سیل بیراهه نمیرود
رود خروشندهر خورشید خاموشر آسمان بارندهر زمین لغزندهر باد کوبندهر مردم وامانده در سیلر دخترکی بر سر داداش کوچکاش چتری شکسته گرفتهر کودک دیگر گوشهای میگریدر خانهاش چنان فرو پاشیده که نه دیواری مانده نه سقفیر نمیتواند عروسکاش را از آب و خرابه بیرون بکشد
سیل را ما به بیراهه میفرستیم. هنگامی که خانهای میسازیم، بر سقف، ناودانی نیز درست میکنیم که آب را به جای اتاق، به سوی زمین هدایت کند؛ یا با کارگذاری لوله پیویسی، زیر روشویی، آب صابون را به اگوی کوچه میفرستیم؛ ولی برای سیل نه.
سیل بد نیست؛ آب را به جاهایی میبرد که زمین تشنه است؛ تنها نباید در مسیرش خانه ساخت و نیز باید رودخانهها را از لایهها روبید که سیل را به درون خود بکشد نه این که بالا بیاورد و بیرون بریزد. خاکریز، سیلبند، گوره(کانالهای کنار رودخانه) بر سیلِ سرکش، دهنه میزند و از پخش سیلاب در زمین پیشگیری میکند.
در مازندران ۵ تن در گذشتند و تامین آب بهداشتی و گردآوری لاشه جانوران مرده و بیم بیماری وبا چالشی برانگیخت.
رامسر در یک بازه زمانی ۱۲ ساعته به اندازه ۷۰ میلیمتر بالاتر از میانگین کل کشور، بارندگی به خود دید. تندباران دو روزه همراه با باد بود که به شهرها و استانهای شمالی(گیلان-مازندان- نوشهر، چالوس، تنکابن، رامسر، رودسر، قائمشهر، بابل، بابلسر، ساری) یورش برد. مردم در گوشهگوشه شهر بیبرق و بیگاز شدند و پس از سیل، آب برای خوردن نداشتند، چون چاهها از «گِلآب» پر شده بود و لولهکشیِ آب شهر ویران.
سیلاب در پارکینگها از فراز خودروها گذشت و با گلولای خود تا اتاق خواب مردم رخنه کرد و زندگی و وسایل زندگیشان را در خود فرو کشید.
طبیعت گواهی میدهد
از جریانهای سرد شمالی و ابرناکی آسمان روشن بود که آرامش به هم خواهد خورد. زمین در قلمروهای کوهستانی(هراز، کیاسر، هولار) لغزید و کوهها ریزش کردند و جادهها را بستند.
سد رامسر به آستانه سرریزی رسید؛ یک اسب در کرانه فریدونکنار با آذرخش از پا درآمد و سوارش نیز سنکُپ کرد. چندتن دیگر نیز در بهشهر و ساری درگذشتند و یکی در آب گلآلود خفه شد. مسافران به شمالآمده در راه بازگشت در جادهها گرفتار شدند و سیل، ترافیک را در شهر و بیرون شهر قفل کرد و مدرسهها را بست و پلها را خماند و آبرسانی به مردم با تانکر انجام شد.
۲۲ شهر رامسر با باد بالای ۱۰۰ کیلومتر در ساعت و سیل ویرانگر دورگیر(محاصره) شده بود.
نخست تلفنها از کار افتاد و در ادامه، بارندگی در بلندیها به روانآب و سیل دگردیس شد و در ۲۰ ساعت جادههای هراز و سوادکوه و کندوان را بست.
آبگرفتگی گذرگاهها و خانهها در شهرهای رامسر، کتالم و ساداتشهر و ویرانی ۲ پل ارتباطی این شهرستان در خیابان سختسر(منتهی به هتل بزرگ)و خمیدگی پل ارتباطی روستای نیاسته در چرخشگاه(محور) ارتباطی کتالم به روستای چلشهیدان، در شمار خسارتهای رامسر بوده است.
سررفتن رودهای چالکرود و نسارود به آسیبهای بیشتر دامن زد؛ رانش زمین در بسیاری از قلمروهای روستایی، آسیب به پلها و کشتزارها و باغها و واحدهای تولیدی گل و گیاه را در پی داشت. ۲۰ پل تنکابن از ۳۰ تا ۱۰۰ درصد ویران شده است.
