به نام خدا
دویست و هشتاد و نهمین گفتمان هنر و معماری
به همان اندازه که پیشینۀ بنای شهر در ایران کهن، مقوله ای پر قدر و همراه و همداستان با شکل گیری و سازمان یافتن اجتماعی نخستین ساکنان این سرزمین است، نخستین تدبیرها برای سازمان دادن به نهادهای مدنی، امری پر معنا می نماید. شهر در این معنا موجودی است که در گستره ای الهی- انسانی زاده می شود و بانی اش “شاه” است. از این روی، نخستین شهرهای ایران، عبارتند از دماوند که آن را کیومرث ساخته یا ری و شوش وری که هر دو را هوشنگ بنا نهاده است، آنچه مشهود است، اسطورۀ شهر ایرانی از وجه تعمیم بنای نخستین شهرها به دست نخستین شهریاران خبر می دهد.
زمینه های معنوی یا آسمانی زایش در شهر ایران زمانی تقویت می یابد که با برآمدن نخستین انسان “مشی و مشیانه” و گام های بعدی آفرینش، نخستین شهر ایرانیان پا به عرصه وجود می گذارد. با وجود همه پیشینه های الهی – معنوی، شهرهای ایران زمین، نتوانستند آورنده جوّی شوند که از یکسوی زاده تجربه هائی پویا باشد که از جمله، نهضت هائی بزرگ را برای رهائی از حکومت های بیگانه برپا می کرد و از سوی دیگر، به نظام مدیریتی مقبولی برسد که شهر را به مثابه موجودیتی پویا، در گسترۀ سرزمینی گوناگون کارآئی بخشد و ضمن برخورداری از توان آفرینش اندیشه هائی پیشرو و تابناک (از شهرستانی تا سهروردی و از خواجه نظام الملک تا رشید الدین فضل اله) راهی از ریشه نو را برای سامان دادن به فضای شهری پیدا کند. این امر، علیرغم پیوسته پایدار نگه داشتنِ زبان و فرهنگ ایرانیان صورت می گرفت، که به این دو هیچگاه محل آن داده نشد تا به جامعیتی نو بیاندیشند و مردمان را در شرایطی قرار دهند که با اتکاء بر قانون، بتوانند در همۀ نقاط قابلِ سکونت سرزمین های ایران، شهروندی به شمار آیند، محّق به حقّ تعریف شده ای که همزمان، آسمانی – الهی و مدنی – انسانی به شمار می آید.
شهر ایرانی در طول دوران تاریخی خود، راه و رسمی برای زاده شدن، رشد کردن، مدیریت شدن و ماندگار شدن داشته که هیچگونه شباهت مستقیم با شهرهای یونانیان و دیگر سرزمین های کهن ندارد. آتش ها، ویرانگری ها و به سرقت رسیدن توسط بیگانگان، ازیک سوی و عادت ایرانیان به نانوشتن آنچه می دانسته و می زیسته اند، از سوی دیگر، امکان دسترسی به وجه قابل اسناد آن راه و رسم ها را از میان برده اند. در کتاب ها و گزارش هائی که معمولاً درباب شهر و رشد آن (به عنوان مقوله ای جهانی) می یابیم، گذارهائی وجود دارند که الزاماً با چگونگی شکل گیری و رشد شهرهای ایرانی، انطباق ندارند و جای خالی این انطباق، آن جائی بیش تر رخ می کند، که بینشی بیگانه با ذات محفل زندگی ایرانیان، مبنا قرار داده می شود. امروزه دانشمندان پی جویِ شناخت آن چه در گسترۀ شهرسازی (به مثابه یک علم) می گذرد، با مشکلاتی روبه رو می شوند که از اتکاء بر تجربه، برداشت های شخصی و نیز توانمندهائی نشأت می گیرند که دارای اعتبار تجربی اند.
در عصر مدرن، مقوله شناخت شهر و آینده پژوهی شهر و ترسیم روشنی از سرنوشت آن، نمی تواند بی اتکاء بر اصل ها، هدف ها و آرمان هائی که بارِ بومی و ملی دارند، مطلوب و مقبول باشد. اینجا، ذات میان دانشیِ شهرسازی به مثابه اصل نخستین رخ می کند و تمامی زمینه های بازشناسی علمی برای شناخت واقعیت ها و حقیقت های هر شهر را بر پایۀ داده های موجود و خواسته های برخاسته از دانش های گوناگون فرا می گیرد و برای هر یک، به تعیین ویژگی های کمی و کیفی، در برش های زمانی خاص می پردازد.
در دویست و هشتاد و نهمین گفتمان هنر و معماری که به بررسی و نقد کتاب “شهر ایرانی- در سنجش جهانی” تالیف آقای دکتر محمدمنصور فلامکی اختصاص دارد، خانم دکتر سیمین حناچی و آقایان مهندس سهراب مشهودی و مهندس یزدان هوشور سخن خواهند گفت که با نمایش فیلم همراه است. دبیر پنل گفتگو آقای مهندس علیرضا قهاری هستند.
زمان: چهارشنبه ۲۱ شهریور ماه ۱۳۹۷ از ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۷:۳۰
مکان: موزه هنرهای دینی امام علی (ع) خیابان ولیعصر (عج) – بالاتر از ظفر – بلوار اسفندیار – شماره ۳۵