الواحهخامنشی فروشینیست
ساختمان سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
بی شک یکی از زیباترین و فاخرترین ساختمانهای اداری در پایتخت ایران
است؛ این ساختمان با آجرهای زرد و معماری سبک ایرانی اش بیشتر به یک
موزه شبیه است. در اصلیترین ساختمان آن بر صندلی ریاست مردی تکیه زده
است که به باور خیلیها انقلابی اساسی در صنعت گردشگری ایران در همین
زمان کمتر از دو سال ایجاد کرده و آمارها هم گواه همین است. رشد 93
درصدی در ورود گردشگر خارجی که با تور وارد کشور شدند ظرف مدتی کوتاه
در خور تحسین است. در حوزه میراثفرهنگی بازگرداندن اشیا و آثار
تاریخی که در گذشته بر اثر غفلت حکومتهای شاهنشاهی یا قاچاق سر از
موزههای کشورهای دیگر در آورده، باعث شده بود نام ایران هم از پیکر
این نقوش و آثار ارزشمند پاک شود در حالی که به کوشش این نهاد در
ماههای اخیر آثار تاریخی فراوانی به کشور بازگردانده شد. مسئولان
میراثفرهنگی میگویند که پرونده بقیه آثار هم در جریان است و با
پیگیریهای ایران قرار است تمام این آثار متعلق به فرهنگ و گذشته
ایران به خاک آن بازگردانده شود. مسعود سلطانیفر، همان کسی است که
تحولات جدید گردشگری و میراثفرهنگی ایران را مدیریت میکند. معاون
رئیسجمهور در گفتوگو با «آرمان» از گذشته پرالتهاب و آینده روشن سخن
میگوید.
در دولتهای نهم و دهم سازمان میراثفرهنگی،
صنایعدستی و گردشگری به مکانی برای فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی دولت
اصولگرایان بدل شده بود. این فرآیند برای دولت فعلی چه تبعاتی داشت و
در حال حاضر چه رویکردی در این سازمان وجود دارد؟
بخشهای سهگانه این نهاد اگرچه هرکدام دارای سابقه طولانی مدت هستند اما به شکل یک نهاد مستقل در سال 83 این سازمان از ادغام سازمان میراثفرهنگی و گردشگری با عنوان معاونت رئیسجمهور و سازمان میراثفرهنگی و گردشگری شکل گرفت و تاسیس شد. در سال 89 و 90 با برنامههایی که در راستای تمرکززدایی از پایتخت صورت گرفت سازمان میراثفرهنگی و پژوهشگاه به شیراز و صنایع به اصفهان منتقل شد. بعد از دو سال که تبعات این تصمیم خودش را نشان داد و مشکلاتی در این حوزه به وجود آمد مسئولان تفکر خود را اصلاح کردند و در سال 91 این مجموعه به تهران بازگشت. با وجود اینکه 10 سال از عمر این نهاد نمیگذرد اما تغییرات قابلتوجهی را تجربه کرده است. اوج این تغییرات در دولت دهم بود که مدیران این سازمان به سرعت تغییر میکردند تا جایی که در یک دولت پنج بار مدیر این سازمان تغییر کرد اما در دولت فعلی رویکرد سازمان کاملا فرهنگی است و ما همه تلاشمان را برای غیرسیاسی کردن این سازمان به کار میگیریم. قرار است همانطور که شخص رئیسجمهور از ما خواسته است با ایفای وظایف قانونی به پر رنگ کردن نقش این سازمان در فرآیند توسعه اقتصادی و فرهنگی مبادرت ورزیم.
در دوران مسئولیت شما چندبار اشیا تاریخی به ایران بازگردانده شدند. این موفقیت چگونه حاصل شد و آیا ارتباطی میان این موفقیتها و دیپلماسی موفق دولت یازدهم و سیاست تنشزدایی وجود دارد؟
شاید بدون مبالغه بازگرداندن دو محموله اشیای تاریخی و فرهنگی به کشور که 50 سال قبل از کشور خارج شده بود جزو بزرگترین دستاوردهای یک دولت در زمان فعالیتش تلقی شود. ما سه پرونده درباره اشیای تاریخی که به هر دلیلی از کشور ما در زمانهای گذشته خارج شده اند داشتیم که دو پرونده با موسسه شرق شناسی شیکاگو است و یکی از آنها با دولت بلژیک بود که در محاکم قضایی این کشور با نام مجموعه خوروین پیگیری میشود. یکی از این مجموعهها مربوط به الواح هخامنشی بود که سی و چند هزار قلم از این اشیا در سال 1314 با تایید دولت وقت ایران تحویل موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو شده بود تا بعد از بررسی بعد از سه سال به کشور بازگردانده شود که این اتفاق نیفتاده بود. در سال 1327 تعدادی از الواح ناقص و خرده لوحها و در سال 1350 تعدادی دیگر بازگردانده میشود اما، اصل این مجموعه هنوز آنجا نگهداری میشود.
