You are currently viewing نقش محوری گفتگو

فرد دالمایر – ترجمه نازنین اردوبازارچی

مفهوم روند مدنیت در عصر جهانی‌شدن و خاصه در مجاورت ظهور «گفتگوی تمدن‌ها» چیست؟ رسوبات تاریخی باعث شده‌اند مدنیت به ساختاری پیچیده و چندلایه از حوادث عموماً هیجان‌زده مبدل شود. خوانش‌ها و تفسیرهای متعددی در باب هر لایه از این ساختار و ارتباط درونی آنها وجود دارد. علاوه بر این چندبعدی بودن، می‌بایست جایگیری حیات متمدنانه را در بافت الحاقات یا پیامدهای آن (طبیعت و امر قدسی) نیز در نظر داشته باشیم. این خصایص می‌توانند از بافت غربی‌شان به تمامی سایر تمدن‌های بزرگ و مهم جهان منتقل شوند. در باب جوامع اسلامی ممکن و لازم است میان میراث پیشااسلامی و لایه‌های مدرن فرهنگی تمایز قائل شویم. تمدن‌های گوناگون پیچیدگی و تعدد خود را با انعکاس خط سیرهای تاریخی مختلف به دست آورده‌اند. با نظر به مواجهه تمدنی به این نتیجه می‌رسیم که گفتگو می‌بایست درون‌تمدنی و بیناتمدنی باشد و رابطی باشد میان مرزهای جغرافیایی و تاریخی.

نقش محوری گفتگو در فلسفه گادامر

هرمنوتیک گادامری می‌تواند با محوریت بخشیدن به حالتی از گفتگو که پایانی گشوده دارد و پذیرای افقهای گسترده و گوناگون است، در ضدیت با این بافت گونه‌گون کارساز باشد. در فلسفه گادامر نقش محوری گفتگو به‌وضوح قابل مشاهده است و برای درک این امر، نیازی به پرداختن به جزئیات نیست. او در کتاب «حقیقت و روش» با نظر به مدل افلاطونی، بر این نکته تأکید می کند که گفتگو «از طریق پرسش و پاسخ» پیش می‌رود. او پرسشگری را مقدم می‌داند و عقیده دارد پرسشگری به معنای گشودن (یک مسئله) است. پرسشگری عجیب و بیهوده نیست و حساسیت در باب یک موضوع و مسئله هدایتگر آن است؛ جستجوی بی‌پایان حقیقت و اعمال این حساسیت از جانب طرفین گفتگو. برقراری گفتگو در وهله نخست مستلزم آن است که هیچ یک از طرفین با مقاصد متناقض وارد آن نشوند؛ یعنی موضوع بحث به گفتگو جهت دهد، موضوعی که دغدغه طرفین باشد. طرفین در این شیوه نمی‌بایست به دنبال شکست یکدیگر باشند، بلکه می‌باید آرای یکدیگر را بسنجند.

احترام به گوناگونی و فاصله، الحاقات و پیامدهای تمدن را به یاد می آورد. اینها از منظری هستی‌شناسانه می‌توانند به‌مثابه افق و یا مرزهایی باز باشند. گشودگی مرزها و افقها در خصوص گفتگوی تمدن‌ها به معنای حساس‌بودن به سایر تمدن‌هاست و به الحاقات تمدن که در گفتگوی انسانی مشارکت دارند. گشودگی در این معنا، در آخرین نوشته‌های هایدگر ذیل نظریاتش در باب «درباره زبان» بیان شده است. در آنجا زبان به گونه واسطه‌ای که گشاینده نوعی فضای آغازین است تلقی شده ‌است. فضایی برای به هم تابیدن زمین و آسمان و تناهی بشر و امر قدسی.

یکی از ملزومات گفتگوی تمدن‌ها در عصر ما این است که می‌بایست «تمدن» را در حکم گونه‌ای از زندگی شهری تلقی کنیم. زندگی شهری در این معنا مستلزم گونه‌ای رفتار مدنی و متمدنانه و بر مبنای قانون‌ها و معیارهای سیاسی ـ اجتماعی است. آگاهی از نقاط ضعف حیات مدنی مدرن نمی‌تواند و نبایست مانع نیاز به بنای جوامع شهری و یک «حوزه عمومی متعهد» در سطح جهانی شود. جامعه جهانی در حال ظهور، علی‌رغم سایر ابعادش، شهری خواهد بود؛ اما نه مطابق مدل ملتردولت تابع قوانین عادلانه مدیریت و حساس به نیازهای یک حکومت متعهد و مسئول.

سوای اینها، حیات مدنی جهانی می‌بایست از مزایای شهروندی فعال سیاسی حمایت کند، یعنی گونه‌ای تعهد به عدالت اجتماعی و قانون، و تمایل به پذیرفتن نیازهای دوراندیشی‌های مدنی (حکمت عملی). خلاصه اینکه، گفتگوی تمدن‌ها می بایست چندزبانه و چندلحنی باشد، گفتگویی متشکل از لحن سیاسی، دینی، فلسفی و بوم‌شناختی و نتیحتاً اینترنت و لحن اقتصادی.

تنها با ایجاد تعهد به عدالت اجتماعی و مسئولیت همگانی است که جهانی‌شدن ممکن می‌شود؛ جهانی‌شدن در مقام پیشگام ابَرتجارت و ابَردولت و حتی دروازه صلح و عدالت جهانی و بیناتمدنی. در اینجا خوب است وضعیت پیچیده صلح و خاصه موقعیت آن را در مقام رهاورد عدالت به یاد داشته باشیم. در راستای صلح ناب مدنی می‌بایست با خویشتن خود، با طبیعت و با امر قدسی در صلح باشیم. آگوستین در کتاب «شهر خدا» از وجوه مختلف صلح که در شهرهای مختلف وجود داشته، سخن می‌گوید و از وجود یگانگی میان آنها حمایت می‌کند.

در زمان ما نیز «مهاتما گاندی» بر محوریت عدم خشونت تأکید کرده است. در نظریه او این مقوله یک حکم منفی صرف نیست، بلکه توصیه‌ای است بر «بگذارید باشد» یا بگذارید ابعاد مختلف انسانیت شکوفا شوند. بیخو پارخ، یکی از شاگردان گاندی، مفاهیم موجود در این دیدگاه را به جهت مطابقه تمدنی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که بدون قیاس ناپذیری، «تمامی فرهنگ‌ها یکسویه و جانبدارانه هستند و از بینش‌های سایر فرهنگ‌ها بهره می‌برند» و نتیجتاً جهانی‌شدن ناب «تنها می‌تواند به وسیله یک گفتگوی بیناتمدنی غیرتحمیلی و همسان محقق شود.»

روزنامه اطلاعات