی او دوران تحصیلی دانشگاهی را به پایان
رساند و طی یکسال همکاری در امر آموزش با استادانی همچون کوارونی و
بنهدلو، ابعاد جدیدی از واقعیتهای معماری را نیز به تجربه
گذارد.
میرفندرسکی به معماری به مثابه جامعترین بستر مادی زندگی بشر
مینگریست و خواهان تعالی فرهنگ آن از طریق آموزش انتقادی و
خردمندانه از جهان نو بود.
جایگاه میرفندرسکی در ردیف روشنفکرانی است که در اندیشه و کار و آموزش، تحول و تکامل اجتماعی را مبنا قرار میدهند. او در جستجوی شناخت هنر و معماریو نقش آنها در زندگی، پایبند اصول بود. او به دیالتیک هنر و جامعه معنقد بود و در چارچوب فرصتهای تاریخی به راه تحول تدریجی و آرام باور داشت. در مورد هنر و فرهنگهای ملی نوزایی اعتقاد داشت و با توجه به ضرورت در سهیم کردن نقش میراث ملی، در نظام آموزشی و آفرینشهای هنری امروز، کمال احتیاط را به خرج میداد، او همواره نگران در غلتیدن در سنتگرایی بود.
3- فعالیتهای حرفهای
در عرصهی حرفهای نیز نگرشی جز این نداشت. خلاقیت و اثر معماری را نیز درس بزرگی میدانست. در عرصه کار و تولید معماری همواره صاحب نظریههای بسیار بود. معماری را مادر هنرها میدانست و هیچ یک از صحنههای زندگی را خارج از بستر معماری نمیدید. در مورد فعالیتهای حرفهای بصورت مهندس مشاور در سازمان برنامه و بودجه، او در تمام فعالیتهای حرفهای اش، یک کمالگرا به تمام عیار دقیق بود، تمام مطالعات، چه میدانی، چه مطالعاتی و نوشتاری را بطور کامل و مفصل از ابتدا تا انتها لازم میدانست.
مراحل گوناگون، زندگی میرفندرسکی را اهداف مشترکی به هم پیوند
میداد.
بیعدالتیهای اجتماعی، فقر فرهنگی و تنگنظریها او را آزرده
میساخت. او جستجوگری بیقرار بود، با توسل به وسایل و امکانات مختلف
به ارتقاء دانش و شخصیت خود میپرداخت. در این فرآیند عرصههای
گوناگون، هنر جایگاه ویژهای داشت. در گره گاههای که پدیدههای
حرفهای به پرسشهای او پاسخی نمیدادند، به شعر پناه میبرد. حافظ و
نیما با فضاهای سحرانگیز اشعارشان او را از بنبستها و بیجوابیها
خارج میساختند. استفاده از شعر، جّو کلاسهای او را مطبوع و لذتبخش
میکرد.