آمارهای رسمی و غیررسمی، نیاز روزافزون کشور به ساخت مسکن را یادآوری میکند. کمبود مسکن در کنار رشد جمعیت و خیل عظیم جوانان در حال تشکیل خانواده، افزایش تقاضا و به دنبال آن صعود بیسابقه قیمت مسکن را به همراه داشته است. ضمن آنکه سیاستهای اقتصادی نیز در افزایش قیمت مسکن تأثیرگذار بوده است. از طرف دیگر مسکن کالایی نیست که قابلیت وارد کردن از خارج از کشور و یا جابجایی در داخل را داشته باشد تا از آن طریق بتوان کمبود عرضه مسکن را جبران کرد.
آنچه که باید انجام شود، تنها تولید سریع و روزافزون مسکن است تا بتوان ابتدا این بحران را مهار کرد و سپس با ادامه روند تولید گسترده و سریع مسکن به حل این مشکل امید بست. از دیگر سو، سیاستهای کلان اقتصاد نیز میباید برای این منظور هدایت شوند. براساس آمارهای اعلام شده، نیاز به تولید بیش از یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد مسکونی در سال برای حل بحران مسکن وجود دارد، در حالیکه به طور معمول چیزی در حدود یک سوم این مقدار مسکن در کشور تولید میشود. اگر براساس استانداردهای رایج بینالمللی و ملی حجم زیرساختهای متناسب و موردنیاز با این مقدار ساختوساز را محاسبه کنیم (بیمارستان ـ مدرسه ـ تجاری ـ فرهنگی ـ ورزشی)، درمییابیم که نهضت عظیمی در ساخت و تولید مسکن میباید به راه بیفتد تا ظرف یک دهه مشکل مسکن در کشور حل شود.
شهریار یقینی کارشناس ارشد انجمن مفاخر معماری ایران معتقد است:
تولید این حجم ساختمان نیازمند داشتن توانایی در تولید مصالح ساختمانی به مقدار بیش از سه برابر وضع موجود میباشد. تولید فولادهای ساختمانی، سیمان، آجر و گچ که از اقلام پایه ساختمانی میباشد، در حال حاضر خود دچار بحران تولید و رشد فزاینده قیمت میباشند. آمادهسازی زیرساختهای لازم برای تولید سه برابر مصالح ساختمانی، نیازمند برنامهریزی و مدیریت ویژهای است. نیروی انسانی مورد نیاز برای تولید سه برابر مسکن نیز میباید تأمین گردد. کارگر، تکنسین، کارشناس و مدیر میباید به تعداد کافی در عرصه ساخت و ساز حضور داشته باشند تا هم تولید مسکن انجام گیرد و هم کیفیت مطلوب حاصل شود.
وی میگوید واقعیتهای جامعه فنی و حرفهای ما در عرصه صنعت ساختمان نشان میدهد که رسیدن به هدف تولید یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد مسکونی در سال به روشهای متعارف و جاری امکانپذیر نمیباشد. در حال حاضر آنچه که ساخته میشود، هم از نظر کیفیت ساخت و رعایت استانداردهای موجود ساختمان دچار ضعف است و هم از جنبه کیفیت معماری نیز مورد اعتراض میباشد. توسعه سهبرابر تولید ساختمان در این شرایط، دستیابی به استانداردها و معیارهای کمی و کیفی را زیر سؤال میبرد.
چاره کار در چیست؟ ادامه روند فعلی ساخت و ساز و با شتابی بیشتر همراه با تشویقهای مالی و بانکی و یا تغییر در نگرش به نحوه ساخت و ساز با بهرهگیری از ابزارهای مدیریتی و مالی کلان.
تولید صنعتی ساختمان و انبوهسازی با استفاده از فناوریهای پیشرفته میتواند کمک قابل توجهی به مدیریت و مهار بحران مسکن بنماید. سه اصل صنعتیسازی و تولید انبوه ساختمان عبارتند از: سریعسازی، ارزانسازی و رعایت استانداردها و کیفیت مناسب.
با صنعتیسازی در تولید انبوه ساختمان میتون بخشی از کمبود تولید مسکن را جبران کرد. بهرهگیری از فناوریهای نوین ساختمانی میتواند سرعت تولید را به نحو چشمیگری افزایش دهد. از آنجائیکه روند تولید صنعتی ساختمان در شرایط ویژه و تحت کنترل و مدیریت فنی و مهندسی قرار دارد، لذا کیفیت محصول تولیدی قابل اطمینان بوده و در نهایت با کاهش هزینههای سربار و استفاده بهینه از مصالح ساختمانی، کاهش هزینه اجرای ساختمان را میتوان انتظار داشت. در این حوزه انتخاب روش مناسب تولید صنعتی ساختمان نیز حائز اهمیت است. تنوع فناوریها در بازار ساختمانی ایران میتواند پاسخگوی نیازهای متفاوت سازندگان و بهرهبرداران باشد.
