تعداد بازدید :1588
ماندگاری بناها با راهکارهای نوین طراحی و ساخت
چکیده:
در صنعت ساختمان و در چرخه "تولید و تخریب" پیامدهای مثبت و منفی
بسیاری بچشم میخورد.
مهمترین معضل ساخت و سازهای امروز، ناپایداری و ناماندگاری مصالح کم
دوام و نیز ضعف تکنولوژی در طراحی و ساخت آنها است که نهایتاً به
تضعیف بهرهوری ختم میگردد.
در یک صده اخیر عناصر و مصالح ساختمانی به طریقی ساخته شدهاند که برای بهرهوری ساختمان کم دوام بوده ولی برای بازگشت به چرخه طبیعت مقاوم هستند، با نگاهی به پیرامون شهرهای کوچک و بزرگ، میبینیم آنجایی که میتوانست تعامل شایستهای بین طبیعتِ بکر و مصنوعات ما باشد، متأسفانه در سطوح زیاد با زباله و نخاله ساختمانی جایگزین شده که همیشه باقی و در حال افزایشاند.
در بُعد هویتی و هنر معماری نیز، استفاده از دستاوردهای نوین ساختمانی با یک چالش بزرگ روبرو است که بعضاً جایگاه خلاقیت و هنرِ غنی معماری ایرانی و اسلامی کمرنگ گردیده و یا نادیده گرفته شده است. اینجاست که وظیفه و سهم ما مهندسان در بخشهای مختلف مشخص و لزوم همکاریمان با یکدیگر نمایان میشود.
نقش خطیر مهندسان و نیاز به آگاهی آنها برای به ثمر رسیدن یک اثر
از طراحی به ساخت و نیز از ساخت به بهرهبرداری و نهایتاً از بهرهوری
به ساخت مجدد بسیار مهم است.
تعداد و کیفیت زیرساختهای شهری از جمله شبکه معابر و دسترسیهای شهری
و محلهای نیز که باید در شرایط بروز بحران پاسخگوی نیاز شهروندان
باشند، در این روندِ شتابان ساخت و سازهای جدید تنزل یافته که
میبایست در جهت تأمین جامعهای ایمن با ابزارهای نوین در عرصه
ساختمانی مورد بهسازی قرار گیرند.
به راستی شاید با حذف بناهای بیارزش و فرسوده و جایگزینی ابنیه مفید
و اصولی بتوانیم کمتر و بهتر بسازیم.
کلید واژه: ماندگاری، تخریب، تولید، چرخه بازیافت، ساخت و ساز، تکنولوژی نوین.
در فرآیند تولید ساختمان، رقمی بالغ بر 99 درصد بناهای ساخته شده ماندگار نیستند و عمر میانگین آنها کوتاهتر از عمر میانگین یک انسان میباشد، لذا این چرخه "تولید و تخریب" و یا "تخریب و تولید" پیامدهای مثبت و منفی فراوانی را در بردارد.
آنچه که تخریب میشود، آیا به چرخه بازیافت برمیگردد یا
خیر؟
مهمترین معضل ساخت و سازهای امروز، ناپایداری و ناماندگاری مصالح کم
دوام و نیز ضعف تکنولوژی در طراحی و ساخت آنها است که نهایتاً به
تضعیف بهرهوری ختم میگردد.
البته عوامل بسیار مهم دیگری چون عدم توجه به بستر محیطی، شرایط
اقلیمی، نوع استفاده، شیوه زندگی و غیره نیز به اندازه تکنولوژی ساخت،
ضعیف بوده و به طور سطحی بررسی شدهاند.
انسانهایی که در انتهای مسیر تکاملی زندگی خود هستند کالبد را رها کرده و روح را به ابدیت میسپارند و اجسام رها شده در کوتاهترین زمان به خاک تبدیل گردیده و عرصه تسلسل نسلهای جدید میشوند. چرخه زیبای جهان خلقت، پایداری خود را هر لحظه کاملتر مینماید بدون آنکه آثاری از اجسام بیروح قبلی باقی گذارد.
از تن چو برفت جان پاکِ من و تو
خشتی دو نهنـد بر مغاک من و تو
وانـگاه بـرای خشـت گـورِ دگران
در کالبـدی کشنـد خاک من و تو
ما معماران و مهندسان که زمین را پر از احجام خلق شده خود کردهایم، احجام قبلی و مرده را به کجا میبریم؟ در یک صده اخیر عناصر و مصالح ساختمانی به طریقی ساخته شدهاند که برای بهرهوری ساختمان کم دوام بوده ولی برای بازگشت به چرخه طبیعت مقاوم هستند، در مشاهده پیرامون شهرهای کوچک و بزرگ، میبینیم آنجایی که میتوانست تعامل شایستهای بین طبیعتِ بکر و مصنوعات ما باشد متأسفانه در سطوح زیاد با زباله و نخاله ساختمانی جایگزین شده که همیشه باقی و در حال افزایشاند.
با نگاهی زیرکانه به بناهای ماندگار در گوشه و کنار کره زمین مشابهتی یکسان مییابیم. گویی همه آنها از عرفان آغاز، با اندیشه ادامه، با الزامات "تکنولوژیِ پیشرفته" تکامل و نهایتاً به خلق یک بنای جاویدان منتهی شدهاند که در عین زیبایی با تداوم عملکرد، ماندگاریِ آنها نیز تثبیت گردیده است.
این بناهای با ارزش از علم و تکنولوژی زمانه خود برخوردار هستند که نشانگر پشتوانه دورههای قبلی بوده و با آخرین برگِ دوران خود کاملتر شدهاند.
