۱۵ خرداد، روز جهانی محیطزیست
سامان موحدی راد
«۸۰ درصد بیشتر از سطح جهانی از آب برداشت میکنیم»، «فرسایش خاک، هشت برابر متوسط جهانی»، «فرونشست در ایران ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی است»، «غلظت ذرات پیام موجود در هوا ۶ برابر استاندارد جهانی»، «تولید پسماند در ایران سه برابر استاندارد جهانی» و دهها عنوان دیگر… اینها تنها بخشی از تیترهای خبرگزاریهای داخلی در یک سال گذشته است که تصویری از وضعیت محیط زیست ایران را ترسیم میکند؛ مسألهای که به یکی از بزرگترین چالشهای مردم در فلات ایران تبدیل شده و پایش را از یک موضوع اجتماعی به مسائل سیاسی و اقتصادی و حتی روابط بینالملل کشانده است.
همین روزها که این گزارش منتشر میشود ایران و افغانستان در بالاترین سطح تنشهای سیاسی تاریخشان در یکصد سال اخیر قرار دارند و دلیل اصلی چنین چالشی هم یک مسأله زیستمحیطی است. مسأله محیطزیست چنان برای مردم ایران اهمیت دارد که مرگ یوزپلنگ در اسفند ۱۴۰۱ در اوج دوران بحرانهای اقتصادی و همچنین تنشهای اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی در آن مقطع به موضوع روز تبدیل میشود و هزاران نفر در شبکههای اجتماعی درباره آن مینویسند.
بیش از یک دهه است که ایرانیها به مسأله محیط زیست در سطحی عمومیتر توجه میکنند. این ماجرا از اواخر دهه هشتاد و در پی نگرانیهای ایجاد شده برای دریاچه ارومیه شروع شد و حالا به یک دغدغه عمومی تبدیل شده است. نگرانی ایرانیها برای مسأله محیط زیست، ناشی از یک نگرانی بلندمدت است. آنها میدانند که بحرانهای اقتصادی یا روابط بینالملل پاسخهای کوتاهمدت یا میانمدتی دارند که در صورت وجود اراده برای حل آن قابل حل خواهند بود، اما مسائل محیطزیستی در چنین بستری تعریف نمیشوند. چرا که ممکن است صدها سال طول بکشد تا دریاچه ارومیه به وضعیتی نظیر آنچه در دهه هفتاد ایران داشت برسد. این نگرانیها در کنار یک مناسبت تقویمی با عنوان روز جهانی محیطزیست بهانهای شد تا در این گزارش، تصویری کلی ولی بهروز از وضعیت محیط زیست ایران ترسیم کنیم.
چرا روز جهانی محیطزیست؟
بیش از پنجاه سال است که پنجم ژوئن در سرتاسر جهان به عنوان روز جهانی محیطزیست شناخته میشود. نخستینبار در ۱۹۷۲ بود که سازمان ملل، نشستی با عنوان «انسان و محیط زیست» در استکهلم برگزار کرد؛ کنفرانسی که توسعه پایدار را در سطح جهانی موردتوجه قرار داد و منجر به ایجاد برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) شد. این اتفاق مهم در پی تلاشهای سوئدیها رخ داد که از ۱۹۶۸ در پی رایزنی برای راضی کردن سران کشورهای جهان برای برگزاری نشستی محیطزیستی بودند.
در آن سالها کشورهای رهاشده از مصیبت جنگ جهانی دوم، سیاستهای توسعهای را در پیش گرفته بودند و یکی از اقداماتشان که سطح وسیعی از دنیا را در بر میگرفت تعرض به محیط زیست بود. تبعات این اقدامات خیلی زود خودش را نشان داد و در دهه شصت، جنبشهای محیطزیستی به راه افتاد که در نهایت منجر به برگزاری کنفرانس استکهلم شد. دو سال بعد، اولین روز جهانی محیط زیست با شعار «تنها یک زمین» جشن گرفته شد. از آن زمان به بعد هر سال در پنجم ژوئن، مراسم روز جهانی محیط زیست برگزار میشود.