بدیهی است هر فناوری در حوزهای از ساخت و ساز کاربرد بهتری دارد. از اینرو شناخت امکانات و محدودیتهای هر یک از فناوریهای مزبور، می تواند سرمایهگذاران و طراحان را برای استفاده مناسب از آنها یاری دهد.
برخی از فناوریهای نوین، مصرف مصالح ساختمانی در واحد مترمربع را به مقدار قابل توجهی کاهش میدهند و با سبکسازی ساختمان، ایمنی آنها را در برابر زلزله نیز افزایش میدهند. استفاده از این این نوع فناوریها میتواند کاهش مصرف مصالح و درنتیجه کاهش مصرف انرژی (انرژی برای تولید مصالح) را نیز به همراه داشته باشد. در شرایط فعلی که تولید مصالح ساختمانی در کشور متناسب با مصرف نیست، استفاده از این نوع فناوریها، ظرفیت تولید را افزایش میدهد و به این ترتیب لطمه کمتری نیز به محیطزیست وارد میکند.
این کارشناس خاطرنشان میکند: بکارگیری فناوریهای نوین برای سبکسازی ساختمان میتواند در ساختوسازهای متعارف نیز بکار برده شود، در این صورت با کاهش مصرف مصالح ساختمان و افزایش سرعت اجرا، نهتنها کیفیت ساخت و ساز در عرصه ساختمانسازی متعارف ارتقاء مییابد، بلکه مقدار مصرف مصالح در واحد سطح نیز کاهش مییابد. این کاهش مصرف فرصتی را فراهم میآورد تا از ظرفیتهای تولید مصالح ساختمانی موجود استفاده بهینه شود و در عین حال در مصرف انرژی در حوزه تولید مصالح نیز صرفهجویی به عمل آید.
با توجه به ملاحظات فوق مشاهده میگردد که استفاده از فناوریهای نوین ساختمانی با توجه و تأکید بر روشهای مبتنی بر کاهش وزن و سبکسازی ساختمان میتواند بخش قابل توجهی از کمبود مسکن در کشور را برطرف سازد و صرفهجویی در مصرف مصالح و انرژی و نیز کاهش تخریب محیطزیست را در برداشته باشد.
به همین جهت روی آوردن به تولید صنعتی و انبوهسازی مسکن برای مهار بحران گرانی و کمبود مسکن یکی از راهکارهای پیشنهادی ارائه شده از سوی کارشناسان میباشد. با توجه به ناچیز بودن سهم تولید صنعتی ساختمان در کل ساخت و سازهای کشور، تلاش گستردهای طی یک سال اخیر برای افزایش این سهم انجام گرفته است.
کارشناسان انجمن مفاخر معماری ایران اعتقاد دارند: در کنار این تلاش باید نکاتی را مدنظر قرار داد که غفلت از آن میتواند تلاش برای ارتقاء صنعت ساختمان را تحت تأثیر قرار دهد:
هزینه تمام شده اجرای ساختمان در حال حاضر تفاوت چشمگیری با قیمت فروش دارد. در واقع قیمت زمین است که تعیینکننده بهای فروش ساختمان است. این نسبت (نسبت قیمت فروش به قیمت تمام شده اجرای ساختمان) گاهی تا ده برابر میرسد. در این شرایط ارزانسازی تولید ساختمان که در شرایط مطلوب حداکثر ۳۰ ـ ۲۰ درصد در قیمت تمام شده ساختمان میتواند تأثیرگذار باشد، در قیمت فروش و عرصه آن در بازار تأثیر چندان زیادی نخواهد گذاشت. لذا پیش از هرگونه فعالیت فنی و مهندسی، اتخاذ روشهای مناسب اقتصادی برای کاهش قیمت زمین و متعادل کردن نسبت قیمت زمین به قیمت اجرای ساختمان میتواند تأثیر قابل ملاحظهای بر بازار مسکن بگذارد. اتخاذ تصمیم در این زمینه، خارج از حوزه مهندسی ساختمان بوده و تلاش برنامهریزان اقتصادی را طلب میکند.
