قدس آنلاین- مسعود یوسفی: تا پیش از آنکه کار احداث ساختمان مسجد قدس تهران، واقع در محله سعادت آباد این شهر به اتمام برسد، هیچ یک از رهگذرانی که هر روز از آن مسیر تردد می کردند گمان نمی کردند که قرار است یک روز از بلندگوی این ساختمان مثلثی شکل بانگ اذانی برخیزد و مؤمنان و نمازگزاران را برای ادای فریضه نماز و اجرای مناسک عبادی به خود فرا بخواند،
زیرا این بنا به همه چیز شبیه بود مگر مسجد. تا آن روز برخی تصورشان بر این بود که شاید می خواهند در این محل کلیسا بسازند. بعضی نیز گمان کرده بودند که می خواهند در این مکان ایستگاه و ساختمان مترو احداث کنند و به همین ترتیب هر کسی از ظن خود در این باره رأی و نظر داده بود.
چرا این مسجد گنبد ندارد؟
با این حال، بعد از آنکه این ساختمان با آن فرم و مفهوم متعارض با معماری ایرانی- اسلامی ساخته شد، نام مسجد بر آن گذاشتند و خطبه اش را نیز خواندند، اما از همان زمان ابهامات و ذهنیتهای بسیاری درباره شکل ظاهری و نوع معماری نامأنوس این مسجد ایجاد شد که همچنان ادامه دارد. مرد میانسالی که خود از اهالی محل است در این باره می گوید: «با دیدن این مسجد، همواره این پرسش برای من پیش می آید که چرا این مسجد گنبد ندارد؟»
حسین نوروزی می افزاید: «ما هیچ وقت فکر نمی کردیم که ممکن است یک روز این مکان به مسجد تبدیل شود و از آن بانگ اذان به گوش برسد.» نوروزی ادامه می دهد: «آنطور که می گویند، نمای این مسجد برگرفته از نماد هرم های فراماسونری است». وی با بیان اینکه نمادهای فراماسونری در همه جای شهر وجود دارد یادآور می شود: «اگر خوب دقت کنی، این نمادها را در اطرافت می بینی». در تأیید اظهارات این شهروند تهرانی به یاد می آورم که نماد پرگار و گونیا در ساختمان مجلس شورای اسلامی، نماد چشم در نرده های مسیر اتوبوس های بی.آر.تی خیابان ولی عصر، نماد چشم جهان بین در لوگوی واحد مرکزی خبر، نماد ساختمان مؤسسه قوامین نیروی انتظامی، نماد هرم بازار مبل یافت آباد، نماد مثلث میدان انقلاب و بسیاری نمادهای دیگر را بارها دیده ام.
در قبال یکه تازی و میدان داری معماری فراماسونی که در حساس ترین مراکز و نهادهای قانونگذاری، امنیتی و مذهبی پیش رفته و رسوخ پیدا کرده است، مسؤولان و متولیان فرهنگی و معماری جامعه باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا معماری دلپذیر، باشکوه و زیبای اسلامی- ایرانی جای خود را به معماری نامأنوس وارداتی داده است؟
از قضا این پرسشی است که از سوی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس نیز مطرح شده است. غلامعلی حداد عادل نماینده مجلس در جریان پنجمین همایش «مدرسه ایرانی، معماری ایرانی» می پرسد: «نمی دانم مشکل چیست که نمی توانیم هویت گذشته خود را به روزگار جدید منتقل کنیم و این پرسشی است که متخصصان معماری باید به آن پاسخ بدهند.»
در پاسخ به پرسش این استاد دانشگاه و رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی، جامعه معماری ایران دلیل قانع کننده ای ارایه نمی دهد و به نوبه خود تقصیر را متوجه دولتمردان می داند، به همین مناسبت علیرضا قهاری از اعضای انجمن مفاخر معماری ایران در نشست اعتلای معماری و هویت فرهنگی می گوید: «ما وارث ده ها سال معماری صاحب سبک در جهان هستیم، اما هنوز متولی خاصی در زمینه معماری در کشور نداریم».
وی در ادامه خاطرنشان می کند: ما در مورد هویت شهری صحبت می کنیم، اما متولی اصلی این موضوع مشخص نیست. قهاری می افزاید: «جایگاه معماری به عنوان مهندسی فرهنگی در تصمیم گیری کلان سازندگی خالی است.» اما شورای شهر تهران نظری به غیر از این دارد و ضمن اینکه شانه از زیر بار این مسؤولیت خالی می کند، او نیز همداستان با رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس معماران را مقصر می داند.» مرتضی طلایی رئیس کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر تهران در برابر این اعتراض که در چند ماه گذشته به کاربردن نمادهای فراماسونی و شیطانی در فضای شهری افزایش پیدا کرده می گوید: «باید به این نکته توجه داشته باشیم که ریشه این گونه نمادها در معماری است و پایه گذار اصلی آنها معماران هستند.»
