علیاکبر صارمی از دوران کاری خود گفت / چه چیزمان به گذشته شبیه است که معماریمان باشد؟
به گزارش سرویس معماری هنرآنلاین، عصر روز یکشنبه کانون معماران معاصر میزبان علیاکبر صارمی و جمعی از معماران بود تا این معمار برجسته به شرح چگونگی ساخت و طراحی منازل مسکونی که خود طراحی کرده، بپردازد.
"در معماری اتفاقی برای ما افتاد که من اسمش را میگذارم پرش به جهان مدرن. در اصل ما را به جهان مدرن هل دادند! بدون آن که خودمان بفهمیم."
اینها بخشی از سخنان صارمی در نشستی بود که به همت کانون معماران معاصر و در غالب هفته فیروزهای برگزار شده بود. در این نشست صارمی به چگونگی طراحی خانههای مسکونی و نمایش نقشههای کارهای خود پرداخت، نقشههایی که به قول خودش، بعضیهایش ساخته نشده، بعضی دیگر ساخته شده و تعدادی هم امروز خراب شده است.
او به بازگویی خاطرات خود از اوایل دوران کاری و دانشجویی پرداخت و گفت: تهران تازه داشت از سمت خیابان وزرا گسترش پیدا میکرد. قرار بود در قطعات تفکیکی ویلا بسازیم. اکثر ما از شهرستان آمده بودیم و خانههایی به سبک و سیاق قدیمی داشتیم و اصلا نمی دانستیم ویلا چیست، آشپزخانه اپن ندیده بودیم و با مفهوم کانتر هم در فیلم های وسترن آشنا شدیم! بلوار ناهید زمین های بزرگی داشت و آن جا برای اولین بار با پلان آزاد رو به رو شدیم. اگر آن خانههای ویلایی مانده باشند، بخشی از معماری ارزشمند ما به حساب می آیند. رو به روی سینما آزادی هم یک ویلا ساخته بودم با یک پیشامدگی صاف که تراس داشت و بسیار زیبا بود. الان هم هنوز هست اما بیشترش خراب شده است.
صارمی در ادامه گفت: ما در آن زمان چیزی داشتم به اسم انتخاب. حق انتخاب هم یکی از ویژگیهای جهان مدرن بود که ما به تازگی وارد آن شده بودیم. انسان مدرن کسی است که انتخاب کند و در انتخابش هم شک کند! البته ما به این مسئله آگاه نبودیم. حتی اساتید ما هم نمی دانستند ولی آزادی عمیقی که در کارها و انتخاب هایمان داشتیم، به خاطر جهان مدرنی بود که در محدوده دانشکده هنرهای زیبا وجود داشت.
او به ویژگیهای دیگر دانشکده هنرهای زیبای آن دوره اشاره کرد و افزود: این دانشکده باعث شد ما قائم به ذات باشیم و کارمان با کار بغل دستی فرق داشته باشد. این که هر کسی کار خودش را بکند هم بخشی از مدرن بودن است. علاوه بر این ها یک عرف نانوشتهای در معماری وجود داشت که درست بودن یا نبودنش محل سئوال است. این که کار قبلی را تکرار نکنیم. البته سئوالات دیگری هم در معماری امروز ما وجود دارد که هنوز پاسخ روشنی برای آن نداریم.
این معمار برجسته ادامه داد: در حال حاضر گفته می شود شهر بلبشو شده و کار معماران با هم تفاوت بسیار دارد. این یعنی اینکه ما باید مثل شما جوانترها کار کنیم یا شما مثل ما؟ اصلا شهر باید از این حالت دربیاید و یک دست شود یا همین طوری که هست، خوب است؟ مثلا می گویند اگر چشم های شما را ببندند و مثلا در سعادتآباد باز کنند، باید مولفه ای وجود داشته باشد که شما بفهمید در تهران هستید. چنین چیزی درست است؟ آیا شهرهای ما باید کاراکتر داشته باشند؟ جواب قطعی وجود ندارد.
او هم چنین به شرح ساختمانهای خوابگاه دانشگاه صنعتی اصفهان پرداخت و از خانههایی گقت که گرچه طراحی شده بودند، اما هرگز ساخته نشد.
