لوگو-انجمن مفاخر معماری ایران-بلاگ

دکتر فریبا شکوهی – عضو هیأت‌علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی

شهرت حکیم عمر خیام نیشابوری (۴۴۰- ۵۱۷ ق) در منابع کهن بیشتر در مقام فیلسوف، حکیم، طبیب، عالم جبر و هندسه، ریاضیدان و منجمی پُرآوازه مطرح بوده است. اگرچه در برخی منابع سدۀ ششم تا هشتم هجری رباعیاتی از خیام به عربی و فارسی نقل شده، آوازۀ او در مقام شاعری رباعی‌گوی از اوایل سدۀ ۱۳قر ۱۹م با ترجمۀ فیتزجرالد انگلیسی آغاز می‌شود و به دنبال آن،موجی از ستایش و استقبال از شعر و اندیشۀ خیام در ایران و جهان غرب به راه می‌افتد. ترجمۀ فیتزجرالد، بسیاری از شاعران و نویسندگان غرب و شرق و به‌ویژه ایرانیان را به پژوهش دربارۀ خیام و انتشار رباعیات او و غیرفارسی‌زبانان را به ترجمۀ رباعیات او به زبان‌های گوناگون ترغیب کرد. از جمله چالش‌های پیش روی پژوهندگان خیام و رباعیات او عبارت بود از: شناخت و تفکیک گزارش‌های تاریخی و اصیل و روایت‌های افسانه‌ای دربارۀ زندگی خیام؛ تفاوت میان خیام فیلسوف و دانشمند با خیام شاعر؛ جست‌وجوی دلایل اصلی شهرت شگفت رباعیات خیام در جهان؛ تشکیک دربارۀ انتساب رباعیات به خیام نیشابوری یا شخصی دیگر به همین نام؛ شناسایی قدیم‌ترین نسخه‌های رباعیات و طبقه‌بندی و تعیین رباعیات اصیل، الحاقی و منسوب به خیام؛ انتشار نسخۀ منقّح از رباعیات خیام و ترجمۀ رباعیات.

آسیای صغیر یا آناتولی (ترکیۀ امروزی) نیز از این موج بی‌نصیب نمی‌ماند. بیشتر شاعران ترک‌زبانی که از دورۀ سلجوقی و به‌ویژه عثمانی شیفتۀ زبان و ادب فارسی بودند و نیز شماری از ادیبان و شاعران نوگرای عصر جمهوری، متأثر از رباعیات و اندیشۀ خیام، افزون بر ستایش او، به شیوۀ خیام رباعی سرودند یا رباعیات او را ترجمه کردند و بر آن شرح نوشتند. این شاعران، علاوه بر بزرگداشت او در شعر خود، متن فارسی و ترجمۀ شماری از رباعیات خیام را در شماره‌های مختلف جراید عثمانی نظیر اجتهاد، تورک یوردی (سرزمین ترک)، جریدۀ صوفیه، حیات و ادبیات عمومیه مجموعه‌سی منتشر کردند. بعدها پژوهشگران معاصر ترک، آثار بسیاری در قالب کتاب، مقاله و پایان‌نامه در شرح حال خیام، ترجمه و شرح رباعیات او تدوین کردند. در سال‌های اخیر در ترکیه چندین مقاله دربارۀ ترجمه‌های ترکی رباعیات خیام در نشریات ادبی و نیز چندین کتاب در زمینۀ معرفی ترجمه‌های رباعیات خیام به زبان ترکی به چاپ رسیده‌است. در دانشنامه‌های به زبان ترکی نیز مدخل عمر خیام که پیشتر به قلم ولادمیر مینورسکی شرق‌شناس روس در جلد نهم دایره‌المعارف اسلام نوشته شده بود، در جلد نهم دایره‌المعارف اسلامی ترکی (۱۹۷۰م) باز نشر شد. همین مدخل بعدها به قلم دو تن از پژوهشگران ترک در دو بخش نوشته و در جلد ۳۴دانشنامۀ اسلام (آنکارا ۲۰۰۷) منتشر شد: ۱. چهرۀ علمی خیام به قلم یاووز اونات و ۲. چهرۀ ادبی خیام و ترجمه‌های ترکی رباعیات او به قلم حجابی کرلانقیچ، سفیر کشور ترکیه. در سال‌های اخیر همچنین چند پایان‌نامه در دانشگاه‌های ترکیه با موضوع رباعیات خیام دفاع شده که حاکی از اهمیت خیام و رباعیات او نزد پژوهندگان ترک است.

با روی کار آمدن عثمانیان در ۸۵۷قر ۱۴۵۳م شاعران از سدۀ نهم و دهم قمری، به تأثیر از تمدن و فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و به‌ویژه ادبیات فارسی، به تقلید از شاعران ایرانی شعر می‌سرودند؛ اما این روند در عصر تنظیمات در سدۀ سیزدهم هجری، به دلیل متأثر بودن ادبیات ترکی از تمدن و فرهنگ و ادبیات غربی با اقبال کمتر مواجه می‌شود تا آنکه پس از اعلام جمهوری و در دورۀ معاصر و با شکل‌گیری ادبیات ملی، فارسی‌گرایی و ایران‌گرایی میان شاعران و ادیبان ترک تا حدی کم‌رنگ می‌شود. با این حال، برخلاف نظر برخی منتقدان ترک، خیام و شعر او نه تنها در کانون توجه شاعران دیوانی بود، بلکه شاعران عصر تنظیمات و به‌ویژه نمایندگان ادبی دورۀ نوین نیز سخت شیفتۀ فلسفه و اندیشۀ او بودند؛ با این تفاوت که شاعران دیوانی در قصیده‌های مدحی درباری و در مفاخره، خود را با خیام مقایسه می‌کردند و خود را «خیام روم»، «خیام زمان» یا «خیام ثانی» می‌نامیدند و شعر خود را با صفاتی نظیر «خیام‌صفت» و «خیام‌وش» توصیف می‌کردند. برخی از شاعران دیوانی نیز بدون ذکر نام خیّام، از جنبۀ زبانی، فکری و ادبی سخت متأثر از شعر او بودند که بی‌گمان بیشتر رباعی‌سرایان ترک را در برمی‌گیرد. اما شاعران و نمایندگان ادبیات جدید تا پس از اعلام جمهوریت در ۱۳۰۲ش‌ر ۱۹۲۳که خط ترکی استانبولی با الفبای لاتین به عنوان خط رسمی پذیرفته شد، بیشتر شیفتۀ نظام فکری خیام، شخصیت علمی و دیدگاه فلسفی او و نگرش او به زندگی و مرگ بودند و از این رو در شعر خود و حتی در ترجمه و انتشار رباعیات خیام مضامین دم‌ غنیمت‌شمری، خوش ‌باشی و وصف می و معشوق در کانون توجه آنان بود.

روزنامه اطلاعات