بخشهای سهگانه این نهاد اگرچه هرکدام دارای سابقه طولانی مدت هستند اما به شکل یک نهاد مستقل در سال 83 این سازمان از ادغام سازمان میراثفرهنگی و گردشگری با عنوان معاونت رئیسجمهور و سازمان میراثفرهنگی و گردشگری شکل گرفت و تاسیس شد. در سال 89 و 90 با برنامههایی که در راستای تمرکززدایی از پایتخت صورت گرفت سازمان میراثفرهنگی و پژوهشگاه به شیراز و صنایع به اصفهان منتقل شد. بعد از دو سال که تبعات این تصمیم خودش را نشان داد و مشکلاتی در این حوزه به وجود آمد مسئولان تفکر خود را اصلاح کردند و در سال 91 این مجموعه به تهران بازگشت. با وجود اینکه 10 سال از عمر این نهاد نمیگذرد اما تغییرات قابلتوجهی را تجربه کرده است. اوج این تغییرات در دولت دهم بود که مدیران این سازمان به سرعت تغییر میکردند تا جایی که در یک دولت پنج بار مدیر این سازمان تغییر کرد اما در دولت فعلی رویکرد سازمان کاملا فرهنگی است و ما همه تلاشمان را برای غیرسیاسی کردن این سازمان به کار میگیریم. قرار است همانطور که شخص رئیسجمهور از ما خواسته است با ایفای وظایف قانونی به پر رنگ کردن نقش این سازمان در فرآیند توسعه اقتصادی و فرهنگی مبادرت ورزیم.
در دوران مسئولیت شما چندبار اشیا تاریخی به ایران بازگردانده شدند. این موفقیت چگونه حاصل شد و آیا ارتباطی میان این موفقیتها و دیپلماسی موفق دولت یازدهم و سیاست تنشزدایی وجود دارد؟
شاید بدون مبالغه بازگرداندن دو محموله اشیای تاریخی و فرهنگی به کشور که 50 سال قبل از کشور خارج شده بود جزو بزرگترین دستاوردهای یک دولت در زمان فعالیتش تلقی شود. ما سه پرونده درباره اشیای تاریخی که به هر دلیلی از کشور ما در زمانهای گذشته خارج شده اند داشتیم که دو پرونده با موسسه شرق شناسی شیکاگو است و یکی از آنها با دولت بلژیک بود که در محاکم قضایی این کشور با نام مجموعه خوروین پیگیری میشود. یکی از این مجموعهها مربوط به الواح هخامنشی بود که سی و چند هزار قلم از این اشیا در سال 1314 با تایید دولت وقت ایران تحویل موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو شده بود تا بعد از بررسی بعد از سه سال به کشور بازگردانده شود که این اتفاق نیفتاده بود. در سال 1327 تعدادی از الواح ناقص و خرده لوحها و در سال 1350 تعدادی دیگر بازگردانده میشود اما، اصل این مجموعه هنوز آنجا نگهداری میشود.
بعد از انقلاب برای بازگرداندن این آثار اقدام زیادی
انجام شده تا در سال 83 قسمتی دیگر از آن را بازمی گردانند و زمینه
برای بازگرداندن بقیه این الواح فراهم بود تا اینکه در سال 1997 در
فلسطین اشغالی تعدادی از وابستگان افرادی که در یک انفجار کشته
میشوند در ادعایی خلاف واقع مدعی میشوند که گروهای سیاسی مرتبط با
ایران در این اقدام دست داشتهاند. این موضوع در محاکم آمریکا طرح
میشود و این قضیه مطرح میشود که این الواح به فروش برسد تا از محل
درآمد فروش اشیای فرهنگی و تاریخی متعلق به ایران غرامت به بازماندگان
مقتولان این حادثه پرداخت شود. از آن زمان پیگیریهای مختلف حقوقی
توسط محاکم قضایی مختلف انجام میشود که در برخی دورهها این
پیگیریها زیاد مناسب نبوده تا جایی که در محاکم بینالمللی، ایران
بهدلیل عدم حضور در دادگاهها محکوم میشود و این در زمان دولت نهم
شدیدتر بود.
