لوگو-انجمن مفاخر معماری ایران-بلاگ

به گزارش خبرنگار هنر معماری، برگزیدگان دوره‌ ی نخست دوسالانه‌ ی کتاب معماری و شهرسازی زنده یاد منوچهر مزینی در نخستین روز اردیبهشت ماه ۹۰ طی مراسمی در خانه هنرمندان ایران تقدیر شدند. در این جایزه‌ ی‌معماری و شهرسازی دکتر مزینی، به همت موسسه ‌ی مطالعات فرهنگی و با مشارکت انجمن مفاخر معماری ایران برگزار شد. در مراسم تقدیر از برگزیدگان این جایزه، اسماعیل جنتی اجرای برنامه را بر عهده داشت و دکتر فرح حبیب، دکتر فاطمه کاتب و مهندس علیرضا قهاری درباره‌ ی دکتر مزینی، آمار مطالعه و چند و چون برگزاری و داوری این جایزه سخنرانی کردند.

فرح حبیب که نخستین سخنران این مراسم بود، به عنوان دانشجوی قدیمی دکتر مزینی، به معرفی مختصری درباره ‌ی استاد دکتر مهندس منوچهر مزینی پرداخت. وی اظهار داشت: دانش ‌آموختگان معماری و شهرسازی سال‌ های قبل از انقلاب و اوایل انقلاب، به خوبی به یاد دارند که معدود کتب علمی تخصصی این عرصه به زبان فارسی، انتخاب‌ های به جا و شایسته‌ ی دکتر مزینی بودند که خوش می ‌درخشیدند. هنوز کتاب «فضا، زمان، معماری» نوشته ‌ی ایشان از مراجع بسیار معتبر این حرفه است و مورد استفاده‌ ی دانشجویان قرار می ‌گیرد.

وی ادامه داد: کوین لینچ، شهرساز معاصر امریکایی را دکتر مزینی با ترجمه‌ ی کتاب «سیمای شهر» به جامعه‌ ی حرفه ‌ای ما، معرفی کردند. ایشان همچنین مقالاتی در باب شهر و شهرسازی ارائه کرده و در این مجموعه طرح ملوین وبر را با ایده‌ی جا و ناجایی، بحث مکان و دیدگاه او در رابطه با جا و ناجایی و همچنین عرصه‌ های جمعی و خصوصی کریستوفر الکساندر و چرمایوف را مطرح کردند.

حبیب تاکید کرد: این نشانگر نگاه تیز بین و دقت نظر استاد در گزینش کتاب ‌ها و معرفی آن‌ ها به مشتاقان و دانشجویان ایرانی بود. ایشان در این رابطه همیشه بسیار هشیار و دقیق بودند و کتاب ‌های بسیاری ترجمه کردند که تا امروز از مراجع بسیار خوب این رشته ‌هاست.

این طراح و معمار در ادامه گفت: حوالی سال ‌های ۱۳۷۲ دکتر مزینی به دعوت مهندس سیفیان، ریاست وقت دانشکده‌ ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به ایران دعوت شدند و از دانشگاه ملک عبدالعزیز جده به ایران آمدند. آن زمان محیط علمی و آکادمیک شهرسازی دچار کم ‌تحرکی و رخوت بود. به گفته ‌ی استاد، آب در خواب ‌گه مورچگان باید ریخت. ایشان با دستی پر و جانی مشتاق و علاقمند به ایران آمدند و کتاب‌ های «بازسازی»، «از زمان و معماری»، «مدیریت شهری و روستایی» و مقالات ارزشمند بسیاری را با خود به ارمغان آوردند. همچنین کتاب «تاریخ هنر و معماری» که در دست داشتند، تا پایان عمر دغدغه ‌ی ایشان بود و هنوز چاپ نشده است. دکتر در سال ‌های باقیمانده نیز افرادی چون پل دیویدوف و نظریه‌ی انتخاب او و بسیاری از دیدگاه‌ های مطرح روز را به چالش کشیدند و این درسی برای همکاران جوانشان شد.

