روستای دیرینه خور و خوسف بیرجند که تا کنون در برابر جریانات شهرنشینی مقاومت و هویت تاریخیشان را حفظ کردهاند، دیگر تاب هجوم ساخت و سازهای جدید را نیاورده و در حال نابودی تدریجی هستند. کارشناسان میراث فرهنگی هشدار میدهند که این روستاها باید هر چه سریعتر در فهرست آثار ملی قرار بگیرند.
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی – بافت تاریخی دو روستای دیرینه خور و خوسف که از توابع شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی هستند، به زودی به دنبال ساخت و سازهای جدید از بین رفته و برای همیشه نابود میشوند، این درحالی است که کارشناسان میراث فرهنگی بارها و بارها برای ثبت ملی این روستاها هشدار دادهاند.
به گزارش CHN، بافت تاریخی روستاهای خور و خوسف متأثر از شرایط اقلیمی و جغرافیایی محیط است. خانههای گلی، پوشش گنبدی، حیاط مرکزی، بادگیرها، اطاقهای دور تا دور حیاط، هشتیها و دهلیزها، دیوارهای قطور، حوض و باغچه وسط حیاط به صورت هماهنگ و یکنواخت از ویژگیهای معماری خانههای بوده که مطابق با اقلیم منطقه به وجود آمده است.
تراکم خانهها و کوچههای پرپیچ و خم و همچنین بادگیرها از شاخصهای عمده روستایی خور و خوسف بوده که جهت مقابله با اوضاع اقلیمی منطقه به وجود آمده است، در بافت خور و خوسف بناهایی همچون قلعه، آب انبار، مسجد، حسینیه، حمام و خانههای قدیمی وجود دارد که اکثراً متعلق به دوره صفویه است.
نوشاد رکنی، یکی از کارشناسانی که روی روستاهای تاریخی خور و خوسف مطالعه کردهاست، با تاکید بر اهمیت این روستاها در صیانت از هویت معماری تاریخی ایران، میگوید:« روستاهای تاریخی خور و خوسف به دلیل استفاده از سازههایی هماهنگ با محیط اقلیم نقش بسیار مهمی در صیانت از معماری سنتی ایرانی دارند و همین امر ضرورت حفاظت از آنها را بیشتر و بیشتر میکند.»
به گفته او، این روستاهای تاریخی باید در فهرست میراث فرهنگی ثبت شوند تا امکان رسیدگی و ساماندهی از آنها در قالب برنامه ویژهای امکان پذیر باشد.
هرچند که علیرضا قهاری، عضو موسس و هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران در این مورد معتقد است:« ثبت یک اثر تاریخی نمیتواند دردی را دوا کند. به نظر من قبل از اینکه اثری ثبت شود، باید قوانین اصطلاح شود. ثبت یک اثر باید با سیاست های تشویقی همراه باشد و اهالی مطمئن باشند که این اقدام به نفع آنهاست.»
به گفته او، وقتی یک روستای ثبت ملی میشود، گردشگران داخلی به سراغ آنها میروند و جلب توجه میکند و این باید به صلاح مردم باشد و این که قوانین محکمی گذاشته شود که به آثار و بناها صدمهای وارد نشود.
قهاری میگوید:« در دنیا یکی از رشتههای مهم گردشگری، روستاگردی است. به طوریکه میتوان گفت بعد از طبیعت گردی، روستاگردی در اولویت قرار دارد. در طبیعت ممکن است انسان نباشد اما در روستاگردی انسان در کنار طبیعت به شمار می رود. روستاها تعامل انسان و طبیعت را نشان میدهد. در روستاها جریان زنده فرهنگی جریان دارد و فرق میکند با جاهایی که به اصطلاح میگویند فسیل مثل محل هایی که با زلزله از بین میرود.»
او معتقد است:« اگر مسئولان به این امر توجه کنند که روستاهایی که جنبه دوباره زندهسازی و بازسازی داشته باشد باید جنبههای اقتصادی آنها مورد برررسی قرار بگیرد. یعنی اینکه تنها اقدام برای ثبت ملی کافی نیست بلکه به خواستهها و نیازهای مردم دنیا نیز باید توجه شود.»
مشاهدات خبرنگار CHN گویای آن است که در حال حاضر روستای خور از حالت روستایی در آمده و المانهای شهری در بسیاری از بخشهای آن دیده میشود.
قهاری میگوید:« در حال حاضر که هنوز روستاهای خور و خوسف بافت قدیمی خود را حفظ کردهاند، مسئولان مربوطه در استان باید برای ایجاد زیرساختهای گردشگری سرمایهگذاری کنند و جاذبههای گردشگری آن تقویت شود. روستاییان منبع درآمد داشته باشند تا اینکه از سکنه خالی نشوند.»
گفت و گو با اهالی نشان از آن داشت که امیدی به آینده ندارند و قدیمیها با شرایط سخت زندگی کشاورزی و دامداری میکنند اما آرزوی جوانان رفتن از روستاهای خور و خوسف به شهر است.
به همین دلیل است که قهاری معتقد است باید پیش از هر اقدامی برای جلب گردشگری، نیازها و خواستههای اهالی روستا را شناخت و برای رفع موانع و مشکلات زندگی آنها اقدام کرد.
با اینهمه، به نظر میرسد که نخستین قدم برای حمایت از این روستاها، ثبت آنها در فهرست آثار ملی است و اجرای ضوابط و قوانینی که این روستاها را دوباره زنده کند.
خبرگزاری میراث فرهنگی