تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا خانههای ما زیبا ساخته نمیشوند. معماری خانههای ایرانیها تنها به چهارگوشهایی محدود میشوند که خوابگاه هستند و نه محلی زیبا برای زندگی.
هنوز چند وقتی از اعلام روز سوم اردیبهشت به مناسبت روز تولد شیخ بهایی به نام روز معمار نگذشته است که این روز در همان ساعات اولیه اعلامش از سوی شورای فرهنگ عمومی با پیشنهاد وزارت مسکن و شهرسازی به ۲۴ بهمن تغییر یافت تا هیچ کس نداند روز اصلی معمار چه روزی است. راستی اصلا معمار روز میخواهد؟
قرار است فردا به همین مناسبت یعنی روز معمار که معلوم نیست تایید شده است یا خیر مراسم مختلفی در کشور برگزار شود. این روز همزمان شده است با روز درگذشت مهندس سیدهادی میرمیران،شخصی که از او به عنوان پدر معماری نوین ایرانی یاد میکنند.
میرمیران در جایی گفته است جریان نوین معماری ایران که من به آن تعلق دارم، تلاش دارد نوعی معماری بیافریند که معماری گذشته این سرزمین را تداوم بخشیده، بتواند جایگاه خاصی در معماری جهان به خود اختصاص دهد.
اما آیا معماری بناهای امروز ایرانی اینگونه است که او عقیده دارد؟ مهندس علیرضا قهاری، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران در این باره میگوید: نقش معماران در ایجاد هویت ایرانی اسلامی نقشی عمده و اساسی است که این روزها گویا به فراموشی سپرده شده است.
او میگوید: یکی از شاخصههای هنر معماری ایرانی برخورداری از دانش روز همراه تلفیق آن با آموزههای عرفانی و معنوی بوده است که در بنایی تبلور مییابد اما اکنون این اتفاق را در بیشتر بناهای ایرانی نمیتوانیم بیابیم.
او در ادامه میگوید: بیرون گذاشته شدن هنر در ساخت یک بنا و فترت در معماری ایرانی اسلامی از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده است و این موضوع میتواند به دلیل آن باشد که بیشتر معماران به جای پرداختن به فرهنگ ایرانی به تقلیدی کورکورانه پرداختند که حتی نتوانستند این تقلید را هم به طور کامل در ساخت بناها به اجرا درآورند.
مهندس سیدمحمد بهشتی نیز گرچه او را بیشتر با موضوعات مرتبط با میراث فرهنگی میشناسند در اصل یک معمار است. او در این باره عقیده دارد: آن چیزی که در طول تاریخ معماری ما را در جهان متمایزتر از معماری اقوام و ملل دیگر کرده است در واقع کیفیت بناهایمان در کاربرد هنر است و نه کمیت بناها.
او ادامه میدهد: اگر میبینیم اکنون بناهایی در کشور ساخته میشوند که رنگ وبویی از هنر ایرانی اسلامی را بر تن جان خویش ندارند، به همین دلیل است که اکنون کمیت ساخت بناهای ما بر کیفیت رجحان پیدا کرده است.
او میگوید: بحث هویت ایرانی – اسلامی در ساخت بناهای ساختمانی امری است که از برنامه سوم توسعه آغاز شده است و باید ادامه یابد.
حرف های بهشتی چندان بیراه نیست، زیرا اکنون حتی روستاهای کوچک کشورمان نیز با الگوبرداری از شهرهای بزرگتر خانههایی میسازند که هیچ سنخیتی با هویت ایرانی ما ندارند.
قهاری در این باره میگوید: جهان به سابقه معماری ایران که تلفیقی از هنر و فرهنگ این مرز و بوم و همراه توجه به ساختار مهندسی بوده است، افتخار میکند، اما آیا اکنون این اتفاق در ساخت بناهای ما وجود دارد؟ او به صراحت میگوید: اکنون کاریکاتوری از معماری غرب در کشورمان وجود دارد که هیچ سنخیتی با معماری اصیل ایرانی ندارد.
او میگوید: انتخاب روز معمار شاید دلیلی دوباره برای توجه به این حوزه باشد. اکنون به اشتباه بسیاری، معماران را به عنوان مهندس ساختمان میشناسند، اما معماران هنرمند هستند و این در حالی است که بر طبق آمار معماران تنها بر ۵ درصد از ساخت و سازهای کشور نظارت میکنند.
صحبتهای قهاری در حالی است که براساس رای روانشناسان بخشی از تغییر الگوی زندگی مردم به دست معماری آن ساختمان صورت میگیرد و بسیاری از بیماریهای مدرنیسم به دلیل شیوه بد ساخت خانهها و بناهایی است که میتوانستند زیباتر و علمیتر ساخته شوند.
او میگوید: چه انتظاری از زیبا ساخته شدن خانههای کشورمان داریم که به عنوان مثال اکنون در تهران هیچ کدام از معاونین معماری و شهرسازی مناطق تهران معمار نیستند و یا آن که هیچ کدام از روسای مسکن و شهرسازی استانهای کشور هم معماری نخواندهاند.
حرفهای قهاری شاید کلیدی بر باز شدن این قفل باشد زیرا اکنون در بسیاری از قوانین شهرسازی هر کسی میتواند خانههایی تا ۴ طبقه را بسازد و همه به دنبال دخیل کردن هنر در ساخت بناهای کشورمان با این سابقه تاریخی هستند و معماران در نظام مهندسی کشور در اقلیت قرا ر دارند.
منبع: خبرگزاری جام جم-اردیبهشت ۱۳۸۸
بررسی و نوشته: مهدی نورعلیشاهی
تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره السادات عربشاهی