تعداد بازدید :1642
برای خلق بهترین معماری باید از جهان هستی تقلید کنیم
: ثریا بیرشک متولد سال 1324 است . وی در سال 1324 به دانشکده
هنرهای زیبا به دانشکده هنرهای زیبا وارد شد و در سال 1350 نیز فارغ
التحصیل گشت . وی عضو انجمن مفاخر معماری ایران است و هم اکنون در
شرکت مهندسین مشاور شارستان مشغول به کار است .
بیرشک با معماران موفق زیادی کار کرده معماران نامی از جمله مهندس
سیحون از اساتید وی به شمار می روند .
من در سال 1324 وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم که در آن سال 90 دانشجو قبول شده بودند و 5 دختر هم در بین آنها بود و 5 یا 6 آتلیه معماری وجود داشت . خود من به آتلیه مهندس سیحون رفتم . آتلیه های دیگر هم متعلق به اعتصام ، میرفندرسکی و آفتاندالیانس بودند . در آن زمان فضای آتلیه مانند خانواده بود . دانشجویان تازه وارد با دانشجویان سال آخر در یک فضا کار می کردند . تبادل اطلاعاتی بسیار قوی و خوبی بین دانشجویان ترم بالا مانند استاد ، اشکالات دانشجویان تازه وارد را برطرف می کردند و نکات مهمی را برای آنها بیان می نمودند .
برنامه های جنبی نیز برای دانشجویان در نظر گرفته می شد ؟در آمفی تئاتر دانشکده ، فیلم هایی از هنرمندان بزرگ مانند گوگن و داوینچی به نمایش در می آمد . سفرهای دانشجویی نیز برای آشنایی آنها با بناهای تاریخی و مناظر طبیعی برای قوی شدن دست دانشجویان در طراحی در زمان مهندس سیحون برگزار می شد . در روزهای تعطیل هم به سفرهای یک یا دو روزه به اطراف تهران می رفتیم که این شیوه در شیوه یادگیری بسیار موثر بود . حتی خاطرم هست زمانی که به عراق رفتیم ، دکتر شیرازی که متولد نجف بودند و شهرهای عراق را کامل می شناختند در خصوص بناهای تاریخی عراق توضیحات بسیار خوب و سودمندی به ما می دادند .
چه دروسی در دانشکده تدریس می شد ؟در سال های ابتدایی دروسی شامل تاریخ هنر ، محاسبات و بتن ، قوانین
معماری و زبان فرانسه ارائه می شد .
سالهای بعد هم تعدادی دیگر ، به این دروس اضافه شد و تا قبل از
انقلاب این روند ادامه داشت .
همه دانشجویان در دوران تحصیل به همدیگر کمک می کردند که باعث ایجاد نوعی فرایند خلاقیت می شد . در زمان تحصیل من کرکسیون نقد و بررسی کارها و حضور در دانشکده و بررسی پروژه ها هر روز انجام می شد که این مساله باعث افزایش کیفیت آموزش می شد .
تعریف شما از معمار و معماری چیست ؟به نظر من خداوند هم یک معمار است و اسامی زیادی دارد برای مثال بدیع السموات و الارض به معنای ابداع کننده کل جهان هستی . معمار باید جامع نگری داشته باشد و با ترکیب زمین ، آسمان ، دریا ، آب و ... بهترین فضا را برای زندگی ایجاد کند . معمار باید در بنایی که می سازد ، از هر نظر ایجاد آرامش را در نظر بگیرد . معمار اگر بتواند در یک فضای همدلی ، منظره ماه ، آسمان ، خورشید و درخت را به مصرف کننده خود بدهد ، نعمت بزرگی را به او ارزانی کرده است .
به نظر من معماری بسیار مهم است و این در جوهره و ذات هر شخص وجود دارد . چون وقتی به دنیا می آییم در فضا قرار می گیریم . برای خلق بهترین معماری باید از جهان هستی و خداوند یاد بگیریم . خداوند ذره ای از وجود خود را در ما گذاشته و بخشی از آن را به ما داده است . ما فقط باید آن را کشف کنیم تا به خواسته خود برسیم .
در گفته هایتان بر جامع نگری در معماری تاکید بسیاری دارید ، معنای این جامع نگری چیست ؟خود من معماری و ساختمان را در قالب محله و شهر می بینم چون از آن
جدا نیست ، خیلی مواقع بسیاری از ساختمانها را می بینم که در محله ای
ساخته شده که اصلا تناسبی با آن محله ندارد و بسیار آزرده می شوم .
برای خلق یک معماری خوب باید به سئوالات کجا، چه موقع ، چه کاری ، چه
محلی ، و برای چه کسی جواب بدهیم .
معماری را اگر هنر بدانیم ، هنری جامع است چون همه چیز را در خود جای
می دهد .
برنامه ریزی یکی از مهمترین چالشهای امروز معماری ماست . به نظر من هیچ کاری را بدون برنامه ریزی نمی توان انجام داد . برنامه ریزی باید کوتاه ، میان و بلند مدت باشد تا بتوان کارها را انجام داد . اگر برنامه ریزی وجود داشته باشد مسائل شهری ، طرح جامع سرزمین و طرح منطقه و محله را هم در نظر می گیریم و بر اساس آن دست به کار طراحی و معماری می شویم .
برای ساختمان سازی نمی توان در کوتاه مدت برنامه8 ریزی کرد . باید برنامه های 5 ساله و افق های بلند مدت را هم در نظر بگیریم و به تامین اعتبارات آن بپردازیم .
در حال حاضر با عوض شدن مدیران ، برنامه ها هم تغییر می کند در صورتی که در نظام برنامه ریزی شخص نباید جایگاهی داشته باشد و برنامه باید قائم به ذات خودش باشد .
آرزو افشارزاده - منبع : پیام ساختمان و تاسیسات - 15 خرداد 1391