در اسمی با عنوان «جشن ثبت جهانی باغ ایرانی»، بر آینده باغ ایرانی و تداوم آن در طول تاریخ معاصر تأکید شد.
به گزارش ایسنا عصر روز گذشته (چهارشنبه، پنجم مردادماه) برنامهای با عنوان «جشن ثبت جهانی باغ ایرانی» در موزه هنر امام علی (ع)، با همکاری انجمن مفاخر معماری ایران و مؤسسه باغشناسی برگزار و از زحمات محمدحسن طالبیان به عنوان مسؤول تهیه پرونده جهانی باغ ایرانی تقدیر شد.
در ابتدای این مراسم، شهریار سیروس با اشاره به اینکه سهم ما از آثار جهانی ۱۳ اثر نیست، هرچند کشورهای همسایه نیز مانند عراق میتوانستند آثار زیادی داشته باشند، ولی فقط سه اثر دارند و به نظر میرسد ما وضعیت بهتری داریم، گفت: مهم این است که نسبت به سهم ایران در تمدن جهانی، آثار جهانی کمی داریم. با این حال اکنون که باغ ایرانی ثبت شده است، دیگر نمیتوانیم همانگونه که شش ماه قبل به آنها نگاه میکردیم، نگاه کنیم. ما باید دیدگاهمان را نسبت به باغ تغییر دهیم.
او افزود: این تغییر شامل دو وجه میشود؛ نخست اینکه تلاش بیشتری برای تعریف ابعاد باغ ایرانی انجام دهیم؛ زیرا هنوز وقتی از باغ ایرانی و ثبت جهانی آن صحبت میشود، بسیاری از مردم میپرسند که اصلا باغ ایرانی چیست یا اینکه چرا باغ پاسارگاد به عنوان باغ ایرانی ثبت شده است؟ آن نکته دیگر آینده باغ ایرانی است و این مطلب از تعریف ابعاد باغ ایرانی بسیار حساستر است.
وی در اینباره توضیح داد: آینده باغ ایرانی را از دو وجه میتوان بررسی کرد؛ نخست اینکه این ۹ باغ را که در فهرست میراث جهانی ثبت شدهاند، چگونه میخواهیم حفظ کنیم، و دوم اینکه آیا ما میخواهیم فقط به این ۹ باغ اکتفا کنیم؟ یا اینکه میخواهیم آن را در طول تاریخ تداوم دهیم؟
سیروس تأکید کرد: باغ ایرانی باید از وجوه مختلف ظاهری، معماری و فرمالیستی تا مفاهیم فلسفی و عرفانی تجزیه و تحلیل شود. ما نمیتوانیم باغ ایرانی را بر مبنای یک گستره مکانی اقلیمی تعریف کنیم. باغ ایرانی شکل و ظاهر یکسان ندارد؛ زیرا تابع اقلیم است. حتا مرزهای سیاسی امروز ایران را به عنوان ابعاد تعریف از باغ ایرانی نمیتوانیم در نظر بگیریم.
وی اضافه کرد: ما نمونههای عالی از باغ ایرانی داریم و اکنون میتوانیم بگوییم باغ سمرقند نیز یک باغ ایرانی است؛ زیرا همگی از یک الگو و یک آبشخور فرهنگی سرچشمه گرفتهاند.
او با اشاره به اینکه گستره باغهای ایرانی را بر مبنای تاریخی نیز میتوان تعریف کرد، ادامه داد: بیشتر باغهایی که میشناسیم، باغهای اشرافی و سلطنتی هستند و این یک سؤال است که آیا ما باغهای مردمی یا رعیتی نداشتهایم؟ اگر داشتهایم، آیا آنها هم به همین شکل بودهاند؟
او با بیان اینکه به نظر می رسد راحتترین بنیان برای تعریف باغ، عرفان است، زیرا کلید باغ ایرانی دست عرفاست، اظهار کرد: تعریف عرفانی ریشههای تاریخی نیز دارد. البته باغ ریشههای توحیدی هم دارد. همانطور که در ادیان ذکر شده، آدم و حوا ابتدا در باغ بودند.
او در اینباره گفت: معمولا طبیعت در یک فرآیند متضاد با باغ قرار میگیرد و این بحث عرفانی باغ را تشدید میکند. زمانی که در این کشور اقلیم را نگاه میکنیم، میبینیم اقلیم به ما این اجازه را نمیدهد که خودبهخود باغ ایجاد شود؛ ولی انسان و اراده او در وسط کویر آب را استخراج میکند و باغ را به وجود میآورد؛ بنابراین این باغ در تضاد با اقلیم دارای مفهوم عرفانی است.