از سوی دیگر یکی از اعضای انجمن مفاخر معماری درباره وضعیت بغرنج و در هم ریخته معماری شهری به موضوع مهم و قابل توجهی اشاره می کند.
سجاد محمدیارزاده در این ارتباط می گوید: «در اینجا معمار را مقصر نمی دانیم، زیرا برخی اصول و بن مایه های اجتماعی ما در جامعه معاصر به هم ریخته و همین امر معماری ما را آشفته کرده است.»
شیطان بر معماری شهرها می تازد…
مشخص نیست که مسؤول بروز نابسامانی در وضعیت معماری کشور چه کسی است و بدیهی است که در نبود متولی و مسؤول، وضع از این هم که هست بدتر خواهد شد و معماری بیگانه و وارداتی همچنان یکه تاز خواهد بود. البته موضوع تنها به کلانشهر تهران ختم نمی شود و متأسفانه کاربرد این نمادها در سرتاسر ایران رواج پیدا کرده است، به طوری که برپایه گزارشهای موجود نمادهایی همچون: هرم یک چشم، ابلیسک، گونیا و پرگار و نمادهای دیگری که مظاهر فرقه مرموز فراماسونری هستند در احداث بناهایی همچون بانکها، میادین، سازمانهای ادارای، مراکز تجاری و اماکن زیارتی در شهرهایی همچون شیراز، رشت، زنجان، سمنان و حتی مشهد مقدس به کار برده می شوند و همچنان رو به گسترش است و بیم آن می رود که در صورت ادامه چنین روندی- آثار معماری خاطره انگیز و دلپذیر ایرانی- اسلامی از صفحه شهرها محو و به جای آن معماری توطئه گرا و دسیسه پرداز فراماسونی بنشیند، به گونه ای که اگر کسی از خارج کشور به این دیار سفر کند به هیچ وجه متوجه نخواهد شد که به یک کشور باستانی واسلامی وارد شده است و هیچ مشخصه ای از یک کشور اسلامی- شرقی را درک و دریافت نخواهد کرد و این موضوعی است که پیش از این و در جریان برگزاری اجلاس نماز در سال ۸۸ از نظر رهبر معظم انقلاب دور نمانده بود.
ایشان در این مورد فرموده بودند: «نشانه های اسلامی باید واضح و آشکار باشد، کما اینکه در مهندسی باید نشانه های اسلامی آشکار باشد. صهیونیستها هر نقطه دنیا که خواستند یک ساختمانی بسازند، آن علامت نحس ستاره داود را سعی کردند یک جوری رویش تثبیت کنند. کار سیاسی شان اینجوری است. ما مسلمانها نشانه های اسلامی و مهندسی اسلامی را باید در همه کارهایمان از جمله در باب مهندسی رعایت کنیم.»
نماد سازیها و نوع معماری خاص فراماسونری که بشدت از سوی جریانهای صهیونیستی و سلطه طلب استکباری دنبال می شود، بر مبنای یک هدف سیاسی و با نقشه از پیش تعیین شده انجام می گیرد و این در حالی است که متأسفانه هیچ عزم و اراده داخلی برای جلوگیری از این توطئه فاجعه آمیز وجود ندارد و اگر هم هست دانش و اطلاع مدیران و مجریان مملکتی در حدی نیست که به خوبی از عهده مقابله با این جریانها برآید.
در همین باره مرتضی طلایی، عضو شورای شهر تهران چنین اظهارنظر می کند: «متأسفانه مشکل اصلی این است که بسیاری از مدیران اصلاً این گونه جریانها و بویژه جریان فراماسونری را نمی شناسند؛ در نتیجه برای این موضوع دغدغه ای هم ندارند». بر مبنای این اظهارنظر کارگزار جمهوری اسلامی به طور مثال نمی داند که جریان فراماسونری ریشه در افسانه جعلی «معبد سلیمان» دارد و مطلع نیست که گونیا و پرگار بر مبنای عرفان منحط این آیین به زهد و تقوی اشاره دارد و نیز نمی داند که هرم یک چشم و ابلیسک و جغد مینروا هر یک به چه معناست و بالاخره بی خبر است که «فراماسونری از صهیونیسم دستور می گیرد.»
