به گزارش معماری نیوز ، مهندس علیرضا قهاری، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران، در ابتدای جلسه به انتخاب دهه ۹۰ به عنوان دهه پژوهش و نقد معماری اشاره کرد و افزود: بررسی این موضوع و کالبدشکافی آن، کمک شایانی به نقدمعماری و شناخت معماری خواهد کرد. ایشان در ادامه افزود: متاسفانه در کشور ایران، هیچگاه آثار معماران ایرانی مورد نقد و بررسی قرار نمیگیرد و این دقیقا خلاف روال بین المللی و مانعی بزرگ برای رشد معماری است.
رئیس انجمن مفاخر معماری ایران در ادامه خاطر نشان کرد: متاسفانه عدم وجود توضیحات مکتوب و شفاهی معماران در مورد آثارشان نیز عامل دیگری است که علاوه بر سردرگمی جوانان معمار در شناخت این آثار، به نوعی نابودی معماری ایرانی و عدم انتقال دانش معماری به نسل های آینده را رقم خواهد زد.
مهندس قهاری در ادامه به ارتباط معماری و طبیعت اشاره کرد و افزود: معماران و شهرسازان، سازندگان اصلی شهر و کاشانه ما هستند و بهمین منظور، در صورت تخریب طبیعت و محیط اطراف ما، این قشر، از متهمین اصلی به شمار میروند. رئیس انجمن مفاخر معماری ایران، خطاب به حاضرین جلسه سوالی را مطرح کرد: چگونه میشود با تعامل با طبیعت و شناخت رفتار آن و عدم تخریب عناصر طبیعت، زندگی خوبی داشت؟
در ادامه جلسه، هر یک از حاضرین، نظرات و دیدگاه خود را درباره موضوع معماری و طبیعت ارائه کردند که در ادامه این نوشتار، دیدگاه های مطرح شده به صورت پیوسته ارائه می شود.
معماری، خود، برآمده از طبیعت است، چون بشر اولیه غارنشین بوده است و بر اثر پیشرفت و تمدن بدین جا رسیده است، پس نباید معماری را با طبیعت غریبه کرد. باید احجام بگونه ای باشد که با طبیعت همخوانی داشته باشد. در حال حاضر اشکالات زیادی در معماری ساختمان ها وجود دارد، مانند ساختمان های تمام شیشه ای که با نقص های بسیار زیادی ساخته میشود.
ساختمان های ما از حالت خشت و گلی در گذشته، بیرون آمده و به طرف سنگی یا شیشه ای رفته است، این در حالیست که آجر روح دارد و انس و الفت بیشتری با انسان دارد.بعضی افراد با این گفته مخالفند اما به اعتقاد من، در حال حاضر بزرگترین ایراد در خانه های مسکونی، نبود پاسیو و فضای طبیعی است، و فقط دیوار است که در مقابل چشمان ساکنین خانه خود نمایی میکند.طبیعت یعنی آرامش و آسایش، ما اگر ساختمان را طوری طراحی کنیم که رفتاری شبیه طبیعت داشته باشد و آرامش بخش باشد، اینگونه است که میتوانیم بگوییم که به تعامل بین معماری و طبیعت رسیده ایم. معماری و طبیعت سوژه ای است سهل الممتنع، که در عین ساده بودن، نامفهوم است.
در ارتباط دو وادی معماری و طبیعت، بایستی عنصر مشترکی پیدا کنیم که این دو را با یکدیگر، یکی کند و معرفت امانت داری را در استفاده از طبیعت رعایت کنیم.
اگر این عنصر وجود دارد، آن چیست؟ فلاسفه، این عنصر را توازن بین زندگی و طبیعت می دانند.اولین مورد در موضوع معماری و طبیعت، عمدتا الگوبرداری و اقتباس معماری از طبیعت است. اولین مداخله در طبیعت، داستانی است که در قرآن وجود دارد و آن، یادگیری چگونگی دفن مرده از کلاغ توسط فرزند آدم است.
ما وقتی از طبیعت صحبت میکنیم، به هیچ عنوان از فضای سبز و نحوه مراقبت از آن و یا الگوبرداری از آن صحبت نمیکنیم، بلکه از تمامی جهان و یک فرآیند صحبت می کنیم.مشکل تعامل معماری و طبیعت، از غلبه انسان بر طبیعت نشات میگیرد که این غلبه در نتیجه دو عامل عقل و اختیار در انسان، حادث میشود.معماری طبیعی در طبیعت، یکی از خلاقیت های خداوند است. کوه ها، جنگل ها و دیگر اجزای طبیعت، نشانگر معماری الهی است.
اگر کسی طبیعت را حس کند، معمار میشود. اگر معمار، طبیعت را حس نکند، عکاس میشود. معماری بدون طبیعت دقیقا همانند یک لاشه است.شما وقتی پشت پنجره ای می ایستید و طبیعت را می نگرید و از این موقعیت لذت میبرید،دقیقا همگامی معماری و طبیعت رخ داده است.
معماری بدون طبیعت، ماکتی بیش نیست، پس معمار باید طبیعت را بشناسد، خلاقیت را بشناسد و تمامی انها را در طرح خود پیاده و طرح را با طبیعت عجین کند. اگر معماری با طبیعت عجین باشد، هرچند بنا کهنه میشود، اما هنر معماری کهنه و نابود نمیشود.
طبیعت بزرگترین منبع انرژی است و باید به نحو درست از این انرژی استفاده کرد. بادگیر یزد یکی از بهترین نمونه های استفاده درست و اصولی از انرژی طبیعت است.ما میتوانیم معماری و طبیعت را در سه حوزه تقسیم کنیم، معماری با طبیعت، معماری در طبیعت و معماری در تقابل با طبیعت. و اینگونه به رفتارشناسی ایندو بپردازیم.
منبع: سایت معماری نیوز-اردیبهشت ۱۳۹۰
تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره السادات عربشاهی