در دو سال گذشته این پیگیریها به شکلی کارشناسانه و
با توان بالا به نفع ایران انجام شد و باعث شد طی دو مرحله احکامی به
نفع ایران صادر شود که تقریبا روند بررسی پرونده را نهایی کرد و یک
مرحله دیگر کافی است تا بررسیها ثابت کند این اشیای فرهنگی و تاریخی
و نه تجاری متعلق به ایران است و قابل خرید و فروش نیست. در ارتباط با
اشیای خوروین که در دی سال گذشته به کشور بازگردانده شد شامل 349 قلم
شی تاریخی بوده است که به صورت قاچاق از کشور حدود 50 سال قبل خارج
شده بود و یک منازعه حقوقی برای بازگرداندن آنها ایجاد شده بود که
خوشبختانه رای دادگاه به نفع ایران صادر شد. اتفاق اخیر در بازگرداندن
108 قلم شی مربوط به چغامیش خوزستان که در حقیقت مربوط به هشت هزار
سال قبل بوده و به لحاظ تاریخی بسیار ارزشمند است هم باید گفت که این
اشیا در خلال سالهای 40 تا 42 کشف میشود و کارشناس موسسه شیکاگو
پیشنهاد میکند این آثار را برای تحقیقات بیشتر به کشورشان (آمریکا)
ببرند و بعد از سه سال بازگرداند که این اشیا منتقل میشوند اما
بازگردانده نمیشوند و در سال 49 نیمی از آن را بازمیگردانند و
پیگیریها برای بازگرداندن آن تا سال گذشته بینتیجه بود تا اینکه در
آبان سال گذشته با لوایح محکمی که تیم کارشناسی ما در دادگاه لاهه
مطرح کردند این پرونده به نفع ایران تمام شد و بقیه اشیا به کشور
بازگردانده شد. این درحالی است که هنوز شکایت ما علیه دولت آمریکا
برای ضرر و زیان این مدتی که این آثار در تصرف این دولت بوده، در
معاونت حقوق بینالملل نهاد ریاستجمهوری در جریان است. این موفقیتها
که طی 50 سال به نتیجه نرسیده بود در اثر پیگیری فنی، حقوقی و
کارشناسی در عرض زمان یک سال محقق شده است و این دستاورد کمی
نیست.
موفقیتهای میراثفرهنگی تنها در بازگرداندن اشیای تاریخی خلاصه نمیشود بلکه در این دوران شاهد باز شدن درهای کشور به روی گردشگران خارجی هم بوده ایم. علی رغم اینکه چند قطار گردشگری در زمان مسئولیت شما به ایران آمدهاند اما جذب گردشگر خارجی هنوز با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد.برنامه ریزی در این زمینه چگونه است؟
با رویکرد خوبی که دولت تدبیر و امید در زمینه تعامل با دولتهای دیگر دارد و بنای این دولت بر این است که با همه کشورهای دنیا برای حفظ منافع ملی ارتباط مناسب داشته باشد، طی یک و سال نیم گذشته روند ورود گردشگران خارجی به کشور رشد خوبی داشته است. با وجود اینکه تحریمهای ناعادلانه گروه 1+5 موانع بی شماری سر راه توسعه گردشگری و گسترش فضاهای موجود ایجاد کرده است، ایران به دلیل غنی بودن از آثار تاریخی و طبیعی مقصد مناسبی برای بسیاری از گردشگران تلقی میشود. روند رو به رشد ورود گردشگران به کشور به گونه ای است که در مورد گردشگران غربی برای مثال و افرادی که از طریق تور وارد کشور میشوند بالای 90 درصد رشد گردشگر غربی را که با تور مسافرت میکند، داشته ایم. برای مثال گردشگران آلمانی در سال 93 حدود 33 هزارنفر به ایران آمدهاند درحالی که در سال 92 این افراد 22 هزار نفر بودند و رشدی 47 درصدی داشتهایم. گردشگران ایتالیایی در سال 92 تعدادشان 14 هزار نفر بوده است در حالی که در سال 93 این تعداد به بالای 25 هزار نفر رسیده است و حدود 77 درصد رشد داشته است.
موفقیتهای میراثفرهنگی تنها در بازگرداندن اشیای تاریخی خلاصه نمیشود بلکه در این دوران شاهد باز شدن درهای کشور به روی گردشگران خارجی هم بوده ایم. علی رغم اینکه چند قطار گردشگری در زمان مسئولیت شما به ایران آمدهاند اما جذب گردشگر خارجی هنوز با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد.برنامه ریزی در این زمینه چگونه است؟
با رویکرد خوبی که دولت تدبیر و امید در زمینه تعامل با دولتهای دیگر دارد و بنای این دولت بر این است که با همه کشورهای دنیا برای حفظ منافع ملی ارتباط مناسب داشته باشد، طی یک و سال نیم گذشته روند ورود گردشگران خارجی به کشور رشد خوبی داشته است. با وجود اینکه تحریمهای ناعادلانه گروه 1+5 موانع بی شماری سر راه توسعه گردشگری و گسترش فضاهای موجود ایجاد کرده است، ایران به دلیل غنی بودن از آثار تاریخی و طبیعی مقصد مناسبی برای بسیاری از گردشگران تلقی میشود. روند رو به رشد ورود گردشگران به کشور به گونه ای است که در مورد گردشگران غربی برای مثال و افرادی که از طریق تور وارد کشور میشوند بالای 90 درصد رشد گردشگر غربی را که با تور مسافرت میکند، داشته ایم. برای مثال گردشگران آلمانی در سال 93 حدود 33 هزارنفر به ایران آمدهاند درحالی که در سال 92 این افراد 22 هزار نفر بودند و رشدی 47 درصدی داشتهایم. گردشگران ایتالیایی در سال 92 تعدادشان 14 هزار نفر بوده است در حالی که در سال 93 این تعداد به بالای 25 هزار نفر رسیده است و حدود 77 درصد رشد داشته است.
