در نشستی که با حضور کارشناسان حوزه های مختلف از سوی انجمن مفاخر معماری عصر چهارشنبه در موزه امام علی برگزار شد موضوع حافظه تاریخی تهران مورد بحث و بررسی قرار گرفت.«مجید ابهری» با بیان این نکات، به بحث درباره موضوع حافظه تاریخی شهر تهران پرداخت و گفت: «اگر سبک معماری، روابط اجتماعی، عرف و قوانین ما به اصالت ایرانی و فرهنگی خودمان بازنگردد ما جزو خود گم کرده گانیم. ایرانی تا وقتی به باورهای ایرانی نرسد حتی اگر برج های بلند هم بسازد باز به جایی نرسیده چرا که قبل از ما کسانی برج های بلندتری ساخته اند.»
ابهری، متخصص در بحث علوم رفتاری با گرایش آسیب شناسی اجتماعی در آغاز سخنانش گفت: «شخصا اعتقادی به تاریخ ندارم و معتقدم تاریخ باب طبع قلدرها نوشته می شود. تاریخ کتبی ما همواره تحت اختیار زر و زور بوده است. اگر قرآن ماندگار شد چون سینه به سینه حافظان قرآن چرخید تا بالاخره مکتوب شد.»
ابهری افزود: «ما چیزی به نام هویت ملی ایرانی نداریم. در برنامه ای به سازمان ملل رفته بودیم هر روزی را به کشوری اختصاص داده بودند در روز ایران به همراهان پیشنهاد دادم که ما لباس های ایرانی بپوشیم همراهان گفتند یعنی چه بپوشیم؟ امروز ما همین کت و شلواری را می پوشیم که غربی ها مد کردند. بانوانمان هم سرگردانند در حالی که لباس های سنتی مان خیلی پوشیده تر است.»
این کارشناس تأکید کرد: «ما در طول تاریخ گم شده ایم. و از نگاه رفتاری که به این موضوع نگاه می کنم یک رویکرد همسو شدن عمقی با هنجارها و دیگری همسویی سطحی با هنجارهاست. حالا باید ببینیم کدام یک از این هم سو شدن ها و پذیرش ها ماندگار شده است؟ پذیرش های عمقی که سینه به سینه منتقل می شود تغییر نمی کند و آنچنان که بود باقی می ماند.»
او در ادامه افزود: « در حافظه تاریخی تهران آنچه می بینیم حیاط ها و حوض ها و گل های اطلسی و … است اما اکنون آپارتمان هایی است که هر چه نگاه می کنی در پیرامونت و در شهر چیزی جز بتن و آهن نمی بینی. دیگر همسایه ها یکدیگر را نمی شناسند اما در حافظه تاریخی تهران همسایه به همسایه کمک می کرد. اگر کسی نیاز به کمک داشت به دادش می رسیدند؛ عزا و عروسی اش را برگزار می کردند. بازی های هفت سنگ پسران و لی لی دختران وجود داشت اما امروز رایانه و اینترنت و بازی های کامپیوتری جای آن بازی ها را گرفته است و کودک را چندین ساعت پای خود میخکوب می کند. همین بازی های انفرادی است که باعث می شود بچه ها مدیریت اجتماعی را یاد نمی گیرند و همین است که جوانان نسل سوم و چهارم ما تحمل باخت ندارند.»
ابهری با بیان این که بیایید بار دیگر به ارزیابی هویتمان بپردازیم گفت: «اگر تاریخ ما مسلط به معماری ما شود دیگر نیازی به فنکوئل نداریم بادگیرها و سرداب ها فراموش شده اند.»
این کارشناس در ادامه گفت: «معتقدم آخر تمدن به اول بربریت می رسد اگر تمدن را درست استفاده کنیم به یک زندگی مرفه می رسیم که امروز رسیدیم. خب آخرش چه شد. اگر آب را قطع کنند از تشنگی می میریم. اگر برق را قطع کنند تمام مواد غذایی امان در چند ساعت در یخچال ها فاسد می شود. اگر یک شب تلویزیون نداشته باشیم افسردگی می گیریم. چنین است که متوسط گفتگو در خانواده های ایرانی به ۱۷ دقیقه رسیده است.»
او گفت: «ما هویت نداریم حالا به دنبال حافظه تاریخی مان می گردیم؟! در تمام اسناد تاریخی به جای مانده از گذشته نشان از لطف ایرانی وجود دارد اما در زندگی امروز این پرسش وجود دارد که آیا عواطف و عشق، انسانیت، خداباوری هم چون برج ها و پنت هاوس ها پیشرفت کرده اند و دو جداره شده اند.»
ابهری در پایان گفت: «حافظه هایمان را برای فرزندانمان آماده کنیم. از مادران جدید بپرسیم آخرین باری که لالایی در گوش بچه هایشان خوانده اند کی بوده است؟ تا به حافظ تاریخی خود بازنگردیم جامعه ما عاریه و غریبه با هم و غریبه با فرهنگ و هویت خواهد بود.»
خبری از سایت پردیس