انبوهسازی صنعتی ساختمان زمانی مفهوم واقعی خود را پیدا میکندکه مجموعهای از عوامل دخیل در ساخت و ساز، تحت نظامی هماهنگ و در چارچوب مقررات و ضوابط خاص خود، حاکم بر روند تولید ساختمان باشد. اصلاح ساختارهای مالی از مرحله تملک زمین تا فروش، تولید فرآوردهها و مصالح ساختمانی براساس نظام مدولار، استانداردسازی فرآوردههای ساختمانی، تبیین ساختار مهندسی و طراحی ویژه از جمله عوامل مؤثر در تنظیم ساختار تولید صنعتی ساختمان و تشویق و ترویج آن میباشد.
ـ آنچه که امروز در مجامع تخصصی مهندسی و در حوزه تولید صنعتی ساختمان با استفاده از فنآوریهای نوین مطرح میشود، بطور عمده شامل روشهای نوین سازهای ساختمان میگردد. در حالیکه سازه تنها بخشی از فرآیند تولید ساختمان است و حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد از حجم عملیات ساختمانی را در برمیگیرد.
اکتفا صرف به تولید صنعتی سازههای جدید و بهبود آن، اگرچه از لحاظ افزایش ایمنی ساختمان بسیار مهم است، اما میتواند موجب غفلت از توجه به سایر بخشهای ساختمانی و تولید صنعتی آن شود.
دیوارهای داخلی، دیوارهای خارجی، نماسازی، کفسازی، سقفهای کاذب، عایقبندی، تأسیسات مکانیکی و الکتریکی، در، پنجره، پله و خلاصه سایر اجزای ساختمانی نیز میباید متناسب با بهرهگیری از فنآوریهای نوین تولید و اجرا گردند. بدیهی است استفاده از دیوارهای آجری یا مصالح مشابه در دیوارچینیها و استفاده از آجر و سنگ و اندود سیمان با روشهای متعارف در نماسازیها در ساختمانی که با استفاده از سازه سبک (به عنوان مثال LSF) برپا شده است، عملاً نقض تمام پیشفرضها در استفاده از فنآوریهای نوین ساختمانی میباشد.
حاصل این نوع ساختمانسازی، دور شدن از سه اصل استفاده از فنآوریهای نوین ساختمان (تسریع ساختوساز، ارتقاء ایمنی، کاهش قیمت تمام شده) میباشد، و در نهایت موجب رجعت به ساختوسازهای متعارف و حذف فنآوریهای جدید در عرصه ساختوساز میشود.
اهتمام در شناسایی، معرفی، تولید و استفاده از مصالح و اجزای ساختمانی سبک، مقاوم و با قیمت مناسب که در یک نظام هماهنگ صنعتی بتواند با سازههای نوین معرفی و تأیید شده، به اجرای ساختمانهای نوین بینجامد، میباید به عنوان بخش تکمیلی مطالعات راهبردی تولید صنعتی ساختمان در کشور منظور شود.
در حوزه تأسیسات و تجهیزات مکانیکی و الکتریکی در ساختمان نیز کارشناسان مربوطه با همکاری معماران میتوانند با استفاده از فنآوریهای سبز، صرفهجویی در مصرف انرژی در ساختمان را عملی سازند و سیستمهایی نوین متناسب با سایر بخشهای ساختمان را پیشنهاد و استفاده نمایند. در این بخش نیز، شناسایی، معرفی و تشویق و ترویج سیستمها و تجهیزات مربوطه توسط کارشناسان ذیربط میباید انجام گیرد.
در حال حاضر بیش از ۹۸ درصد از ساختوسازهای کشور با روشهای مقاومت انجام میگیرد. تشویق و توسعه فنآوریهای نوین برای اجرای اجزای ساختمانی که قابلیت استفاده در ساخت و سازهای متعارف را داشته باشد و ضمن افزایش سرعت، اجراء ایمنی را افزایش و هزینهها را کاهش دهد، در اقبال عمومی به استفاده از این محصولات بسیار مؤثر بوده و بسترسازیهای فرهنگی و فنی را برای تشویق و توسعه صنعتیسازی ساختمان را فراهم میآورد.
با توجه به موارد اعلام شده، ملاحظه میشود که ارتقاء صنعت ساختمان حاصل کارگروهی کارشناسان و برنامهریزان مختلف خواهد بود و آنچه که میتواند این فرآیند را به نتیجه برساند، مدیریت شایسته و متمرکز بر مجموعه عوامل دخیل (صنعت، ساختمان و اقتصاد) است تا هماهنگیهای لازم را برای نیل به این هدف فراهم سازد.