لوگو-انجمن مفاخر معماری ایران-بلاگ

حلقه محاصره بر این بنای هخامنشی هرلحظه هم تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود، با این حال میراث فرهنگی استان بوشهر که وظیفه محافظت از این بنای تاریخی را بر عهده دارد تاکنون اقدام خاصی برای رعایت و حفظ حریم آن نکرده است.

صدرا محقق – آرامگاه کوروش کوچک یا گور دختر، فرقی نمی‌کند، سازه‌اش درست مشابه آرامگاه کوروش کبیر است، تماما با سنگ ساخته شده و اندازه‌اش کوچک‌تر از آرامگاه کوروش است اما قدمتش به همان زمان دوران هخامنشیان برمی‌گردد.

این سازه هخامنشی زیبا از معدود بناهایی است که مشابه آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد ساخته شده. دکتر شاپور شهبازی از باستان‌شناسان بزرگ کشور معتقد بود این آرامگاه به کوروش کوچک تعلق دارد. بومیان و روستاییان اطراف اما آن را به نام گور دختر می‌شناسند. گور دختر در سال ۱۳۷۶ با شماره ۱۸۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

از سویی بر اساس قانون هرگونه دخل و تصرف در حریم آثار ثبت‌شده در این فهرست تا شعاع صدمتری جرم محسوب می‌شود. این قانون اما برای گور دختر معنای خاصی ندارد، چرا که خانه‌ها و تجهیزات روستاییان در دشت «میانکوهی پشت پَر» در تنگ ارم بوشهر لحظه به لحظه عرصه را بر بنای «گور دختر» یا آن‌گونه که برخی باستان‌شناسان معتقدند آرامگاه «کوروش کوچک» تنگ کرده و حریم قانونی این بنا در محاصره ساخت و ساز قرار گرفته است به گونه‌ای که روستاییان منطقه، اطراف این آرامگاه به ساخت و ساز خانه برای خود و آغل برای گوسفندان‌شان اقدام کرده‌اند.

حلقه محاصره تنگ‌تر می‌شود

حلقه محاصره بر این بنای هخامنشی هرلحظه هم تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود، با این حال میراث فرهنگی استان بوشهر که وظیفه محافظت از این بنای تاریخی را بر عهده دارد تاکنون اقدام خاصی برای رعایت و حفظ حریم آن نکرده است.

در عوض گفته می‌شود روستاییانی که خانه‌هایشان را در همسایگی این بنا برپا کرده‌اند و لحظه به لحظه متر به متر به آن نزدیک‌تر می‌شوند خود وظیفه حفاظت از آن را بر عهده دارند. البته آن‌گونه که شاهدان عینی این آرامگاه هخامنشی به شرق گفته‌اند حساسیت این روستاییان برای نگهداری از این بنا به ویژه در شرایطی که میل بیمارگونه‌ای در برخی از هموطنان برای تخریب و غارت آثار تاریخی شایع شده، در نوع خود مثال‌زدنی است.

با این همه اما طبیعتا شیوه محافظت افراد روستایی منطبق بر اصول کارشناسی و علمی محافظت از آثار تاریخی نیست، نشان به آن نشان که در این میان رعایت حریم منظری اثر به هیچ‌وجه جدی گرفته نشده است. هم‌اکنون خانه‌های روستاییان پشت پَر در تنگ ارم بوشهر به چندمتری این بنای زیبای بازمانده از عهد هخامنشیان رسیده و اگر وضع بر همین منوال ادامه یابد بعید نیست چندی دیگر آرامگاه کوروش کوچک در میان انبوهی از خانه‌های روستایی ناپدید شود.

