بیژن علی آبادی
معمار جهان خداوند هستی بخش است .
معماری خلق فضا در زمان با در نظر گرفتن فرم –عملکرد –زندگی است و بهترین. معماری نشانکر روح زندگی است.
معماری دارای پنج مولفه است :
۱- طول . 2- عرض 3- ارتفاع. 4- حرکت . 5- زندگی .
شایان ذکر است که هر چهار دیواری معماری نیست معماری را باید شناخت و باید آن راحس کرد .
جهت طراحی یک مجموعه و یا یک بنا ابتدا معمار نسبت به مطالعه و بررسی و تحلیل موضوع و یا خواسته اقدام و اگر نیاز باشد نسبت به مطالعات کتابخانه نیز لقدام می کند و اگر در مورد آن موضوع طراح هایی ارایه شده یا بناهایی مشابه آن ساخته شده پس از مطالعه آن طرحها و همچنین بازدید از بنای ساخته شده و شاخت محیط اعم از شرایط محیطی و اقلیمی و وضعیت پستی بلندی و توپوگرافی زمین و همچنین دسترسی ها و مشخص نمودن و همچنین مطالعات شهری و شهرسازی و بررسی برنامه های بالا دست و پایین دست شهری و بعد از جمع بندی مطالعات پایه و رسیدن به اهداف لازمه نسبت طراحی طرح های اولیه اقدام می کند که در انجام باید دو مورد را هم زمان مد نظر قرار دهد که یکی معماری درون و دیگری معماری برون است و برای طراحی هر موضوعی معمار ضمن بررسی برنامه ( درون ) نسبت به شناخت برون و محیط باید معماری را بشناسیم و نیاز است علاوه برمواردذکرشده ازدو منظر آنرا شناخته ومورد مظالعه و بررسی قرار دهیم . معماری دارای دو منظراست که به یکایک آن پرداخته میشود
- معماری از منظر درون ( درونگرا ) .
- معماری منظر بیرون ( برونگرا ) .
- منظر درون معماری( درونگرا ) :
معمار در هنگام طراحی هرپروژه ای خواسته ها و برنامه و موارد موثر بر طراحی را مورد نظر قرار می دهد و طرح اولیه که معمولا” همراه با شمای کلی و حجم پروژه می باشد ارائه می دهد و می توان گفت که طرح های اولیه ارائه شده به نظر یک سویه درونگراست زیرا فقط به مدارک و مستندات توجه گردیده و طرح معماری را برآن پایه طراح نموده است .
- منظر برون معماری (برونگرا ) :
پس از طراحی پلان ها و نماها معمار نسبت به بررسی طرح و فضاها و حجم و بررسی محیط اقدام می کند و در این حالت معماری از نظر منظر برون گرا ( حجم ) که در این حالت منظر محیط مورد بررسی قرار می گیرد که برخی اوقات نیاز است که تغییراتی در طرح داده شود تا حجم مورد نظر و منظر دلخواه طراح با توجه به محیط و عملکرد حاصل شود .
آیا تطبیق دو منظر با هم بسیار مهم است ویا هریک به تنهایی :
منظر در معماری ( منظر درون و منظر برون ) هر یک جایگاه خاصی دارد و به نظر نگارنده یک معماری منطقی به معماری گفته می شود که دارای هر دو مورد باشد یا به عبارت دیگر دارای منظر درون و منظر برون .
نقد معماری پس از اجرا :
روال براین است که هر طرحی پس از اجرا مورد نقد و بررسی توسط صاحب نظران و سایر معماران و بازدید کنندگان و مردم قرار می گیرد و اکثر بینندگان و حتی صاحب نظران منظر و نمای اثر معماری را ملاک سنجش خود قرار داده و کمتر به منظر و معماری درون پروژه توجه و اظهار نظر می کنند یا به عبارت به معماری برون ( برون گرا ) توجه می شود .
گروهی اعتقاد دارند که منظر و نمای برون هر بنایی اگر منطقی و دارای روح و حجم های متناسب در پلان محاط باشد می توان آن را یک معماری خوب تعریف نمود در صورتی که بزعم نگارنده نما و حجم شکل دهنده فقط پوسته خارجی معماری است .
عده ای دیگر از معماران بر این عقیده اند زمانی یک اثر معماری کامل و بی بدیل است که عملکرد داخلی و منظر معماری درون آن گویا باشد .
واکاوی معماری از دو منظر :
زمانی یک اثر معماری تبدیل به یک اثر معماری کامل و بی بدیل می شود که هر دو ( منظر درون ) و ( منظر برون ) با هم ادغام و عجین شده باشند .
شایان ذکر است که بیشتر مردم حتی صاحب نظران به معماری برون ( منظر بیرون ) توجه نموده و اظهار نظر می کنند و کمتر به معماری ( منظر درون ) توجه می شود و آن را مورد سنجش قرار دهد .
برخی از معماران براین عقیده اند که معماری و منظر درون که بر اساس خواسته و عملکرد طراحی شده در آن روح زندگی جاری است و ملاک سنجش آنان این چنین است و برخی دیگر حجم بنا یا معماری برون را ملاک سنجش قرار میدهند . اگر فقط منظور منظر معماری برون باشد فقط یک پوسته ( نما ) مطرح می شود که می توان آن را رویت نمود و اگر اظهار نظری نسبت به آن می شود فقط جهت پوسته پروژه معماری است و اگر در مورد منظر درون معماری سخن گفته شود چون بیننده نمی تواند معماری درون ( همه فضاها ) را همزمان ببیند و فقط معماری درونی که در دید او قراردارد را می بیند و فقط آن محدوده را مورد توجه قرار میدهد.که در این حالت اساس سنجش معماری اشراف به فضاها توسط بیننده ممکن نیست . آیا منظر معماری برون و منظر درون را هر یک جداگانه موردبررسی قرار دهیم ویا اینکه هردو را باهم بسنجیم ؟
پایان سخن .
اگر به ساختمانها ی جدید الاحداث درده تا بیست سال اخیردرشهرهای تهران وتبریز و شیراز و مشهد نگاهی داشته باشیم مشاهده میگردد که بیشتر ساختمانها دارای نما و منظر بیگانه با محتوا از منظر معماری درون هستند یا بعبارت دیگر در برخی از بناها نما (منظر بیرون ) هیچگونه رابطه با معماری درون ( منظر درون ) ندارد و نما ویا حچمی کاذب در پوسته است بنابراین اظهار نظردر مورد یک معماری نیاز به تسلط داشتن به فهم ودرک فضاها و موقعیت استقرار و آب وهوا وسایر مولفه های لازمه جهت طراحی میباشد .
درخاتمه سئوال این است که معماری ساختمانهایی که توسط معماران بزرگ همانند لوکوربوزیه یا معماری فرانک لوید رایت و یا تادایو آندو ومیس واندرروو ….. طراحی گردیده را چگونه باید قضاوت نموده اید ؟ آیا معماری منظر درون ویا معماری منظر برون را ؟
بیژن علی آبادی
– 20 -2-1402