فرح حبیب اظهار داشت: استاد مزینی، تصدی درس زیبایی‌ شناسی شهری را در دوره ‌ی دکترای دانشکده ‌ی شهرسازی تهران بر عهده داشتند و سپس دوره‌ ی دکترای معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات را با همکاری دکتر بزرگی با پذیرش تعداد معدودی دانشجو تاسیس کردند. این اندیشمند و صاحب‌نظر ایرانی در همین مدت زمان کوتاه در مقوله ‌ی زیبایی ‌شناسی شهری، پژوهش‌ هایی با عناوین «زیباشناسی شهر تهران» و «ملاحظات بصری شهر تهران» را ارائه کردند. سرفصل‌ های درس زیبایی ‌شناسی ایشان هنوز طراوت علمی خودش را حفظ کرده و تدریس می‌شود.

وی با اشاره به کاربرد اصطلاحاتی چون «شهر در ورای دو بعد» و «شهر در مقیاس پیکر، سیما، چهره و روحیه» توسط دکتر مزینی، گفت: دانشجویان قدیمی ایشان قطعا با این واژگان آشنایی دارند. نگاه کردن به شهر در مقیاس کلان، متوسط و خرد و این ‌که در هر مقیاس چه عواملی مطرح و واجد اهمیت است و بحث ملاحظات کیفی در هر مقیاس، در واقع دیدگاه‌ های خود استاد بود که به این ترتیب تدریس می ‌کردند؛ اما او نظریه‌پردازی بود که عمر کوتاه فرصت نداد نظریاتش را چنان که بایسته است ارائه کند. ولی هنوز طنین صدای گرم ایشان در کلاس‌ های درسی که همیشه با اشعار مورد علاقه‌ شان همراه بود به گوش می ‌رسد.

فرح حبیب اضافه کرد: از نیما، شاعر مازندرانی و محبوب دکتر همیشه اشعاری را می ‌شنیدیم: «می ‌توان چون یکی تکه دود/نقش تردید بر آسمان زد». بعد استاد لبخند ی می ‌زدند و می ‌گفتند «مازندرانی زیرک چه گفته!». دکتر با استفاده از تمثیل و مثال ‌های زیبایی که داشتند، همراهان و دانشجویانشان را وادار به فکر و نگاه کردن می‌ کردند. از ایشان بسیار آموختیم. او معلم بود و از هر فرصتی برای تعلیم استفاده می ‌کرد. ادبیات، شعر و فلسفه همه برای ایشان ابزارهایی در تعلیم دانشجویان بود. نکته ‌ی زیبا در تفکرات ایشان بها دادن به اندیشه‌ ی علمی و نقد بود و بدون ترس، با دست پر به چالش می ‌پرداخت. در درونش شعله‌ای گرم بود که اطرافیانش را گرما می ‌بخشید. یادش گرامی و روحش شاد.

در ادامه این مراسم فاطمه کاتب به ارائه ‌ی آماری درباره‌ ی نشر و اهمیت برگزاری چنین جایزه‌ هایی پرداخت. وی اظهار داشت: دوران پیش روی ما را در عرصه‌ های گوناگون علمی و فرهنگی بر پایه ‌ی عصر اطلاعات و ظهور جامعه‌ ی شبکه ‌ای و دوران شتابندگی تاریخ و درهم‌ فشردگی مکان، فضا و زمان توصیف و تبیین می ‌‌کنند. به این اعتبار باید محیط خویش را نیز در قالب پارادایم جدیدی فهمید که متاثر از تحولات عینی در ساحت زندگی اجتماعی و فردی است. به‌طور کلی در عصر جامعه ‌ی معرفتی، هندسه ‌ی معرفتی جدیدی نیز طلبیده می ‌شود. در این هندسه ‌ی جدید، دانایی و سرعت دستیابی به آن، موضوعیت و محوریت دارد.