سیروس در ادامه سخنان خود اشاره کرد: شاید آنچه که ما به اسم باغهای معلق بابل میشناسیم، نمونهای از باغ ایرانی باشد؛ ولی قطعا پردیسهایی که از زمان هخامنشیان به وجود آمدهاند، نخستین نمونههای باغ ایرانی هستند.
او همچنین بیان کرد: حال آنچه که درباره آینده این باغها مطرح میشود، یکی نحوه حفظ و مرمت آنهاست، که این کار اساتید مرمت است و آنها میدانند چگونه آن را انجام دهند. ولی مسأله دیگر این است که آیا ما پتانسیل ساخت باغهای را که هویت باغ ایرانی را نیز داشته باشند و معاصر هم باشند، داریم؟ هویت باغ ایرانی را که ما امروز میخواهیم خلق کنیم، در کجا باید جستوجو کنیم؟
او تأکید کرد: ما ایرانیها از ۲۵۰۰ سال قبل یک کار را به خوبی بلد هستیم، آن هم گرفتن عناصر مختلف از هنرهای دیگر و دمیدن روح ایرانی در آنهاست؛ مانند نگارگریهای صفوی که از هنر ساسانی، چینی و بیزانسی در آنها وجود دارد؛ ولی نمیتوان گفت این هنر وامدار یا تقلیدی از هنر چینی است؛ بنابراین ما در خلق باغ ایرانی میتوانیم یک بار دیگر چنین کاری را انجام دهیم.
به گزارش ایسنا، در ادامه این مراسم، ابوالحسن میرعمادی بیان کرد: در شهرسازی ما هیچ مبنایی از اندیشه باغ ایرانی وجود ندارد. نمونه آن، فضاهای سبزی است که در اطراف اتوبانها دیده میشود و تقلید از غربیهاست. ما در صورت تقلید نابخردانه از غرب به بیماریهای مزمن جوامع غربی نیز مبتلا خواهیم شد.
او با اشاره به اینکه هر باغ یا شهر ایرانی، تلفیقی از علم، معنویت، طبیعت و انسان است، گفت: ما قصد نداریم تمام آنچه را که از گذشته داریم، عینا تکرار کنیم؛ زیرا با پیشرفت علم مجبور هستیم از علم همان زمان استفاده کنیم. اگر اکنون گنبد سلطانیه یا میدان نقش جهان اصفهان را تقدیس میکنیم، به این دلیل است که پدیده علمی زمان خود بودند. اکنون نکته این است که چه کنیم که آن اندیشه و تفکر حاکم شود.
او اظهار کرد: ما المانهای قابل ارائه به جهان در حوزه معماری و شهرسازی داریم و میتوانیم در مشارکت با جهان سهم عمدهای در این جریان جهانی داشته باشیم.
به گزارش ایسنا، در بخش پایانی این مراسم، محمدحسن طالبیان به عنوان مسؤول تهیه پرونده جهانی باغ ایرانی، توضیحاتی را درباره نحوه تهیه پرونده ارائه کرد.
او با بیان اینکه کمیته میراث جهانی یونسکو از باغ ایرانی یک کاتالوگ نمیخواست؛ بلکه انتظار داشت ما بهترین اثر را به عنوان نماینده باغ ایرانی معرفی کنیم، درباره اینکه پرونده به صورت زنجیرهیی ارائه شد، گفت: اگر هرکدام از این باغها را به عنوان یک باغ نمونه معرفی و ثبت میکردیم، برای سالهای بعد نمیتوانستیم باغ دیگری را معرفی کنیم و مجبور بودیم همان یک باغ را به عنوان باغ ایرانی ثبت کنیم. این در حالی است که تهیه پرونده زنجیرهیی بسیار سختتر است؛ زیرا ارتباط بین آثار و تحلیل و نوشتن آنها سخت است؛ به همین دلیل این پرونده از جهات بسیاری اهمیت دارد.
او توضیح داد: در راستای شناسایی باغ ایرانی، متوجه شدیم که خلق آن از زمان هخامنشیان و بر اساس نگاه کوروش بوده و نخستین باغ ایرانی، باغ پاسارگاد بوده است. البته پیش از آن در چغازنبیل و شوش، باغهای مقدسی از دوره ایلامی وجود داشتند؛ اما آنچه که ما اکنون از باغ ایرانی میشناسیم، در پاسارگاد دیده میشود.