فراماسونرها، هویت دینی ما را نشانه رفته اند
در مقابل، مردم از این بابت بشدت نگران هستند و دغدغه خاطر دارند. بهروز شیرزاد کارمند دولت، با اشاره به نوع معماری و ساختمان مسجد قدس تهران می گوید: «بعد از قرنها هنر معماری- مذهبی جای افسوس و دریغ بسیار است که چنین معماری های زشت و نامفهومی را برای ساخت مسجد و محل عبادت مسلمانان در نظر می گیرند و اجازه ساخت چنین بناهایی را می دهند.» وی اضافه می کند: «معلوم نیست که کسی بر این قبیل موارد نظارت می کند یا خیر؟» یک دانشجوی کارشناسی دانشگاه سمنان نیز بیان می کند: «من در چند ماه اخیر مطالب فراوانی در باب جریان فراماسونری خوانده ام و باورم نمی شود که اعضای این فرقه تا این اندازه به این مملکت و مردم آن خیانت کرده اند». بنابر آنچه ذکر شد، شاید کمترین ضرر و زیان فراماسونها در دوره اخیر این باشد که آنها با القای نوع معماری خود و زدودن آثار معماری ایرانی- اسلامی، می خواهند ما را از گذشته پرشکوهمان جدا سازند و هویت ما را از ما بگیرند و بانفوذ در ارکان زندگی ایرانی، آنها را مسخ و بی هویت سازند.
ایرج شهروز، فعال عرصه معماری در این ارتباط می گوید: «معماری قدیم ما شامل هویت فرهنگی خاصی بوده است. متأسفانه یک انقطاع در فرهنگ ما به وجود آمده که رابطه بین مفهوم فرهنگ و فضای معماری ما قطع شده است، فضای معماری امروز ما به دلایل مختلف براساس فضای فرهنگی ما ساخته نمی شود.»
وی می افزاید: «داشتن فرهنگ معماری یکی از حلقه های مفقوده فرهنگ ماست و در صورت ادامه چنین شرایطی ما نمی توانیم به هویت فرهنگی معماری در عصر خود برسیم.»
از جمله ویژگی های معماری اسلامی- ایرانی در همه بناها اعم از مسجد، خانه، مدرسه، کاروانسرا، حمام و غیره درونگرایی است. کارشناسان در این باره معتقدند: درونگرایی به دنبال شرایطی است که طی آن با پشتوانه تفکر، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمانینه خاطر و آرامش درون به نظمی موزون و متعالی دست پیدا کند. بر این اساس ویژگی درونگرایی که در معماری ایرانی لحاظ شده است چنین امکانی را برای فردی که خواستار رستگاری و سعادت است فراهم خواهد آورد.
معماری اسلامی- ایرانی در بردارنده هفت هزار سال تاریخ معماری ایرانی هزار و چهارصد سال معماری اسلامی- ایرانی است که از این میان می توان به آثار و ابنیه ای همچون تخت جمشید، مساجد و ارگ های باستانی توجه داشت، فراماسونها به دنبال زدودن نام معماری ایرانی و در نتیجه هفت هزار سال پیشینه پرافتخار هستند تا به منویات خود برسند. البته فراماسونها پیش از این هم منشأ بدبختی های بسیاری در ایران بوده اند که به عنوان مثال باید به انحراف انقلاب مشروطه از مسیر خود و اعدام روحانی مجاهد شیخ فضل اله نوری اشاره داشت.
با توجه به آنچه تاکنون ذکر شد، باید پرسید که چاره کار چیست و به چه ترتیبی و با استفاده ازچه اقداماتی می توان از آسیب و زیان فراماسونها بخصوص در عرصه معماری اسلامی- ایرانی در امان ماند؟ مرتضی طلایی، عضو شورای شهر تهران و رئیس کمیسیون فرهنگی- اجتماعی این شورا معتقد است: «باید اتاق فکر و اهداف این جریان شناخته شده و بر این مبنا برنامه ریزی کرد.»
غلامعلی حداد عادل، نماینده مجلس نیز بر این باور است که: «باید نمونه های غنی معماری ایرانی به مردم ارایه شود تا قدمی برای بازگشت به هویت و تمدن ایرانی و اسلامی برداشته شود.» و بالاخره یک استاد دانشگاه می گوید: «لازم است به طور جدی در دانشکده های معماری مباحث اسلامی و پایه ای معماری اسلامی- ایرانی مورد نقد و نظر قرار گرفته و آسیب شناسی شود.» اما به نظر می رسد فصل الخطاب همه فعالان عرصه معماری و نیز حسن ختام این گزارش همان اظهارنظر مقام معظم رهبری باشد که فرموند: «ما مسلمانها نشانه های اسلامی و مهندسی اسلامی را باید در همه کارهایمان از جمله در باب مهندسی رعایت کنیم.»