You are currently viewing بنیانگذارانِ ایرانِ نو

آشنایی با تاریخ و منابع بررسی تاریخی و شکوفایی فرهنگی در عهد سامانیان

مرضیه سلیمانی(خورشید )

سامانیان سلسله ای از امرای ایرانی بودند که در فاصله ی سالهای ۲۷۹ تا ۳۸۹ هجری قمری در خراسان و نواحی شرقی ایران و بخشی از ایالات ساحلی خزر حکومت کردند. آنان فرزندان مردی ایرانی از مغان زرتشت بودند که در دهستان سامان- در اطراف بلخ- فرمان روایی داشت، سامان خداه نامیده میشد و نسبش به بهرام چوبین میرسید. او در اواخر دوره بنی امیه مسلمان شد و بعدها به دربار مأمون که در زمان پدرش هارون الرشید در مرو می‌زیست، راه یافت. مأمون نیز پس از رسیدن به ،خلافت چهار پسر وی را به حکومت شهرهای بزرگ ماوراءالنهر و خراسان منصوب کرد.

درباره تشکیلات حکومتی سامانیان نوشته اند که به شدت از الگوی دربار بغداد تبعیت میکرد؛ به طوری که تقسیم وظایف سیاسی از دربار و دیوان سالاریِ حکومت عباسی متأثر بود و وزیراعظم مهمترین نقش را داشت. همچنین دوران حکومت سامانی را فرصتی برای احیای آداب و رسوم ملی به ویژه زبان -فارسی- دانسته اند.این در حالی است که در دوره سامانیان ماوراءالنهر عملا بزرگترین مرکز مطالعات علمی و فلسفی به شمار میرفت.

حضور دانشمندان بنامی همچون ابن سینا و رازی و بلعمی شاهد این مدعاست. رازی کتاب طب منصوری را به یکی از امرای سامانی – ابو صالح منصور – هدیه کرد. ابن سینا نیز از عظمت کتابخانه ی بزرگ بخارا در عهد نوح دوم سخن گفته است.

در عهد سامانی توجه به زبان فارسی چشمگیر بود. ترجمه تفسیر طبری و تاریخ بزرگ وی از عربی به فارسی توسط ابوعلی بلعمی، تألیف شاهنامه‌های ابوالمؤید بلخی، ابوعلی بلخی و دقیقی، تنظیم کلیله و دمنه توسط رودکی به دستوربلعمی، تألیف و تحریر کتب معروف جغرافیای اسلام از جمله المسالک و الممالک از سوی جیهانی، عجایب البلدان و گرشاسب نامه توسط ابوالمؤید بلخی،از مهمترین آثار این دوره هستند.

سامانیان حکومتی سنّی، حنفی و مطیع خلفای عباسی بودند. به جز دوران احمد منصور که هم رأی اسماعیلیان بود، شیعیان قلمروی سامانی،مذهب و آیین خویش را پنهان می‌داشتند. بیشترین توجه سامانیان نیز معطوف مرزهای غربی قلمروی ایشان بود که از سوی خاندانهای شیعی مذهب تهدید میشد. سامانیان از ترویج علوم فقهی تسنن حمایت میکردند. ترجمه رسالات عربی ابوالقاسم سمرقندی در باب آموزه های فقهی سنت از این باب است.

در خصوص نسب و دودمان سامانیان برخی مدعی شده‌اند که ایشان ترک بودندو به قبیله اغز تعلق داشتند. این ادعا بسیار بعید است و گمان میرود که این نظر، کوشش تازه ای است که آنها را به هپتالیان یا نژاد ترک نسبت دهند. به هر روی، ولایت ماوراءالنهر در امنیت و فراغی که دوری از بغداد آن را دو چندان می ساخت، تحت رهبری امیران سامانی به مرکز یک دولت قدرتمند تبدیل شد و خراسان و ری و مدتی هم جرجان، طبرستان و سیستان از جانب خلیفه یا به حکم استیلا و غلبه، ضمیمه قلمروی آنها شد. در حقیقت حضور سامانیان چهره جهان اسلام را به کلی تغییر داد و نام این سلسله را با علم و فرهنگ و ادب پیوند زد.

امرای سامانی که از یک خاندان قدیم ایرانی بودند، به وطن خود علاقه ی بسیار داشتند و به همین سبب، بسیاری از رسوم و آداب قدیم ایرانی را که در خراسان و ماوراءالنهر باقی مانده بود، حفظ کردند و طبقات، قدیم حفظ کردند و طبقات قدیم، مانند دهقانان و آزادان و اهل بیوتات را همواره مورد اکرام قرار میدادند.

این امر، مایه‌ی تثبیت بسیاری از رسوم قدیم شد و چون غزنویان نیز تربیت یافته ی آنان بودند، اغلب آن و قواعد را نگاه داشتند. توجه به زبان و ادب پارسی هم از خدمات مهم شاهان سامانی است. شاهان سامانی و همه افراد این خاندان، علاقه ی شدید به زبان فارسی و نظم و نثر آن داشتند و از این روی شعرا را مورد تشویق و انعام قرار میدادند و با اغلب آنان به مهر و احترام رفتار میکردند و نویسندگان را به ترجمه کتابهای معتبری مانند تاریخ طبری و تفسیر جامع البیان طبری و کلیله و دمنه عبدالله بن المقفع به نثر فارسی تشویق می‌کردند.

توجه سامانیان به زبان و ادب فارسی باعث شد ادبیات پارسی که از عهد طاهریان و صفاریان به وجود آمده بود با سرعتی عجیب طریق کمال گیرد و شاعران و نویسندگان بزرگی ظهور کنند و بنیاد ادب فارسی به نحوی نهاده شود که اسباب استقلال ادبی ایران به بهترین وضعی فراهم گردد.

میتوان گفت دوره سامانی،عصر طلایی علم و ادب است. گویی دستاورد این عصر، تنها دانش پژوهی و معرفت پروری بوده و همه جا در خدمت علم و علما بوده است. دربار سامانیان و به ویژه نصر بن احمد سامانی، پناهگاه امن شعراء ،نویسندگان و دانشمندان بود. در این دوران، آسیای میانه با بهره مندی از فروغ معنوی اسلام در پی ریزی تمدن اسلامی نقش مهمی را بر عهده داشت.در این خصوص، به ویژه دو شهر سمرقند و بخارا، زادگاه بزرگترین متفکران علم و ادب اسلامی بود. امروز در قلب دوشنبه- پایتخت تاجیکستان- تندیسی عظیم از پادشاه پارسی زبان قرن دهم، امیر اسماعیل سامانی بنیان گذار امپراتوری سامانی، برپاست. این تندیس تاجی زرین بر سر دارد و در برابر یک طاق نصرت بر پا شده. در آن سوی طاق، در کنار یک باغ زیبای گل به نقشه ای از قلمروی سامانی بر می خوریم که بر سنگ مرمر تراشیده شده و از کرانه های دریای خزر تا مرز چین گسترده شده است. اهمیت عصر سامانی در تمدن و فرهنگ ایرانی چندان است که سخن گفتن از آن، مجالی مستقل می‌طلبد.

بااین مقدمه ، در این سلسله مقالات ، مهم ترین کتب و منابع مربوط به شناخت سامانیان را به زبانهای انگلیسی و فارسی معرفی خواهم کرد.

ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات