لوگو-انجمن مفاخر معماری ایران-بلاگ

شصت و هفتمین گفتمان هنر و معماری

در پشت معنای عامی که ساکن است، الهام، ریشه ای فعال و نهفته دارد. الهام و ایده پردازی، فرم ها و فضاها را به هم پیوند می دهد و فرایندها را در شرایطی پویا جاری می سازد و هنرمند از این طریق، کسب معنا می کند.

اما چنانچه هنر، زبان مستقل دارد و تجربه هنری در حکم گسست و دوری از گفتار در باب حقیقت شناخته می شود، آیا باز هم می توان ازطبیعت به عنوان منبع الهام آن، یاری جست؟ اگر اثر هنری از راه مفهوم سازی به حقیقت راه نیابد، آیا به دنبال راه های دیگری نخواهد بود که آن را به سوی حقیقت راهنما شوند؟ هیچ تجربه هنری نیست که تا حدودی و بنا به قاعده هایی با معیارهایی چون شکل، محتوا، معنا، ارزش و مفاهیمی از این دست تعیین نشده باشد، آیا به این ترتیب می توان با مفهوم سازی از طبیعت در ستیزه بود؟

گفتمان میان طبیعت و ایده پردازان در هنر و معماری ایران زمین، همچون کلام ادبی آن، بیانگر همسوئی مستمر با طبیعت بوده است، هرچند ایده ها از ابهام و ایهام برآمده و سپس شفاف و روشن شده باشد. گاه طرح های برگرفته از طبیعت، تجریدی خاموش است و گاه بی پروا و روشنگر. سنت ها و سیاست ها تغییر می کنند، اما عناصر الهام بخش، برجای می مانند و نسل های متوالی آنان را مورد خطاب قرار می دهند. تجربه هنرمند از این ره آورد، فرشی است بافته شده که راویان عناصر و مهمتر از آن بنیان هستی، رشته های آن را بافته و هنوز هم در این کارند. طبیعت هم عالم کبیر است و هم عالم صغیر، هم واضح است و هم مبهم، بیشتر یک سادگی دشوار است که از ایده های پیچیده ی خلاصه شده، مشتق شده است تا آن که پدیده ای معمول و ساده باشد. هنرمندان تا چه میزان می توانند خود را بی نیاز از این بافته بدانند؟ طبیعت دارای فلسفه عملی، فنون شاعری، علم معانی بیان و جدل می باشد، فکر را ملموس و تخیلات را ممکن می سازد، طبیعت را می توان نوشت، خواند و به تصویر کشید. هنرمند از طریق درک مفهوم آن، تجارب خود را با نسل های آینده شریک می شود. درست همانطور که

پیشینیان ما با الهام از طبیعت، ارزش ها و باورهای خود را در کالبد بافت های روستایی و شهری برای ما باقی گذاشته اند. طبیعت دارای معنی است، عناصر آن مفاهیمی را منعکس می کنند که جزئی از هویت فطری ماست. استعاره هایی که در طبیعت حک شده اند، هنرمند را در فکر و عمل هدایت می کنند و طراحان، یک معنا را بواسطه مفهوم دیگری می فهمند و تجربه می کنند. اگرچه هنر مدرن در پی نفی این بیانگری است و معتقد است آفرینش هنر، از بیانگری مفهومی جداست و به چیزی معین و خاص دلالت ندارد. آیا در این صورت هم، هنرمند، فضای مفهومی ای را نمی آفریند که خود در آن معنا یابد؟ طبیعت خواسته یا ناخواسته، صرفا یک زمینه ساز تفکر نیست بلکه شکل دهنده ای ماندگار است و به میزان تاثیر آن در یک اثر هنری به آن اعتبار می بخشد. در این صورت تنها راه برای غیرمفهومی کردن هنر شالوده شکنی آن است که در شصت و هفتمین گفتمان هنر و معماری موضوع مناظره میان خانم ها مهندس خوبچهر کشاورزی، مهندس انوشه منصوری و آقایان دکتر داریوش زمانی، مهندس بیژن علی آبادی و شهریار سیروس خواهد بود و با نمایش فیلمی همراه است.

زمان: چهارشنبه ۸ آذرماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۶ الی ۱۹
مکان: موزه هنرهای دینی امام علی (ع) – خیابان ولیعصر – چهارراه نیایش – بلوار اسفندیار – شماره ۳۵
کتاب راس ساعت ۱۶ توزیع می گردد.