محمود سریعالقلم /استاد دانشگاه شهید بهشتی
طی چهار روز از پنجم تا هشتم تیر ۱۴۰۲، حدود ۱۵۰۰ نفر از ۹۰ کشور در چین گرد هم آمدند تا آخرین تحولاتِ اقتصادی و ژئوپلیتیک جهان را بررسی کنند. این اجلاس به ابتکار داووس و با میزبانی چین برگزار شد. در این چهار روز، ۱۲۰ میزگرد تشکیل شد و متخصصانی از غرب و شرق، دیدگاهها و دستاوردهای علمی خود را با دیگران در میان گذاشتند. به نظر میرسد موضوعات کلی این ۱۲۰ میزگرد را به صورت زیر میتوان خلاصه کرد:
۱- تنظیم استراتژیهای اقتصادی در دورۀ بعد از کرونا
۲- فرآیندهای جدید برای انتقال به انرژیهای تجدید پذیر
۳- روشهای حفاظت از محیطزیست
۴- ماهیت بازار و مصرفکنندگان بعد از کرونا
۵-افزایش جایگاه نوآوری و هوش مصنوعی در مدیریت و تولید اقتصادی
۶- جایگاه چین در جهان
۷- پیامدهای ژئوپلیتیک بر رشد و توسعه اقتصادی.
در ابتدای اجلاس و شاید جذابترین سخنرانی، ارائه نخستوزیر چین لی چیانگ بود. حس میشد سخنرانی نخستوزیر چین را شاید تیمی۲۰نفره از اقتصاددانان، سیاستورزان و استراتژیستها تهیه و تنظیم کرده بودند. واژههای دقیق، جملهبندیهای حساب شده، قالب روشن و علمی و متن مملو از جهتگیری و پیغام بود. مانند هر سیاستمدار حرفهای دیگر در سطح جهان، سخنرانی پر از آمار و ارقام بود زیرا دقت و تمرکز و فاصله گرفتن از ابهام تنها با آمار امکانپذیر است. نخستوزیر چین بر کار جمعی، رقابت مسالمتآمیز، گسترش حجم اقتصاد جهانی، ثبات سیاسی، نظام بازار و سرمایهداری، تداوم تماس و معاشرت میان قدرتهای بزرگ، تاکید بر محوریت شرکتها، جلوگیری از سوءتفاهم، بازی برد-برد اقتصادی و سیاسی، اجماعسازی سیاسی و ژئوپلیتیک، ایدئولوژیزدایی از روابط اقتصادی بینالملل و پذیرش یک سیستم جهانی سرمایهداری اقتصادی با تنوعات تمدنی تاکید کرد.
او مفهوم De-risking (ریسک زدایی) که غربیها به جای De-coupling (جداییسازی اقتصاد از چین) استفاده میکنند را نادرست خطاب کرد و تنیده شدن نظامهای اقتصادی را غیرقابل بازگشت تفسیر کرد. آقای لی، چین را موتور اقتصاد جهانی خواند و نرخ رشد اقتصادی این کشور را ۶/ ۴ درصد که ۵/ ۲درصد بالای متوسط جهانی است، اعلام کرد. زبان بدن او سرشار از اعتماد به نفس بود. کلمات و جملات او را نیز میتوان معرف اجماع نظر میان حاکمان، دانشمندان، متخصصان و بخش خصوصی چین تفسیر کرد. از جمله مباحث کانونی در طول کنفرانس، دیجیتالی شدن نظامهای اقتصادی بهویژه اقتصاد آمریکا، چین، کرهجنوبی و عربستان بود. در حال حاضر، ۴۰درصد تولید ناخالص داخلی چین از طریق اقتصاد دیجیتال است. با توجه به اینکه بخش خصوصی در عموم کشورها به جز روسیه، بلاروس، کرهشمالی، ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه، بر فعالیتهای اقتصادی حاکم هستند، به طور طبیعی در پی کاهش هزینهها، اتوماسیون و اتکا بر نرمافزارها در تمامی فرآیندهای فعالیت و تولید اقتصادی هستند. پخش زنده تبلیغات و بازاریابی کالا و خدمات در چین بالغ بر ۷۲۰ میلیارد دلار است و به تجارت الکترونیک رونق گستردهای بخشیده است. (Livestreaming in E-Commerce)
از طرف دیگر، شرکتکنندگان در میزگردهایی پیرامون پول و ارز دیجیتال، به تحول در امر بانکداری پرداختند و اثرات آن را بر رفتار مصرفکنندگان و نحوه زندگی آینده آنها مورد بررسی قرار دادند. از مباحث کانونی دیگر کنفرانس، انتقال به انرژیهای غیرفسیلی بهویژه در اقتصادهای برتر جهان بود. اروپا و آمریکا در این هدف پیشرو هستند و طیفی از مشوقهای مالیاتی و بانکی برای تحقق این امر به صورت قانونی اختصاص دادهاند. در سال ۲۰۲۱، معادل ۸/ ۱ تریلیون دلار کالاهای تولید شده از انرژیهای غیرفسیلی حاکی از تحرک جدی در این مسیر است. بزرگترین چالش در هدف «کربن صفر» Net Zero در صنعت حمل و نقل و بهویژه در کشتیرانی است. چینیها و اروپاییها با سرمایهگذاری بر سوخت هیدروژنی، قدمهای جدی در این مسیر برداشتهاند.
سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی و کاهش شگفتانگیز هزینههای تولید انرژی خورشیدی از جمله تحولات جدی صنعت و انرژی در دهه آینده است. حتی عربستان و دیگر کشورهای عربی عضو اوپک در این راستا برنامههای گستردهای را آغاز کردهاند. رقابت شدیدی نیز در میان شرکتهای متوسط و بزرگ برای سوق دادن کار و تولید به سوی انرژیهای غیرفسیلی در جریان است.حفاظت از محیطزیست از جمله اقدامات استراتژیک کشورهای ثروتمند و صاحب توان مالی برای حفظ موقعیت و موجودیت خود از یک طرف و زندگی معقول برای شهروندان خود از طرف دیگر است. در هر دقیقه به اندازه ۲۷ زمین فوتبال، در جهان جنگلزدایی میشود. آمریکا، چین، اروپا، ژاپن، استرالیا و کرهجنوبی از یک طرف و اندونزی، مالزی، برزیل و آفریقای جنوبی از طرف دیگر، طرحهای جامعی برای حفاظت از محیطزیست، نگهداری از خاک و تداوم حفظ طبیعت (Sustainability of Nature) در دست اجرا دارند.
گستردگی هوش مصنوعی بهویژه در آموزش و بهداشت نیز بحث میزگردهای متعددی را به خود اختصاص داد. از جمله تکنولوژیهای جدید، حسگرهای پوشیدنی (Wearable Sensors) هستند که به صورت عینک، دستبند و پابند بوده و عموم شاخصهای بدن انسان را به طور مرتب میسنجند.این پیشرفت هوش مصنوعی باعث میشود که هر فردی در هر لحظه از وضعیت بهداشت خود باخبر بوده و به تناسب آن تغذیه و سلامت جسم و روان خود را مدیریت کند. همچنین تحقیقات وسیعی برای بهرهبرداری از هوش مصنوعی برای تشخیص سرطان در جریان است. در سال ۲۰۵۰ حدود ۶۰درصد جمعیت سالمندجهان که بالای ۶۵ سال خواهند داشت، در آسیا زندگی خواهند کرد.
این تحول، موضوع بهداشت و سلامت را به یکی از جدیترین چالشهای حکمرانی تبدیل خواهد کرد. هوش مصنوعی همین طور در آموزش رونق فراوانی داشته و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ سالانه حدود ۶/ ۱۳درصد رشد کند و ماهیت آموزش، انتقال Data و یادگیری را به طور بنیادین متحول کند. از دیگر مباحث قابل تأمل در میزگردها، روش تصمیمسازی در عصر جدید است. با انبوه اطلاعات چگونه باید برخورد کرد؟ چگونه باید اطلاعات مهم از غیرمهم را تفکیک کرد؟چگونه باید اطلاعات مربوط به افق یابی و طراحی استراتژی را در نظر گرفت؟ دنیای جدید اطلاعات، هوش مصنوعی و اتصال (Connectivity) چه نوع مغز و ذهنی را میطلبد؟
در عرصه ژئوپلیتیک بحث شد که معنای بازدارندگی دچار تحول مفهومی اساسی شده است. ۶ کشور جایگاه مهمی در میان قدرتهای میانی پیدا کردهاند: برزیل، عربستان، هند، آفریقای جنوبی، ترکیه و اندونزی. هر ۶ کشور هم با شرق کار میکنند و هم با غرب. همه آنها با روسیه هم روابط حسنهای را حفظ کردهاند و مبنای این سیاست خارجی، حداکثرِ بهرهبرداری از امکانات همه قدرتهای بزرگ است، ضمن اینکه به این ۶ کشور توان بازیگری، چانهزنی و فضاسازی میدهد. (Hedging) قدرتهای بزرگ از حمله روسیه به اوکراین آموختند که کار نظامی مستقیم بسیار پر هزینه است و اقتصاد کشورها را زیر و رو میکند و مانند روسیه از هرگونه بهرهوری و سرمایهگذاری محروم میکند.
