کاخ گلستان که در فهرست میراث جهانی ثبت شده، ارگ حکومتی شاهان قاجار است. این مجموعه متشکل از چندین کاخ در زمان شاه عباس صفوی بنا نهاده شد اما رونق آن در زمان آغامحمدخان قاجار شروع شد.
این ارگ حکومتی بیش از۱۳۰ سال مورد استفاده شاهان قاجار بود و در زمان پهلوی تا حد زیادی از آن حفظ شد. کاخ گلستان در سال ۱۳۹۲ در میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
بخش مهمی از تاریخ کاخ گلستان مربوط به دوره سلطنت طولانیمدت ناصرالدین شاه است و طبیعتا صدراعظم او امیرکبیر نیز در این دوره و در این کاخ نقشی جدی داشت. امیرکبیر اولین صدراعظم ناصرالدین شاه و ناشر دومین روزنامه ایران بود.
او تلاش زیادی برای تغییر در شیوه حکمرانی و تطبیق آن با شرایط روزگار کرد، تلاشهایی که بعدها به مشروطه و مشروطهخواهی منجر شد.
تأثیرگذاری امیرکبیر بر شاه و به تبع آن بر حکمرانی و نتایج آن بر جامعه بر کسی پوشیده نیست و ابعاد مختلفی دارد، اما کاخ گلستان به عنوان پایگاه و دفتر کار امیر، نشانههای زیادی از این شخصیت بزرگ ندارد.
شاید بخشی از این بینشانی، مربوط به اعتقادات شخصی امیر باشد؛ کسی که اهل خرجتراشی از جیب مردم یا به دنبال ساخت عمارت و نشانه برای خود نبود، شاید هم مغضوب شدن او نزد دربار باعث شد تا نشانههایش برچیده شود.
آخر اردیبهشتماه امسال، همایشی سه روزه در کاخ گلستان برای یادمان این شخصیت بزرگ برگزار و در پی آن، تالاری برای یادمان میرزاتقی خان امیرکبیر به صورت موقت نامگذاری شد؛ تالاری که در عمارت الماس تا زمان ایجاد یک موزه مجزا پذیرای بازدیدکنندگان است.
موزههای روایتمحور
بسیاری از ما تصوری مرده و بیتحرک از موزه در ذهن خود داریم و عموما تصورمان از فضای موزه، اشیایی کهن است که در ویترینها به نمایش درآمده اما رویکرد جدید موزهداری، روایتمحور است، اصلی که در ایجاد تالار یادمان امیرکبیر در کاخ گلستان بر آن صحه گذاشتهاند. آفرین امامی، مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان در اینباره به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: در راستای سیاستگذاریهای جدید وزارت میراث فرهنگی، از سوی وزیر و معاون ایشان قرار بر این شد که موزهها از وضعیت شیءمحور به سمت وضعیت روایتمحور و مخاطبمحور حرکت کنند. یعنی موزهها فقط فضایی برای نمایش اشیاء فرهنگی و تاریخی نباشند، بلکه داستانها و قصههایی که در موزهها وجود دارد، برای شناخت بهتر این اشیاء و ایجاد روح روایتی فضا معرفی شود.
وی میافزاید: اشیاء بیجان به نمایش درآمده در موزهها، هر کدام قصهای دارند و این روایتها و قصهها میتواند در افزایش جذابیت محتوای موزهها مؤثر باشد. بدین ترتیب بازدیدکنندهها با فهم پشتوانه تاریخی اشیاء، درک بهتری از موزه به دست خواهند آورد.
موزه قاجار نداریم
بخش مهم و تأثیرگذاری از تاریخ ایران مربوط به سلسله قاجار است، دورهای که امروز ما را رقم زده است، با این حال ما موزه تخصصی قاجار نداریم.
خانم امامی با اشاره به این موضوع توضیح میدهد: از سال گذشته بررسیهای زیادی انجام دادیم و دیدیم در مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان، فضایی برای موضوعات مرتبط با دوره قاجار نداریم، در حالی که بخش اعظم یا شاید بهتر باشد بگوییم همه این موزه قاجاری است.
مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان میافزاید: از آنجا که این مجموعه فاقد فضاهایی است که بتواند روایتهای دوره قاجار را به نمایش بگذارد، پس به من مأموریت داده شد تا بحث روایتی موزهها را در دستور کار داشته باشم و برای آن اولویت قائل شوم.
