You are currently viewing فرونشست؛ برآیند سرطان خشکسالی

کامران نرجه

تغییرات اقلیمی و خشکسالی های پی درپی ظرف سال های اخیر، علاوه بر تخریب محیط زیست و کاهش تغذیه آبخوان های طبیعی موجب فشار بیش از حد به سفره های زیرزمینی و در نتیجه فرونشست زمین در اغلب استان ها شده است.

طبق آمار رسمی هم اینک از مجموع ۶۰۹ دشت ایران حداقل ۴۲۰ دشت با فرونشست زمین روبرو هستند و از این تعداد هموضعیت فرونشست ۱۳۴دشت ممنوعه به مراحل فوق بحران رسیده است.

بررسی های میدانی نشان می دهد تمامی تأسیسات زیرساختی و ابنیه موجود در این دشت ها اینک با خطر تخریب روبرو شده اند.

همچنین بر اساس گزارشی که اخیراً از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی منتشر شده است، در حال حاضر بیش از ۱۵۰کشور جهان با مشکل فرونشست زمین رو به رو هستند و تنها در آمریکا ۴۵ایالت و سطحی بیش از ۱۷هزار کیلومتر مربع دچار این مشکل هستند.

به طور مشخص نرخ فرونشست زمین در نیواورلئان در ایالت لوئیزیانا و هیوستون در ایالت تگزاس چیزی در حدود ۵سانتی متر در سال برآورده شده است. در ایالت کالیفرنیا هم که در آن برداشت‌های وسیعی از منابع آب زیر زمینی انجام می‌شود، وضعیت بحران به مراتب جدی‌تر است، به طوری که رقمی ما بین ۳تا ۵ر۸ متر فرونشست از سال ۱۹۲۰میلادی تا کنون در نقاطی از این ایالت به ثبت رسیده است.

کارشناسان جهانی متفق القول هستند که دلیل ۸۰درصد از فرونشست در آمریکا برداشت بی‌رویه از آبخوان‌ها است. مستند به پژوهش‌های علمی ۸۰درصد علت ایجاد پدیده فرونشست زمین در آمریکا در نتیجه بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی عنوان شده است.

همچنین در گزارشی دیگر مربوط به کشور تایلند در اوایل دهه ۱۹۸۰میلادی مقدار ۱۲سانتیمتر نشست سالانه گزارش شده است. وضعیت در قاره سبز هم چندان امیدوارکننده نیست و به عنوان نمونه نرخ فرونشست زمین در کشور ایتالیا و مشخصاً شهر ونیز برابر با ۲ر۰ سانتیمتر در سال اعلام شده است.

آمار فرونشست در دیگر مناطق جهان هم نگران کننده است و به طور نمونه در شهرهایی، چون مکزیکوسیتی (مکزیک)، باندونگ (اندونزی)، جاکارتا (اندونزی)، زامورا (مکزیک) و پکن (چین) به ترتیب و به صورت سالانه نرخ فرونشست ۳۸سانتی متر، ۲۸سانتی متر، ۲۳سانتی متر، ۲۲سانتی متر، ۱۳سانتی متر و ۱۱سانتی متر اعلام شده است.

شرایط نگران کننده‌ای که حکایت از وضعیت نامناسب برداشت آب از سفره‌های آب زیر زمینی در اکثر کشور‌های جهان است و همانطور که اشاره شد بسیاری از کشور‌ها اکنون با درک بحران پیش رو در پی مقابله با پیامد‌های آتی این بحران هستند.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس حاکیست، در اغلب کشورهایی که با این پدیده مخرب روبرو هستند، راهکارهای یکسانی برای مقابله با پدیده فرونشست زمین اتخاذ شده تا سرعت پیشروی این مشکل کمتر شود.

تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها

به طور کلی اقداماتی مانند تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها از طریق مهار یا هدایت جریان‌های سطحی و افزایش پروژه‌های آبخیزداری شهری و غیر شهری یکی از این راهکار‌ها محسوب می‌شود. همچنین کاهش انتخابی حجم بهره برداری از آب‌های زیرزمینی روش دیگری است که بر اساس آن بهره برداران با اصلاح الگوی کشت، افزایش بهره وری در روش‌های آبیاری و تولید محصولات با نیاز آبی کمتر از افزایش میزان برداشت آب زیرزمینی جلوگیری می‌کنند.

در روش‌های دیگر هم دولت با اعمال قانون و تشدید موارد نظارتی بر مصرف کنندگان و تغذیه آبخوان‌ها از طریق آب‌های سطحی و چاه‌ها به مقابله با پدیده فرونشست اقدام می‌کند.به عنوان نمونه با استفاده از روش تغذیه آبخوان‌ها از طریق چاه و آب‌های سطحی در جنوب ایالت کالیفرنیا مساحت فرونشست در یک میدان نفتی در «ویلمینگتون»به ۸کیلومتر مربع کاهش یافته است.

این روش یعنی استفاده از روش تغذیه آبخوان‌ها از طریق چاه و آب‌های سطحی همچنین در شانگ‌های چین اجرایی شده است و در عملیاتی که به همین منظور انجام شد، بیش از ۲۰۰چاه برای عملیات تغذیه مورد استفاده قرار گرفتند و تأثیر این روش به شکلی بود که علاوه بر توقف روند فرونشست در طی ۱۰سال سطح زمین به میزان ۵ر۳سانتی متر بالا آمد.

تعطیلی چاه‌های آب

در شهر ونیز ایتالیا و توکیو ژاپن هم برای مقابله با پدیده فرونشست زمین تعطیلی چاه‌ها در دستور کار قرار گرفت و در ونیز بیش از ۷۰درصد چاه‌ها از سال ۱۹۶۹میلادی به این سو تعطیل شد. همچنین در توکیو کاهش برداشت آب زیرزمینی و ممنوع شدن کامل برداشت آب از بسیاری از چاه‌ها در دستور کار قرار گرفت.

در شهر جاکارتای اندونزی هم با توجه به سیل خیز بودن منطقه، دولتمردان از توسعه پروژه‌های آبخیزداری و تسهیل نفوذ آب سیل به آبخوان‌ها برای مقابله با پدیده فرونشست استفاده می‌کنند.

همانطور که در گزارش اخیر مرکز پژوهش‌ها عنوان شده است در کشور ایران هم می‌توان با مطالعه دقیق تجربه سایر کشور‌ها در مقابله با فرونشست زمین و بومی سازی این روش‌ها نسبت به مقابله با این بحران بزرگ و خطرناک پیش از آنکه دیر شود، اقدام کرد.

مسئله بسیار مهمی که با توجه به تنوع اقلیمی و جغرافیایی کشور بدون شک با یک نسخه و یا یک روش قابل اجرا نیست و لازم است در ارتباط با هر دشت و پهنه جغرافیایی متناسب با شرایط خاص خودش تصمیم گیری شود.

فرونشست زمین در ایران

کم آبی و فرونشست زمین در ایران طی سال های اخیر تمامی برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی را تحت شعاع قرار داده و بسیاری از طرح هایی عمرانی را به شکست کشیده است.

از سوی دیگر گروهی از کارشناسان بر این باورند که راهکارهای به اجرا گذاشته شده برای رفع کم آبی و جلوگیری از فرونشست زمین در ایران (نظیر سرمایه گذاری روی کاهش مصرف آب) کارایی لازم را ندارد و قادر به هماورد با این پدیده مخرب نیست.

به اعتقاد این دسته از کارشناسان، بجای سرمایه گذاری و پافشاری بیهوده روی کاهش مصرف آب در جامعه، باید تقاضای مصرف را در اطراف منابع و سواحل دریاها توزیع کرد.