از این رو نه تنها قدرتهای بزرگ، بلکه قدرتهای میانی در پی «مزیتهای غیرمتقارن» (Asymmetric Advantages) هستند که شامل فعالیتهای سایبری، جنگ اطلاعات، کور ردن شبکههای اطلاعاتی طرف مقابل، تضعیف و تخریب نامحسوس ساختار عمرانی دشمن، کمپینهای اطلاعات غلط برای اختلال در ساختار تصمیمسازی طرف مقابل و به هم ریختن هرم کنترل و مدیریت در امنیت ملی کشورها میشود. نمونه بارز این نوع عملیات، عملکرد غرب در رابطه با اوکراین و جنگ نامحسوس و متقابل آمریکا و چین نسبت به موضوع تایوان است.
یکی از پرسشهای کلیدی در راهروهای این اجلاس، این بود که آیا آمریکا و چین وارد جنگ تمام عیار بر سر تایوان خواهند شد که پاسخ قاطع اکثریت تحلیلگران به واسطه پیامدهای بسیار ناگوار برای اقتصاد این دو کشور، منفی بود. تقابل آمریکا و شوروی در دوره جنگ سرد، تقابل دو سیستم بود. اما تقابل چین و آمریکا در داخل یک سیستم سرمایهداری جهانی است و کلید موضوع این است: کدام یک میتواند به پسانداز و درآمد بیشتر، نرخ رشد بالاتر و فناوریهای پیشرفتهتری نسبت به دیگری دست یابد؟
به موازات انبوه دانش و اطلاعات در این کنفرانس، یک پرسش در ذهن مشاهدهگر پدید میآید: کدام کشورها میتوانند در چنین فضای فناوری، هوش مصنوعی، تولید و رقابت حضور داشته باشند؟ آنهایی که توان تولید ثروت دارند. با پایان ایدئولوژی در جهان و فرصت رشد برای همه کشورها در نظام بینالمللی متکثر، جوامع به طرف دو قطبی شدن فقیر و ثروتمند حرکت میکنند. اجلاس داووس به وضوح نشان میدهد جهان، جهان توانایی و ارتباط است. در این اجلاس کسی بر دیگری فخر نمیفروخت. همه با توان فکری یکدیگر ارتباط برقرار میکردند. دانش در محیطی که همه توان فکری و خلاقیتی دارند، تبختر و توهم و تخیل و خود بزرگبینی را به صفر میرساند.
اگر کشوری به توانمندی بخشخصوصی و دانشمندان و نوآوران خود اتکا نکند، از قافله جهانی باز خواهد ماند. فقط در اول ماه May 2023 در امارات، ۴۴۵ میلیون دلار استارتآپ شکل گرفت. عربستان تا سال ۲۰۳۰ معادل ۲ تریلیون دلار در صندوق ملی خود، دارایی خواهد داشت. چهار کشور عربی حوزه خلیجفارس در چهار سال گذشته، ۳ تریلیون دلار ذخایر صندوق ملی جمع کردهاند. امارات ۷درصد سهام یک شرکت تولیدکننده خودرو در چین را خریداری کرده است. (Nio) عربستان ۷/ ۸درصد نرخ رشد اقتصادی دارد که رتبه اول جهان است. ایرباس با یک شرکت عربستانی ۷/ ۶ میلیارد دلار قرارداد بسته تا هلیکوپترهای نظامی و غیرنظامی تولید کند. قطر ۱۰ میلیارد دلار در عراق سرمایهگذاری خواهد کرد. تجارت چین با عربستان که به ۸۷میلیارد دلار رسیده بیش از تجمیع تجارت آمریکا و اروپا با این کشور است.عربستان یک شرکت جدید هواپیمایی برای گسترش توریسم تاسیس کرده است (Riyadh Air) که صدها هواپیمای نو از بوئینگ و ایرباس خریداری خواهد کرد. کشورهای عربی خلیج فارس در سال ۲۰۲۲ معادل ۱۰۰ میلیارد دلار اقتصاد دیجیتال داشتند. ۳۲درصد تولید در چین برای صادرات است. تکنولوژی و تولید ثروت حرف اول را در جهان فعلی میزند. بیدلیل نیست که در یک سنجش افکار، ۶۴ درصد، آمریکا را مهمترین بازیگر جهانی، ۱۷درصد اروپا، ۱۳درصد چین و ۶درصد روسیه را تشخیص دادهاند. در این کنفرانس داووس، اکثریت قاطع سخنرانان از چین، آمریکا، انگلستان و سنگاپور بودند؛ از کشورهایی که نهاد دولت برای کسانی که فکر میکنند، تحقیق میکنند، دانش و کالا تولید میکنند و بنابراین توان رقابت دارند جا باز میکند. شراکت میان دولت، بخشخصوصی و افراد توانمند محقق و دانشمند، کلید افزایش، بهرهوری، کارآمدی، تولید درآمد و برتری در میان ملل است.
روزنامه دنیای اقتصاد