وی ادامه داد:‌گلدینگ، اقتصاد دان معاصر، برای به تصویر درآوردن عصر جدید، عنوان شتاب‌ زدگی تاریخ را نام برده و تمثیلی را به کار می ‌برد. بنا به این تمثیل می ‌توان عمر انسان خردمند را که در روی زمین ۵۰ هزار سال است، بر پایه‌ ی عمر متوسط هر نسل که ۶۵ سال است، تقسیم کرد. بر این اساس از زمانی ‌که انسان توانسته است از ابزار برای سلطه بر طبیعت استفاده کند و محیط خود را تغییر دهد و به‌ گونه‌ ای تمدن ‌ساز باشد، تاکنون ۸۰۰ نسل زندگی کرده‌است. از این ۸۰۰ نسل ۶۵۰ نسل آن غارنشین بوده ‌اند. یعنی تحول مهمی در پیرامون خود به ‌وجود نیاورده ‌اند و از مغز خود که ظرفیت دگرگون ‌سازی محیط و انقلاب علمی را دارد، استفاده نکرده‌اند. اولین تحول بزرگ که امکان ثبت تجربه و انتقال آن‌را فراهم کرده است، کتابت و اختراع خط است که ۷۰ نسل را تاکنون به دنبال خود دارد. به نظر مورخین شتاب تاریخ با صنعت چاپ آغاز می ‌شود که متعلق به هفت نسل پیش است. اما وجه قالب تحولات علمی، فرهنگی و اجتماعی در آخرین نسل ۶۵ ساله به شکلی دیگر بروز می‌ کند. وانه کانستر از این موضوع، تحت عنوان فشردگی زمان، مکان و فضا یاد می‌کند.

کاتب سپس گفت: اهمیت بررسی سرانه‌ ی مطالعه در کشورها به رشد فرهنگی آن‌ها و به‌طور گسترده‌ تر به توسعه‌ ی انسانی در هر کشور مربوط می ‌شود. شاخص توسعه‌ ی انسانی HDI مفهومی فراگیر دارد. سازمان ملل متحد با استفاده از معیار توسعه ‌ی اقتصادی-اجتماعی شاخص توسعه ‌ی انسانی را این‌ گونه تشریح کرده است: استاندارد زندگی که از تطبیق درآمد سرانه با هزینه ‌ی زندگی به دست می ‌آید. امید به زندگی در بدو تولد و سطح آگاهی جامعه که با نرخ با سوادی و سال ‌های میانگین تحصیلی سنجیده می ‌شود. این شاخص از صفر تا حداکثر یک درجه‌ بندی می ‌شود. کشورهای با درجه‌ ی ۰.۵ یا کمتر، از شاخص توسعه‌ ی انسانی پایین برخوردارند؛ در حالی ‌که درجه بالاتر از ۰.۵ نشان‌دهنده‌ ی سطح بالاتر پیشرفت و توسعه ‌ی انسانی است.

وی افزود: به‌طور میانگین می‌توان گفت سرانه‌ ی مطالعه‌ ی کتاب در دنیا ۴۵ دقیقه در روز است. سرانه‌ ی بالای مطالعه در کشورهای توسعه یافته ‌ای چون ژاپن و انگلیس ۹۰ دقیقه مطالعه در روز و در کشورهای در حال توسعه مانند مالزی و ترکیه، ۵۵ دقیقه گزارش شده است. بر اساس اعلام رییس سازمان کتابخانه‌ ی ملی ایران، هر ایرانی در شبانه‌روز تنها ۲ دقیقه از وقت خود را صرف مطالعه می ‌کند؛ در حالی‌ که ایران دارای یکی از دیرینه‌ ترین تمدن ‌های بشری است و دین اسلام بر کسب علم و دانش تاکید فراوانی دارد.

کاتب سپس به ذکر چند نمونه از آمار انتشار کتاب‌در زمینه هنر پرداخت و اظهار داشت: در سال ۸۹ ، چهل و سه هزار عنوان کتاب در ایران چاپ شده است که ۱۹۰۰ عنوان از آن ‌ها هنری بوده و نسبت کتاب‌ های معماری به دیگر کتاب ‌ها نیز ۴.۵ درصد بوده است. درواقع در تمام سال ‌های ۸۸ و ۸۷،‌هنر همیشه رتبه‌ ی آخر را در میان کتاب‌ های چاپ شده در گروه‌ های ادبیات، دین، علوم عملی، علوم اجتماعی، علوم طبیعی، ریاضیات، زبان، تاریخ و جغرافی و فلسفه داشته است و فقط در سال ۸۹ هنر رتبه‌ ی هشتم و فلسفه رتبه ‌ی نهم را از آن خود کرده و در سال ‌های قبل همیشه رقم پایین در انتشار کتاب از آن گروه هنر بوده است. پس بررسی این‌ که ما چگونه در این زمینه کمبود داریم و نیازمندیم که کتاب نوشته شود، ضروریت دارد.