دکترمحمدحسین پاپلی یزدی استاد دانشگاه سوربون فرانسه عضو کمیسیون جغرافیای فرهنگی انجمن جغرافی دانان جهان، محقق برجسته سیستم های آبیاری و مبدع تئوری تمدن کاریزی (قناتی)یکی از کارشناسانی است که به صراحت با برنامه های مدیریت کم آبی در ایران مخالفت می کند.

وی با اشاره به این مطلب که بحران خشکسالی در ایران رابطه مستقیمی به نحوه حکمرانی آن دارد، می گوید: طی ۶ دهه اخیر حق مالکیت مردم در منابع آب و شیوه حکمرانی آن نادیده گرفته شده و به موازات این رویداد، تبعات منفی خشکسالی افزایش یافته است.

به گفته وی، مالکیت آب در ایران طی هزاران سال متعلق به مردم بوده و آنها با توجه به منافع خود، مصارف آب را به گونه ای کنترل می کردند که در آینده با مشکل کم آبی روبرو نشوند. در واقع سبک و فرهنگ زندگی مردم با امکان دسترسی به منابع آب کاملا انطباق داشته و با تغییر منابع آبی، فرهنگ رفتاری مردم هم تنظیم می شده است. اما ظرف ۶ دهه اخیر با دخالت دولت ها در حکمرانی آب، احساس تعلق مردم به این ثروت طبیعی کاهش یافته و اتلاف آن افزایش بیشتر یافته است.

پاپلی یزدی می گوید: دراین دوره، دولت ها هیچ نقش مهمی در تنظیم گری منابع و مصارف آب نداشته اند و برنامه های توسعه هم بر اساس توصیه شرکت های مشاور تدوین شده که منافع اقتصادی آنها در افزایش مصرف و یا هزینه زا کردن طرح های کنترل آب بوده است.

وی می افزاید: نتیجه این نوع برنامه ریزی، آلودگی طرح های حکمرانی آب به فساد شده است. به گونه ای که در برنامه های توسعه اقتصادی عموماً طرح های پُرهزینه تصویب و به اجرا گذاشته می شوند.

استاد دانشگاه سوربون فرانسه با اشاره به موارد متعددی از فساد مالی در طرح های سدسازی ایران طی سال های اخیر می گوید: در تمامی سدهایی که پس از انقلاب ساخته شده اند، چند سال پس از بهره برداری مسئولان به کم آبی حوضه آبریز سد اذعان کرده اند، درحالی که اساساً از ابتدا طراحی سد در حوضه آبریز اطراف غلط محاسبه شده و صرفاً با هدف مصرف بودجه های کلان و کسب درآمد برای شرکت های مشاور ساخته شده اند و اکنون هم برخلاف آنچه اعلام می شود، درآمد دولت ها و بخصوص شرکت های آبفا در افزایش مصرف آب است، نه کنترل تقاضا!

مبدع تئوری تمدن کاریزی می گوید: مشکل کم آبی اکنون به جلگه هایی که روزگاری کانون کشاورزی ایران بود، رسیده است، زیرا در اطراف تمامی این محدوده های کشاورزی واحدهای کشت و صنعت آب بر ایجاد شده که عمده منابع آبی منطقه را مصرف می کنند.

برنامه دولت ها برای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی هم قابل نقد است، زیرا از یک سو وزارت نیرو هزینه می کند تا چاه های کشاورزی حفر شده در مناطق کم آب را جمع کند و از سوی دیگر وزارت جهادکشاورزی به موتورهای مکنده آب این چاه ها سوخت یارانه ای می دهد. این دوگانگی سیاست ها هم باعث اتلاف منابع و بی اثر شدن برنامه ریزی ها شده است.

عضو کمیسیون جغرافیای فرهنگی انجمن جغرافی دانان جهان می افزاید: اکنون بالغ بر ۲۷ درصد جمعیت ایران در ۸ شهر کاملا خشک و با منابع آبی کم اسکان یافته اند و جالب اینکه عمده صنایع و مشاغل آب بر کشور هم در همین مناطق ایجاد شده اند. بدیهی است که رشد نامتقارن جمعیت مصرف کننده و منابع تامین کننده آب، موجب بحران بی آبی می شود.