درمورد سایر کشورهای غربی گردشگران آمریکایی در سال
92 حدود 1900 نفر بودند در سال 93 به سه هزار و سیصد نفر رسیدند
و رشدی 77 درصدی داشته ایم. گردشگران سوئیسی 2400 نفر در سال 92 بودند
که در سال 93 به 4200 نفر رسیدند و 70 درصد رشد داشتند. گردشگران
اسپانیایی 4 هزار نفر بودند که به 6هزار و هشتصد نفر رسید و رشد 73
درصدی را تجربه کرده بود. این گردشگران خارجی غربی که با تور وارد
کشور میشوند میانگین بیش از 90 درصد رشد داشتهاند البته در مورد
ورودیها رقم کمتر از این بوده، ولی روند رو به افزایش بوده است طوری
که ما در سال 92 به نسبت سال 91 رشد 18 درصدی را در ورود خارجیها به
کشور داشته ایم و به طور کلی میتوان گفت سال 93 با حدود چهارصد
هزارنفر رشد ورود گردشگر خارجی نسبت به سالهای قبل رو به رو بوده
است. مجموع ورودیهای ما به کشور در سال 93 بیش از پنج میلیون
نفر بوده است که حدود 5/7 میلیارد دلار برای کشور درآمدزایی داشته
است. این رقم نشان میدهد سهم ما از درآمد گردشگری دنیا حدود نیم درصد
است که رقم مناسبی نیست و باید با توجه به ظرفیتهای بالای کشور در
بحث گردشگری این رقم به دو تا سه درصد برسد.
تمهیداتی که برای جذب گردشگران خارجی لازم است صورت بگیرد چیست؟ و در حال حاضر چه موانعی سر راه آن وجود دارد؟
یکی از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد موضوع توانایی ناوگان حملونقل هوایی خارجی ماست که بر اثر تحریمها در سالهای گذشته این مشکلات تشدید شده است و بخشی از ناوگان ما به دلیل پیری و استهلاک از رده خارج شده است و تعداد هواپیماها هم محدود است و به دلیل این محدودیتها سرمایهگذاری مناسبی در بخش گردشگری خارجی ایجاد نشده است. در حال حاضر متقاضیان فراوانی وجود دارند که با توجه به رونق گردشگری خارجی ما مایل به سرمایه گذاری در ایران و ساخت هتل هستند. در کنار ساخت هتل باید برای رسیدن به چشم انداز 20 ساله اقدامات بیشتری در زمینه لغو روادید با کشورهای دیگر انجام گیرد و از سوی دیگرصدور ویزای الکترونیک نیز قدمی مهم در این زمینه است و از سال آینده قرار است با صدور ویزا به شکل الکترونیکی فرآیند آن راهاندازی شود. تعداد هتلهای موجود در کشور ما درحال حاضر محدود است و گردشگر خارجی خواستار اقامت در هتلهای چهار و پنج ستاره است درحالی که تعداد هتلهای بالای چهار ستاره در کشور 130 هتل است که باید این تعداد به چهارصدتا برسد و حدود 270 هتل کم داریم. در سال گذشته ما تعداد زیادی از هتلهایی که متعلق به بخش خصوصی و نیمه کاره بودند و به دلیل کمبود بودجه بر زمین مانده بود را فعال کردیم و قانون بودجه به ما اجازه داده بود در این مورد از ذخایر صندوق توسعه ملی استفاده کنیم که این اتفاق افتاد و تعداد قابل توجهی از هتلهای نیمهکاره بهرهبرداری و ساخته شد. تا به حال 9 گروه هتل ساز خارجی با من دیدار کردهاند و با ظرفیتسنجی اعلام آمادگی برای سرمایه گذاری در این بخش کردند و تنها مانع آنها بحث تحریمها بوده است اما همه آنها معتقد بودند که بخش گردشگری ایران رونق یافته و آینده درخشانی دارد. با وجود این، در حالی که در همه کشورها 10درصد از درآمد ناخالص داخلی از محل گردشگری و توریسم تامین میشود درمورد کشور ما فعلا دو درصد است که نشان میدهد تا حد مطلوب فاصله زیادی داریم. به اعتقاد من بخش گردشگری موتور محرکه برای خروج از رکود اقتصادی است. این هفته اولین گواهینامهها به دفاتر جذب گردشگر متعلق به بخش خصوصی را صادر کردیم و تامین نیروی انسانی و تبلیغات در این زمینه تاثیری غیر قابل انکار دارد.حدود 40 کشور هدف به عنوان کشورهای اصلی که امکان جذب گردشگر از آنها وجود دارد شناسایی شده و در همه این کشورها به شکل منظم و منسجم برنامه سالیانه خواهیم داشت.