سه پیشنهاد وجود داشت که در بین همه موضوعات، این سه پیشنهاد به عنوان قدمهای ابتدایی انتخاب شد: اول پرداختن به شخصیت میرزاتقی خان امیرکبیر و نقش او در اداره کشور و تأثیراتی که برای دورههای بعد از خود برجا گذاشت، دوم انقلاب مشروطه که بخش مهمی از تاریخ ایران را در دوران قاجار در برمیگیرد و تأثیرات آن در موضوعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران و سوم مسأله دخالتهای کشورهای بیگانه در سیاست، فرهنگ و اجتماع دوره قاجار، خصوصا دخالتهای روس و انگلیس و تأثیرات آن در دوره قاجار و بعد از آن.
ایجاد موزه
همانطور که اشاره شد، در کاخ گلستان موزهای در مورد امیرکبیر یا حتی قاجار وجود ندارد. آفرین امامی توضیح میدهد: ایجاد یک موزه کار سادهای نیست.
نمیتوان یک فضا را یکباره بدون مطالعه تبدیل به موزه کرد، بلکه نیازمند اقدامات بسیار زیادی است. قبل از هر چیز باید امکانسنجی شود که برای تشکیل موزه چه آثار تاریخی و فرهنگی داریم.
چون برای ایجاد موزه در کاخ، نمیتوان آثار موردنیاز را از موزههای دیگر جمع کرد و از خود اینجا آثاری نداشت. شاید بتوان در تکمیل آثار کاخ گلستان چیزهایی اضافه کرد، اما محوریت باید آثار همین کاخ باشد.
وی میافزاید: امکانسنجی اول شامل آثار منقول میشود که ممکن است یک نسخه خطی باشد یا یک سند یا اشیائی نظیر تابلو، البسه و… هر شیء مرتبط با موضوع موزه. اما معضل دوم امکانسنجی، مکان موزه است.
مکان یک موزه به ویژه در مورد محلی که هویت و فرهنگی تاریخ مشخصی دارد، نمیتواند به این صورت باشد که به شکل انتخابی یکی از فضاها را نامگذاری کنیم و بگوییم این بشود موزه امیرکبیر. فضا باید ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع داشته باشد و هویت مشخص دیگری نداشته باشد که با تغییر فضا به کاربری جدید، هویت اصلی آن تحتالشعاع قرار بگیرد.
از آنجایی که در مجموعه کاخ گلستان، بنای مشخصی برای این سه موضوع نداشتیم، تصمیم گرفتیم موزهای داشته باشیم که به موضوعات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و هنری دوره قاجار بپردازد، اما چون ایجاد موزه نیازمند طرح محتوایی، طرح معماری، مسیر گردش، جذب اعتبارات، برآورد هزینه و نیز امکانسنجیهای مذکور است، این پروسهای بلندمدت محسوب میشود. برای این که بتوانیم مسیر میانبری بزنیم و به موضوع روایتی شدن بپردازیم، قرار بر این شد به صورت یک «پیشموزه» اقدام کنیم. به همین دلیل برای امیرکبیر از عنوان تالار استفاده شد نه موزه.
مدیر مجموعه کاخ گلستان ادامه میدهد: نمیتوانیم در این مجموعه یک موزه مستقل برای امیرکبیر در فضاهای هویتدار مجموعه که هویت مشخص قبلی دارند و نسبتی با امیرکبیر ندارند ایجاد کنیم. پس یک نمایشگاه بلندمدت در نظر گرفتیم که تا وقتی موزه اصلی که موضوعات سیاسی فرهنگی و اجتماعی قاجار را در برخواهد داشت راهاندازی شود، رویدادهای متعددی در آن برگزار کنیم.
پس اقدام اولیه، پیشدرآمد یا پیشموزهای با عنوان تالار امیرکبیر بود که در عمارت الماس برپا شد.
چرا عمارت الماس؟
تالار الماس خود هویت و قدمت کاملا مشخصی دارد که ارتباطی به امیرکبیر پیدا نمیکند. آفرین امامی با بیان این مطلب میگوید: با این حال عمارت الماس از بناهای تاریخی خیلی قدیمی و مرتبط با دوره صدارت امیرکبیر است، ضمن این که نزدیکترین بنا به دفتر صدارت امیر در کاخ گلستان به حساب میآید؛ دفتری که خراب شده و از آن چیزی باقی نمانده است.