پاپلی یزدی می گوید: ۲۵ شرکت فولادساز و صنایع آب بر ایران درست در کویری ترین نقطه کشور بنا شده اند و منابع بسیار محدود آبی اطراف را با اشتهای عجیب می بلعند. بدتر اینکه شرکت های مشاور برای تأمین منافع اقتصادی خود، به جای انتقال صنایع مذکور به حوزه های پرآب، نسخه انتقال آب از سواحل به فلات کویری را تجویز می کنند.

وی می گوید: در هیچ نقطه دنیا آب دریا را با هزینه بسیار هنگفت شیرین سازی و ۱۸۰۰کیلومتر به صورت سربالایی پمپاژ نمی کنند تا صرف تولید محصول آب بر در دل کویر شود. این قبیل نسخه های توسعه صرفاً محصول شرکت های مشاوره وزارت نیرو و تأمین کننده منافع اقتصادی آنهاست.

پاپلی یزدی از برنامه ریزان کشور می پرسد: عجیب نیست که بیشتر صنایع کاشی و سرامیک ایران که بسیار آب بر هستند، در فلات کویری بی آب تأسیس شده اند؟

سیاست های غلط جمعیتی

پاپلی یزدی می گوید: سیاست های جمعیتی ایران هم هیچ توجهی بر منابع آبی سکونتگاه های جمعیت ندارد و منافع اقتصادی دلالان زمین، دولت ها را به سمت گسترش افقی شهرها به ویژه در محدوده های کم آب سوق می دهد. به عنوان نمونه شهر یزد که منابعی محدود دارد، سومین شهر ایران از نظر پراکندگی حوزه های مصرف آب، برق و سایر امکانات رفاهی است و همچنان بر توسعه افقی آن تأکید می شود. زیرا این توسعه برای شرکت های تولید کننده تجهیزات انتقال آب درآمدزاست.

هم اینک برنامه نهضت ملی مسکن که با هدف خانه دارکردن افراد فاقد مسکن طراحی شده، به دلیل مشکلات اقتصادی که ریشه در سیاست های غلط دولت ها دارد، به سمت توسعه افقی شهرها رفته و مردم را به خانه سازی در اطراف شهرها ترغیب می کند، غافل از اینکه افزایش واحدهای مسکونی یک طبقه و ویلایی به معنای توسعه افقی شهرها و دست درازی به منابع آبی دشت هاست.این کارشناس جهانی اعتقاد دارد بخشی از فرونشست زمین در دشت های کشور ناشی از همین توسعه افقی شهرها و ایجاد صنایع مصرف کننده آب در دشت هایی است که اساساً در دوره خشکسالی نباید بارگذاری جمعیتی می شده اند.

پاپی یزدی می گوید: اکنون هم پافشاری روی کنترل مصرف آب جمعیت ساکن در محدوده های خشک و صنایعی که در این مناطق ایجاد شده اند، بیهوده است زیرا بسیاری از این مصارف ماهیتی غیرقابل تغییر دارند. وی می گوید: چاره کار این است که تقاضای مصرف آب را کنترل کنیم.

به گفته پاپلی یزدی، ما از توسعه دریامحور و توزیع جمعیت متقاضی آب در سواحل کشور غافل مانده ایم و با مشکل بی آبی مردم در فلات مرکزی درگیر شده ایم. اگر تقاضای مصرف آب در سراسر کشور را به گونه ای کنترل می کردیم که بخش های مصرف کننده به سمت سواحل جنوبی می رفت، هرگز با معضل کم آبی روبرو نمی شدیم.

این کارشناس جهانی می گوید: باید توزیع جمعیت را با دارایی منابع آبی متوازن کنیم و توسعه شهرسازی در اطراف حوضه های آبریز خشک، بحران خشکسالی را تشدید می کند.