دشتی که روستا شد

این دشت تا حدود ۲۰ سال قبل کاملا خالی از سکنه بود و تنها در فصل‌های گرم سال میزبان عشایری بود که برای گذران تابستان‌های گرم جنوب به این منطقه کوچ می‌کردند، با گذشت زمان و رخ بر بستن فرهنگ کوچ و کوچروی، عشایر یک‌جانشین شدند و چه جایی بهتر از این دشت زیبا و خوش‌آب و هوا. پس از استقرار و اسکان بی‌ضابطه عشایر و کوبیده شدن اولین کلنگی که با نیت ساخت خانه در این تنگه بر زمین خورد خدمات‌رسانی از جمله برق و آب به این روستا آغاز شد و همین مساله روز به روز بر جمیعت روستا اضافه کرد. در این میان اما اداره میراث فرهنگی استان بوشهر که از وجود این آرامگاه در دل این دشت مطلع بود اقدام خاصی برای محافظت از حریم اثر در برابر میل خانه‌سازی روستاییان نکرد.

جالب آنکه در مسابقه تنگ کردن و تجاوز به عرصه این بنای تاریخی پیش از آنکه روستاییان خانه‌های خود را به ۲۰۰متری آن نزدیک کنند این اداره برق منطقه بود که چند سال پیش با به زمین نشاندن تیرهای چراغ برق در فاصله چهارمتری بنا مقام نخست را در برهم‌زدن حریم این بنا به خود اختصاص داد و البته هیچ تذکری نیز از سوی هیچ مرجعی دریافت نکرد.

می‌توان گفت افزایش ساخت و ساز در اطراف گور دختر تنها نتیجه بی‌توجهی به این محوطه و عدم نظارت بر وضعیت آن است زیرا برای جلوگیری از تجاوز به حریم آن در دشت وسیعی که می‌توان به راحتی ساخت و ساز روستاییان در آن را به هر سمتی سوق داد کار سخت و ناممکنی نیست. اما این کار صورت نگرفت تا همسایگان محلی گور دختر هر روز به آن نزدیک‌تر شوند.

وقتی گور دختر کشف شد

براساس منابع موجود گور دختر را ابتدا یک باستان‌شناس بلژیکی به نام «لویی واندنبرگ» در سال ۱۳۳۹ خورشیدی کشف کرد. واندنبرگ خود معتقد بود گوردختر قبر «چیش پیش» یا کوروش اول (جد کوروش کبیر) است اما گمانه‌ها در مورد این بنا فراوان است. وجود آرامگاه «ماندانا» مادر کوروش و «آتش سا» دختر کوروش برخی دیگر از گمانه‌ها درباره این بنا هستند.

معماری بنای گور دختر درست مشابه آرامگاه کوروش در پاسارگاد اما در مقیاسی کوچک‌تر است. کل بنا از ‌‌۲۴ قطعه سنگ در ابعاد مختلف ساخته و به‌وسیله بست‌های دم چلچله‌ای به یکدیگر متصل شده‌اند. در ساخت این بنا مانند دیگر سازه‌های ساخته‌شده توسط معماران هخامنشی هیچ‌گونه ملاتی به کار نرفته است. بر بالای این مقبره قسمتی فرورفتگی شبیه به یک قاب وجود دارد که احتمالا جایگاه قرار گرفتن کتیبه‌ای مربوط به آن بوده است. ارتفاع واقعی بنا چهار متر‌و‌نیم است و در درون اتاقک بنا حوضچه کوچکی وجود دارد.

مرمت اصولی

خوشبختانه گور دختر در اوایل دهه ۸۰ از سوی یک تیم مرمت آثار تاریخی به سرپرستی «حسن راهساز» به صورتی ویژه مرمت و احیا شد که بنا به گفته کارشناسان این پروژه از جمله کارهای موفق این تیم مرمت بوده است. مرمت‌گران گور دختر برای مرمت و احیای آن تمام ۲۴ قطعه سنگ بنا را پیاده کرده و برخی قطعات آن را که دچار رانش و جابه‌جایی یا ناپدید شده بودند اصلاح یا با قطعات جدید سنگ جایگزین کردند. بر اساس اصول کارشناسی باید در مرمت بناهای باستانی تفاوت قطعات جدید با قطعات اصلی بنا معلوم باشد که این اصل در مرمت بنای گور دختر به خوبی از سوی تیم مرمت رعایت شده بود. پیش از شروع کار یک مستند‌نگاری کامل نیز از همه اجزای بنا صورت گرفت و پس از آن کار مرمت آغاز شد که نتیجه خوبی نیز در پی داشت.