درمورد گردشگری داخلی چه سیاستهایی وجود دارد و آیا این رونقی که در گردشگری خارجی وجود دارد، در گردشگری داخلی هم به چشم میخورد؟
در بحث گردشگری داخلی ما سال را به دو بخش (کم حجم)low season و (پرحجم) high season تقسیم میکنیم. بخش پرحجم 100 تا 110 روز از سال و بخش کم حجم شامل 250 روز است. از آن 100 روز بخش پرحجم حدود بیست روز تعطیلات اول سال است با دو ماه مرداد و شهریور که با هم حدود 80 روز میشود و مابقی مربوط به تعطیلات پراکنده دیگر مانند مناسبتهاست. در این بخش پرحجم از سال، ما شاهدیم مردم بیش از زمانهای دیگر تمایل به مسافرت دارند و برای گردش و تفریح بهدلیل تعطیلات از خانه خارج میشوند. در بحث گردشگری داخلی با توجه به اینکه باید امکانات اقامتی برای همه سطوح درآمدی ایجاد شود، هتلهای دو ستاره، یک ستاره، کمپهای اقامتی و مهمانپذیرهایی به این منظور ایجاد شدهاند. با وجود این، در موج تعطیلات نوروزی ما امکانات پاسخگویی به این جمعیت زیاد را نداریم و افراد زیادی مجبور میشوند به صورت سازمان نیافته در مکانهایی مانند پارکها اقامت کنند. استراتژی ما در گردشگری داخلی این است که بتوانیم ساماندهی زمانی و مکانی کنیم؛ زمانی از این جهت که همه فشارها در این زمان تعطیلات نوروز ایجاد نشود و با بستههای تشویقی بتوانیم برای بعضی افراد مثل بازنشستگان( که حدود چهار و نیم میلیون نفر هستند) با ارائه تخفیف و بلیتهای ارزان امکان این را ایجاد کنیم که افراد در زمان غیرشلوغ به مسافرت بروند. علاوه بر این، حدود 4میلیون دانشجو داریم که اینها در طول ترم تحصیلی مایلند به اردوهای علمی بروند که اگر این امکان ایجاد شود بار ترافیکی این زمانها (پرحجم) کم میشود.
آیا آماری از گردشگران داخلی در سال گذشته وجود دارد؟
درمورد گردشگری داخلی کار آمارگیری با گردشگری خارجی تفاوت دارد. در گردشگری خارجی هرکسی که وارد کشور میشود توسط پلیس مهاجرت ناجا این ورود ثبت میشود و این آمار دقیق است. در گردشگری داخلی امکان ثبت آمار و تعداد افراد وجود ندارد؛ زیرا از سویی مقصد مشخصی در این سفرها وجود ندارد و اماکنی که به عنوان اقامتگاه از سوی این افراد مورد استفاده قرار میگیرد متعدد و متنوع است. در دورههای گذشته یک آمارگیری از شهرها صورت میگرفت بر اساس نفر سفر که این روش هم با توجه به اینکه اگر فردی برای مثال برای سفر به مشهد از 10 شهر مختلف عبور میکرد، 10 بار شمارش میشد. این شرایط باعث شده بود در سالی مانند سال 91 تعداد نفر سفرها به بیش از150 میلیون نفر برسد که از کل جمعیت کشور بیشتر بود و این نشان میداد سیستم درست نیست. روشی که در دو سال گذشته ما برای این منظور استفاده کرده و روی آن کار میکنیم شامل ثبت در مراکز اقامتی است و برای این منظور کل استراحتگاهها و مراکز اقامتی ثبت میشوند. با وجود این، طبیعی است بخش زیادی از سفرها با اقامت در مکانهایی صورت میگیرد که امکان ثبت آن وجود ندارد. برای مثال شما به منزل اقوام خود مسافرت کرده و در منزل آنها ساکن میشوید و این امکان که این سفر شما را قابل ثبت کند از بین میبرد یا در شهرهای شمالی حدود 200 هزار نفر ویلا دارند و این باعث میشود افراد برای اقامت ویلای خودشان را انتخاب کنند و وارد اقامتگاهها نشوند و این کار شمارش گردشگر داخلی را مشکل میکند. در این زمینه، آموزش و پرورش با اسکان 15 تا 20 درصد گردشگران سهم زیادی در اسکان گردشگران داشته است. در حالی که نوروز امسال نتایج بررسی ثبت ورود به مکانهای اقامتی نشان میداد حدود 15 تا 20 میلیون گردشگر داخلی وجود داشته است باید به آن رقم 30 درصد افزود تا این آمار افرادی که ویلای شخصی دارند یا در منازل شخصی و فامیلی اقامت میکنند را نیز دربگیرد که با احتساب این رقم این تعداد به حدود 25 تا سی میلیون نفر خواهد رسید.
شما چند باری بحث تعطیلات زمستانی را مطرح کردهاید. این طرح دقیقا چیست؟ به چه منظور قرار است اجرا شود و چه فایدهای دارد؟
با توجه به اینکه بیشترین حجم سفرها در ایام نوروز است و ایام دهه فجر انقلاب اسلامی تعطیلی یکی دو روزه وجود دارد ما به این نتیجه رسیدیم از 16 تا 22 بهمن که جشن ملی ماست و از طرف دیگر، فاصله بین دو ترم تحصیلی مدرسه و دانشگاه نیز است، یک هفته به عنوان تعطیلات زمستانی در نظر گرفته شود تا کارمندان هم بتوانند از تعطیلات استفاده کنند و با هر شیوه ای که دولت تشخیص میدهد یا از مرخصیهای سالانه این افراد کسر شود یا اینکه مقدار آن محاسبه شود. برآورد ما این است که با این اقدام گردشگری در مقطعی از سال توسعه مییابد که پررونق نیست و از سوی دیگر از فشار تعطیلات نوروزی کاسته میشود.
شما پیشتر عنوان کرده بودید بخش اعظم آثار تاریخی ما هنوز کشف نشده و زیر خاک است. اکتشافات در این زمینه چگونه پیش میرود؟
باستانشناسان ما تخمین میزنند با توجه به هویت و سابقه تاریخی تمدن ایرانی که حدود ده تا یازده هزار سال است ما حدود یک میلیون بنا، مکان و محوطه تاریخی در کشور باید داشته باشیم و برای این تخمین استدلالی علمی دارند. در قرون گذشته ما توانستهایم حدود صد تا صد و پنجاه هزار بنا را رویت کرده و در حفاریها و اقدامات باستانشناسی از محوطهها بیرون بکشیم. ما معتقدیم چیزی در حدود 10 تا 15 درصد این مکانها در حال حاضر قابل رویت و استفاده هستند. از سال 1309 تاکنون که قانون حفظ میراثفرهنگی و عتیقهجات در کشور به تصویب رسیده است و از آن تاریخ 84 سال میگذرد از این بناهای قابل رویت 32 هزار تای آن ثبت ملی شده است و این یعنی سه درصد از این بناهای قابل رویت احصا شده و ثبت ملی شده است. 17 اثر از این آثار بعد از ثبت ملی به عنوان آثار جهانی ثبت شد که هفدهمین اثر هم شهر سوخته در شهر زابل سیستان و بلوچستان بوده است که سال گذشته به تصویب یونسکو رسید. البته ما بناهایی که ارزش ثبت جهانی داشته باشند ویژگیهای یک اثر بینالمللی را دارا باشند در کشور کم نداریم ولی یونسکو از سال 2007 به بعد محدودیتی برای کشورها به دلیل تقاضای زیاد ایجاد کرده است و آن این است که هر کشوری فقط سالیانه یک سهمیه فرهنگی، تاریخی و یک سهمیه طبیعی داشته باشد. ما در حال حاضر فقط بین 15 تا 20 پرونده آماده در این زمینه داریم که حتی اگر سالی 10بنا هم در یونسکو به ثبت برسانیم باز هم بنا برای معرفی و ثبت داشته باشیم و با کمبود مواجه نشویم. با توجه به این محدودیت ما هر سال یک اثر را معرفی میکنیم و امسال کاندیدای ما برای معرفی به یونسکو شهر تاریخی شوش است.
تمهیداتی که برای جذب گردشگران خارجی لازم است صورت بگیرد چیست؟ و در حال حاضر چه موانعی سر راه آن وجود دارد؟
یکی از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد موضوع توانایی ناوگان حملونقل هوایی خارجی ماست که بر اثر تحریمها در سالهای گذشته این مشکلات تشدید شده است و بخشی از ناوگان ما به دلیل پیری و استهلاک از رده خارج شده است و تعداد هواپیماها هم محدود است و به دلیل این محدودیتها سرمایهگذاری مناسبی در بخش گردشگری خارجی ایجاد نشده است. در حال حاضر متقاضیان فراوانی وجود دارند که با توجه به رونق گردشگری خارجی ما مایل به سرمایه گذاری در ایران و ساخت هتل هستند. در کنار ساخت هتل باید برای رسیدن به چشم انداز 20 ساله اقدامات بیشتری در زمینه لغو روادید با کشورهای دیگر انجام گیرد و از سوی دیگرصدور ویزای الکترونیک نیز قدمی مهم در این زمینه است و از سال آینده قرار است با صدور ویزا به شکل الکترونیکی فرآیند آن راهاندازی شود. تعداد هتلهای موجود در کشور ما درحال حاضر محدود است و گردشگر خارجی خواستار اقامت در هتلهای چهار و پنج ستاره است درحالی که تعداد هتلهای بالای چهار ستاره در کشور 130 هتل است که باید این تعداد به چهارصدتا برسد و حدود 270 هتل کم داریم. در سال گذشته ما تعداد زیادی از هتلهایی که متعلق به بخش خصوصی و نیمه کاره بودند و به دلیل کمبود بودجه بر زمین مانده بود را فعال کردیم و قانون بودجه به ما اجازه داده بود در این مورد از ذخایر صندوق توسعه ملی استفاده کنیم که این اتفاق افتاد و تعداد قابل توجهی از هتلهای نیمهکاره بهرهبرداری و ساخته شد. تا به حال 9 گروه هتل ساز خارجی با من دیدار کردهاند و با ظرفیتسنجی اعلام آمادگی برای سرمایه گذاری در این بخش کردند و تنها مانع آنها بحث تحریمها بوده است اما همه آنها معتقد بودند که بخش گردشگری ایران رونق یافته و آینده درخشانی دارد. با وجود این، در حالی که در همه کشورها 10درصد از درآمد ناخالص داخلی از محل گردشگری و توریسم تامین میشود درمورد کشور ما فعلا دو درصد است که نشان میدهد تا حد مطلوب فاصله زیادی داریم. به اعتقاد من بخش گردشگری موتور محرکه برای خروج از رکود اقتصادی است. این هفته اولین گواهینامهها به دفاتر جذب گردشگر متعلق به بخش خصوصی را صادر کردیم و تامین نیروی انسانی و تبلیغات در این زمینه تاثیری غیر قابل انکار دارد.حدود 40 کشور هدف به عنوان کشورهای اصلی که امکان جذب گردشگر از آنها وجود دارد شناسایی شده و در همه این کشورها به شکل منظم و منسجم برنامه سالیانه خواهیم داشت.
