متولی معماری؟! آیا چنین نهادی در ایران هست که به مسائل معماری بپردازد؟
آن زمان فرهنگستان هنر، تایید نامگذاری این روز را به وزارت مسکن واگذار کرد چرا که احتمالا به اعتقاد آنها این وزارت مسکن و شهرسازی بود که باید در این مورد نظر می داد. اما متاسفانه وزیر مسکن دولت قبل اظهار کردند که معماری یکی از زیر شاخه های رشته مهندسی ساختمان است و نیازی به داشتن یک روز بخصوص ندارد. فکرش را بکنید که وزیر مسکن هم معماری را به عنوان یک هنر و مستقل از فن مهندسی عمران قبول نداشته باشد! خب! حقیقت این است که ما خیلی دل سر شدیم، اما این دلسردی مانع ادامه مسیر ما نشد. ما فکر می کردیم که این حرکت چون برای عامه مردم است نیاز به خود جوشی در خود آنها دارد. و البته همینطور هم شد…امروز با اینکه هنوز رسما روز سوم اردیبهشت در تقویم ملی به نام معماری نیست اما در این روز و در هفته اش،
دانشگاه ها، سازمان ها و دیگر ارگان های درگیر با امور ساخت و ساز، به برگزاری مراسم ها، سمینارها و جشنواره های معماری می پردازند که به عقیده من این کار کاملا خود جوش و از بطن خود جامعه است.
چرا سوم اردیبهشت؟ مگر این روز به نام شیخ بهایی نبود؟
وقتی که قرار شد به صورت وطنی برای ثبت روزی به نام معمار در تقویم ملی وارد عمل شویم، چند روز مختلف را به عنوان دامنه ای از انتخاب ها در اختیارشان قرار دادیم تا از میان آنها یک روز را برگذینند، در خود انجمن هم مثل تمامی انجمن ها بر سر انتخاب یک روز واحد اختلاف نظرهایی بود (که البته کاملا طبیعی است)؛ بعضی معتقد بودن که روز ساخته شدن تخت جمشید باشد، بعضی روز تولد فلان معمار مد نظرشان بود، خلاصه هر کسی نظری داشت اما چون سوم اردیبهشت، از قبل (به نام شیخ بهایی) نام گذاری شده بود و این مسئله طی مراحل قانونی را راحت تر می کرد، این بود که ما این تقارن را به فال نیک گرفتیم و سوم اردیبهشت را به عنوان روز معمار معرفی کردیم.
اما مگر روز جهانی به نام معمار وجود نداشت؟ همین روزی که الان در خود ایران نیز جشن گرفته می شود؟
انتخاب یک روز جهانی به نام معماری پس از پیشنهاد ما در مورد روز ملی معمار مطرح شد…یادم می آید که چند ماهی به روز جهانی معماری در سال ۸۴ مانده بود که از طرف جامعه مهندسان معمار این روز به عنوان روز جهانی معماری در ایران معرفی شد، در حالیکه ما از سالهای ۸۲، ۸۳ کار نام گذاری را شروع کرده بودیم و حتی بعضی از دانشگاه ها و ارگان ها در سوم ار دیبهشت انواع مراسمات مختلف معماری داشتند. ولی خب ما از برنامه جامعه مهندسان معمار نیز استقبال کردیم و حتی برای روز جهانی معماری هم بیانیه صادر کردیم. چون معتقد بودیم که این کارها باعث ایجاد نوعی خودباوری در بین متخصصان می شود. از طرفی این روز که مصادف است با اولین روز اسکان بشر، برای ما دارای اهمیت بود چون به معماری مربوط است و همین دلیل کافی برای حمایت انجمن مفخر معماری ایران از این حرکت جامعه مهندسان معمار است، گرچند که اقدام ما یک اقدام یکطرفه بود…
یعنی جامعه مهندسان معمار از شما و روز سوم اردیبهشت حمایت نکرد؟
نه! البته شاید این ذهنیت همه ما باشد که همیشه می خواهیم مورد تایید و حمایت قرار بگیریم…
یکی از مهمترین نقدهایی که به روز معمار از طرف صاحب نظران وارد می شود این است که چرا روز معمار و نه روز معماری؟!
یکی از اساتید دانشگاه مشهد که اتفاقا از دوستان ما نیز هست در مقاله ای به این مسئله اشاره کرده و اذعان می کند که اول معمار و بعد معماری…
مگر شما معتقد نیستید که ما در دوره مرگ مولف زندگی می کنیم و باید به اثر بپردازیم نه به موثر و به عبارتی باید از معماری بگوییم و نه از معمار؟
ما معماری را می بینیم و از آن لذت می بریم اما همیشه در پی کشف این نکته هستیم که معمار این فضا کیست و چگونه آدمیست. معماری خوب توسط معمار خوب خلق می شود و این یعنی توجه ما به معمار. پس اول باید معمار را به عنوان یک هنرمند، یک خلاق و یک واقعیت بپذریم تا آن وقت بتوانیم درک درست تر و روشن تری از معماری اش داشته باشیم. البته ما نمی خواستیم که همین مسئله باعث مناقشه شود برای همین در کنار روز معمار، هفته معماری را هم بنا گذاشتیم تا به هر دو احترام گذاشته باشیم، اما این نکته را هم بگویم که قصد اولیه ما احتارم گذاشتن و تکریم کردن معمار بود نه معماری چون در حقیقت در حق معمار ظلم شده است نه در حق معماری!
