این شـرکت انگلیـسی اولـین شـرکتی بـود کـه در بـین سـالهای ۱۸۷۷م تا ۱۸۸۲م دست به تاسیس کارگاه بزرگ فرشبافی در سـلطانآبـاد (اراک) زد و بنای عظیمی را در بیرون شهر برای سکونت بافندگان، انبارها، رنگرزخانه و... ساخت که اهالی شهر به آن «قلعه» میگفتند. از دیگر سرمایهگـذاران خـارجی تولیـد فـرش در ایران اواخر قرن ۱۹م «ممدوف» روسی بود. وی کارگاهی در تبریز دایر کـرد کـه ۱۵۰۰ بافنده در آن قالی میبافتند. این کارگاه به رنگرزخانههای مجزا مجهز بـود و ممـدوف در چرخه تولید و تکنیکهای فرشبافی نیز اعمالنظر میکرد. دوره قاجاریه دوره معرفی فرش ایران به جهانیان و رونق تجارت بینالمللی آن بود. بسیاری از مردم دنیا که از طریق سیاحان، تاجران یا سیاستمداران بـا فـرش ایـران آشـنا میشـدند، بـه جرگـه مـشتریان فـرش ایـران میپیوسـتند، تا جـایی کـه در سـال ۱۹۰۶م هفده کشور دنیا از خریداران فرش ایـران بودنـد. ایـن رونـق تجـارت فرش دستباف، کشورهای بسیاری از جمله چین، هند، ترکیه، ممالـک شـمالی آفریقـا و حتی بعضی از ممالک اروپایی ماننـد بلغارسـتان، یونـان و فرانـسه را ـ کـه امکانـات و توانایی تولید فرش را داشتند ـ ترغیب کرد که به این صـنعت بپردازند یـا آن را توسـعه دهند.
تعداد بازدید :109
مدیریت تولید از طرف انگلیسیها
شرکتهای خارجی علاوه بر سرمایهگذاری برای
تولید، مدیریت تولید را نیز کنترل میکردند. «شرکت زیگلر» با هدف
جلوگیری از اعمال سلیقه بافنده در کارها ـ که در قـرارداد منعقد شده
با بافنده بر آن تاکید میکردـ جنبههای تکنیکی تولید فرش را کنترل
میکرد.
برگرفته از دنیای اقتصاد