لوگو-انجمن مفاخر معماری ایران-بلاگ

گزارش « تهران امروز » از معماری موزه های کشور- موزه ها همواره مکان هایی برای نگهداری و معرفی تاریخ ، فرهنگ و اجتماع گذشته هستند ، اما این که در دوران معاصر فرهنگ ، تاریخ و تمدن گذشته بشری چگونه و به چه شکل به مخاطب دوران معاصر معرفی شود نیز قابل توجه است . آیا به صرف این که تنها تعدادی از اشیای کشف شده در کاوش های باستان شناسی در دل یک ساختمان و در ویترینی به مخاطب معرفی شود ، می توان گفت که مسئولان متولی حفظ میراث فرهنگی وظیفه خود را نسبت به انتقال این مواریث انجام داده اند .

امروزه آنچه که در موزه های ایران دیده می شود چیزی خارج از این موضوع نیست و شاید تنها بتوان گفت که تنها در روز جهانی موزه آن هم به دلیل رایگان کردن موزه های سراسر کشور است که مردم اندک زمانی برای تماشای گذشته خود می گذارند .
این در حالی است که در اقصی نقاط جهان موزه ها مکانی فراموش شده یا ساکت نبوده و در برنامه های تفریحی ، اردویی ، تحقیقاتی و … فعالیت می کنند . به عنوان مثال با کرایه دادن موزه به مردم ، ارگان ها و مشاغل آزاد برای برگزاری مراسم ها و برنامه ها، موزه ها در متن شهر و زندگی مردم حضور دارند .

کارشناسان معماری بر این باورند که یکی از دلایل عدم تمایل ایرانیان برای رفتن به موزه طراحی ساختمان و طراحی داخلی بنای موزه های موجود در کشور است . آن ها بر این باور هستند که ساختمان اغلب موزه های کشور برای موزه ساخته نشده و پیش از آن که آن ساختمان تبدیل به موزه شود ، کاربری دیگری داشته است . این در حالی است که معماران معاصر معتقدند که فضا و معماری موزه ها باید به گونه ای باشد که به حس جست و جوی ناشناخته ها و علاقه به تجربه غیر معمول مراجعه کنندگان به آن فضا، پاسخ دهد .

حمید رضا ناصر نصیر ، کارشناس معماری در این زمینه توضیح می دهد : « ساختمان موزه بین انواع بنا ها و آثار مختلف معماری با توجه به آن که معمار در طراحی اثر خود باید به فرهنگ ، تمدن گذشته و مفاهیم انتزاعی توجه داشته باشد ، مفهوم گراترین پروژه معماری را با خود یدک می کشد که معنا و محتوای اصلی آن دغدغه طراح است ؛ چرا که موزه ها مجموعه هایی برای ارتباط بر قرار کردن مخاطب امروزی با دنیای گذشته است . موزه های ما علاوه بر آن که بسیار اندک و مهجور بوده اند به جز برخی موارد استثنایی نتوانسته اند با مخاطب ارتباط بر قرار کنند . این در حالی است که موزه های دنیا در دوران معاصر فعالیت های خود را در خصوص نحوه ارتباط با مخاطب گسترده کرده اند » .

موزه صرفاً گالری هایی برای تماشای اشیا نیست

او با بیان این که موزه ها صرفاً گالری هایی برای تماشای اشیا نبوده و در موزه های دنیا از تکنیک های مختلفی چون مولتی مدیا برای معرفی اشیا استفاده می شود ، می گوید : « یک موزه نه تنها باید هماهنگ با اهداف ، کیفیت و نوع آثار نمایشی بلکه باید با توجه به پاره ای از ملاحظات اقتصادی و اجتماعی طرح ریزی شود . برای نمونه بی مناسبت نیست که در برآوردهای اولیه منابع مالی که می توان بر آن تکیه داشت روی طبیعت ساکنان محلی ، تمایل پیشرفت آن ها طبق آمار و سهم هر گروهی که جذب هر یک از فعالیت های موزه ای شده اند ، حساب کرد .

در حقیقت موزه مشتمل بر امکانات بسیاری است و طراحی که مأموریت ساخت آن را بر عهده دارد قبل از همه برای خود علاوه بر ساخت ماهیت ویژه موزه ای باید عامل مکمل پیشرفت و اهدافی که می توان در رابطه با آن پیش بینی کرد را نیز مشخص کند. به اعتقاد ناصر نصیر “موزه یکی از اصلی ترین اعضای خانواده معماری در شهر بوده و نشان دهنده سمبل و حیات تاریخی شهروندان به حساب می آید . بنابراین معمار در طراحی بنا باید به تمامی جنبه ها توجه داشته باشد و سپس به کالبد معنا و مفهوم ببخشد . نکته ای که هم اکنون در ساختمان های موزه ای ایران دیده نمی شود و شاید بتوان گفت که موزۀ هنر های معاصر و موزه سفال و آبگینه از این لحاظ بهترین نمونه های معماری ساختمان موزه ای هستند”. او نظر خود را در باره ساختمان موزه ملی که مهمترین موزه کشور به حساب می آید این گونه بیان می کند : « طراحی ساختمان موزه ملی در دوره و زمان خود یک طراحی فوق العاده بوده و با توجه به آن که ورودی موزه تمثیلی از طاق کسری است جلوه شهری خاصی دارد اما در دنیای معاصر دیگر چنین طراحی هایی با این شکل و شمایل معنا و مفهومی ندارد » .

