عبدالمجید ارفعی، یکی از دو مترجم خط میخی ایلامی در جهان در مراسم نکوداشت ۷۴ سالگیاش، درباره چگونگی ورود به زبانشناسی تاریخی گفت: با این که دیپلم طبیعی گرفتم اما از دوره دبیرستان به زبانهای باستانی ایرانی علاقه داشتم و با راهنمایی استادانم به آمریکا رفتم تا در این رشته تحصیل کنم و در آنجا نزد تنها استادی که خط میخی ایلامی میدانست، آموزش دیدم.
در مراسم نکوداشت عبدالمجید ارفعی، پژوهشگر و متخصص زبانهای باستانی در نودوششمین گفتمان هنر و معماری بههمت موسسه توسعه مطالعات سازههای آشوری و انجمن مفاخر معماری ایران به مناسبت هفتاد و چهارمین سالروز تولد وی چهارشنبه (۶ شهریورماه) در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد.
ارفعی در آغاز این مراسم ضمن قدردانی از افرادی که برای نکوداشت وی تلاش کردند، گفت: نهم شهریورماه ۱۳۱۸ در کوه گنو بندرعباس بهدنیا آمدم، پدرم از «اوز» در استان فارس بود. در یزد و تهران بزرگ شدم و در مدرسه البرز دیپلم گرفتم. لیسانسم را از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی اخذ کردم و پس از آن به آمریکا رفتم. دو سال در پنسیلوانیا بودم و بعد به مدت هشت سال در شیکاگو ادامه تحصیل دادم.
وی که یکی از دو مترجم خط میخی ایلامی در جهان است، افزود: پس از پایان کلاس ششم بهدلیل مشکلی که برای چشمم بهوجود آمد، فقط سر کلاس مینشستم و آخر سال امتحان دادم و با اینکه دوست نداشتم دیپلم طبیعی گرفتم اما از دوره دبیرستان به زبانهای باستانی ایرانی علاقه داشتم. در کلاس چهارم از دکتر متینی که معلم ادبیات و دانشجوی دکترای فارسی باستان بود، زبان پهلوی یاد گرفتم. با آشنایی با موبد رستم شهزادی، همچنین کتاب «کارنامه اردشیر بابکان» اثر محمدجواد مشکور زبان پهلوی آموختم و پس از ورود به دانشگاه نیز باید یکسال فارسی باستان و اوستا میخواندیم و یکسال هم پهلوی.
این کتیبهخوان ایرانی ادامه داد: افرادی چون ابراهیم پورداوود، صادق کیا، برهمن ایندوشکر، پرویز ناتلخانلری، محمد معین، بدیعالزمان فروزانفر، صادق گوهرین، ذبیحالله صفا، لطفعلی صورتگر و محمدتقی مدرسرضوی از استادانم بودند. افرادی نیز مانند صادق هدایت بودند که پهلوی را در هند آموختند یا فرصتالدوله شیرازی اما آموزش آنها بهصورت علمی نبود. به هر حال با توصیه دکتر ناتلخانلری و پورداوود برای یادگیری زبانهای بینالنهرین قدیم و ایلامی به پنسیلوانیا رفتم و پس از آن نیز راهی دانشگاه شیکاگو شدم. در شیکاگو شاگرد تنها استادی بودم که خط میخی ایلامی می دانست.
ارفعی با اشاره به فعالیتهای دانشگاه شیکاگو در حفاریهای تخت جمشید گفت: رضاشاه قرارداد یکطرفه کاوشهای فرانسه در ایران را که از دوران مظفرالدینشاه قاجار بسته شده بود، لغو کرد. فرانسویها بر اساس آن قرارداد هر چه که مییافتند با خود به فرانسه میبردند و در ازای طلا و نقرههایی که در کاوشها پیدا میکردند، پول به دولت ایران میدادند. پس از لغو این قرارداد، پژوهشگران دانشگاه شیکاگو برای حفاری به تخت جمشید میروند و یکی از سرپرستهای حفاری با هواپیما از مناطق باستانی ایران عکس هوایی تهیه و آنها را در کتابی منتشر میکند.
وی افزود: حفاریهای تخت جمشید تا سالهای ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷ ادامه داشت اما بهدلیل بروز جنگ متوقف شد و سرپرست حفاریها که آلمانی بود، به کشورش بازگشت. موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو از سال ۱۹۲۷ دست بهکار گردآوری واژهنامهای شد که جلد نخست آن در سال ۱۹۵۴ بهچاپ رسید. این واژهنامه که کلمههای زبانهای خاور نزدیک و بینالنهرین را در خود دارد بهصورت آنلاین نیز در اختیار همه قرار دارد.
این متخصص زبانهای باستانی اکدی و ایلامی درباره گلنبشتههای بهدست آمده در تخت جمشید اظهار کرد: دو دسته گلنبشته تا سالهای ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ در دو بخش تخت جمشید پیدا شدند. برخی از آنها در اتاقی در باروی شمال شرق تخت جمشید و بقیه در دو اتاقی که آوار شدند، به دست آمد. برآورد اولیه ۳۰ هزار لوحه بود که آنها را با نگهداری در پارافین مایع به آمریکا بردند. در آن زمان کسی نمیدانست لوحهها به چه زبانی است و تنها مشخص بود که به دوره هخامنشیان اختصاص دارد.