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیستی درباره راهاندازی روز جهانی محیطزیست به «اطلاعات» میگوید: «این که چرا محیط زیست به یکباره بعد از جنگ جهانی دوم و در پی صنعتی شدن دنیا با این سرعت نابود شد ریشهای تاریخی دارد. انسان سالها مقهور طبیعت بود. این مسأله سالها او را آزار میداد. سیل، زلزله، بارانهای سیلآسا و توفان در سدههای مختلف به کابوسی برای انسانها تبدیل شده بود. بنابراین وقتی انسان به سلاحی به اسم تکنولوژی مسلح شد تصمیم گرفت انتقام این رابطه یکطرفه را که در طول سدهها از سوی طبیعت به او دیکته شده بود بگیرد. تکنولوژی به انسانها این امکان را میداد که دل کوهها را بشکافند و مسیر رودخانهها را تغییر دهند. برای همین وقتی چنین سلاحی به دست انسان رسید با سرعت تمام، شروع به تسویهحساب با طبیعت کرد و ظرف یکی دو دهه چنان بلایی بر سر محیطزیست کره زمین آورد که موجب شکلگیری تشکلهای جدی محیطزیستی شد؛ تشکلهایی که با توسعه نامتوازن و تخریب محیطزیست مخالف بودند و تلاشهایشان در دهه شصت و هفتاد میلادی به دستاوردهای زیادی منجر شد که یکی از آنها جلب توجه سازمان ملل به این موضوع بود. نامگذاری روز جهانی محیط زیست و ایجاد تشکیلات مناسب برای جلوگیری از تخریب محیطزیست یکی از همین دستاوردهاست.»
شاحصهای محیطزیستی در ایران
پاسخ به این سؤال که «وضعیت ایران در شاخصهای محیطزیستی چگونه است؟» احتمالا کار چندان سختی نیست. همانطور که در ابتدای گزارش، سرخط خبرهای برخی رسانههای داخلی را مرور کردیم اغلب اخباری که از وضعیت محیطزیست ایران به گوش میرسد نگرانکننده است، اما این که میزان این نگرانی چقدر است و تا چه حد باید نگران موضوع محیطزیست باشیم مسألهای است که به آمار و ارقام نیاز دارد. به همین منظور به سراغ محمد درویش رفتیم؛ فعال شناختهشده محیط زیستی که در سالهای اخیر نقش مؤثری در آگاهیبخشی عمومی درباره مسأله محیطزیست داشته است.
آقای درویش در گفتوگو با «اطلاعات» درباره وضعیت فعلی محیطزیست ایران میگوید که بهتر است این ماجرا را از طریق چهار شاخص اصلی و مهم محیطزیستی یعنی «آب»، «خاک»، «هوا» و «تنوع زیستی» بررسی کنیم. وی در ادامه صحبتهایش میگوید: «اولین و شاید مهمترین مسأله، آب و کیفیت آن است. وزیر نیرو در اولین جلسه شورای عالی محیطزیست دولت جدید در سال ۱۴۰۰ گزارشی به رئیسجمهور ارائه کرد که اعداد و ارقام آن قابل تأمل است. طبق آن گزارش، میزان افت سطح ورودی زمین در کشور ما به بیش از ۱۲۰ میلیارد مترمکعب رسیده است. همچنین وزیر گفت که از زمان پیروزی انقلاب تا سال ۱۳۹۹ ایرانیان ۱۲۰ میلیارد مترمکعب بیشتر از آبی که وارد سفرههای زیرزمینی شده از آن برداشت کردهاند. این گزارش چنان تکاندهنده بود که در همان جلسه با واکنش رئیسجمهور همراه شد و آقای رئیسی چند بار به نشانه تأسف سرشان را تکان دادند. اکنون که دو سال از آن گزارش میگذرد حاصل آن تأسف این است که رقم افت تراز سفرههای زیرزمینی به ۱۴۳ میلیارد مترمکعب رسیده که نشان میدهد وضعیت در همین دو سال، ۲۳ میلیارد مترمکعب وخیمتر شده است. در نتیجه، آن تأسفها نهتنها نتوانسته منجر به تصمیمهای درستتری شود که حتی وضعیت را بحرانیتر هم کرده است. نهایتا کار به جایی رسیده که رئیس طرح تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی وزارت نیرو در آذر ماه سال گذشته استعفا داد و اعلام کرد که نتوانستهایم به اهدافمان برسیم. قرار بود در پایان برنامه ششم این تراز منفی را به صفر برسانیم. زمانی که برنامه تصویب شد عدد منفی بودن تراز ۱۱۰ بود ولی الان به ۱۴۳ رسیده است. برخی کارشناسها مثل آقای هدایت فهمی، از مدیران با سابقه وزارت نیرو در حال حاضر حتی معتقدند عدد تراز سفرههای زیرزمینی به ۱۶۰ رسیده که عددی فاجعهبار است. این چنین میشود که ما دوبار رکورد فرونشست را در کرهزمین در قرن بیست و یکم شکستیم که این نشان میدهد منابع استراتژیک آبمان به سرعت در حال از دست رفتن است.»