کوروش کوچک تنها نیست

با توجه به احیای گور دختر در آن زمان و وجود آثار تاریخی در محوطه اطراف مسوولان ذی‌ربط می‌توانستند در صورت استفاده درست از ظرفیت‌های این محوطه پراهمیت تاریخی آن را در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت برسانند اما تاکنون این مساله تحقق نیافته و با توجه به شرایط جدید و تجاوزهای صورت‌گرفته به حریم گوردختر باید خیال ثبت جهانی آن را از سر بیرون کرد.

سازه بنای تاریخی گور دختر به دلیل شباهت به آرامگاه کوروش بزرگ هخامنشی به آرامگاه کوروش کوچک معروف است. این آرامگاه سنگی در سال ۱۳۷۶ با شماره ۱۸۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

البته هخامنشیان در برازجان تنها گور دختر را از خود به یادگار نگذاشته‌اند و علاوه بر آن «چرخاب» متعلق به کوروش در یک‌کیلومتری جنوب غرب برازجان و کاخ «سنگ سیاه» و کاخ «بردک سیاه» در دشتستان نیز بناهایی مربوط به این دوره از تاریخ در این سرزمین هستند. اما گور دختر در مقایسه با این سه کاخ تنها بنایی است که همچنان سرپا مانده است. مجدالدین رحیمی کارشناس میراث فرهنگی و رشته مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی در این‌باره به خبرگزاری میراث می‌گوید: «بنیاد مسکن استان بدون توجه به این دشت تاریخی اجازه توسعه و رشد این آبادی را صادر کرده است، مدرسه‌سازی و جاده‌سازی و دیگر زیرساخت‌های لازم در این دشت احداث شده و همین امر موجب آن شده دشتی که تا ۲۰ سال پیش خالی از سکنه بود آرام آرام در حال تبدیل شدن به روستایی پرجمعیت است.»

وی می‌افزاید: «در یکی از همین اقدام‌ها در فاصله پنج متری پشت بنای گور دختر یک تیر چراغ برق نصب شده، در حالی که براساس قانون هرگونه ساخت و ساز و احداث بنا و اثر جدید در حریم آثار تاریخی ثبت ملی ممنوع است. در اقدامی دیگر متاسفانه اداره میراث فرهنگی بوشهر فردی را که در نزدیکی و فاصله ۲۰متری بنا اقدام به ساخت خانه و آغل گوسفندان کرده است برای محافظت از بنا استخدام کرد. در حالی که ساخت و سازهای انجام‌شده بیشترین آسیب‌ها را به حریم منظری بنا وارد کرده است.»

بنا بر گفته رحیمی دشت محل واقع شدن بنای گور دختر در دوره ساسانیان به یک شهر تبدیل شد که به شهر تاریخی «قندگیان» معروف است، علاوه بر این باستان‌شناسان بزرگی مانند ریچارد فرای نیز در باب اهمیت‌های این دشت و این آرامگاه مقالاتی نوشته‌اند. در همین حال هر روز بر جمعیت این روستای کوچک افزوده شده و میزان ساخت و سازها در آن نیز بیشتر می‌شود. به نظر می‌رسد اگر اداره میراث بوشهر برای رعایت قوانین مربوط به آثار واردشده در فهرست ثبت ملی پافشاری نکند به زودی ساخت‌وسازها تا دیوار به دیوار این بنا نیز خواهد رسید.