درمورد گردشگری داخلی چه سیاستهایی وجود دارد و آیا این رونقی که در گردشگری خارجی وجود دارد، در گردشگری داخلی هم به چشم میخورد؟
در بحث گردشگری داخلی ما سال را به دو بخش (کم حجم)low season و (پرحجم) high season تقسیم میکنیم. بخش پرحجم 100 تا 110 روز از سال و بخش کم حجم شامل 250 روز است. از آن 100 روز بخش پرحجم حدود بیست روز تعطیلات اول سال است با دو ماه مرداد و شهریور که با هم حدود 80 روز میشود و مابقی مربوط به تعطیلات پراکنده دیگر مانند مناسبتهاست. در این بخش پرحجم از سال، ما شاهدیم مردم بیش از زمانهای دیگر تمایل به مسافرت دارند و برای گردش و تفریح بهدلیل تعطیلات از خانه خارج میشوند. در بحث گردشگری داخلی با توجه به اینکه باید امکانات اقامتی برای همه سطوح درآمدی ایجاد شود، هتلهای دو ستاره، یک ستاره، کمپهای اقامتی و مهمانپذیرهایی به این منظور ایجاد شدهاند. با وجود این، در موج تعطیلات نوروزی ما امکانات پاسخگویی به این جمعیت زیاد را نداریم و افراد زیادی مجبور میشوند به صورت سازمان نیافته در مکانهایی مانند پارکها اقامت کنند. استراتژی ما در گردشگری داخلی این است که بتوانیم ساماندهی زمانی و مکانی کنیم؛ زمانی از این جهت که همه فشارها در این زمان تعطیلات نوروز ایجاد نشود و با بستههای تشویقی بتوانیم برای بعضی افراد مثل بازنشستگان( که حدود چهار و نیم میلیون نفر هستند) با ارائه تخفیف و بلیتهای ارزان امکان این را ایجاد کنیم که افراد در زمان غیرشلوغ به مسافرت بروند. علاوه بر این، حدود 4میلیون دانشجو داریم که اینها در طول ترم تحصیلی مایلند به اردوهای علمی بروند که اگر این امکان ایجاد شود بار ترافیکی این زمانها (پرحجم) کم میشود.
آیا آماری از گردشگران داخلی در سال گذشته وجود دارد؟
درمورد گردشگری داخلی کار آمارگیری با گردشگری خارجی تفاوت دارد. در گردشگری خارجی هرکسی که وارد کشور میشود توسط پلیس مهاجرت ناجا این ورود ثبت میشود و این آمار دقیق است. در گردشگری داخلی امکان ثبت آمار و تعداد افراد وجود ندارد؛ زیرا از سویی مقصد مشخصی در این سفرها وجود ندارد و اماکنی که به عنوان اقامتگاه از سوی این افراد مورد استفاده قرار میگیرد متعدد و متنوع است. در دورههای گذشته یک آمارگیری از شهرها صورت میگرفت بر اساس نفر سفر که این روش هم با توجه به اینکه اگر فردی برای مثال برای سفر به مشهد از 10 شهر مختلف عبور میکرد، 10 بار شمارش میشد. این شرایط باعث شده بود در سالی مانند سال 91 تعداد نفر سفرها به بیش از150 میلیون نفر برسد که از کل جمعیت کشور بیشتر بود و این نشان میداد سیستم درست نیست. روشی که در دو سال گذشته ما برای این منظور استفاده کرده و روی آن کار میکنیم شامل ثبت در مراکز اقامتی است و برای این منظور کل استراحتگاهها و مراکز اقامتی ثبت میشوند. با وجود این، طبیعی است بخش زیادی از سفرها با اقامت در مکانهایی صورت میگیرد که امکان ثبت آن وجود ندارد. برای مثال شما به منزل اقوام خود مسافرت کرده و در منزل آنها ساکن میشوید و این امکان که این سفر شما را قابل ثبت کند از بین میبرد یا در شهرهای شمالی حدود 200 هزار نفر ویلا دارند و این باعث میشود افراد برای اقامت ویلای خودشان را انتخاب کنند و وارد اقامتگاهها نشوند و این کار شمارش گردشگر داخلی را مشکل میکند. در این زمینه، آموزش و پرورش با اسکان 15 تا 20 درصد گردشگران سهم زیادی در اسکان گردشگران داشته است. در حالی که نوروز امسال نتایج بررسی ثبت ورود به مکانهای اقامتی نشان میداد حدود 15 تا 20 میلیون گردشگر داخلی وجود داشته است باید به آن رقم 30 درصد افزود تا این آمار افرادی که ویلای شخصی دارند یا در منازل شخصی و فامیلی اقامت میکنند را نیز دربگیرد که با احتساب این رقم این تعداد به حدود 25 تا سی میلیون نفر خواهد رسید.