سیل به سراغ گیلان نیز آمد و شهرهای صومعهسرا، رشت، چابکسر، قلعهرودخان، رودسر، لاهیجان، ماسال و تالش دورگیر(محاصره) کرد. آسیبها در ۱۲ شهر مانند فومن، تالش، املش، رودسر بیش از همه است. در املش ۲ پل بزرگ ویران شد که چند شهر را به هم میرساند؛ در فومن نیز ۲ پل مهم(مسیر قلعه رودخان) خراب شد و مسیر سواره را بست. دهها راه و گذرگاه و جاده شهر و روستا بسته شد و در قلمرو پونل-خلخال ریزش کوه رخ داد و به چند پل آسیب زد.
چاههای آب و لولههای آب آشامیدنی در قلمرو روستایی آسیب دید و چندین چشمه دارای آب خوردن آلوده شد. در جریان سیل، دهها روستا در ۱۲ شهر دچار بیآبی بودند و امیدشان تنها به آبرسانی سیار بود؛ صدها خانواده عشایری شفت نیز در جریان سیل گیلان دچار زیان شدند.
رانش زمین در ۵ قلمرو از ویسرود، سبب بستهشدن راههای مردم روستایی و عشایری شد و ۳ پل در آنجاها فرو ریخت؛ گستره دیگر آسیبها تا ویرانی مغازهها و خانهها ادامه یافت.
به هزاران خانوار آسیب رسیده است؛ سیل یک رهگذر را با خود برد؛ ۱۲ شهرستان استان گیلان دچار آبگرفتگی شدند و چندین روستا راههاشان به سوی هم و به سوی شهر و به سوی باغها و کشتزارها بسته شد.
بدآهنگ زمزمه سیل
مردم زندهماندهِ اندوهگین به یاد میآورند که رودخانهها چگونه میخروشیدند و بالا میآمدند و پلها را به دوش میکشیدند و میبردند. در شهر در جاهایی، مردم سوار بر قایق چوبی و بادی بودند و انگار نه انگار که زمانی آنجاها روزی کوچه و خیابان بود.
احمد پیروزی-کارشناس محیط زیست: «سیل تنها خس و خاشک را با خود نمیبرد بلکه زیرساختهای شهری را نیز نابود میکند و خسارتهای میلیاردی به مردم و زیرساختهای شهری وارد میآورد. بسیاری خانههای خود را از دست میدهند و در کنار آسیب روحی، هزاران تن از مردم آسیب فیزیکی نیز میبینند.»
«هواپیماها بر پایه برنامه خود نتوانسته بودند به پرواز درآیند و مسافران در فرودگاه گیر افتادند. در شهر راننده تاکسیای در تاکسی خود خفه شد. پلهای ارتباطی میان روستاها در هم ریخت و دریا پرخیزاب شد؛ چندتن به سبب سرنگونی تیرها، دچار برقگرفتگی شدند و رخنه آب به سیستم برق، یکی را نشسته در خودروی خودش دچار برق گرفتگی کرد.»
«سیل در کسر ثانیه ویران میکند ولی روشن نیست پلها و راهها و خانهها و قلبهای ویران پیش از سیل دیگر آباد بشود یا نه.»
«بیشتر سیلهای برق آسا در ۶ ساعت نخست تندباران رخ میدهد و با ابرهای بزرگ، آذرخش و گردبادهای گرمسیری و گذر جبهههای هوای سرد همراه است؛ که باید هشدارهای آمادگی به هنگام برای مردم فرستاده شود.»
«سیلهای برقآسا بیشتر به سبب جاریشدن آب برآمده از یک بارندگی تند بهویژه اگر آبگیر رودخانهها توانا به جذب نباشد و مقدار کمی آب در خود نگه دارد.»
«ولی سیلهای ساحلی با گردبادهای گرمسیری تندباد و توفان همراه است و پیامدهای بسیار ناگوارایی دارد.»
«سیل از بالادست میآید و با سرریز شدن رودها و جاریشدن آب در دشت، سرانجام به روستا و شهر میرسد. با فرسایش کرانههای رودخانهها باید چشم به راه سیل بود. باید توجه داشت که سازهها و جادهها، خاک زمین را میپوشاند و جلوگیر رخنه آب خواهد بود به گونهای که آب جاری در رویهِ سخت خاک میلغزد و پیش میرود.»