بحران چند وجهی خشکسالی و فرونشست

از سوی دیگر آنچه باعث شکست اغلب طرح های مقابله با خشکسالی و فرونشست زمین در ایران شده، ماهیت چندوجهی این پدیده است.

دکتر محمد فاضلی جامعه شناس و مدرس دانشگاه شهید بهشتی در این رابطه می گوید: مادامی که به ابعاد پدیده خشکسالی و تأثیر متقابل آن بر سایر پدیده های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی توجه نکنیم، نمی توانیم با آن مقابله کنیم.وی می گوید: مساله کم آبی در ایران همانند یک تومور سرطانی بدخیم شده و رفتار عجیبی از خود نشان می دهد. یعنی دقیقا عین یک سرطان پیشرفته، مدتها پنهان است و یکباره عوارض خود را آشکار می کند.

همین مساله باعث شده تا مدیریت برنامه های مقابله با خشکسالی از تبعات آن در سایر بخش ها بی خبر باشند و هنگامی با آن روبرو شوند که این پدیده کاملا بحرانی شده است.فاضلی می افزاید: سرطان های بدخیم به یکباره همه بدن را درگیر می کنند، کم آبی و فرونست زمین هم همین گونه است و تمامی مظاهر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور را درگیر می کند.

این جامعه شناس می گوید: کم آبی و خشکسالی دقیقاً همانند یک سرطان بدخیم، هیچگاه نقطه پایانی ندارند. ممکن است بطور مقطعی از شدت پیشروی آن کاسته شود ولی هیچگاه این پدیده بطور کامل از بین نمی رود . زیرا کشور ما در اقلیم خشک و بیابانی قرار دارد و این ماهیت ذاتی چنین اقلیمی است.

ولی ما هنوز باور نکرده ایم که کم آبی در ایران پایان ناپذیر است و گاهی چنان سخن می گوئیم که انگار راهکارهای مدیریتی ما، برای همیشه این معضل را ریشه کن می کند.

فاضلی می افزاید: بیماری های بدخیم فقط تعدیل می شوند، کم آبی و فرونشست هم در بهترین مکانیزم های مدیریتی فقط تعدیل می شوند.

به گفته وی، یکی دیگر از تشابهات میان کم آبی با سرطان های بدخیم، در تعداد ذینفان آنهاست. همانطور که سرطان معده به سایر اعضای بدن هم آسیب می زند و تمامی اعضای خانواده را درگیر مشکلات درمان فرد سرطانی می کند، کم آبی و فرونشست هم تمامی برنامه های توسعه را تحت تأثیر قرار می دهد و ذینفعان فراوانی دارد که همگی از تبعات منفی این پدیده، آسیب جدی می بینند.

این جامعه شناس می افزاید : کم آبی از حیث دوره مقابله هم شباهت زیادی به سرطان بدخیم دارد. هر دو این بیماری ها بسیار زمان بر هستند و رفع آنها از یک بازه زمانی طولانی تبعیت می کند.

یکی دیگر از وجوه تشابه این دو بیماری، پیشروی و تخریب جنبی آنهاست. همانطور که سرطان پس از مدتی پیشروی (متاستاز) می کند، تبعات کم آبی و فرونشست هم به تمامی حوزه های مرتبط و غیر مرتبط کشیده می شود.

این کارشناس اجتماعی می گوید: توهم است اگر تصور کنیم در ایران خشک و نیمه خشک، مشکل آب و فرونشست زمین حل شدنی است. هرگاه از این توهم دست برداریم و واقع بینانه به مشکل کم آبی و فرونشست زمین نگاه کنیم، به این باور می رسیم که باید با این پدیده ها همانند یک بیمار سرطانی، سازگاری و انطباق پیدا کنیم.

به گفته وی، این سازگاری شامل تغییر سبک زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ماست که باید در تمامی ابعاد آن ، مساله کم آبی به عنوان یک واقعیت غیر قابل درمان مورد پذیرش قرار گیرد.

روزنامه اطلاعات