You are currently viewing واسطه‌گری کمپانی‌های اروپایی

روابط خارجی همواره اهمیت خاصی برای زمامداران کشورها داشته و کمیت و کیفیت آن بر وضعیت زندگی مردم هر جامعه اثرگذار بوده است. چگونگی روابط بین کشورها و سرزمین‌ها و نیز تداوم یا انقطاع آن متاثر از عوامل مختلفی چون اوضاع سیاسی و اقتصادی جهان و شرایط داخلی کشورها بوده است. معمولا حکمرانان کشورها بعد از تثبیت حاکمیت خویش، برای افزایش مشروعیت منطقه‌ای و جهانی و نیز اداره امور قلمرو و تامین بخشی از مایحتاج مردم، به دنبال برقراری روابط با همسایگان و برخی کشورهای مهم بوده‌اند. اما موفقیت در این امر، گذشته از خواست و تلاش زمامداران کشورها، به مسائل دیگری نیز بستگی دارد که گاه از توان و عهده تصمیم‌گیری آنان خارج است.

از حیث جایگاه و اهمیت روابط خارجی ایران در طول تاریخ، روابط ایران با چین از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. روابط این دو سرزمین و تمدن کهنسال از عهد باستان شروع شده و با فراز و نشیب‌هایی در حوزه‌های مختلف ادامه یافته است. از مقاطع اوج ارتباطات ایران با چین عهد مغولان و ایلخانان (۱۳۳۵-۱۲۳۷م) است که حکمرانی این دو سرزمین در اختیار چنگیزخان و اعقابش قرار گرفت. به دنبال تضعیف حاکمیت فرزندان و نوادگان چنگیز بر ایران و چین و پیدایی حکومت تیموریان (۱۵۰۶-۱۳۷۰م) در ایران و مناطق نزدیک به سرزمین چین، جوانبی از ارتباطات متنوع و تنگاتنگ این دو سرزمین برقرار ماند. تیموریان که ادعای انتساب به مغولان را داشتند و به حمایت برخی از آنها متکی بودند، بر حفظ روابط با چین اهتمام داشتند و گاه به اندیشه تصاحب چین می‌افتادند.

بعد از انقراض تیموریان و تسلط صفویان به‌عنوان پادشاهان ایران، به دلایلی چون تغییر جغرافیای سیاسی و توازن قوا در آسیا، نفوذ روزافزون اروپاییان در مناطق پیرامون ایران و چین و ضعف سلسله حاکم بر چین (مینگ؛ ۱۳۶۸-۱۶۴۴م)، بسیاری از زمینه‌ها و ملزومات تداوم ارتباطات پررونق و متنوع دوران مغولان و تیموریان از میان رفت. اگرچه روابط ایران و چین در عهد صفویه چندان در کانون توجه زمامداران و نخبگان دو سرزمین نبود، گونه‌هایی از روابط گذشته دو سرزمین به شکلی بی‌رمق و کم‌فروغ برقرار بود.

در زمان شاه عباس اول تجارت و بازرگانی خارجی ایران رونق یافت و بازرگانانی از چین، آسیای مرکزی، عربستان، عثمانی و هند برای خرید اشیای تجملی و کالاهای صنعتگران صفوی به اصفهان ‌آمدند. از عوامل موثر در این ارتباطات رونق بازرگانی خارجی، برقراری امنیت، احداث جاده‌ها، ایجاد امکانات اقامتی و همچنین توسعه کشتیرانی بین‌المللی بود که سبب تسهیل صدور کالاهای تجاری از ایران به غرب و نیز به شرق و کشورهای هند و چین می‌شد. در بین کالاهای تجاری، چای و ابریشم از چین و انواع جواهر و ادویه از هندوستان طرفداران بیشتری داشت. افزون بر فعالیت تجارِ شهرهای بزرگی چون تبریز و شیراز، در بازارِ پایتخت نیز در کنار تجار ایرانی و اروپایی، بازرگانان ختایی هم حضور داشتند. همچنین در یکی از مناطق نزدیک به سواحل خلیج‌فارس، یعنی شهر لار که از کانون‌های مهم تجاری بود، بازرگانانی از کشورهای مختلف چون چین به تجارت می‌پرداختند. با توجه به این قبیل شواهد و نیز حمایت شاهانی چون عباس اول، در عرصۀ‌‌‌ روابط تجاری نیز شاهد حضور چینی‌ها در بازارهای ایران هستیم.

عامل مهم دیگر که در رونق ارتباطات تجاری ایران و چین در دوره صفویه موثر بود، فعالیت همزمان کمپانی‌های بزرگ تجاری هند شرقی اروپاییان در هر دو سرزمین بود که ارتباطات غیرمستقیم میان آن دو را ممکن می‌ساختند. کمپانی‌های هند شرقی انگلیس و هلند که تا مدت‌ها از مهم‌ترین فعالان و رقیبان در عرصه تجارت بین‌المللی بودند، برای سود خویش، در صادرات و واردات برخی از کالاهای این دو کشور نقش واسطه را ایفا می‌کردند. در زمان شاه عباس دوم (۱۶۴۲-۱۶۶۶م)، هلندی‌ها علاوه بر ابریشم «مخمل و پارچه‌های ابریشمی و قالی و مخصوصا میوه و شراب از ایران می‌بردند و گاه چینی‌‌های ایران را که در شهرهای کرمان و مشهد ساخته می‌شد و در خوبی نظیر چینی‌‌های چین و ژاپن بود، به جای ظروف چینی و ژاپنی به اروپا می‌فرستادند.»

همچنین هلندی‌ها برای آنکه کشتی‌‌های آنان خالی برنگردد، «مرمر و سنگ‌‌های خوب را به هندوستان و جاوه حمل می‌کردند که آنها را در بناهای تجارتخانه‌های خود به کار می‌بردند. ولی چون دولت ایران به این امر دخالت کرد، به جای سنگ، به حمل نمک پرداختند و نمک ایران با کشتی‌‌های هلندی تا ژاپن و چین هم می‌رفت.»  به دنبال درگیری هلند در جنگ‌‌های داخلی، فعالیت تجاری بین‌المللی انگلیس رونق گرفت و این کشور به صورت همزمان در مناطقی چون ایران و چین به افزایش فعالیت اقتصادی و توسعه نفوذ خود پرداخت.

تجارت ایران عهد صفوی با چین و یا استفاده از جغرافیای ایران برای واسطه‌گری و تسهیل تجارت اروپا و چین، از دید سیاحان تاجرمسلکی چون شاردن پنهان نمانده است. او که چند بار در سال‌های ۱۶۶۵م و ۱۶۷۳م به ایران سفر کرده و ظاهرا در اندیشه برقراری تجارت دائمی فرانسه یا ایران با چین بوده است، به سفیران اعزامی به دربار خاقان چین رهنمودهایی می‌کند تا بتوانند ماموریتشان را با موفقیت انجام دهند. وی علاوه بر مهم نشان دادن برقراری روابط تجاری ایران با چین، احتمالا قصد داشته است دربار ایران را به الگوگیری از روابط فرانسه و چین ترغیب کند.

تجارت؛ کالاهای عمده وارداتی از چین

مُشک که سابقه‌‌‌ استفاده از آن حداقل به دوره ساسانیان برمی‌گردد، از اجناس مهم وارداتی ایران عهد صفویه از چین و تبت بود. شاردن درباره کاربرد آن می‌نویسد: «ترکیبات دارویی آن برای تحریک تمایلات جنسی و تقویت جسم به‌کار می‌رود.» از محصولات دیگری که از چین وارد ایران می‌شد، چای بود که از اسباب پذیرایی از ‌میهمانان در اماکن تفریحی و خانه‌ها بود. در میدان اصلی شهر اصفهان دکه‌ای به نام «چای ختایی‌خانه» وجود داشت که «در آن آب داغ سیاه رنگی را که از ریختن گیاهی در آب جوش به دست می‌آید، به مشتریان می‌دادند.» این گیاه سرزمین ختا که از طریق سرزمین ازبک‌‌های تاتار به ایران آورده می‌شد، دارای برگ‌‌های نوک‌تیز و درازی به‌طول ۵/۲ سانت و عرض نیم سانت بود. این گیاه که چینی‌ها آن را چای می‌نامند، هنگامی که خشک می‌شود، سیاه‌رنگ می‌شود. اشاره به مسیر واردات چای از سرزمین ازبکان گویای آن است که این سرزمین نقش واسطه را در انتقال برخی کالاهای چینی به ایران صفوی داشته است، هرچند نشانی از رونق این مسیر در ایام گذشته و در دوران رونق جادۀ ابریشم در عهد حکومت‌هایی چون مغولان و تیموریان  به چشم نمی‌خورد. کاغذهای ساخت ایران از آن جهت که کاغذسازان در ساخت آنها از پارچه استفاده می‌کردند و پارچه دارای نقش و نگار بود، بی‌کیفیت و تیره بودند. از طرفی، ایرانیان از کاغذهای ساخت اروپا نیز استفاده نمی‌کردند. بنابراین استفاده از کاغذهای ساخت چین را ترجیح می‌دادند.