پس شما معتقدید که در این روز بخصوص باید به معمار احترام گذاشته شود و نه معماری؟
بله! چون معماری ما که مورد احترام همه دنیا هست…
اما من با نظر شما موافق نیستم و سند این مخالفت را با سخنی از حضرت علی(ع) می آورم که می فرماید به سخن توجه کنید نه به گوینده آن، آیا این مسئله در مورد معماری و معمار صدق نمی کند؟
ببینید، دنیا معماری ما را تکریم می کند اما معمار ما را به فراموشی می سپارد، معمار ما در این دوره جزء افراد ناشناخته جامعه ایرانی و جهانیست. پس اگر قرار باشد حرکتی نو بکنیم و برای چیزی ارزش قائل شویم آن چیز، خود معمار است. معمار نمی تواند خودش را نشان بدهد چنان مورد کم توجهی است که جرات نمی کند خودش را نشان بدهد، در عرصه جهانی کانسپت ارائه بدهد… .اما زمانیکه این نقد به کار ما وارد شد که معماری را فراموش کرده ایم، ما آمدیم و در هفته معماری سعیمان را بر آن گذاشتیم که آثار معماری را به نمایش بگذاریم، که ممکن است میراث معماری گذشته ما باشد، آثار معماران معاصر باشد و یا حتی ایده های نو برای معماری…
یعنی در واقع این هفته به نوعی جشنواره معماری است، مثل همان کاری که مثلا کشور اتریش در روز معماریش انجام می دهد.
بله! دقیقا.
ولی شما به سوال من جواب ندادید، من معتقدم که مردم ما از معماری عالی قاپو و یا مثلا مسجد جامع فلان شهر لذت می برند، بدون اینکه بدانند معمارش کیست و یا حتی علاقه من باشند بدانند زندگی اش چگونه است.
ببینید، این بزرگترین نقیصه فرهنگ معماری ماست که مردم اسم معمارها را نمی دانند، دنیا اما می داند، مردم لوکوربوزیه را می شناسند، اسکار نیمایر را می شناسند و … . در جهان سازنده ها هستند که مهمند، یعنی ما به عنوان مخاطب اثر، هنرمند خلاق آن را مورد پیگیری قرار می دهیم. به نظر من شخصیت منفعل و ناشناس معمار باید به عرصه بیاید و این روز برای همین کار است.
خب! تا چه حد برگزاری این روز می تواند به خود معماری کمک کند؟
قصد اصلی انجمن مفاخر معماری (در کنار و به همراه تمامی معماران، ما خودمان را از بدنه معماری کشور جدا نمی بینیم) فرهنگ سازی است و لاغیر، حالا اینکه چقدر در راستای این فرهنگ سازی موفق بوده ایم، من خیلی خصوصی به شما می گویم که خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر می کردیم موفق بودیم و این نتیجه گیری ما از لابه لای حرف های متولیان کشور، روزنامه ها، فعالیت های ارگان ها در حوزه معماری و…است. به عنوان نمونه یادم می آید که در یک مجله یا روزنامه خواندم «سالهای پر از معماری»! این مسئله به نظر من خیلی مهم است که یک ژورنالیست معماری هم به این نتیجه رسیده باشد که در فضای کنونی توجه ها به معماری خیلی بیشتر از قبل شده… در گذشته خیلی به ندرت اتفاق می افتاد که یک روزنامه به معماری بپردازد اما در حال حاضر ما شاهدیم که اکثر روزنامه ها صفحاتی به نام معماری دارند و این برای جامعه معماران موفقیت به حساب می آید.
در بزرگداشت روز معمار و هفته معماری تا چه حد مورد
سال گذشته تقریبا هیچ سازمانی سعی نکرد برنامه های معماریش را در این روز و هفته برگزار کند اما امسال حتی سازمان هایی که به دلایل گوناگون نتوانسته اند برای این هفته برنامه ای داشته باشند، دنبال این هستند که به شکلی، لااقل لگوی شان را در پای پوستر ها بگذارند که این به نظر من توجه به هفته معماری و روز معمار است، توجهی که هر سال پررنگتر از سال گذشته می شود. انجمن مفاخر معماری ایران به عنوان یک نهاد مردمی نه بودجه ای دارد و نه مورد حمایت خاصی از طرف ارگان ها و دستگاهاست، برای همین ما خوشحالیم که در واقع با دست خالی و با همت خود معماران، دانشجویان و متولیان امر، داریم روز معمار را برگزار می کنیم. دانشگاه های بسیاری در سطح کشور اعلام آمادگی برای برگزاری روز معمار و هفته معماری کرده اند و امسال خیلی سرمان شلوغتر از پارسال است.
هر سال انجمن برای این روز و هفته، شعاری و نامی تعیین می کنند، پارسال بحث هویت بخشی به معماری مطرح شد، چقدر در این زمینه موفق بودید و چقدر نسبت به موفقیت امسالتان امیدوارید؟
سال گذشته تم روز و هفته معماری در مورد هویت بخشی بود اما اگر بپرسید که بحث های مطرح شده در سال گذشته پیرامون هویت بخشی به معماری چه تاثیری داشت من معتقدم که این موضوع زیاد نتوانست اثر مطلوبی روی روند معماری کشور بگذارد… .
می توانم بپرسم چرا؟
چون موضوع بسیار سختی است، علی رقم اینکه همه به راحتی در مورد آن صحبت می کنند. نتیجه آن همه بحث و مقاله هم این شد که آمدند در بم چندتا دیوار ساختند تا به قول خودشان هویت بم حفظ شود!!
اما امسال بحث و مبنای روز معمار و هفته معماری بسیار تخصصی تر و با دقت بیشتر انتخاب شده است، «معماری پایدار»! معماری پایدار هنوز در دانشگاه های ما تدریس نشده، معرفی نشده گو اینکه در دانشگاه های جهان ده سالی هست که دارند روی این قضیه کار می کنند و شاید همین نکته یکی از برتری های شعار امسال روز معمار در مقایسه با سال قبل باشد.