اکنون به جرأت میتوان گفت که اگر در دورههای بعدی مجدداً آن فنون را تکرار کنیم، در عین بیحرمتی بر پیشکسوتانِ فن، به دلیل آنکه با وجود ابزارهای نوین نتوانستهایم کالبد و فضای مصنوع بهتری را نسبت به بناهای قبلی بوجود آوریم وظیفه حرفهای معاصر خود را نیز انجام ندادهایم. البته متأسفانه افرادی هستند که آگاهانه و شاید هم ناآگاهانه با استفاده از علوم و فنون جدید مخالفت نموده و با حضور آنها در عرصه "ساخت و ساز" مبارزه میکنند و با روشهای عوام فریبانه بهرهوران را از آن دور نگهمیدارند. هرچند در طولانی مدت واقعیت مشخص میگردد، ولی ما را از مسیر شتابانِ پیشرفتِ دستاوردهای نوین در عرصه ساختمانی به حاشیه میراند. در این مسیر، بزرگترین چالش این است که بعضاً جایگاه خلاقیت و هنرِ غنی معماری ایرانی و اسلامی کمرنگ گردیده و یا نادیده گرفته شده است. اینجاست که وظیفه و سهم ما مهندسان در بخشهای مختلف مشخص و لزوم همکاریمان با یکدیگر نمایان میگردد و در صورت قبول مسئولیت و همکاری موارد ذیل تحقق مییابد:
- شـنـاخــت تکنـولــوژیهـای نــوین و کاربـرد آنهــا در معـمــاری
- شنـاخت مصـالح جـدید و رعایت روش بازیافت آنها در سـاخت مجـدد
- ارائـه روش مناسـب پیشگیری از زلزله در طـراحی، ساخـت، بهـرهوری
- حفـظ توسعـه پایدار و استفاده از مـواد قابل بازگشت به چـرخه طبیعت
- جـلـب تـوجـه بـه عنـاصر منظـر طبیعی و محیـط زیست در طـراحی
- رعـایـت استفـاده بهیـنه از انرژیهای سالم در "ساخت و ساز"های نوین
- رعایت جایگـاه و سهـم معمـاری معاصـر ایران در عرصـههای جهانی
پیشرفت تکنولوژی و دانش "ساخت و ساز" در عرصه علوم ساختمانی از دیرباز تا کنون ادامه یافته است. ما مهندسان امروزی نیز میبایست سهم هرچند اندک ولی بسیار خطیر خود را در این سیر تحول انجام داده و پرچم دستاوردهای ساختمانی را از نسل قبلی گرفته و با افزودن تکنولوژی امروز آن را به نسل آینده تحویل دهیم تا این زنجیره ارتباطی همیشه پاینده و معماری با دستاوردهای نوین خود پایدار بماند. این مسئله به منزله تجلی مفهوم "معماری پایدار" است.
با توجه به افزایش جمعیت در جهان و بویژه در کشورمان و به تناسب آن نیاز حداقل یک سرپناهِ امن برای هر خانواده،سرعت ساخت و ساز بسیار شتابنده است. در این فرآیند چنانچه ساخت و سازها، اصولی و ضابطهمند صورت نپذیرد این مأمن ماندگار، دیگر نه تنها امن نیست بلکه به مدفن آمال بشر نیز تبدیل خواهد شد.
نقش خطیر مهندسان و نیاز به آگاهی آنها برای به ثمر رسیدن یک اثر از طراحی به ساخت و نیز از ساخت به بهرهبرداری و نهایتاً از بهرهوری به ساخت مجدد بسیار مهم است.
در این راستا ضروری است به ابعاد و جزئیات این زنجیره مستمر اشراف کامل داشته باشیم و بدانیم که میبایست در ازای ساختِ بخشهای نو و مدرن، بخشهای فرسوده و نا امن را محو و از چرخه ساخت خارج کنیم و موازنه شایستهای بین احداث ابنیه نو و جدید با بناهای قدیمی و فرسوده فاقد ارزش برقرار کنیم.
به راستی ما مهندسان، امروز برای نسلهای آینده چه میراثی را به یادگار گذاشتهایم؟! آبادانی یا ویرانی؟! پاکی یا آلودگی؟! آثار مخرب یا پایدار؟! هرج و مرج یا نظم و آسایش؟!
بدیهی است برای آنکه جامعهای مطلوب و آرمانی را برای آیندگان خود فراهم سازیم میبایست با اتخاذ سیاستهای صحیح و اصولی سنگ بنای این مجموعه واحد را هرچه محکمتر بنیان گذاریم.
شناخت ویژگیهای کالبد شهرها در جهت تفکیک بخشهای فرسوده و بیهویت از بافتهای ماندگار و واجد ارزش میتواند تأثیر بسزایی در برنامهریزی ساماندهی شهرها داشته باشد.
آیندهنگری نسبت به روند توسعه و معضلات رشد پهنههای شهری و یا ارتفاعات در آنها و همچنین عنایت به احتمال بروز حوادث غیر مترقبه همچون زلزله و نظایر آن در کشور که میتواند در پیشبینی امکانات و تمهیدات امداد و نجات مؤثر باشد، نیز لزوم پیرایش شهرها را تبیین مینماید.
تعداد و کیفیت زیرساختهای شهری از جمله شبکه معابر و دسترسیهای شهری و محلهای نیز که باید در شرایط بروز بحران پاسخگوی نیاز شهروندان باشند، در این روندِ شتابان ساخت و سازهای جدید تنزل یافته که میبایست در جهت تأمین جامعهای ایمن با ابزارهای نوین در عرصه ساختمانی مورد بهسازی قرار گیرند.
به راستی شاید با حذف بناهای بیارزش و فرسوده و جایگزینی ابنیه مفید و اصولی بتوانیم کمتر و بهتر بسازیم.
دکتر محمدمهدی محمودی
به نقل از وب سایت موسسه مطالعات
منظر پایدار