وضعیت نگرانکننده
محمد درویش در ادامه صحبتهایش به سایر عواملی که میتواند تصویر دقیقتری از وضعیت محیطزیستی ایران ارائه دهد اشاره میکند و میگوید: «دومین شاخص مهم، فرسایش خاک است. براساس آمارها هرسال دو میلیارد تن فرسایش خاک داریم که این عدد در مقابل آمارهای جهانی باز هم تصویر نگرانکنندهای را ترسیم میکند. طبق گزارش بانک جهانی، یکدوازدهم فرسایش خاک دنیا در ایران اتفاق میافتد و این در حالی است که ایران تنها یکدرصد خاک دنیا را در اختیار دارد. میتوان گفت که میزان فرسایش خاک در ایران تقریبا هشت برابر استاندارد جهانی است.»
این فعال محیطزیستی در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: «موضوع دیگر آلودگی هواست که طبق آمارهای رسمی سالانه در ایران ۴۵ هزار نفر به صورت مستقیم بر اثر آلودگی هوا جان میبازند، آن هم در کشوری که یک کشور صنعتی نیست. فراموش نکنیم که بخش قابل توجهی از آب ما در بخش کشاورزی در حال مصرف بوده و سهم صنعت بسیار پایین است. با این حساب میتوان حدس زد که با صنعتی شدن ایران و تداوم این شرایط چه فاجعهای در انتظار کیفیت هوایی که تنفس میکنیم قرار دارد.
دوباره به آمارهای رسمی استناد میکنم که بر اساس آن هشتدرصد از جنینهایی که در ایران مرده به دنیا میآیند به صورت مستقیم مرگشان به آلودگی هوا مرتبط است. همچنین طبق گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده خسارتهای آلودگی هوا در ایران به ۸.۲ میلیارد دلار در سال میرسد. همین گزارش میگوید که سالانه تنها در تهران ۵۳۰۰ نفر به صورت مستقیم بر اثر آلودگی هوا کشته میشوند.»
درویش در بخش پایانی گفتوگویش با «اطلاعات» میگوید: «چهارمین شاخص مهم در بررسی وضعیت محیط زیست، بررسی تنوع زیستی است؛ موضوعی که محیط زیست ایران سالهاست با آن دست به گریبان است. ما برخی از گونههای پرچم (گونههای جانوری موردتوجه سازمانها، دولتها و مردم که میتوانند سمبل یا نماد یک شهر، استان یا کشور باشند) خود را متأسفانه از دست دادهایم. شیر و ببری که در فلات ایران زندگی میکردند کاملا منقرض شدهاند و یوزپلنگ آسیایی، میشمرغ یا گور ایرانی هم در خطر انقراض قرار دارند.
روندهای انقراضی در ایران فوقالعاده نگرانکننده است. برخی گزارشها و تحقیقات نشان میدهد که در سایر گونههایی که کمتر به آن ها توجه میشود نیز شاهد انقراض بودهایم. مثلا دکتر حسین رجایی از پروانهشناسهای معروف ایرانی در پژوهشی اعلام کردند که نزدیک به ۶۰ گونه بید روزپرواز ایرانی منقرض شدهاند. در این زمینه عمده توجهات به یوز و میشمرغ است اما در سایر زمینهها مطالعات دقیقی صورت نمیگیرد تا در جریان جزئیات ماجرا باشیم و وضعیت انقراض را در سایر گونهها بررسی کنیم. اگرچه از روندهای انقراضی خیلی از گونهها مطلع نیستیم اما میدانیم که با کم شدن منابع آب و افزایش دما ممکن است گونههای زیادی را از دست بدهیم.»