«بیتوجهی به باز نگهداری شبکه جویها، نهرها و مسیلها به ویژه پس از دورههای دراز دامن خشکسالی، میزان ویرانگری سیل برقآسا را افزون میکند.»
سببهای سیل
فشار جمعیت سبب میشود نیاز به خانهسازی و شهرکسازی و گسترش زمین زیر کشت بیشتر شود و مردم جلوتر از برنامهریزی دولتی به زمینهای سیلخیز بکوچند و مستقر شوند. افزایش جمعیت همراه با مدیریت ناکارا سبب افزایش زیان و خسارت میشود. تبدیل جنگلها در قلمروهای باران خیز(استانهای گلستان، مازندران و گیلان) به شالیزار، سبب میشود آب کمتری در ریزشگاه(حوضه) آبگیر بالای رودخانه بماند و آب بیشتری در جلگههای دور-و-بر رود جاری شود که برآیندش سیل بیشتر خواهد بود.بیلایروبماندن و بیسامانی رودخانهها به زیان مردم تمام خواهد شد.
هُنایش(اثر)دگردیسی اقلیم بر الگو و میزان بارندگیها را هم نباید ندید گرفت که در کنار خشکسالی، فراوانی بارندگی سیلآسا را سبب میشود و ویرانگری به بار میآورد.
دگردیسیِ اقلیم بر روی فراوانی پدیدههایی همچون سرما و یخبندان، برف، گرمای تابستان و باد اثر میگذارد و پیامد اینهمه تغییرها میتواند کاهش ذخیره آببندانها، خوانهای زیرزمینی، کاهش انباشت برف در بالادست رودخانهها باشد که خود را در کاهش تولید کشاورزی نشان میدهد؛ ویرانی محیطزیست، تغییر سیمای گیاهی قلمروها، بروز آفتها و بیماریهای غیربومی نیز از دیگر پیامدهایش است.
پیامدهای تغییر اقلیم در گیلان و مازندران و گلستان را نمیتوان جدا از دیگر قلمروهای کشور جُست. در این میان، باریکه سرزمین آرمیده در کناره دریای خزر(گلستان، مازندران و گیلان) به سبب داشتن باران بیشتر، جایگاهی برای کوچ سرزمینباختگان قلمروهای جنوبی کشور شده است. کوچ مردم سیستانوبلوچستان به استان گلستان در سالهای گذشته به سبب خشکسالی و تغییر اقلیم، یک نمونهاش است. بهرهبرداری بیرویه شن-و-ماسه بستر رودخانهها، خانهسازی در مسیر سیل، تغییر کاربری زمین و کشاورزی در جاییکه زمانی آبراهه بود و نابودی بتهها و انداختن درختان جنگلی و فراموشی آبخیزداری، سبب شده که آب به جای فروشدن در زمین، بر سطح شهر و روستا بلغزد و خانهها را با وسایلاش را به لجنآب بکشد.
سیلابها به گونهای سبب بروز زیان میشود و اگر در مسیر آنها روستا و آبادی و شهر باشد زیانها تنها پیشپا افتاده نخواهد بود بلکه فاجعهبار خواهد بود و پاسخگوی خانوادههایی که بستگان خود را در سیل از دست میدهند کسی نخواهد بود.
زیانهای فیزیکی دربرگیرنده آسیبهای واردآمده به مردم است و نیز آسیب ساختمانها با بار-و-بنه و وسایل، هزینه بازیابی و بازسازیها، ویرانی گذرگاهها و خیابانها، آسیب لولهکشی آب شهر، فروریزش پلها، پارهشدن کابل برقوتلفن، افت کسب-و-کار و درآمد روزانه، هزینه ساماندادن آوارگان، روی دستماندن پیکر بیجان بستگان. جانوران خانگی و نارام(وحشی) نیز که در سیلاب تباه میشوند کم نیستند.