این کارشناس معماری با بیان این که سازمان میراث فرهنگی طراحی موزه های جدید منطقه ای را با معماری متفاوتی شروع کرده است می گوید : « جنبش هنر پیشرو در خصوص ساخت موزه هایی با رویکرد جدید در دنیا به وجود آمده و ایران با توجه به میراث فرهنگی غنی خود باید در طراحی موزه های خود تجدید نظر کرده و جداً از تبدیل ساختمان هایی که کاربری موزه ای ندارند به محلی برای نمایش آثار مکشوفه کاوش های باستان شناسی جلوگیری کند . »

نبود موزه استاندارد کمتر از تعداد انگشتان یک دست

شهریار قدیمی از اعضای انجمن مفاخر معماری نیز درباره معماری و طراحی موزه ها می گوید : « موزه مکانی برای پیدا کردن هویت است » اما تعداد موزه های استاندارد کشور ما با وجود آن که یکی از کشور های صاحب تاریخ و تمدن طولانی به حساب می آید کمتر از تعداد انگشتان یک دست است. به عنوان مثال موزه ملی کشور که از جمله موزه هایی است که مهمترین آثار تاریخی کشور در انبار های آن نگهداری می شود، حتی گنجایش و ظرفیت آثار مکشوفه را نداشته چگونه می تواند هویت و تمدن گذشته را به نسل امروزی معرفی کند . او معتقد است : « فضای طراحی و معماری ساختمان موزه ملی در دورۀ خود بسیار مناسب بوده اما اگر قرار است تاریخ و تمدن ایرانی را در موزه ای با نام موزه ملی معرفی کنیم باید مسئولین میراث فرهنگی به فکر ساخت موزه ای با استاندارد ها و فاکتورهای جدید باشند » . قدیمی در توضیح استاندارد ساخت موزه با بیان این که فضای موزه باید زنده باشد تأکید می کند : “موزه باید فضای لازم برای این جمع شدن ها و با هم  دیدن ها را داشته باشد . فضا باید نوعی فضای آموزشی باشد تا فضای تشریفاتی و حریم دار”.

همچنین معمار باید تغییرات در آینده را مورد توجه قرار دهد اگر معماری که موزه ای را طراحی می کند ، برای سهولت تطابق طرحش با ابداعات ، پیشرفت ها و امکانات عملی و زیبایی جدید مجاز به اقدام باشد کار او معتبر تر و با دوام تر خواهد بود .

همچنین بنای یک موزه باید نمایی با شکوه داشته باشد، اما نباید در همین بنای باشکوه معماری قدیم جستجو شود چون در این صورت با توجه به آن که بنا، الهامی از منظره دروغین تاریخی است، تأثیر ضد تاریخی می گذارد . همچنین طراحی داخلی و نحوه چیدمان و نمایش ویترین ها از دیگر بخش های معماری یک موزه است، موردی که در موزه های کشور به نورپردازی و چیدمان تقریباً غیر استاندارد اشیای تاریخی خلاصه شده است.
در حقیقت می توان گفت که معماری موزه از ۲ بخش معماری داخلی و معماری خارجی تشکیل شده است . کارشناسان معتقدند که در هر ۲ بخش، معماری موزه نباید به گونه ای باشد که مخاطب جذب معماری بنا شود .

معمار اصراری به خود نمایی نداشته باشد

در این مورد شهریار قدیمی ، کارشناس معماری معتقد است : « مخاطب به موزه می رود تا تاریخ و تمدن گذشته خود را مشاهده کند . بنابراین نباید معماری موزه به گونه ای باشد که اشیای موزه ای را تحت الشعاع قرار دهد . بذل توجه به آثار به نمایش گذاشته شده و تأمین ارزش لازم و تثبیت اهمیت آن ها نیز بسیار مهم است . طراحی داخلی ، نحوه نورپردازی و چیدن ویترین ها باید به سبک و روشی باشد تا اشیا توانایی خودنمایی کردن را داشته باشد و همچنین مخاطب به آرامش و غروری از این که صاحب چنین تمدن و تاریخ با عظمتی بوده است ، برسد » .

او با انتقاد از طراحی داخلی برخی موزه های دنیا می گوید : « متأسفانه طراحی داخلی بسیاری از موزه های هنر مدرن دنیا بیشتر به گونه ای مورد محور است تا شیء محور .
به این معنی که مخاطب به جای دیدن اشیای تاریخی برای دیدن ساختمان وارد موزه می شود که این موضوع حاکی از جاه طلبی و خودخواهی طراحان و معماران است » .

همچنین ناصر نصیر درباره نحوه نورپردازی اشیای تاریخی داخل موزه ها توضیح می دهد : « نورپردازی موزه ای با توجه به آن که موضوع نمایش آثار با یکدیگر متفاوت است ، اما در مجموع باید نورپردازی کنترل شده و غیر مستقیم بوده و مانع از حواس پرتی تماشاچی به سمت منازل و سوژه های دیگر شود . چیدمان ویترین ها باید به نوعی باشد که بازدید کننده چشم اندازهایی از فضای اطراف موزه نیز داشته باشد . با توجه به آن که مخاطب موزه فضای نسبتاً طولانی را برای تماشای گالری ها طی می کند باید فضاهایی برای رفع خستگی و احساس آرامش تعبیه کرد » ایران را بهشت باستان شناسان می گویند . در جای جای این سرزمین اگر کاوشی صورت بگیرد قطعاً اشیای تاریخی بی شماری که خود از تمدنی جدید خبر می دهند ، کشف خواهد شد .

اکنون ضروری است که مسئولان میراث فرهنگی با نگاهی کارشناسانه نسبت به ساخت موزه هایی مطابق با استانداردهای روز جهان و نمایش و معرفی تاریخ و تمدن ایران که امروز بخشی از آن در دل انبارها و ساختمان های غیر استاندارد که کاربری موزه ای ندارند جا خوش کرده اند، مبادرت کنند .