وی میافزاید: وقتی در مورد اشیاء تاریخی مرتبط با امیرکبیر امکانسنجی کردیم، با توجه به این که هنوز بسیاری از اسناد دیجیتالسازی نشده و ما به محتواهای دقیق آن اشراف نداریم، اموال مرتبطی که شناسایی کردیم بسیار کم بود و باید از اموال موزههای دیگر کمک میگرفتیم. از تصاویر با کیفیت اسناد کتابخانه مرکز اسناد مجلس، موزه ملی ملک و سازمان اسناد ملی (آرشیو ملی) استفاده کردیم.
مجموعه این اسناد، نیاز به یک فضای خیلی کوچک داشت که یک تالار مرکزی داشته باشد و یک گالری در اطراف آن که بتواند آثار را به نمایش بگذارد. مناسبترین فضا که مسیر گردشی خوبی هم داشت، تالار الماس بود تا بتواند در ذهن بازدیدکننده سناریو ایجاد کند.
امامی تأکید میکند: نام عمارت الماس به قوت خود باقی است و به این اسم شناخته میشود. تالار امیرکبیر هم به عنوان یک موزه موقت در عمارت الماس پابرجا خواهد بود تا زمانی که برای موضوعات روایتی دوره قاجار موزهای مستقل داشته باشیم.
این اقدامات به اتفاقات خوبی انجامید، از جمله این که عمارت الماس پس از سالها مورد ترمیم قرار گرفت، گچبریها، ارسیها و آینهکاریهای آن مرمت و رنگآمیزی آن به روش علمی و دقیق ترمیم شد، همچنین سیستم حفاظت الکترونیک با متد روز جهانی و مناسب موزه در آن ایجاد شد.
خوشبختانه چیدمانی که در عمارت الماس وجود داشت، چیدمان باهویت و قاجاری نبود، بلکه اشیائی در دوره مدیریتهای پیشین در کاخ جمعآوری و چیدمان شده بود که ما به راحتی آنها را جمعآوری و به مخازن منتقل کردیم.
برخی از این اشیا قابلیت نمایش داده شدن در تالارهای دیگر را داشت که به آنجا رفت و عمارت الماس تبدیل به تالار یادمان امیرکبیر شد.
مدیر مجموعه کاخ گلستان اضافه میکند: برای افتتاحیه، سه روز همایش داشتیم که دوستان و پژوهشگران زیادی دعوت شدند، موضوعات فرهنگی و اجتماعی مطرحشده باعث شد که تعداد زیادی از پژوهشگران، استادان و صاحبنظران علم تاریخ معاصر که کار پژوهشی انجام میدهند، جمع شوند و حاصل پژوهش آنها در تکمیل شدن این موزه در آینده کمک خواهد کرد. اطلاعات ما اطلاعات کاملی نیست و به مرور که موزه تکمیل شود، این اطلاعات هم بهروز میشود و ممکن است به نقطهای برسد که فضای انتخابشده فعلی برای موزه کافی نباشد.
تالار مشروطه
مشروطه تأثیرگذارترین اتفاق تاریخ معاصر ماست، اتفاقی که در دوره قاجار آغاز شد. آفرین امامی با اشاره به این موضوع توضیح میدهد: به مناسبت سالروز امضای فرمان مشروطیت در چهاردهم مرداد قرار است تالار مشروطه را هم در این مجموعه افتتاح کنیم.
در حال مطالعه هستیم تا نزدیکترین فضا به موضوع مشروطه انتخاب شود. با توجه این که فرمان مشروطیت در تالار برلیان امضا و سپس برای رجال توسط مظفرالدین شاه قرائت شد، احتمال دارد فعلا تالار مشروطه را در همان تالار برلیان ایجاد کنیم تا بعدها همه آثار مربوط به دوره قاجار در یک موزه تجمیع شود. در حال حاضر طرح محتوایی ایجاد این موزه را پیش میبریم که شامل مطالعات تاریخی، معماری، سازهای و نیز مطالعات اشیا تاریخی و فرهنگی است. در مورد موضوع دخالت بیگانه هنوز گامی برداشته نشده است.
