سید محسن شهیدی فرزند زندهیاد علامه سید جعفر شهیدی است. حدود ۳۰ سال پیش با ترجمه اشعاری از «بابی ساندز» چریک ایرلندی و عضو ارتش جمهوریخواه ایرلند شاعری را تجربه کرد. سرودههای متعددی نیز به زبان انگلیسی دارد که عمدتا در سایتهای تخصصی انگلیسیزبان منتشرشده است. وی متولد سال ۱۳۳۵ و دانشآموخته رشته مهندسی معماری از دانشکده هنرهای زیباست. شعر، نقاشی، عکاسی و زمینههای هنری از این قبیل را حواشی لاینفک معماری و پرداختن به این «تفرجگاههای اندیشه» را برای حفظ نشاط کاری و پویایی و خلاقیت در حوزه حرفه تخصصی خود ضروری میداند. وی میگوید: «جوهر معماری «سرودن» است،… سرودن مرتبه والا و عـِلوی «ساختن» است و با آفرینش و الهام سروکار دارد؛ در واقع معادل لاتین واژه «شعر» یعنی «Poetry» لفظ «poiesis» از ریشه یونانی «poiein» است که کنش و ساختن معنا میدهد و به این اعتبار شعر، مبدأ و مثل اعلای هر فعلی است که مبتنی بر دو رکن الهام و اندیشه باشد.»
با این حال در تأسی به اخلاق علمی پدر، پاسداری از میراث ادبی این مرزوبوم و رعایت حریمهای حرفهای را بر خود لازم میداند و در صفحه اهدا با نقل این مصراع از خاقانی، سرودههای خود را که همگی در قالب شعر نو و در ارتباط با مسایل فرهنگی و اجتماعی روز جامعه است، پیشکش حضور این شاعر بلند آوازه قرن ششم میکند:
»نه هر که دو بیت گفت… لقب زخاقان برد»«ریزگرد»، «پست مدرنیسم»، «دغدغه ساختار» و «نیوتن» عناوین بعضی دیگر از اشعار این مجموعهاند.
نسل سراب
سید محسن شهیدی
به گـورها دل بستیم،
که از دل کندن میگفتند
و به میوههای گناه مشروعی
که طعم ندامت داشتند
رویای پدر. .
باز
سودای پسر شد
در آزمون کور حافظه اما
این بار. .
نسل سـراب
… سهمی از فدیه آسمان نداشت
در فصل فراوانی نگاه
پیری زودرس شعـر را
چشمی ندید
گوشها
پر از تلاوت تن بود
و در بداهه بزاق و بستـر،
تشبیه و کنـایه و ایهـام
… کسالتی از جنس تاریخ
شهـر در عرف میغلتید
پارسـایان به پلیس لبخنـد میزدند…
خـرد جمعی در جویها جاری بود
… و سخاوت رفتگران را
با خود به زیارت بوتههای ریحان میبرد
منبع روزنامه شرق