لوگو-انجمن مفاخر معماری ایران-بلاگ

گزارش بزرگداشت یاد و معماری داوید اوشانا.

روز چهارشنبه ۱۲ شهریورماه، در یکصدو سی‌و یکمین نشست معماری و شهرسازی، تحت نامِ «از تبار هنر؛ ‌بزرگداشت یاد و معماری داوید اوشانا»، جماعت کثیری از دوستان و دوستداران «داوید اوشانا» در باغ‌موزه قصر جمع شدند تا یاد و معماری او را گرامی بدارند. او سی‌و چند روز قبل از میان ما رفته‌بود و جمع بزرگی را اندوهگین ساخته‌بود.

داوید اوشانا معمار هنرمندی بود که در کنار طراحی و ساخت خانه و مدرسه و کلیسا و مسجد، نقاشی هم می‌کرد، موسیقی می‌نوشت، گیتار می‌زد و در محافل دوستان بزرگوارش قطعاتی با پیانو اجرا می‌کرد. او، علاوه بر تمام این هنرها، خالق چندین مدل خودرو بود. مدل‌هایی که توسط خود او نمون‌ سازی واقعی شده و شماره شهربانی دریافت کرده‌بودند. روز ۱۲ شهریور بزرگداشت چنین بزرگِ از دست‌رفته‌ای بود.

وقتی ساعت به پنج عصر نزدیک می‌شد، کم کم جمع یاران سر ‌رسیدند. از هم‌کلاسی‌های قدیم تا دوستداران معماریِ او. دم ورودی سالن «فرخی یزدی» باغ موزه، خودرو ساخته‌شده توسط او به نمایش گذاشته شده‌بود. خودرویی با مدل خاص کورسی با شماره «تهران الف». با درهایی که کلنگی باز می‌شدند و وقتی دو در ماشین کاملا باز بود، شبیه عقاب در حالِ پرواز می‌شد. اوشانا نامش را «نیرشا» گذاشته‌بود، یعنی عقاب. عقاب طلایی. بزودی سالن پر از مشتاقان شد و مسئولین باغ‌موزه صندلی‌های اضافی در کناره‌ها و فضاهای پشت چیدند.

مراسم با خیرمقدم مهندس مرباغی به میهمانان و یادی مختصر از اوشانا آغاز شد. سپس دکتر فلامکی، مهندس ارفعی و استاد محیط طباطبایی پنل اول را تشکیل دادند و هریک به گوشه‌هایی از زندگی پربار اوشانا اشاره کردند. دکتر فلامکی از دستِ قوی و ذهن هوشیار او گفت و مهندس ارفعی از خاطراتش از زمانی که اوشانا مدیر دفتر فنی شرکت نفت بود و اینان معماران جوانی که طرف قرارداد شرکت نفت بودند و مهندس اوشانا باید کار را بررسی و تحویل می‌گرفت. استاد محیط طباطبایی از نقش آشوری‌ها در فرهنگ و تمدن ایران‌زمین گفت و تاثیری که هنرمندان و معماران آشور بر هنر و معماری ایران داشتند و دارند.

در پنل دوم عالی‌جناب نینوس مقدس‌نیا، دکتر سیروس باور و مهندس آرش طبیب‌زاده حضور داشتند. ابتدا دکتر باور به بازگویی خاطراتی از هم‌کلاسی عزیزش پرداخت و سیستم آموزشی آن دوره را تعریف نمود. عالی‌جناب مقدس‌نیا با نشان‌دادن عکس‌هایی از مراحل ساخت کلیسای «مارتوما» در خیابان کارگر، به توضیح ظرایفی از این بنا پرداخت. عکس‌ها نشان می‌داد در زمان ساخت این کلیسا، این منطقه از تهران بیابانی بیش نبود و امروز چنین فشرده و متراکم و انبوه شده‌است. مهندس آرش طبیب‌زاده، به خواست مدیر برنامه، ضمن تعریف آشنایی‌اش با مهندس اوشانا و مراحل ضبط صدا و تصویر او در مجموعه تاریخ شفاهی معماری ایران، کلیپ کوچکی را ارائه کرد که به معرفی مجموعه می‌پرداخت. سپس مستند «حاج داوید مسجدساز» به نمایش درآمد که کاری از مهندس علی قرقی و آرش طبیب‌زاده، با موضوع اوشانا بود.

پنل سوم با حضور آقایان مهندس قهاری، مهندس خاتمی و مهندس آزمایش شکل گرفت. مهندس قهاری، رئیس هیئت امنای انجمن مفاخر معماری ایران، از نقش و ارزش‌های اجتماعی، صنفی و شخصی اوشانا گفت و مهندس خاتمی از روزهای هم‌کلاسی با اوشانا در دانشگاه و رفاقت و شیطنت‌ها و هم‌نوایی‌ها. او چنان متاثر از فقدان دوست و هم‌کلاسی‌اش بود که نتوانست صحبتش را ادامه دهد و با بغض ترکیده در گلو نظاره گر سخنان دوستان شد. مهندس آزمایش به یاد روزهای خوب گذشته شعری از سروده‌های خود خواند به نام «شهرمن».

با اغتنام فرصت، مهندس مرباغی، به بهانه مراسم پرشور و فرهیخته بزرگداشت اوشانا، به توضیح مراحلی پرداخت که در یک سال گذشته برای راه‌اندازی مرکزی برای جمع‌آوری، مرمت و ارائه نقشه‌ها و مدارک معماری معاصر ایران پرداخت و به روندی اشاره نمود که با آمادگی گروه «نظام عامری، کمونه و خسروی» برای در اختیارگذاشتن نقشه‌ها و مدارک معماری سال‌های چهل خود اشاره نمود. با این مقدمه، در حضور جمع، از آقایان محیط طباطبایی، حمید حیدری مهوار و دکتر قلی‌نژاد درخواست شد پیگیری و هدایت راه‌اندازی این مجموعه را به عهده بگیرند. استاد محیط طباطبایی مسئولیت مدیریت این گروه را به عهده گرفت. قرارشد، از این پس، انجمن مفاخر معماری ایران از طریق ایشان پیگیر این امر باشد.

در انتهای نشست، سرکارخانم کارولین اوشانا پشت میز خطابه قرارگرفتند و از برگزاری این مراسم سپاسگزاری نمودند. به پاس بزرگواری و هنرمندی مرحوم اوشانا، پرتره هنرمندانه‌ای از او که توسط هنرمند بزرگ استاد فخرالدینی عکاسی شده‌، با امضای عکاس، از سوی موسسه مطالعات آشور، به رسم یادگار، به سرکار خانم اوشانا تقدیم شد. برای اهدای این پرتره یادگاری،‌دکتر عبدالمجید ارفعی، سرکارخانم مهندس منصوری، مهندس قهاری و مهندس کارلین عیشو نژادیان، بر روی سن بودند. با پایان یافتن مراسم، فلاش دوربین‌ها در محوطه باغ‌موزه نشان از اشتیاق جماعت از گرفتن عکس یادگاری در کنار «نیرشا» داشت.