دستاوردهای خوشنودکننده؟
بیشتر استانها در روزهای زیادی از سال گریبانگیر ریزگردند که یکی خشکیدن تالابهاست؛ پس در جاهایی سیلها میتوانند دستاوردهایی هم داشتهباشند البته با مدیریت کارآمد. در ایران با اقلیم خشک که همیشه در پی برداشت و انتقال آب بوده است و ذخیرهگاههای آبهای زیرزمینی پایین رفته و تالابها خشک شده، سیل میتواند خاک گستردهای را نمدار کند. در جاهایی با مشکل گردوغبار، سیل بیگمان فرونشاننده خواهد بود چون به بازیافت آبخوانها میانجامد و به بارور شدن زمینهای کشاورزی.
هرآینه، هنگامی اینها رخ میدهد که ویرانگری وجود نداشته باشد و خاکشویی و آسیب به طبیعت رخ نداده باشد؛ در حالی که آنچه اینک رخ میدهد آسیبهای فراوان به طبیعت است و سیل را یاری میدهد تا میتواند به جان و مال مردم و اقتصاد اجتماع زیان وارد کند.
اینک به سبب خشکسالی شدید در ایران، کوچ مردم از دشتهای جنوبی به دور و بر شهرهای بزرگ بسیار بالا است و در آینده نزدیک، استانهای شمالی ناچارند بیش از پیش پذیرای کوچ آنان در همسایگی خود باشند.
ایستادن سیلکوبانه
بوتهها و خارها و درختها را در بالادست نباید کند و همه شهر را نباید با بتون و زفت(قیر) و آسفالت پوشاند.
به هررو و به هرگونه که بررسی شود سیل در سرشت خود چیز بدی نیست و همانگونه که گفته شد آب را به جاهایی میبرد که زمین خشک و لبتشنه است.
همه کشورهایی که سیلهای تند را به آزمون نشستهاند با کاوش و برنامهریزی میکوشند از آسیبها و تنشها و تپشها و چالشها در این مورد بکاهند. رویارویی با نامهربانی طبیعت، یکی از ویژگیهای انسان هوشمند بر روی کره زمین است و نشان داده که چنین کاری از وی بر میآید؛ همانگونه که ژاپن بر زلزله چیره شده است.
هلند در ۳ جبهه در برابر سیل ایستادگی میکند، شنریزی کرانهها برای افزایش حجم و ارتفاع آنها، گستردن بستر رودها برای کنترل سیلاب و ایجاد شبکه سیلبند در ازای ۱۷هزار کیلومتر در سراسر کشور از دید مردم جهان شگفتانگیز است.
هلندیها سرمایهگذاری مالی هنگفتی در این بخش کردهاند و تخصص خود را به کشورهای دیگر نیز صادر میکنند. پس از توفان کاترینا، هلند در ایالت نیواورلئان آمریکا و همچنین در جاکارتا، پایتخت اندونزی سازوکارهای پیشگیرانه ساخته است. با سرمایهگذاری برای امنیت خود، هلندیها پیشگیری از سیل را به صادراتی به ارزش ۷میلیارد یورو در سال رساندهاند
برای رویارویی با این پدیده(سیل) دو راهبرد روی میز بحران جهانی است، کاهش گازهای گلخانهای و سازگاری با وضعیت موجود.
برنامهریزی در زمینه بهترین استفاده از بنمایههای آبی با نگاه محیطزیستی، برنامهریزی برای بهنژادی گیاهانی که سازگار اقلیم آینده خواهند بود و روکرد بیمه فرآوردههای گیاهی برای کاهش آسیب پدیدههای اقلیمی، برنامهریزی برای مبارزه با واشهای هرز، آفتها و نوبیماریهای وارد شده از جهان خارج و نیز برنامهسازی برای کاهش تندی آسیب به بخش دامی و شیلاتی.
در یک رویکرد فوری دولتی باید به کاویدن «طبیعت رود» و بستر آن برای شن و ماسه یا ساختمانسازی در کرانه رود پایان داده شود و به کنترل دولت درآید؛ در چراگاهها آنچه رخ میدهد ناپدیدشدن پوشش گیاهی است که باید با بخشبندی، مجال رویش دوباره به بخشهای آسیبدیده داده شود.
علی درویشی
برگرفته از دنیای اقتصاد
وب سایت انجمن مفاخر معماری ایران - نسخه مناسب چاپ
Main-URL : http://ammi.ir/اخبار-و-مقالات/اخبار-معماری-و-شهرسازی/سیل-بیراهه-نمیرود/
Short-URL : http://ammi.ir/Go/59760