 جایگاه چین و محصولاتش در ذهنیت اجتماعی

بررسی کمیت و کیفیت روابط ایران و چین در عهد صفویه از حیث هنری، علمی و اقتصادی بدون توجه به پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این روابط و مطالعه بازتاب آن در جامعه قابل دفاع به‌نظر نمی‌رسد. هرچند منابع و اطلاعات ما برای تبیین این مقوله چندان زیاد نیست. از جمله نکات مورد اشاره در شرح اخبار روابط بین کشورها و منابعی که به ذکر این روابط پرداخته‌اند، هدایایی است که بین دولت‌ها رد و بدل می‌شد. پادشاهان هم به کمیت و کیفیت این هدایا حساس بودند و هم در چگونگی پذیرش و نیز حفظ و نگهداری آنها اهتمام داشتند. از شواهد ارزشمند بودن کالاهای چینی این است که در بین هدایایی که صاحب‌منصبان کشورها و حتی حکام محلی و نیز مقامات برای شاهان صفوی می‌فرستادند، کالاهای چینی به چشم می‌خورد، مانند هدایای علاءالدوله ذوالقدر (حاکم منطقه البستان واقع در آناتولی) که «از اسباب جبه‌خانه و فراش‌خانه و خیمه سراپرده از رزبفت و ختایی و اطلس ختایی» برای شاه اسماعیل اول فرستاد. نمونه دیگر، هنگام کشته شدن نجم ثانی (۹۱۸ق)، ابتدا برخی متنفذان و شخصیت‌ها مانند محمد تیمورخان (فرزند شیبک‌خان ازبک) و عبیدالله‌خان ازبک  (امیر ازبکان؛ ۹۴۴-۹۳۰ق) که از ترس شاه اسماعیل به فکر فرار به چین بودند، در نهایت نزد خان ترکستان رفتند.

وی برای صلح این دو شخص با شاه اسماعیل، سفیری به نام خواجه عبدالرحیم را همراه با کالاهایی چون پارچه‌های چینی و تحفه‌های ختایی و اسب سمرقندی نزد شاه اسماعیل فرستاد. این دو مطلب نشان‌دهنده اهمیت و ارزش کالاهای چینی نزد دربار صفوی است. نکته مهم دیگر در اخبار فرار سران ازبکان، نقش پیدایی حکومت ازبکان در قطع روابط مستقیم و بی‌دردسر بین ایران و چین در عهد صفویه است. شاردن که دو بار به گنجینه شاهی وارد شده، در بار دوم که در عهد شاه سلیمان (۱۶۶۶-۱۶۹۴م) بوده است، متوجه می‌شود که بهترین گوهرها و هدایای ارزشمند را در آن گنجانده‌اند. این خزانه سه مخزن داشت که در قسمت اول آن مجموعه زیادی از زیباترین مصنوعات و گرانبهاترین اجناس دنیا نگهداری می‌شد که علاوه بر هدایای آلمان و ایتالیا، هدایای چین نیز در آن قرار داشت. وجود کالاهای چینی در شمار هدایای نفیس محفوظ در خزانه، نشانه برقراری و حفظ پیوندها بین دو تمدن در دوره صفویه است.

نکته مهم دیگر آنکه اگر شاه ایران برای پادشاه کشور دیگری هدایا می‌فرستاد، اجناس چینی بخشی از هدایا بودند. برای مثال، در شمارهدایای شاه سلیمان صفوی برای سلطان عثمانی، یک دست آفتابه لگن چینی بود. در نیمه سلطنت سلطان حسین و زمانی که میرویس به اجبار راهی اصفهان شد (۱۷۲۱م)، وی اموال و هدایایی را که از پادشاهانی چون پادشاه چین دریافت کرده بود، همراه خود به اصفهان برد تا با رشوه دادن به وزرا و امرای دولت به مقاصد خود دست یابد.

جمشید نوروزی و نرگس خزاعی

گروه تاریخ، دانشگاه الزهرا

دنیای اقتصاد