آرامگاه هخامنشی بدون محافظ

بر اساس مشاهدات گردشگران نوروزی امسال که سختی سفر به این منطقه و دیدن این اثر تاریخی را به خود هموار کرده‌اند وضعیت گور دختر به نسبت سال‌های قبل هم بدتر شده است. در همین رابطه فرید ثانی عکاس و وبلاگ‌نویس که چندی پیش برای دیدن گور دختر رفته بود در این‌باره گفته است: در کشورهای همسایه و برخی از کشورهای در حال توسعه که به‌دنبال نمایش قدمت و تمدن خود هستند، شاید اگر کلبه خرابه‌ای با ۲۰۰سال قدمت پیدا کنند آن را هم تبدیل به یک مکان گردشگری و شناسنامه قدمت آن سرزمین بکنند، اما در جنوب ایران در مرز استان‌های فارس و بوشهر و اطراف شهرستان تنگ ارم، مقبره‌ای وجود دارد به اسم گور دختر منتسب به خواهر بزرگ یا مادر کوروش بزرگ. مسلما قدمت این بنا حدود ۲۵۰۰ سال است، با این حال اما پیدا کردن این مقبره باستانی بسیار سخت است! زیرا این مقبره در یک روستای کوچک میان خانه‌های روستایی و بدون هیچ‌گونه محافظتی رها شده و هیچ‌گونه حصار، دورچین، جدول یا حتی سیم‌خاردار هم اطراف آن نیست. شما می‌توانید با خودرو خود تا کنار آن بروید یا اگر دقت نکنید به آن برخورد کنید چون چراغی هم برای روشنایی آن وجود ندارد. تیر برق روستا در سه‌متری آن فرو رفته و اصلا انگار که این بنا وجود ندارد.

این وبلاگ‌نویس می‌افزاید: «شاید بهتر بود اداره میراث فرهنگی استان بوشهر و سازمان میراث فرهنگی گوشه چشمی هم به این مقبره ۲۵۰۰ساله منسوب به خانواده بنیان‌گذار کشور ایران می‌کرد تا هم رسالت اصلی خود (حفظ میراث فرهنگی) را انجام داده باشد هم به توسعه گردشگری آن محل کمکی کرده باشد. البته اگر قرار باشد با بدسلیقگی دور آن دیوار زشتی بکشند و منظره آن را هم خراب کنند و با جذب مردم زباله اطراف آن بریزند، بهتر است اصلا کاری نکنند ولی این شرایط برای من به عنوان یک عکاس اصلا بد نشد زیرا طبق قانونی عجیب، ماموران میراث فرهنگی با دیدن دوربین مقداری بزرگ‌تر از کف دست، مزاحم عکاس شده و عکاسی را از بناهای تحت پوشش میراث ممنوع اعلام می‌کنند! اما در این محل هیچ‌کس نبود و من به‌راحتی از مقبره عکاسی کردم، شاید خدای نکرده فردا در تاریکی شب کامیونی به این مقبره برخورد کرد و عکس‌های من آخرین عکس‌های ثبت‌شده از این بنا بودند.» تاکنون توجه به آرامگاه کوروش کوچک آن‌گونه که شایسته است نه در میان متولیان سازمان میراث فرهنگی کشور و نه در رسانه‌ها مورد توجه قرار نگرفته است، با این حال این بنای تاریخی و ارزشمند در دل دشت «میانکوهی پشت پَر» در تنگ ارم بوشهر در خلال بی‌توجهی‌ها در حلقه خانه روستاییانی که همسایه‌اش شده‌اند روزگار می‌گذراند. تنها هرازگاهی گردشگران و علاقه‌مندانی که به سختی و مشقت به این منطقه می‌رسند و از مشکلات و آسیب‌هایی که آن را تهدید می‌کند، عکسی تهیه و منتشر می‌کنند تا شاید حساسیتی را در کسی‌ برانگیزند.

البته این وبلاگ‌نویس که به تازگی از گوردختر بازدید کرده است نوشته شاید باید خوشحال بود که هنوز متولیان امور میراث کشور برای ساماندهی این اثر تاریخی دست به کار نشده‌اند، چرا که تجربه ثابت کرده در پاره‌ای مواقع گذاشتن آثار تاریخی به حال خود و دست طبیعت بهتر و مفید‌تر از سپردن آنها به دست پروژه‌های مرمتی و حفاظتی غیرکارشناسی و غیراصولی باشد.

به نقل از روزنامه شرق