وی در ادامه آماری مقایسه ‌ای از وضعیت کتابخانه‌ ها ارائه داد و گفت: در ایران برای هر ۲۰۰ هزار نفر، یک کتابخانه وجود دارد؛ در صورتی ‌که در آلمان برای هر ۱۷ نفر یک کتابخانه موجود است. همچنین در کشورهای توسعه یافته به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، ۱۶۸ جلد کتاب وجود دارد، در کشورهای در حال توسعه برای همین تعداد ۱۷ کتاب و در ایران ۳ کتاب موجود است. این نشان می ‌دهد که در چه شرایطی از نظر کتاب و در واقع تولید اندیشه و چاپ و نشر آن قرار داریم. شاید آمار بسیار غمگینانه‌ ای باشد در کشوری که به وجود حافظ و سعدی می ‌بالیم. حافظ که گوته، یکی از به ‌نام‌ ترین نویسنده‌ های جهان، مطالب بسیار درباره‌ ی او نوشته است و با احترام خواسته است که مرید وی قلمداد شود و متاسفانه، ما خود کمتر به این ارزش‌ ها توجه می‌ کنیم.

کاتب تاکید کرد:‌با وجود این شرایط، هر مراسمی که برگزار می ‌شود یا هر تشویقی که صورت می‌ پذیرد، اهمیت دارد. نام و یاد استاد مزینی باید بهانه ‌ای باشد که ما بتوانیم این مراسم را هر سال یا دوسال ‌یک بار برگزار کنیم و از کسانی‌ که در این راه قدم می‌ نهند تقدیر کنیم. هرکدام از ما هر چه بنویسیم کم است و هنوز با آمار جهانی فاصله ‌ی بسیار فاحشی داریم.در ادامه ‌ی این مراسم علیرضا قهاری درباره‌ ی نحوه ‌ی داوری جایزه‌ ی زنده ‌یاد مزینی و روز جهانی کتاب سخن گفت. وی در ابتدا با اشاره به اهمیت جایگاه ناشران، اظهار داشت: نکته جالبی هست که خود من نیز تازه به آن رسیده‌ام. شب عید روزنامه‌ ای به نام امرداد خریدم که در گاهشمارش به نقل قول از انوشیروان کیهان ‌زاده، مورخ، نوشته بود: «نخستین بنیاد نگارش و برگردان کتاب در جهان در چهارم اردیبهشت سال ۵۵۲ میلادی در ایران آغاز به کار کرد. این بنیاد به دستور خسرو انوشیروان شاه ساسانی گذاشته شد. این بنیاد در کنار خود یک کتابخانه‌ ی عمومی و پژوهشی داشت. خسرو انوشیروان پزشک ویژه ‌ی خود برزویه را به هند فرستاد و رهاورد این سفر کتابی بود که به فارسی میانی، بعدها به عربی و سپس به فارسی دری برگردانده شد.»

قهاری ادامه داد:‌نکته‌ ی جالب این جاست که سازمان یونسکو، روز ۴ اردیبهشت، ۲۴ آوریل، را روز جهانی کتاب اعلام کرده است، البته احتمالا نه با علم به این موضوع؛ زیرا این روز زادروز و یا سال ‌روز مرگ بسیاری از بزرگان کتاب بوده و یونسکو به این دلیل این روز را جهانی کرده است. این اتفاق برای ما نیز افتاد و بدون این که بدانیم، این مراسم در آستانه ‌ی روز جهانی کتاب و روز ایرانی کتاب برگزار شد.

