رییس انجمن مفاخر معماری ایران در بزرگداشت دکتر ایرج اعتصام و رونمایی کتاب «اسرار شیدایی» گفت: این کتاب شاید نخستین اثر در زمینه تاریخ شفاهی معماری باشد.
گفتههایی که در این کتاب از زبان راویان درباره تاریخ معماری نقل شده، روشنگر بسیاری از واقعیات این حرفه است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سید علیرضا قهاری رییس انجمن مفاخر معماری ایران در ابتدای نشست که شب یکشنبه (۱۸ بهمنماه) در خانه هنرمندان ایران برگزار شد گفت: دکتر ایرج اعتصام نیازی به معرفی ندارند، امشب گرد هم آمدهایم تا بهانهای باشد برای تجلیل از حوزه معماری و شهرسازی.
نمونه بارز این معماری هم خود آقای دکتر اعتصام است. وی افزود: دو سال پیش که انجمن مفاخر معماری ایران در پی تشکیل گروه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی کشور بود، تصمیم بر این گرفته شد که گفتوگوهایی با استادان حوزه معماری و شهرسازی انجام شود و آن گفتوگوها بهصورت نوشتار، در کتابی گردآوری شود. چنین کاری سبب میشد که کارهایی که در معماری ایران انجام شده است، در تاریخ بماند.
این معمار و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: کتاب «اسرار شیدایی»، زندگینامه دکتر ایرج اعتصام، معمار، شهرساز و هنرشناس شاید نخستین کار در زمینه تاریخ شفاهی معماری باشد. گفتههایی که در این کتاب از زبان راویان درباره تاریخ معماری نقل شده، روشنگر بسیاری از واقعیات این حرفه است.
وی افزود: البته در «شب معمار» که دکتر اعتصام بانی برگزاری اولین جلسه آن است، و بنیاد معماری میرمیران اجرای آن را بر عهده دارد، مباحثی درباره تاریخ معماری و شهرسازی معاصر گفته خواهد شد که حتما روشناییهایی بر این موضوع خواهد افکند. مهندس منصوری که از دو سال پیش تهیه متن کتاب را بر عهده داشت، این وظیفه را به من داد که از دست اندرکارانی که در انتشار کتاب «اسرار شیدایی» نقش داشتهاند، تشکر کنم.
رییس انجمن مفاخر معماری ایران گفت: نوشتن چنین کتابی دشواریهای تحقیقی بسیاری داشته است و با در نظر گرفتن همه ملاحظاتی که به تاریخ معماری معاصر ایران ارتباط پیدا میکرد، نوشته شده است.
امیدواریم برای دیگر استادان معماری نیز چنین کتابهایی تدوین شود تا تاریخ معماری و شهرسازی ما روشنتر شود.
دکتر سید محسن حبیبی رییس پردیس دانشکده هنرهای زیبا سخنران بعدی نشست بود وی گفت: برای شاگرد زیباست که درباره استادش و در حضور او سخن بگوید و زیباتر آن است که استاد از شاگرد بخواهد صحبت کند. دکتر اعتصام از من خواست که درباره این کتاب سخن بگویم. این شانس بزرگی است که نصیب من شده است و آن را مغتنم میشمارم.
وی افزود: من در هنگامی که در سال ۱۳۴۶ وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم، یکسال بود که از کسوت استادی دکتر اعتصام میگذشت. ایشان در سال ۱۳۴۵ و در ۳۶ سالگی به درجه استادی نایل شده بود.
وی آتلیهای داشت که در آنجا با استاد دکتر میرفندرسکی کار میکرد. این استادان برای ما بسیار دور دست بودند. گستره اندیشه آنان به حدی بود که نمیتوانستیم به آنها نزدیک شویم.
مولف کتاب «شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر» گفت: به هر حال وقتی توانستم در خدمت دکتر اعتصام باشم که وارد گروه شهرسازی شدم. در سال ۶۸ که مدیر گروه شهرسازی بودم، دکتر اعتصام و دکتر مزینی به کشور برگشته بودند.
این فرصتی بود تا با ایشان دوستی همراه با احترام داشته باشم. من از دکتر اعتصام، متانت، شکیبایی، بیآلایشی و وسعت نظر را آموختم.
باز هم آموختم که چهطور میتوان سینهای فراخ و دستی گشاده داشت و چگونه میتوان خالی از کین بود و نهال دوستی کاشت. اینها مداهنه نیست، صفاتی است که برای استاد و معلمم میتوانم بگویم.
وی افزود: دکتر اعتصام در فلورانس ایتالیا درس خواند. پس از بازگشت به ایران در خرداد ۱۳۴۰ تقاضای همکاری با دانشکده هنرهای زیبا کرد و در جلسهای که با حضور استاد فروغی و مهندس سیحون برگزار شد، امتحانی از ایشان به عمل آمد که دو ساعت طول کشید. دکتر اعتصام با معدل ۱۹ به اتفاق آراء برای دانشیاری دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شد.
وی در تاسیس دفتر فنی دانشکده هنرهای زیبا نقش اساسی داشت و در سال ۱۳۴۳ سرپرستی دورههای شهرسازی را قبول کرد.
مولف کتاب «از شار تا شهر» گفت: دکتر اعتصام در سال ۱۳۴۵ بود که به مقام استادی رسید. در همان زمان کتابی به نام «معماری معاصر» نوشت. از آن زمان تا کنون این بحث را رها نکرده و درباره معماری معاصر کار میکند. وی در سال ۱۳۴۸ اولین مدیر گروه شهرسازی تهران شد و شهرسازی نوین را راه انداخت. دکتر اعتصام را باید اولین کسی دانست که شهرسازی علمی را تدارک دید و سامان داد.
وی افزود: ایشان در سال ۱۳۵۷ راهی دیار غربت شد. بازگشت استاد در سال ۱۳۶۸ بود. اولین دوره دکترای شهرسازی را نیز ایشان تاسیس کرد.
در سال ۱۳۷۶ عنوان مدیر گروه معماری و شهرسازی را داشت و در سال ۱۳۷۹ بازنشسته شد، اما تا کنون به همکاری خود با دانشکده معماری ادامه داده است. وی شاید جزو معدود استادانی باشد که در دل شاگردانشان جای دارد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران-بهمن ۱۳۸۸
بررسی و نوشته: آناهید خزیر
تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره السادات عربشاهی