شما چند باری بحث تعطیلات زمستانی را مطرح کردهاید. این طرح دقیقا چیست؟ به چه منظور قرار است اجرا شود و چه فایدهای دارد؟
با توجه به اینکه بیشترین حجم سفرها در ایام نوروز است و ایام دهه فجر انقلاب اسلامی تعطیلی یکی دو روزه وجود دارد ما به این نتیجه رسیدیم از 16 تا 22 بهمن که جشن ملی ماست و از طرف دیگر، فاصله بین دو ترم تحصیلی مدرسه و دانشگاه نیز است، یک هفته به عنوان تعطیلات زمستانی در نظر گرفته شود تا کارمندان هم بتوانند از تعطیلات استفاده کنند و با هر شیوه ای که دولت تشخیص میدهد یا از مرخصیهای سالانه این افراد کسر شود یا اینکه مقدار آن محاسبه شود. برآورد ما این است که با این اقدام گردشگری در مقطعی از سال توسعه مییابد که پررونق نیست و از سوی دیگر از فشار تعطیلات نوروزی کاسته میشود.
شما پیشتر عنوان کرده بودید بخش اعظم آثار تاریخی ما هنوز کشف نشده و زیر خاک است. اکتشافات در این زمینه چگونه پیش میرود؟
باستانشناسان ما تخمین میزنند با توجه به هویت و سابقه تاریخی تمدن ایرانی که حدود ده تا یازده هزار سال است ما حدود یک میلیون بنا، مکان و محوطه تاریخی در کشور باید داشته باشیم و برای این تخمین استدلالی علمی دارند. در قرون گذشته ما توانستهایم حدود صد تا صد و پنجاه هزار بنا را رویت کرده و در حفاریها و اقدامات باستانشناسی از محوطهها بیرون بکشیم. ما معتقدیم چیزی در حدود 10 تا 15 درصد این مکانها در حال حاضر قابل رویت و استفاده هستند. از سال 1309 تاکنون که قانون حفظ میراثفرهنگی و عتیقهجات در کشور به تصویب رسیده است و از آن تاریخ 84 سال میگذرد از این بناهای قابل رویت 32 هزار تای آن ثبت ملی شده است و این یعنی سه درصد از این بناهای قابل رویت احصا شده و ثبت ملی شده است. 17 اثر از این آثار بعد از ثبت ملی به عنوان آثار جهانی ثبت شد که هفدهمین اثر هم شهر سوخته در شهر زابل سیستان و بلوچستان بوده است که سال گذشته به تصویب یونسکو رسید. البته ما بناهایی که ارزش ثبت جهانی داشته باشند ویژگیهای یک اثر بینالمللی را دارا باشند در کشور کم نداریم ولی یونسکو از سال 2007 به بعد محدودیتی برای کشورها به دلیل تقاضای زیاد ایجاد کرده است و آن این است که هر کشوری فقط سالیانه یک سهمیه فرهنگی، تاریخی و یک سهمیه طبیعی داشته باشد. ما در حال حاضر فقط بین 15 تا 20 پرونده آماده در این زمینه داریم که حتی اگر سالی 10بنا هم در یونسکو به ثبت برسانیم باز هم بنا برای معرفی و ثبت داشته باشیم و با کمبود مواجه نشویم. با توجه به این محدودیت ما هر سال یک اثر را معرفی میکنیم و امسال کاندیدای ما برای معرفی به یونسکو شهر تاریخی شوش است.
صباالسادات حسینی
به نقل از روزنامه آرمان امروز
به نقل از روزنامه آرمان امروز
وب سایت انجمن مفاخر معماری ایران - نسخه مناسب چاپ
Main-URL : http://ammi.ir/اخبار-و-مقالات/اخبار-معماری-و-شهرسازی/الواحهخامنشی-فروشینیست/
Short-URL : http://ammi.ir/Go/38212