او با بیان اینکه حدود ۷۰ نفر در طول دو سال برای تهیه این پرونده تلاش کردند، گفت: کار ما از باغ پاسارگاد شروع شد و این باغ اهمیت بسیار زیادی داشت؛ زیرا در بررسیهای سالهای گذشته نظامی که در این باغ بود، به ما میگفت که منظور کوروش از ساخت این باغ و باغ ایرانی چه بوده است. پس از آن به دنبال مفاهیم باغ ایرانی و الگویی که در اقلیمهای مختلف ایجاد شده و الگوی پایداری نیز بوده است، رفتیم. به این ترتیب به سراغ پروندهای زنجیرهیی رفتیم تا این تنوع اقلیمی را نشان دهیم.
وی همچنین یادآوری کرد: تا پیش از تهیه این پرونده، باغ ایرانی را بیشتر به عنوان باغ اسلامی یا باغ عربی میگفتند؛ زیرا باغ ایرانی وجود نداشت و سندی نبود که بتوان برای آن ادعایی کرد؛ اما اکنون با ثبت جهانی آن، این موضوع دیگر وجود ندارد.
او با اشاره به اینکه برای تهیه پرونده باید سیر تحول تاریخی را دنبال میکردیم و در هر دوره نیز هر باغی را نمیتوانستیم انتخاب کنیم، اضافه کرد: در واقع باید در هر دوره باغی را انتخاب میکردیم که خود یک الگو باشد. علاوه بر این موضوع، اصالت و یکپارچگی نیز اهمیت بسیاری در تهیه پرونده داشت. برخی از باغها را در پرونده درنظر نگرفتیم؛ زیرا در آزمون اصالت و یکپارچگی کمیته میراث جهانی قبول نمیشدند.
او گفت: به طور مثال، تا یکی دو سال گذشته بخشی از باغ چهل ستون اصفهان به وسعت چهارهزار متر در اختیار استانداری بود که ابتدا با نامهنگاریهایی که کردیم، قول دادند زمین را به باغ اضافه کنند و در نهایت با تلاشهای بسیار این کار انجام شد و این بخش از باغ به آن برگردانده شد. به این ترتیب، یکپارچگی باغ حفظ شد.
او درباره باغ اکبریه بیرجند که یکی از ۹ باغ جهانی است، گفت: این باغ یک عیب بزرگ داشت و آن هم نداشتن آب بود. به مسؤولان باغ تأکید کردیم که به شرطی میتوان این باغ را در پرونده قرار داد که قنات آن احیا شود و این بسیار مهم است که با تلاش افراد زیاد این کار انجام شد و اکنون حتا نحوه احیای آن قنات نیز میتواند به عنوان نکات مثبتی در اینباره مورد اشاره باشد. همچنین باغ پهلوانپور مهریز به دلیل اینکه به دنبال یک باغ روستایی بودیم، انتخاب شد؛ زیرا باید نشان میدادیم که باغ در ذات ایرانیهاست و فقط باغ سلطنتی وجود ندارد. گرچه در این بخش حدود ۳۰ باغ ناشناخته شناسایی شدند که اکنون باید نسبت به مستندنگاری و معرفی آنها اقدام کرد.
او با تأکید بر اینکه اکنون این ۹ باغ که شامل باغ ارم و پاسارگاد در استان فارس، باغ دولتآباد و پهلوانپور در یزد، باغ اکبریه در خراسان جنوبی، باغ عباسآباد بهشهر در مازندران، باغ فین و باغ چهلستون در اصفهان و باغ ماهان در کرمان، میشوند، مقصد جهانی شدهاند و باید مسیر گردشگری پیوستهای بین آنها برقرار شود، گفت: باید کمی به خودمان بیاییم تا بدانیم در بخش معماری و شهرسازی پدران ما چه میکردند.
ما باید نشان دهیم در زمان معاصر نیز این باغها ادامه دارد. هرچند باغهای جدیدی مانند نیاوران را نیز میتوانیم به پرونده اضافه کنیم؛ ولی اینها مسائلی داشتند که نمیخواستیم هیچ نقصی در پرونده وجود داشته باشد.
به گزارش خبرنگار ایسنا، در پایان این مراسم، لوح تقدیری به محمدحسن طالبیان و مسعود علویان صدر، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که البته در مراسم حضور نداشت، اهدا شد.
منبع: سایت تحلیلی خبری عصر ایران-مرداد ۱۳۹۰
تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره السادات عربشاهی