وی درباره اهمیت هماندیشی در دانشگاهها گفت: اگر بخواهیم به توسعه علمی در کشور و آزاداندیشی دست یابیم، چارهای جز هماندیشی پیش روی مان نیست.
نویسنده کتاب «کرانههای اختیار آدمی» در اشاره به تبیین معنای هماندیشی به طرح سوالاتی پرداخت و گفت: سوالاتی که در این باره مطرح میشود این است که اساسا اندیشه چیست و هماندیشی در مقابل تکاندیشی از چه مزایایی برخوردار و چه تأثیری در تمدن اسلامی داراست؟ آیا هماندیشی در گذشته نیز وجود داشت و موقعیت آن اکنون چگونه است؟
وی به کمرنگ بودن مبحث هماندیشی در دانشگاههای کشور اشاره کرد و گفت: هماندیشی مبحثی است که در بسیاری از دانشگاههای معتبر دنیا وجود دارد، اما متأسفانه اکنون در دانشگاههای ما کمرنگ است. برای روشن شدن اهمیت موضوع، در این کتاب برکات پررنگ شدن هماندیشی در دانشگاهها و تأثیر آن در تحول علوم انسانی را برشمردهام و مطالب کتاب، راههای هماندیشی استادان را به مخاطبان مینمایاند.
فلاحرفیع در تعریفی که از هماندیشی ارایه کرد، گفت: هماندیشی در مقابل تکاندیشی قرار میگیرد. البته تکاندیشی نیز دارای محاسنی است، اما تا به هماندیشی منجر نشود، امکان خطا کردن آن بیشتر است. درباره معنای هماندیشی باید گفت که هماندیشی به معنای مشاوره نیست و تفاوتهایی با آن دارد. این امر ،عملی به معنای اندیشیدن درباره یک موضوع نظری یا عملی است که در یک جمع طرح میشود و استادان مطابق با سازوکارهایی که در کتاب تعریف شدهاند، به نظر دادن درباره موضوع مورد نظر میپردازند و به این ترتیب بحث کامل میشود. در حقیقت، هماندیشی نوعی دیالکتیک است که با دیالکتیک سقراطی نزدیکیهایی دارد و با برخورد نظرات مختلف رشد میکند و تکامل مییابد.
فلاحرفیع گفت: کتاب «ابعاد هماندیشی و تأثیر آن در جامعه» در دست تألیف است و تا چند ماه آینده روانه بازار کتاب میشود.