وی درباره نحوه‌ ی داوری کتاب ‌های ارسال‌ شده گفت: اردیبهشت سال گذشته بود که فراخوانی، البته محدود و بدون سر و صدا-به دلیل کمبود بودجه برای این ‌کار- منتشر کردیم. تا آذرماه ۸۹ فقط ۹۰ عنوان کتاب به دبیرخانه رسیده بود و پس از آن به برخی از نویسندگان و ناشرانی که می ‌شناختیم و هنوز برای ما کتابی ارسال نکرده بودند، به ‌صورت تلفنی خبر دادیم و تا اسفندماه ۸۹، ۱۲۰ اثر به دبیرخانه رسید. ۱۳ گرایش شامل نوسازی و مرمت، اندیشه ‌پژوهی و نظریه‌ پردازی، طراحی منظر، تاریخ شفاهی و اتوبیوگرافی، تاریخ معماری و شهرسازی، روستا شناسی و روستا پژوهی، برنامه‌ریزی شهری و منطقه ‌ای، تکنولوژی ساخت، مستندنگاری، علوم و آموزش کاربردی، فناوری اطلاعات و شهرشناسی در این ارزیابی دخالت داشته است. در مجموع ۳۳ اثر از ۱۲۰ عنوانی که به دبیرخانه رسیده بود، انتخاب شدند و در این مراسم در ۵ سطح مورد تشویق قرار گرفته و حائز دریافت تندیس قلم زرین و سیمین، لوح کتاب برتر و دیپلم افتخار و لوح ویژه خواهند شد. همچنین از ۹ نهاد، شامل چهار نهاد در بخش عمومی و پنج ناشر خصوصی تقدیر به عمل می ‌آید.

پس از این سخنان، مهندس علیرضا قهاری، مهندس انوشه منصوری، دکتر گیتی اعتماد،‌دکتر حمیده امکچی، دکتر سپیده شفاهی، دکتر پرویز مزینی، دکتر حمید ماجدی و مهندس محمدحسین جهانشاهی توسط مجری برنامه، برای اهدای جوایز، روی سن دعوت شدند.

مراسم اهدای جوایز این دوسالانه، با اهدای لوح سپاس به چند ناشر آغاز شد و حاج حسن رضایی و مهندس محمدعلی وجدانی مدیریت دفتر مطالعات و تحقیقات مسکن روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، مهندس غلامرضا میثاقیان مدیریت دفتر معماری و طراحی شهری وزارت مسکن و شهرسازی، اسماعیل جنتی مدیر نشر یوشیج، سید حسن هوشمند مدیریت انتشارات شهیدی،‌ خانم دکتر فلامکی مدیریت موسسه علمی فرهنگی فضا، شهریار خانی‌زاد مدیریت نشر هنر معماری قرن، سروناز تاراج مدیریت دفتر پژوهش‌های فرهنگی، محمدحسین دهقان مدیرت نشر یزدا و زهرا تمجیدی مدیریت مرکز مطالعاتی و تحقیقات شهرسازی و معماری، لوح سپاس دریافت کردند.

در ادامه لوح ویژه ‌ای برای نویسندگان و مترجمان، به مهندس حسین عالمی‌ راد برای ترجمه‌ ی کتاب «طراحی سیستم ‌های اطلاعات جغرافیایی»، دکتر رضا عسگری ‌پور برای نگارش کتاب «اسکیس و راندو»، شرکت مهندسین مشاور خورشید دکتر محمدرضا قانعی برای ترجمه ‌ی کتاب «معماری دیپلماتیک»، دکتر علیرضا عندلیب برای مجموعه تالیفات دفترهای نوسازی بافت فرسوده، دکتر مهناز محمودی برای نگارش کتاب «بادگیر»، مهندس علی کرمانیان برای نگارش کتاب «معماری فراتر از معماری»، دکتر مسیح فقیه برای نگارش کتاب «گفت‌و‌گو با معمار جوان»، دکتر زهره داوودپور برای نگارش کتاب «تعادل ‌بخشی شهر تهران» و دکتر ایرج شهروز تهرانی برای نگارش کتاب «معماری پایدار» تعلق گرفت.