صارمی گفت: یک خانه هم برای مهندس میرشهیدی ساختم. مرد نازنینی که مهندس معدن بود. در یک باغ بسیار زیبا در مقصودبیک. الان خانه را خراب کردهاند. آن زمان سعی داشتم خانه را طوری بسازم که درختان آن را احاطه کنند. یک خانه هم در شالیزار زیبایی در شمال ساختم. خانه 4*8 که ساختمان کوچک و درازی میشد، چون نمیخواستم از زمین آن جا خیلی استفاده کنم. الان خانه هست اما شالی از بین رفته و دور تا دور آن خانه را، خانه های دیگری گرفته اند و این بلایی است که سر همه جای ایران آمده است.
صارمی با نمایش اسلایدهایی به شرح چگونگی ساخت خانه افشار پرداخت و گفت: این خانه، ساختمانی ساده با معماری مدرن است که در زعفرانیه قرار دارد. پشت آن، خانه خیامی قرار داشت که بعد از جنگ مجروحان شیمیایی را به آن جا بردند و اتفاقا چه جای خوبی بود، ولی متاسفانه الان آنها را هم از آن خانه بیرون کرده اند. در حال حاضر بسیار پیگیریم که یک پولدار فرهنگی پیدا کنیم تا خانه افشار را بخرد. چون وراث که فرزندان خواهر من هستند، قصد فروش دارند که البته پیدا کردن پولدار فرهنگی کار سختی است!
وی هم چنین ضمن نشان دادن عکس هایی از خانه ای در جلفا، توضیح داد: این خانه برای خیابان خواجه عابد در جلفا طراحی شده بود. کنارش هم خانه قاجاری بسیار زیبایی بود که تخریب شد. من در این طرح تصمیم داشتم کوچه از وسط خانه رد شود و دورش هم 4 ساختمان باشد. این کوچه هم به کوچه بن بست در داری تبدیل شود.
او در ادامه با انتقاد از از بین رفتن برخی مولفههای معماری شهری گفت: امروز دیگر کوچه بنبست در دار نداریم. در حالی که بسیار زیبا بود. تمام کوچههای بن بست ما را در طرح های جامع و تفضیلی از بین بردند. برای این که فلان خیابان به فلان خیابان وصل شود؛ خب نشود! مقصر اصلی هم خود ما معماران هستیم. الان در نوفل لوشاتو هنوز یک کوچه بنبست در دار وجود دارد که بسیار زیبا است.
صارمی در پایان جلسه در پاسخ به سئوال یکی از حاضران که با انتقاد از ورود طرحهای نو، نگران از بین رفتن معماری گذشته بود، گفت: شکل خانه به علل گوناگون عوض میشود. خانهها دیگر خانههای قدیم نیستند، چون ما هم آدمهای آن زمان نیستیم. خانهای که برای خواهرم در زعفرانیه ساختم، ربطی به خانه و زندگی قبلی او در کودکی نداشت. آن زمان ما خانه ای داشتیم با حیاط بزرگ که دور تا دورش اتاق بود و آشپزخانه هم مکانی دود گرفته در ته حیاط بود.
بخشی از معماری خانههای ما به فرهنگ قدیممان باز میگشت، اما آیا تمام فرهنگهای قدیم درست بود؟ در حال حاضر باید ببینیم زندگی معمولی طبقه متوسط چی هست و با توجه به آن محل زندگی را طراحی کنیم. این ایرانی که دائم از آن حرف می زنیم، مگر چیزی غیر از مردم آن است؟ این هویتی که دائم از آن حرف میزنند و بر آن تاکید و اصرار دارند تا شبیه گذشته باشیم را نمیفهمم. چه چیزمان به گذشته شبیه است که معماریمان باشد؟
به نقل از هنر آنلاین (خبرگزاری هنر ایران)
وب سایت انجمن مفاخر معماری ایران - نسخه مناسب چاپ
Main-URL : http://ammi.ir/اخبار-و-مقالات/اخبار-معماری-و-شهرسازی/دوران-کاری-از-زبان-علیاکبر-صارمی/
Short-URL : http://ammi.ir/Go/14990