بیچاره اورست!
یکی از اخبار عجیب و غریب بهار امسال، اقدام گروهی از کوهنوردان
برای پاکسازی قله اورست از زباله بود؛ چرا که این گروه طی ششهفته، ۱۱
تُن زباله و چهار جسد ناشناس پیدا کردند که در فصلهای سردتر سال زیر
برف و یخ پنهان بودهاند.
در میان زبالهها انواع قوطیهای اکسیژن، چادرهای پاره، طناب،
زینههای شکسته، قوطیهای غذا و پلاستیک بهچشم میخورد. بیچاره طبیعت
که حتی در ارتفاع ۸۸۴۸ متری از گزند خودخواهی انسان در امان
نیست!
این خبر نشان میدهد که هیچکس بهصرف کوهنورد بودن نمیتواند ادعای
دوستی با طبیعت داشته باشد. چطور میشود به عشق طبیعت، بلندترین قله
دنیا را درنوردید اما به پاکیزه نگاهداشتن آن فکر نکرد؟ کدام عاشق
است که چهره معشوق را بخراشد و دلش را بشکند؟ مگر نه آنکه عاشق،
معشوق را همیشه در اوج کمال و جمال میخواهد؟ پس چگونه ممکن است به
دست خود بر زیبایی تمام و کمال آن خط و خش بیندازد؟
ممکن است خبر وجود ۱۱تن زباله در اورست برای شما هم تکاندهنده بوده
باشد اما اگر خوب فکر کنیم میبینیم که شاید اگر ما هم جای آن
کوهنوردان بودیم به همان شکل عمل میکردیم. درواقع دستمان به اورست
نرسیده و آب ندیدهایم وگرنه شناگرهای قابلی بودیم!
مگر ما همان آدمهایی نیستیم که دلمان میخواهد به کنار دریا برویم و
از آن آرامش بگیریم اما موقع برگشتن زبالههایمان را در ساحلش جا
میگذاریم؟ مگر ما جنگلها و کوههایمان را با ساختوسازهای غیرقانونی
نابود نکردهایم و بخشی از آنها را هم که باقی مانده است با زباله
نیالودهایم؟ مگر به بهانه انرژی گرفتن از طبیعت با خودروهای
نیمهسنگین به دل کویرها نرفتیم و آرامش طبیعت آنها را به هم
نزدیم؟
مگر ما همان کسانی نیستیم که سالروز ولادت امام رضا (ع) را روز
محیطبان نام گذاشتهایم اما بیش از صد نفر از محیطبانانمان را هنگام
انجام وظیفه و در جدال با شکارچیان غیرقانونی از دست دادهایم؟
نگاهی به وضعیت امروز دریاها و دریاچهها و جنگلها و کویرهای کشور،
پاسخ روشنی برای این پرسشهاست. پس خوب است بهجای سر تأسف تکان دادن
برای اورست، به رفتارهای خودمان هم فکر کنیم.
برگرفته از روزنامه اطلاعات
وب سایت انجمن مفاخر معماری ایران - نسخه مناسب چاپ
Main-URL : http://ammi.ir/اخبار-و-مقالات/اخبار-معماری-و-شهرسازی/بیچاره-اورست!/
Short-URL : http://ammi.ir/Go/60480