همچنین برگزارکنندگان جایزه و لوح افتخاری را به دکتر حسین سلطان‌ زاده برای نگارش کتاب «فضاهای معماری و شهری در نگارگری ایرانی»، مهندس محمدرضا حائری برای نگارش کتاب «نقش فضا در معماری ایران»، مهندس مهدی مجابی برای نگارش کتاب «در جست و جوی هویت شهری قزوین»، دکتر ابوافضل مشکینی برای ترجمه مجموعه آثار، دکتر آزاده شاهچراغی برای نگارش کتاب «پارادایم ‌های فردی»، اسماعیل آزادی برای نگارش کتاب «اندیشه معماران معاصر ایران»، دکتر مصطفی بهزادوند برای نگارش کتاب «زیرساخت‌ های شهری»، دکتر محمود گلابچی برای نگارش کتاب «فناوری های نوین ساختمانی»، مهندس محمدرضا افسری برای ترجمه ‌ی مجموعه آثار و مهندس عارف اقوامی مقدم برای ترجمه ‌ی مجموعه آثار، اهدا کردند.

بهاره وهاب ‌زاده برای نگارش کتاب «اسرار شیدایی»، مهندس هدایت‌ الله بورمند سرخابی برای نگارش کتاب «در جستجوی هویت شهری کرمانشاه»، دکتر عباس مسعودی برای نگارش کتاب «بازشناسی باغ ایرانی»، مهندس علی یاران برای ترجمه و نگارش کتاب «مبانی نظری معماری غرب»، دکتر محسن سرتیپی‌ پور برای نگارش کتاب «آسیب ‌شناسی معماری روستایی»، دکتر جهانشاه پاکزاد برای نگارش کتاب «تاریخ شهر و شهرنشینی در اروپا»،‌ دکتر علی ‌اکبر صارمی برای نگارش کتاب «تار و پود و هنوز»، شرکت مهندسین مشاور نقش خانم مهندس افراقان برای نگارش کتاب «نقد آثاری از معماری معاصر ایران» و مهندس غلامرضا پاسبان ‌حضرت برای نگارش کتاب «طراحی در طبیعت» نیز جایزه و لوح کتاب برتر را از آن خود کردند.

همچنین تندیس قلم سیمین این دوسالانه به مهندس امیر بانی ‌مسعود برای نگارش کتاب «معماری معاصر ایران»، دکتر عبدالحمید نقره‌ کار برای نگارش کتاب «درآمدی بر هویت اسلامی در معماری و شهرسازی» و دکتر سیروس باور برای نگارش کتاب «نگاهی به پیدایش معماری نو در ایران» تعلق گرفت.

در انتها دکتر ایرج اعتصام برای نگارش کتاب «معماری معاصر ایران : ۷۵ سال تجربه‌ ی بناهای عمومی» و دکتر محمد منصور فلامکی برای نگارش کتاب «تکنولوژی‌ های مرمت معماری» تندیس قلم زرین نخستین دوسالانه‌ ی کتاب معماری و شهرسازی دکتر منوچهر مزینی را از آن خود کردند.

در پایان مراسم اهدای جوایز نیز فیلم «جاودانه ‌های معماری و شهرسازی ایران» پخش شد. این فیلم شامل اشعاری از ابن حسام خوسفی قهستانی و مولوی بود که روی تصاویری از بناهای مشهور معماری ایران همچون تخت جمشید، برج علاء‌الدین ورامین، دخمه‌ های یزد،‌گنبد قابوس، برج طغرل شهر ری، بقعه بایزید در بسطام، بقعه عمو عبدالله منار جنبان اصفهان، بقعه هارونیه در طوس، بقعه شیخ صفی ‌الدین در اردبیل، بقعه شاه نعمت ‌الله ولی در ماهان کرمان، آرامگاه عطار و خیام در نیشابور، آرامگاه فردوسی در طوس، آرامگاه حافظ و سعدی در شیراز و بسیاری از بناهای معروف دیگر ایران با صدای مهران دوستی خوانده می‌شد. این فیلم توسط وزارت مسکن و شهرسازی، به کارگردانی حمید سهیلی ساخته شده است.

به نقل از وبسایت نشر هنرمعماری قرن