ترجمه: منصوره اتحادیه و فرحناز امیرخانی حسینکلو
امینالضرب نسبت به موفقیت تجاریاش نظر دوگانه داشت. وی در بیان عقاید و باورها و فلسفه زندگی گاه از دنبال مال دنیا رفتن اظهار تاسف میکند. در نامهای نوشت هر که دنبال اندوختن مال دنیا برود، پایش را در نجاست گذاشته و پیوسته فروتر خواهد رفت. ولی در جای دیگر در همین نامه میگوید که او و برادرانش ثروتشان را بهطور قانونی بهدست آورده بودند و در این مورد اصول شرعی را رعایت کرده و صدقه داده و بخشش کردهاند و هیچکس نمیتواند مدعی ثروت ایشان شود. امینالضرب از موفقیت تجاری خود ناراحت بود؛ ولی دین و کشورش را دوست داشت. حکومت قانون و محافظت مردم از حکومت هرج و مرج از اشتغالات ذهنی مهم امینالضرب بود؛ بهویژه چون خود او پیوسته احساس ضربهپذیری داشت؛ چراکه هر لحظه ممکن بود شرایط عوض شود و ثروتی که با سختی بهدست آورده بود توسط حکومت مصادره شود نامههای وی از اروپا ثابت میکند که علاوه بر تحسین از پیشرفتهای صنعتی تحت تاثیر موسسات قانونمند اروپا قرار گرفته است که از تمام اعضای جامعه بدون توجه به طبقه و کارشان حمایت میکرد.
در نتیجه همین اشتیاق و با موافقت جامعه بازرگان بود که به دفاع از طبقه بازرگان پرداخت. اگرچه طبقه بازرگانان دارای اعتبار و موقعیت اقتصادی و تا اندازهای نیز دارای قدرت سیاسی در جامعه بودند؛ ولی در معرض مصادرههای اختیاری دولت قرار داشتند. امینالضرب به شاه و دولت و دربار نه تنها بهعنوان بانکدار و بازرگان بلکه بهعنوان مشاور مالی نیز خدمت کرد. بنابراین در موقعیتی قرار داشت که به اعمال نامطلوبی که علیه بازرگانان صورت میگرفت، اعتراض میکرد که از منافع مواقع ضروری دفاع کند و عقایدش را هم بهصورت شفاهی و هم بهصورت کتبی در نامه به شاه و صدراعظم درباره توسعه اقتصاد داخلی، مداخلات خارجی و اهمیت طبقه بازرگان گوشزد میکرد. اعتمادالسلطنه میگوید: «امروز احضار تجار و وزیر تجارت در حضور شاه بود. دو ساعت تمام حرف بیمعنی میزدند که مال التجاره فرنگ را به ایران راه ندهند. همه تصدیق بلا تصور به فرمایشات شاه فرمودند، مگر حاجی محمدحسن امینالضرب که در نهایت سختی حرف میزد که ما چه داریم از مالالتجاره و صنعت خودمان که مال فرنگ نخواهیم.»
منبع: زندگینامه حاج محمدحسن کمپانی، امینالضرب نوشته شیرین مهدوی
روزنامه دنیای اقتصاد