این روزها دخالتهای کالبدی تحتعنوان مرمت بناهای تاریخی در حالی سلامت بناهای تاریخی ایران را به خطر انداخته که ساختوساز عجیب و غریب اطراف بنای تاریخی ناصرالحق اوج معماری محیرالعقول در یکی از مهمترین بناهای تاریخی و مذهبی آمل به شمار میرود.
بقعه «حسن بن علی الناصر الحق» در محله پایین بازار و در محدوده شهر قدیم آمل قرار دارد . این مزار محل زیارت شیعیان چهار امامیه سراسر جهان به ویژه زیدیه کشور یمن است. بر اساس مستندات و متون تاریخی موجود، بنای اولیه از بین رفته و بنای فعلی در قرن نهم ه. ق توسط فرزندان میر قوام الدین مرعشی ساخته شده است.
بقعه ناصرالحق، با برخورداری از معماری منحصربهفرد و جایگاه ویژه نزد مردم در سال ۱۳۱۰ با شماره ۶۰ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد. اما ساختوسازهایی که در عرصه و پیرامون بنا انجام میگیرد، حکایت از توسعهای غیراصولی و البته عجیب داشت. به طوری که کارشناسان مرمت با مشاهده تصاویر ارسالی اعتراض خود را نسبت به این نوع مرمت و نوسازی اعلام کردند.
ساخت و سازی ناهمگون با نازلترین سبک معماری در گنبد ناصرالحق !
«سعید فلاحفر» کارشناس ارشد مرمت، دراینباره به خبرنگار ما میگوید:«این روزها دخالتهای کالبدی تحتعنوان مرمت بناهای تاریخی، یکی از آفتهایی است که سلامت بناها را تهدید میکند. به نظر میرسد همه اقدامات حفاظتی؛ در ساخت و سازهای ساختمانی خلاصه شده و هر چه این اقدامات عجیبتر باشند، انگار جذابترند».
این کارشناس ادامه میدهد: درحالحاضر نوسازی جای ترفندهای علمی را گرفته است. ورود تفکرات عمرانی و اقتصادی، معنای واقعی مرمت و حفاظت از بناهای تاریخی را کاملاً مخدوش کرده است. به طوری که بعد از هر طرح سؤال در مورد راهکارهای مرمت و حفاظت، فهرست بلندی از مصالح بنایی به ذهنها متبادر میشود.
وی با بیان اینکه فاکتورهای مالی فعالیتهای ساختمانی، هم بلندترند، هم صفرهای بیشتری دارند تاکید کرد: در جامعه امروز ایران گویی فکر کردن و خلاقیت کار دشواری است.جزئیات اجرایی، مثل دیوارچینی ، کفسازی، ناودان ، قیرگونی و پی سازی و … را در هر کتاب ابتدایی ساختمانسازی و مرمت بدون زحمت و خطرمیتوان پیدا کرد، اما باید توجه داشت که حفاظت و مرمت بناهای تاریخی مترادف با نجات جان سنگ و آجر و دیوار نیست. مرمت و حفاظت، هنر بهکارگیری فناوری و البته استفاده از تمامی ظرفیتهای فرهنگی در جهت حفظ داشتهها و ارزشهای مستتر در یک یادگار تاریخی است.
در خصوص بنای ناصر الحق باید گفت،آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد؛ حفظ جان و روح این اثر است. دخالت کالبدی وقتی لازم و قابل توجیه است که در خدمت این حفاظت باشد، نه در مقابل آن. بدون توجه به نقشه راه ارزشی، مداخله فیزیکی هرگز تنها و اولین گزینه اجرایی نیست. مداخله فیزیکی اگر باعث تنزل ارزشها و داشتههای تاریخی و اخلال در شفافیت اثر باشد، نه تنها پسندیده نیست، بلکه نوعی تخریب و آسیب محسوب میشود.
فلاح فر در رابطه با چگونگی مرمت یک اثر تاریخی میافزاید: نباید تصور کنیم که برای حفظ یک اثر تاریخی مجازیم نیازهایمان را تحمیل کنیم و یا اشتباهات و کاستیهای طراح و سازنده را تصحیح کنیم. به طور کلی مرمتگر در جایگاه این نوع قضاوتها قرار ندارد. مرمت کار، امانتدار تاریخ است ، نه ممیز خوبی و بدی و یا قوت و ضعف آن. مرمت باید ناقل و حافظ ویژگیهای تاریخی اثر به دور از هر نوع سلیقه شخصی باشد و طرحهای توسعه ربطی به وظایف مرمت و حفاظت ندارد.
آنطور که کارشناسان میگویند؛ مرمت گنبد ناصرالحق هماکنون در بدترین شکل ممکن در حال اجراست. تضاد معماری این بنای چهارضلعی با ساخت و سازی ناهمگون تمامی ارزشهای معماری و زیبایی بنا را مخدوش کرده است. ایندرحالی است که گنبد ناصرالحق بنایی است چهارضلعی که در نمای بیرونی چهار گوشه بنا را با چهار گوشواره پرکرده و پایهای هشتضلعی برای گنبد هشتوجهی به وجود آورده است.
گفته میشود بنای ناصرالحق سالها پیش به شدت آسیب دیده بود اما توسط میراث فرهنگی مازندران و با همکاری فرمانداری، اوقاف و شهرداری آمل مرمت و ساماندهی شد.