تاریخ با موزه نسبت دارد
موزهها نمایشگر تاریخ هستند و با برگزاری رویدادهای فرهنگی در آنها میتوان به بخشهای دیدهنشده تاریخ نظر افکند.
آفرین امامی، مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان توضیح میدهد: برای افتتاح تالار امیرکبیر سه روز همایش برگزار کردیم.
در این همایشها درباره موضوعاتی از قبیل پرترههای امیرکبیر و سیاست خارجی او نشستهای تخصصی داشتیم. کاتالوگ خوبی هم در این زمینه تهیه شد که نتیجه سه روز همایش ماست. هدف از این کار آن است که توجه به شخصیتهای تأثیرگذار سیاسی اجتماعی، فارغ از مثبت و منفی بودن تأثیرشان، بیشتر شود.
وی میافزاید: وقتی در مورد شخصیتهای تاریخی سخن میگوییم، در واقع برای آینده کشور سرمایهگذاری میکنیم.
به این دلیل که آینده از آن مردمی است که گذشته خود را خوب میشناسند. وقتی گذشته را به خوبی نمایش بدهیم برای آینده سرمایهگذاری کردهایم. باید به شخصیت والای امیرکبیر، زحماتی که برای کشور کشیده و اقدامات خوبی که در دوره قاجار توسط او رقم خورده، پرداخته شود و هدف این مجموعه همین است.
مدیر کاخ گلستان تأکید میکند: روایتگری موزهها یکی دو سال است که مطرح شده و این باعث شد تا ما به فکر بیفتیم که علاوه بر موزه، اندیشکده قاجارشناسی تأسیس کنیم. منظور از اندیشکده قاجارشناسی جایی است که در آن همه موضوعات سیاسی، فرهنگی اجتماعی و هنری مربوط به دوره قاجار مطرح شود. با ایجاد چنین اندیشکدهای، مطالعاتی در این حوزهها شکل خواهد گرفت که مورد استفاده پژوهشگران خواهد بود.
وی میافزاید:ایجاد یک اندیشکده قاجارشناسی و مرجع شدن مجموعه کاخ گلستان برای پژوهشگران، نیازمند این است که اسناد تاریخی و فرهنگی کاخ گلستان که در مخزن نگهداری میشود دیجیتالسازی شود. به جز این، اسناد تصویری کاخ گلستان که در آلبومخانه کاخ نگهداری میشود و دومین آلبومخانه جهان است همه دیجیتالسازی شود تا پژوهشگران بتوانند از آن استفاده کنند. اینها باعث میشود تا پژوهشگران به این مجموعه مراجعه کنند و این مجموعه مرجعیت پیدا کند.
مهمترین اثر در تالار
در تالار امیرکبیر در کاخ گلستان، اسناد و اشیائی متعلق به صدراعظم محبوب تاریخ ایران دیده میشود و به جز آن، بریدههایی از جراید که مرتبط با امیرکبیر بوده به نمایش درآمده است، اما مهمترین اثر از نظر مدیر مجموعه چیست؟ خانم امامی پاسخ میدهد: به غیر از اسنادی که تصاویر آن در تالار وجود دارد، فکر میکنم یکی از مهمترین اشیائی که در این تالار به نمایش درآمده، صفحهای از کتاب هزار و یک شب است. صنیع الملک در این کتاب که به دوره قاجار مربوط نمیشود، از تصاویر شخصیتهای دوره قاجار، از جمله چهره امیرکبیر و ناصرالدین شاه برای داستانها استفاده کرده است.
چون ناصرالدین شاه در آن روزگار زنده بود و مدت زیادی هم از شهادت امیر نمیگذشت و احتمالا صنیعالملک صورت امیر را از نزدیک مشاهده کرده و در خاطر داشته، به نظرم نزدیکترین تصویر به چهره او همین تصویری است که در این کتاب توسط صنیعالملک نقاشی شده است.
وی در پایان گفتگوی خود اضافه میکند: اثر حائزاهمیت دیگر، «دفترچه خیالات اتابکی» نام دارد که در واقع درسهای امیر به شاه بوده و به دستخط شاه نوشته شده است.
روزنامه اطلاعات