You are currently viewing خدایان آهنگر و غول‌های خشمگین:اساطیر یونان و آتش‌فشان‌ها

اسطوره‌سازی از نخستین راهکارهای انسان برای درک و تعامل با محیط اطراف خود بوده است. داستان‌ها به‌عنوان تلاشی برای توضیح چگونگی و چرایی رویدادهای خاص در دنیای اطراف ما بسیار پیش از رویه‌های علمی رسمی یا حتی شواهد مکتوب به‌کار گرفته شدند. داستان‌های اساطیری یونان از جمله داستان‌هایی هستند که تا به امروز باقی مانده‌اند و از ماندگارترین و قدیمی‌ترین داستان‌های آمیخته به اسطوره محسوب می‌شوند.

با توجه به اینکه آتش‌فشان‌ها یکی از خطرناک‌ترین، مخرب‌ترین و حیاتی‌ترین جنبه‌های محیط زیست ما هستند، جالب است که ببینیم اساطیر یونان چگونه به فعالیت آتشین آنها می‌نگرند. به‌طور خاص روی دو افسانه تمرکز خواهیم کرد که هر دو به فعالیت‌های کوه آتنا در سیسیل مربوط می‌شوند. درک چگونگی مواجهه یونان باستان با محیط اطراف خود و زندگی در سایه یک آتش‌فشان فعال را می‌توان از طریق مطالعه این داستان‌ها آموخت. گفته می‌شود که هفائستوس، خدای آتش و فلزات، بر اساس یکی از این داستان‌ها در کوه آتنا زندگی می‌کند. هفائستوس چندین دستبند زیبا و مسحورگر ساخت که به‌عنوان هدیه به خدایان و فانیان داده می‌شد. او همچنین برای آتنا، الهه جنگ، زره و سلاح ساخت.

جنی مارچ در کتاب اسطوره‌های کلاسیک می‌نویسد که نظر بر این بود که هفائستوس، خدای آتش، علاوه بر فعالیتش در کوه المپ، در جاهای دیگر کره زمین، به‌ویژه در زیر کوه مذاب آتنا، آهنگری دارد. او سیکلوپ‌ها را هدایت کرد و کوه با صدای چکش آنها طنین‌انداز می‌شد و از فعالیت سوزان بی‌پایان تکان می‌خورد و دود می‌کرد. داخل کوه آتنا چه چیز می‌تواند باشد جز فضای عظیمی از آهنگران مهیب؟ یونانیان باستان که به قله کوه آتنا نگاه می‌کردند، بدون شک به یاد فضای داغ نارنجی‌رنگ کوره‌های خود و دمای باورنکردنی مورد نیاز برای ذوب فلز می‌افتادند. فعالیت خشن‌تر کوه آتنا در اسطوره دیگری که توسط یونانیان باستان خلق شده بود، به تصویر کشیده شد. مدت‌ها پیش، تایفن (که کلمه تایفون را از آن گرفته‌ایم؛ زیرا او بادهای توفانی را کنترل می‌کرد) که پسرعموی بزرگ و به‌ویژه ترسناک خدایان یونانی بود، آنها را تهدید می‌کرد. تایفون در نهایت زمانی متوقف شد که زئوس تمام جزیره سیسیل را بالای سرش پرتاب کرد و او تا ابد دفن شد. جریان گدازه، ابر سیاه بالای آتنا، ارتعاش و لرزش زمین، همه ناشی از خشم تایفون، تلاش برای فرار و نفس آتشین او در این داستان است.

 نبرد بین زئوس و تایفون

این دو فرضیه برای فعالیت آتش‌فشانی کوه آتنا بسیار متفاوت از یکدیگر هستند؛ اما با این وجود چیزهای ارزشمندی را به ما می‌آموزند. هر داستان یک چشم‌انداز متمایز از آتش‌فشان را نشان می‌دهد، مانند احترام (که خاستگاه چیزهای مسحورشده و مفید است) یا وحشت (که منشأ هیولایی آتش‌فشان است). با مطالعه اسطوره‌ها، می‌توانیم بینشی درباره چگونگی درک و واکنش فرهنگ‌های باستانی به محیط خود به‌دست آوریم. یونان باستان از کوه آتنا می‌ترسید؛ زیرا بالقوه آن را از جهت مضراتش درک می‌کرد و در عین حال آن را منبع برکت و افسون می‌دانست. پس از درک این موضوع، می‌توانیم ببینیم که وجود یک تمدن در زیرزمین چه معنایی دارد و بیاموزیم که در حدود چیزی بسیار غریب زندگی کرده‌ایم و دیدگاهی کاملا جدید نسبت به طبیعت داشته باشیم.

روزنامه دنیای اقتصاد