You are currently viewing بنیانگذاران ایران نو

مرضیه سلیمانی(خورشید)

آشنایی با تاریخ و منابع بررسی تاریخی و شکوفایی فرهنگی در عهد سامانیان- بخش دوم

“سامانیها” یک کتاب جامع

سامانی ها را لمبرت سورهون، ماریام تنو و سوزان هنسونو نوشته اند و اولین چاپ آن را انتشارات بتا اکسریپ در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده است. نویسندگان دولت سامانی را بسیار پراهمیت خوانده‌اند و با اشاره به تاریخ ۱۸۰ ساله این سلسله، منطقه حکمرانی آنها یعنی خراسان، ری، طبرستان، ماوراءالنهر ،کرمان، گرگان و غرب اصفهان را به عنوان نقطه آغاز مباحث خویش برگزیده‌اند.

ایشان به مشروعیتی اشاره می کنند که سامانیان از دو طریق به دست آورده بودند، یکی انتساب به اصل و نسب ایرانی بهرام چوبین و دیگری تمسک به اسلام.

بازگشتی کوتاه به دوران صفاریان، ریشه‌های شکل گیری سلسله سامانی بازتاب خلافت عباسی در حکومت سامانی، وضع بلخ و بخارا و سمرقند در زمان حکمرانی سامانیان از جمله مباحثی است که در این کتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.نویسندگان جزئیات و اسامی را چندان مطمح‌نظر قرار نداده اند بلکه کلیّتی به نام سلسله سامانیان در بستر رویدادهای تاریخی و فرهنگی بخش اعظم کتاب را به خود اختصاص داده است.

“سامانیها وسنت ترکی- ایرانی”

کتاب دوم همان گونه که از عنوان آن پیداست، ظهور سامانیان را نتیجه تلفیق سنتهای ترکی و ایرانی می.داند این پیش فرض در بازنمایی خط سیر زندگی، افکار و اعمال پنج تن از فرمانروایان سامانی دنبال شده و نویسندگان شرح احوال اسماعیل ،نوح، نصر و دیگرپسران احمد را دستمایه پژوهشهای خویش قرار داده اند. «سامان خداه خدات، خدای نیای بزرگ آل سامان، فرزندی به نام اسد داشت. اسد چهار پسر داشت به نامهای نوح، احمد، یحیی و الیاس. در زمان خلافت مأمون، غسان بن عباد حاکم خراسان، دستور داشت تا پسران اسد را به فرمانروایی شهرهای خراسان برگمارد؛ پس هر یک از آنان را والی شهری از شهرهای خراسان کرد.

نوح،حکومت سمرقند یافت. احمد ،مزغانه. یحیی، چاچو و الیاس، هرات. در حقیقت سپردن حکومت به پسران اسد آغاز قدرت یافتن سامانیان در ماوراء النهر است، زیرا همان گونه که فرای بیان می کند اعقاب الیاس در هرات به اندازه ی نوادگان برادرانش در شمال ندرخشیدند.

چگونگی قدرت یافتن غلامان ترک در دولت سامانی محور اصلی مباحث کتاب است. در این فرایند ترکان موازنه قدرت را به نفع خود بر هم زدند. نویسنده از اهمیت غلامان ترک می گوید که بسیار جنگاور بودند و امرای سامانی مدارسی را به طور خاص به تربیت و آموزش فنون نظامی و اداری ترکان اختصاص داده بودند.

آنها اعتقاد ،داشتند هر کسی برای به دست گرفتن شغل آینده ی خویش باید از کودکی تربیت شود اما گویا از این نکته غافل بودند که با افزایش تعداد این غلامان، نفوذ و اعتبار آنها نیز بیشتر می شود چنان که مقدسی در “احسن التقاسیم” می گوید: «در سال ۳۷۵ ق ر۹۸۵م در ماوراءالنهر هر غلامی بیست یا سی درهم خرید و فروش می شد زیرا سامانیان بردگان زیادی اسیر کرده بودند و تجارت برده را منحصراً در دست خود داشتند به گونه ای که به واسطه ی آن عرضۀ زیاد برده در بازار از ارزش آن کاسته بود.»

پس از شرح کامل چگونگی ورود و اهمیت غلامان ترک، و تربیت آنها و به دست گرفتن پُستهای کلیدی از سوی آنها نویسنده بیان می کند که فرایند ترک شدن نهایی ماوراءالنهر به طور جدی در دورۀ سامانیان آغاز شد اما این مسأله تنهاعلت اصلی سقوط سامانیان نبود. از جمله بخشهای جالب این کتاب نقش مؤثر «البتگین؛ سرکرده غلامان ترک در تحولات و عزل و نصبهای روزگار عبدالملک، پسر نوح سامانی و ملقب به امیر رشید» (۳۵۰ – ۳۴۳ ق ر ۹۶۱ – ۹۴۳م بود عبدالملک هر چه کرد موفق نشد خود را از سلطه البتگین برهاند و حکومت هرات و خراسان را نیز – علی رغم میل باطنی به او واگذار کرد در حالی که وزیر او بلعمی بود متحد وفادار البتگین.

حمایت البتگین از پسر عبدالملک در میان ترکان تفرقه افکند و گروه رقیب البتگین در تعیین جانشین بر او فایق آمد البتگین خراسان را به قصد غزنه ترک کرد. در آنجا دولتی مستقل از بخارا تشکیل داد و سلسله غزنوی را پی ریخت این مقطع از تاریخ سلسله سامانی و ارتباط آنها با ترکان موضوع پژوهش کتاب بوده و نویسنده سنت های به جا مانده از این دوران را بررسی کرده و بر خصوصیت تلفیقی و ترکیبی آنها تأکید دارد این کتاب به زبان انگلیسی و از سوی انتشارات بوکز LLC منتشر شده است.

دولت و ارتش سامانی

“دولت و ارتش سامانی” اثر یورگن پاول، توسط مرکز پژوهشهای دانشگاه ایندیانا به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است. نویسنده در کتاب کم حـجم و البته مهم خویش ابتدا رابطۀ میان دولت ها و نظامیان را مورد بررسی قرار داده و سپس به مطالعه موردی ارتش سامانی پرداخته است در آنجا میخوانیم که از روزگار فرمانروایی نصر بن احمد تا پایان عصر سامانیان بخش اعظم نیروی نظامی سامانی در مرزهای غربی آن دولت به خدمت مشغول بود و ظهور آل بویه و فتح بغداد به دست آنها در سال (۳۳۳ ق ر۹۴۵م) این مسأله را تشدید کرد.

شورشهای کوچک و بزرگ و مقابلۀ نظامیان و غلامان ترک و ورود آنها به سلسله مراتب نظامی فرمانبری سپاهیان و اهمیت همه جانبه والی خراسان در مقام فرمانده سپاه خراسان از دیگر مباحث مطرح شده در این کتاب است. به عنوان مثال در بخش مربوط به اهمیت والی خراسان آمده است بزرگترین ولایت قلمروی سامانی خراسان بود که اداره آن ابتدا به یکی از خویشان پادشاه و بعدها به یکی از غلامان معتمد واگذار می شد. منصب سپاه سالاری صاحب الجیوش به والی این ولایت تعلق داشت و غلامان سپاه نیز به بالاترین جایگاه قدرت دست می یافتند. همین میدان داری غلامان در کنار منازعات سپاهی و اتحادهای پنهانی از جمله عواملی بود که سقوط سامانیان را در پی داشت.

روزنامه اطلاعات، ضمیمه فرهنگی