آفرینش هنری با عناصر ناب بصری
«محسن وزیریمقدم»،از شاخصترین نقاشان نوگرای ایران جمعه ۱۶
شهریور ۱۳۹۷ در سن ۹۴ سالگی در رم درگذشت. وی از نخستین دانشآموختگان
دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵
ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده
داشت.
وزیریمقدم که ساکن شهر رم ایتالیا بود، تا آخرین هفتههای زندگیاش
به خلق آثار هنری ادامه داد و تعدادی از این آثار در سالهای گذشته در
«گالری اعتماد»تهران هم به نمایش درآمد. محسن وزیریمقدم متولد ۱۳۰۳
تهران، شرکت در بیش از ۵۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی و شرکت در سه دوره
بیینال ونیزرا در کارنامه خود دارد.این هنرمند،تنها نقاش ایرانی است
که موزه هنرهای مدرن نیویورک (MOMA) اثرش را بدون واسطه خریداری
کردهاست.
***
وزیریمقدم از نسل اولیهای هنر مدرنیستی در ایران، بعد از نزدیک به
شش دهه فعالیت، تجربههای متنوع و در عین حال همگونی برای هنر معاصر
ایران به جا گذاشته است. از آزمودن نوعی شبه کوبیسم و نقاشی کنشی
گرفته تا مجسمههای حرکتی،همگی گوناگونی تجربههای او را نشان
میدهد،اما رویکردی واحد همه این حلقهها را به یکدیگر پیوند میدهد
وشاید اصلیترین وجوه فعالیت های هنری وزیریمقدم را بشود در همین
ارتباط خلاصه کرد.
او پس از فراغت از تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای تهران، شروع به
بازنمایی آموختههایش کرد و به نقاشیهایی عمدتاً طبیعت
گرا(ناتورالیسم) پرداخت که به سیاقی همزمان امپرسیونیستی(دریافت
گرایانه)هم مینمود. اما پس از پشت سر گذاشتن این تجربههای متأثر از
تعلیمات دانشگاهی که دیری نمیپاید، او مسیری را در آفرینش های هنریش
بر میگزیند که تا پایان عمر بر مدار آن باقی میماند. در این ارتباط،
مروری بر تجربههای او طی شش دهه گذشته خواهیم داشت تا بر وضوح این
مسیر بیفزاید.
در نیمه دوم دهه ۳۰ شمسی و به دنبال ادامه تحصیل وزیریمقدم در
آکادمی هنرهای زیبای رم، شکلی از ادراک کوبیستی در نقاشیهای او بروز
پیدا میکند. در این مقطع، موضوع نقاشیهای او عمدتاً طبیعت بی جان
هایی است که از اشکال واقعگرایانه و بازنمایی عین به عین سوژه دور
میشوند و هنرمند در این دست آثار قواعدی چون پرسپکتیو را کنار
میگذارد.
هارمونی مبتنی بر خاکستریهای رنگی، از دیگر خصلتهای آثار
وزیریمقدم در این دوره است و نور وسایه هم در اینجا با تقسیمات
مرزبندی شدۀ سطوح نمایان میشود. هنرمند در این دست آثارش رنگ را با
غلظت به کار میبرد تا آنجا که جرم رنگی در سطح تابلوهای او بافتهای
رنگی را شکل میدهند. تابلوی «طبیعت بی جان از یک میز غذاخوری»متعلق
به سال ۱۹۵۷ میلادی( ۱۳۳۶ شمسی) ومتعلق به این دوره از کارهای
اوست.
از این مجموعه نقاشیها است که وزیریمقدم تمایلش به دور شدن از
عینیت را آشکار میکند. هرچند در این مرحله او هنوز در قید هنر
فیگوراتیو، آثارش را میآفریند، اما فاصله گرفتنش از هرآنچه
بازتابدهنده واقعیت است،دیرزمانی طول نمیکشد. وزیریمقدم همزمان با
نقاشیهای شبهکوبیستی، تجربههایی را در مسیر سادهسازی های فرمی
دنبال میکند که تعدد عناصر بصری در آنها گاهی به حداقل
میرسند.
بقیه در صفحه۴
بقیه از صفحه اول
همین مسیر است که او را به زودی به انتزاعی کامل در نقاشیهایش
میکشاند؛ تا آنجا که تنها عناصر ناب بصری که همه نقشها را در این
دست آثارش بازی میکنند، فقط رنگ و خط است. نقاشی انتزاعی او در سال
۱۹۵۹ میلادی ( ۱۳۳۸ شمسی) که ترکیبی از رنگ گذاریهای آزاد و بازیهای
خطی است، نمونه ای آشکار و یکی از نقطههای اوج انتزاعگری در آثار
این هنرمند است.
وزیریمقدم از این پس در تجربههای گوناگون دیگری در زمینه انتزاع و
آبستراکسیون آثار خود را میآفریند. اگرچه او بعد از این دیگر هرگز در
آثارش توجهی به عینیت و بازنمایی از خود نشان نمیدهد، اما نوسانهایی
در شدت و میزان نزدیک شدن یا فاصله گرفتن از عناصر ناب بصری در آثارش
مشهود است.
با همه اینهاو بعد از تثبیت رویکردهایی که محسن وزیریمقدم در
آفرینش هنری بر آن استمرار ورزیده، یعنی کار کردن با شاخصههای
مدرنیستی و فرمالیستی، سه دوره کاری شاخص را در کارنامه هنری او می
توان نشانهگذاری کرد. یکسری ازآثار این هنرمند، موسوم به نقاشیهای
شنی است که مجموعه نقاشیهای متعددی را شامل میشود.
وزیریمقدم دراین مجموعه که از دهه ۱۹۶۰ میلادی(دهه۴۰ شمسی)آغاز
میشود، واریاسیون ها و نسخههای بسیاری را ارائه میدهد که شاید بیش
از هر دوره دیگری از آثار او در ذهنها مانده است. نقاشیهای شنی به
دنبال بازی فی البداهه وزیریمقدم بر شنهای ساحل دریا آغاز میشود و
در ادامه به بومهای نقاشی او راه پیدا میکند.
این مجموعه پرتعداد از این آثار که از عناصر بصری محدود اما پرقدرتی
برخوردارند با حذف واسطۀ قلم مو و اثرگذاری با پنجه دست بر سطح
بومها، نیروی عاطفی قابل توجهی را در این نقاشیها جاری کرده است.
مجسمههای مَفصَلی یا حرکتی محسن وزیریمقدم که به دنبال تجربه
نقاشیهای شنی ظاهر میشوند، یکی از اشکال منحصر به فرد از درک و
دریافت حجم در هنر معاصر ایران است و وجوه تازه ای به آن
میبخشد.
او در این مجموعه برای اولین بار ساختار مجسمههایش را به نحوی
سازماندهی می کند که دخالت مخاطب در چیدمان اثر را امکان پذیر
میکند. اینها همان مجسمههای چوبی او هستند که از اتصال متحرک اجزا
و لغزیدن آنها بر روی یکدیگر قابلیت جابهجایی و تغییر در فرم را پیدا
میکنند و حتی مخاطب میتواند به اختیار یا به زعم خود، چیدمانی
دلخواه از آن را شکل دهد.
این خصلت حرکتی،مجسمههای او را از فرمهای مطلق دور میکند و شکل
پذیری پویایی به آنهامیبخشد.اگر این خصلت اولین امکان دخالت و تعامل
مخاطب در تاریخ هنر معاصر ایران محسوب نشود لااقل در مجسمهسازی پیش
ازخود سابقهای نداشته است.
و بالاخره آخرین دوره شاخص آثار محسن وزیریمقدم با فاصله ای نسبتاً
طولانی در دهه ۸۰ شمسی شکل میگیرد. این دوره از آثار او که اغلب در
قالب نقاشی شکل گرفته، اگرچه یکبار دیگر نشانگر تمرکز هنرمند بر عناصر
صرف بصری است، ارتباطی جالب توجه با تجربههای پیشین او یعنی
مجسمههای حرکتی را یادآوری میکند.
هنرمند در این نقاشیها که مجموعه تکههایی رنگین از سطوح و اشکال
آزاد بر زمینه سفید بوم را شامل میشود، انگار اجزای
مجسمههایحرکتیاش را از هم باز کرده و با ضرباهنگی دینامیک در بوم
نقاشی پراکنده است؛ جایی که وزیریمقدم قدرتمندترین و پختهترین ترکیب
بندیهایش را ارائه میکند.
برگرفته از روزنامه اطلاعات
وب سایت انجمن مفاخر معماری ایران - نسخه مناسب چاپ
Main-URL : http://ammi.ir/اخبار-و-مقالات/مقالات-معماری-و-شهرسازی/آفرینش-هنری-با-عناصر-ناب-بصری/
Short-URL : http://ammi.ir/Go/59996