در کنار این صحبتها مرور چند عدد و رقم که در سالهای گذشته از منابع معتبر درباره وضعیت محیطزیست ایران منتشر شده میتواند در شناخت بهتر وضعیت محیطزیست ایران کمککننده باشد. در گزارش سال ۲۰۲۰ عملکرد شاخصهای محیط زیستی که سازمان ملل منتشر میکند ایران در زمینه مدیریت تالابها با نمره ۴۵.۰۴ رتبه ۹۸ دنیا را به دست آورده که نسبت به ده سال قبل ۱۴.۱ درصد کاهش یافته و وضعیتش وخیمتر شده است. همه این شواهد نشان میدهد که در روند مدیریت منابع آب با مشکلات فراوانی مواجه هستیم.
در حال حاضر ۲۳ استان در ایران به عنوان کانون گرد وغبار شناسایی شدهاند و در مجموع ۳۴.۶ میلیون هکتار سطح کانون گرد وغبار داریم. همچنین متوسط غبارخیزی هم به ۴.۲۴ میلیون تن در سال یعنی ۱۲۲ کیلوگرم در هکتار افزایش پیدا کرده است. این اعداد بر اساس گزارشهای سازمان محیط زیست خودمان روایت میشود.
۱.۴۶ میلیون هکتار از عرصههای تالابی کشور به کانون گرد و خاک تبدیل شده است. یعنی بیش از نیمی از وسعت تالابهای ایران بهجای آن که به ارتقای شاخصهای زیستی کمک کنند به کاهندههای توان زیستی تبدیل شدهاند. از این مقدار ۴۳ درصد تالابها در فهرست کنوانسیون جهانی رامسر حضور دارند.
حفاظت محیطزیست، دغدغهای جهانی
وضعیت محیطزیست در ایران همچنان که در این گزارش مرور شد چندان امیدبخش نیست، مسأله نگرانکنندهتر اما آن است که جهان هم در این عرصه، وضعیت چندان خوبی ندارد و تخریب محیطزیست در سرتاسر دنیا در جریان است. تنها تفاوت در سرعت تخریب است. کشورهای کمتر صنعتی با سرعت بیشتری در حال تخریب محیطزیست هستند و کشورهای صنعتی با بار کردن برخی فرآیندها در بخشهای در حال توسعه یا توسعهنیافته به گونهای دیگر محیط زیست را به سمت نابودی میبرند.
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست در بخش دیگری از گفتوگویش با «اطلاعات» به وضعیت ناامیدکننده محیط زیست در دنیا اشاره میکند و میگوید: «درواقع نتیجه کار کشورهای توسعهنیافته، در حال توسعه و صنعتی، هر سه یک چیز بوده و آن هم تخریب محیط زیست است. تنها تفاوت آنجاست که مثلا در ایران فعلا چندبرابر استاندارد جهانی، آب از منابع زیرزمینی برداشت میکنیم و سرعت اتمام منابع بیشتر است و در جاهای دیگر این اتفاق با سرعت کمتری رخ میدهد. اما به هر روی این اتفاق ناگوار در حال رخ دادن است و انسان به اسم توسعه و با طمع پول در حال تخریب کرهای است که تنها جای فعلی برای زیست اوست.»
اسماعیل کهرم در بخش پایانی صحبتهایش تأکید میکند: «یک دلیل مهم برای این که انسانها چنین تنگنظرانه و کوتهبینانه در حال تخریب محیط زیست هستند آن است که اساسا درکی از واقعیتهای محیط زیستی ندارند. نمیدانند که قطع یک درخت به معنی یک صبر چندساله برای ساخته شدن یک درخت دیگر است و گمان میکنند با پیشرفتهایی که در علم و تکنولوژی به وجود آمده، میتوانند همه چیز را در لحظه بسازند و همه مشکلات را حل کنند. این دید ناشی از نگاه نادرست به طبیعت است و لاجرم به قهر طبیعت و درسهای دردناک آن منجر میشود.»
روزنامه اطلاعات