این ایلامشناس با اشاره به کار سومرشناسانی چون «ریچادر هَلِک»، «کامرون» و یک فرانسوی بر این لوحهها، بیان کرد: این زبانشناسان متوجه میشوند که خط لوحهها ایلامی است. از آنجا که در لوحهها سال بیستویکم کبیسه بود و بر اساس تقویم بابلی که در ایران رواج داشت، تنها پادشاهی که سال ۲۱ در دوره وی کبیسه بود، داریوش شناسایی شد، همچنین پیدا شدن کتیبه دیگری این مساله را تایید کرد.
ارفعی گفت: پس از آن در ۱۳۱۵ یا ۱۳۱۶ در خزانه ۷۵۰ گلنبشته دیگر پیدا شدند که یکصد لوحه آن سالم و معروف به لوحهای خزانه بودند که «کامرون» آنها را در کتابی منتشر کرد. بیشتر لوحهها دستور برای پرداخت کالاهاست. این کالاها شامل گندم، جو، آرد، گوسفند و چند مورد که پرداخت آن با نقره انجام شده است.
اطلاعات نظام مالی هخامنشی در گلنبشتههای تخت جمشید
این مترجم زبانهای باستانی درباره اهمیت اطلاعات گلنبشتهها بیان کرد: این لوحهها اطلاعات ارزشمندی درباره محصولات کشاورزی و اینکه چه میوههایی در آن دوره وجود داشته در اختیار ما قرار میدهد. میوههایی مانند اَمرود (گلابی)، به، سنجد، انجیر، توت و انگور در این لوحهها شناسایی شدند. همچنین هرم قدرت مالی هخامنشیان و شیوه دریافت حقوق کارگران بسیار بااهمیت است. مثلا نام زنانی در گلنبشتهها آورده شده که رییس هستند و حقوقی دو برابر دیگران دریافت میکنند.
وی با بیان این مساله که ایلامیها حرف «ع» ندارند، توضیح داد: این که برخی معتقدند ایلام باید با «ع» نوشته شود، امری نادرست است. ایلامیها از ۲۳۰۰ سال پیش از میلاد حرف ع را در زبانشان از دست دادند و تا آخر حکومت بابلیها چنین چیزی نبود تا اینکه آشوریها و آرامیها ع را وارد زبان آنها کردند اما هیچ قومی در دنیا وجود ندارد که صورت اسم سرزمینش را از نامی ناشناخته بگیرد. صورت بینالنهرینی واژهای که قوم ایلام را با ع مینویسند، متکی به عهد عتیق است.
ارفعی با اعلام اینکه یک فیلولوژیست (Philologist) یا زبانشناس تاریخی هستم که زبان منابع تاریخی را میخواند، گفت: در سال ۱۳۷۷ کار تالار کتیبههای موزه ایران باستان را آغاز کردیم. با پیگیریهایی که پیش از انقلاب شد، مقداری از دیگر وسایلی که از ایران خارج شده بود به ایران بازگردانده شد اما متاسفانه پس از انقلاب خانوادهای یهودی با درخواستی به دادگاهی در آمریکا خواستند تا این گلنبشتهها بهمنظور پرداخت غرامت برای بمبگذاری حماس و کشته شدن برخی از آنها به خانواده یهودیها تعلق بگیرد!
این پژوهشگر افزود: جنجال رسانهای باعث شد تا برخلاف قانونی که در دوران «رونالد ریگان» تصویب شده بود و بر اساس آن اموال فرهنگی غیرقابل مصادرهاند، بحثهای بسیاری شروع شود. وکیل ایران نتوانست بهخوبی از حقوق ایران دفاع کند. در واقع این اموال بهمنظور پژوهش به دانشگاه شیکاگو امانت داده شده بودند تا پس از پایان تحقیقات، دو نسخه از مقالههای منتشر شده را به ایران داده، همچنین کتیبهها را نیز تحویل دهند. کشمکشها بر سر این اموال همچنان ادامه دارد اما موزهها و دانشگاهها همگی تمایل دارند که این جریان به پایان برسد، چرا که باعث بیاعتمادی میان کشورها میشود و دیگر هیچ کشوری اشیای فرهنگی خود را به آمریکا نخواهد داد.
وی به جریان سطر ۳۶ کتیبه کوروش بزرگ نیز اشاره کرد و گفت: در سال ۱۳۷۰ یک آلمانی به نام «پل ریچارد برگر» که روی گلنبشتههای بابلی نو کار میکرد، قطعهای پیدا میکند که به نظر میرسید به شکستگی فرمان کوروش میخورد. پس از تهیه مولاژ و تایید آن، قطعه به موزه بریتانیا داده میشود تا به استوانه چسبانده شود. البته از این استوانه به احتمال زیاد بیش از یکی وجود دارد.
نویسنده کتاب ««گلنبشتههای باروی تخت جمشید» یکی از گلنبشتههای هخامنشی را برای حاضران خواند و اظهار کرد: اهورامزدا خدای ایرانی است اما هزینهای که بر اساس این لوحه برای آن و جشنهای مرتبط گرفته میشود یکسوم هزینهای بود که برای خدای ایلام میشده و به نظر میرسد که خدای ایلام از خوزستان تا بلوچستان و حتی در قندهار نیز پرستش میشد.
در مراسم نکوداشت عبدالمجید ارفعی، برخی از دوستان و همکاران وی صحبت کرده و هدایایی نیز به وی اهدا شد.